گروه فرهنگی مشرق - سبک زندگی مطلوب قرآن کریم همان حیات طیبه یا زندگی پاکیزه است. قرآن در سوره نحل آیه 97 میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» هر کس از مرد و زن عمل شایسته کند و مؤمن باشد او را زندگى نیکو دهیم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل مىکردهاند مىدهیم.
اگر بدانیم که چطور زندگی می کنیم، خواهیم دانست که به کجا خواهیم رسید. اگر مي خواهيم كه زندگيِ دنيوي و اخروي با سعادتي نصيبِ همه ما شود، لازم است بدانيم كه چطور زندگي مي كنيم و بر اساسِ كدامِ الگوها، معيارهاي خودمان را به وجود مي آوريم. غفلت از سبک زندگی نبوی ما را به تبعیت از مؤلفههای زندگی غربی سوق میدهد. ما باید بازگشتی دوباره به سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) داشته، اصول آن را استخراج کرده و آن را به شکل امروزی در آوریم و در حوزه فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، یک مدل و الگوی زیست مسلمانی ساخته و سعی کنیم تا جایی که میتوانیم بر اساس آن زندگی کنیم.
مهم این است که این سبک زندگی به خوبی عرضه شود، انسانها آگاه شوند و آگاهانه انتخاب کنند، همانطور که حضرت رسول (ص) با بعثت خود مدلی از زندگی را به مردم ارائه داد و به خوبی آن را ابلاغ کرد تا هر کسی که میخواهد آن را انتخاب کند.
در سبك زندگي خدا باوري، مسائلي چون قناعت، عدم حرص، خيرخواهي براي ديگران و نوع دوستي را شامل می شودکه می تواند در بسياري از منافع اجتماعي و فردي تاثیرگذارباشد. بنابراین بايد سبك زندگي اسلامي - ايراني را در جامعه ترويج داد و مردم را با مولفه هاي اين نوع زندگي آشنا نمود. دين يكي از پارامترهاي تاثيرگذار و ارزشمند در سبك زندگي بويژه سبك زندگي اسلامي ـ ايراني است و در هر جا شكل بگيرد مي تواند به كمك فرهنگ و آداب و رسوم بيايد؛ بنابراين با معرفی و ارائه يك مدل رفتاري درست و صحيح در قالب دين، مي توان تاثيرات مثبتي بر سبک زندگی افراد جامعه گذارد.
خداوند به خاطر وجود شما خيلي از بلايا را از مردم قم دور نگه مي دارد
خدمت امام رسيده بود و گفته بود مي خواهد شهر قم را ترك كند، آقا فرموده بودند: شما قم بمانيد! خداوند به خاطر وجود شما خيلي از بلايا را از مردم قم دور نگه مي دارد. بعدازظهر خاكسپاري بود كه زمين قم لرزيد. انگار نمي توانست سنگيني وجود يكي ديگر از بزرگان شيعه را تحمل كند. سنگيني كه ظهر آن روز از روي دست هاي مردم به سينه اش منتقل شده بود... زمين ظرفيت چنداني براي مردان آسماني ندارد، مي دانيد كه؟
آيت الله فاضل در طول سال بالغ بر 80 مراسم مذهبی در منزل خود برگزار مى كردند. ايام برگزارى اين مراسم در منزل ايشان، عبارت بود از مراسم هفتگى كه در تمام روزهاى جمعه سال به اضافه تمام مناسبت هاى مذهبى، همچون روزهاى ميلاد يا وفات معصومين و وابستگان آنها همچون حضرت زينب(س) و بالاخص در ايام فاطميه و ديگر دهه هاى عزادارى به صورت مراسم روضه خوانى در منزل خود برگزار مى كرد.بايد دانست كه اين مراسم پرشكوه كه از دوران كودكى آيت الله فاضل، در منزل پدرى ايشان برگزار مى شده و در واقع يادگارى ارجمند از پدر بزرگوارشان نيز به حساب مى آيد، هم اكنون نيز به عنوان يك سنت ديرينه و پايدار و ارزنده در خاندان ايشان ادامه دارد و هيچ جمعه اى نيست و هيچ مناسبت مذهبى (همچون اعياد و عزادارى ها)پيدانمى شود و هيچ ايام فاطميه اى پيش نمى آيد كه اين مراسم در منزل ايشان با شكوه و جلال تمام برگزار نشود.
2)هم و غم در سوريه اين باشد كه از تشيع و مذهب بگويي
تازه از سوريه برگشته بودم كه براي توضيح اوضاع سوريه و فعاليت هايي كه در آنجا صورت گرفته خدمتشان رفتم و مطالبي را عرض كردم. حرف هايم كه تمام شد، ایشان فرمودند: "در سوريه از من اسم نبر، نمي خواهم از من نامي باشد، هم و غمت در سوريه اين باشد كه از تشيع و مذهب بگويي".
3)عبادت خالصانه و بی ریا
جنبههای عبادی او مانند وجوه علمیاش شناخته شده نیست. چرا که او از نمایان شدن این گونه مسائل دوری میکرد و فقط نزدیکان میدانستند که او به نوافل (نمازهای مستحبی) تا آنجا که قوای جسمانی یاری مینمود پایبند بود. اما نکته شایان توجه آن است که وی خدمت به مردم را عبادتی بزرگ میدانست.
4)آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم.
آیت الله فاضل لنکرانی:"بنده هم به طلاب میگویم که اگر میخواهید به نتیجه روشنی در زندگی علمی خود برسید، رمز آن؛ همین اخلاص و ولایتمداری نسبت به امیرالمومنین(ع) و فاطمه(س) و اولاد ایشان است که تسلیم محض بودند."
آیت الله فاضل لنکرانی:" من 50 سال درس خواندم، تدریس کردم، شاگرد تربیت کردم و کتاب نوشتم، اما به هیچ کدام از اینها در آن دنیا امید ندارم. آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم".
5)آخرین ذکر
یک ماه قبل از ارتحال از هرگونه مراوده های غیر ضروری پرهیز می کردند و از هرگونه شوخی در محضرشان ممانعت می کردند‚ بیشتر اوقات ساکت و در حالت فکر بودند و ایشان کاملا خودشان را برای سفر به آخرت آماده کرده بودند‚ در منزل یا بیمارستان‚ تقریبا هر نیم ساعت یک بار چشم هایشان را باز می کردند می گفتند "صلی اللّه علیک یا فاطمة الزهرا سلا م اللّه علیها".
در بیمارستان روزی پرسیدند چند روز به شهادت حضرت زهرا سلا م اللّه علیها باقی مانده است‚ عرض کردم‚ شش روز فرمودند; مرا به قم ببرید‚ هر چه پزشک ها ممانعت کردند‚ ایشان نپذیرفتند
به همين جهت هم ایشان روز شهادت حضرت زهرا(س) تشییع شدند چراکه پیوند قوی بین ایشان و حضرت وجود داشت.
آيت الله فاضل سنت حسنه و بازمانده از پدران و پيشينيان خود را به بهترين وجهى ادامه داده، و در ميان سلسله اقدامات اجتماعى خود، به تأسيس مدرسه علميه نيز همت گماشته است.در حال حاضر مدرسه علميه تأسيس شده توسط ايشان از مهترين مدارس حوزه علميه قم به شمار مى رود كه در آن ده ها تن از طلاب و فضلاى قم مشغول تحصيل هستند و اكنون مدرسه علميه آيت الله فاضل در زمره فعالترين و پر جنب و جوش ترين مدارس علميه قم به شمار مى رود، اما در عين حال مجموعه فعاليت هاى اين مدرسه را بايد جزء كوچكى از فعاليت ها و اقدامات اجتماعى ايشان به شمار آورد و نه بيشتر.
ایشان معتقد بودند که ما در آینده با کمبود مجتهد مواجه خواهیم شد، لذا باید مرکزی برای تربیت فقهای آشنا به مشکلات روز وجود داشته باشد که الحمدالله این مرکز در مشهد، افغانستان، سوریه، لندن، مالزی و اندونزی شعبه دارد و مشغول به فعالیت است.
7)اهتمام به احیای آيين هاى حوزه فرهنگى شيعه
از سنت هاى خوب اسلام و بويژه از آيين هاى حوزه فرهنگى شيعه است كه طالب علم، براى علم اندوزى نه تنها هزينه اى را متقبل نمى شود كه هزينه هاى تحصيل و دفتر و كتاب و حتى هزينه هاى زندگى عادى خود را نيز از مدرسه اى كه در آن مشغول علم اندوزى و سوادآموزى است دريافت مى دارد چنان كه رسم مدارس اسلامى است، اين طلاب جويندگان علم و فضلاء در حوزه علميه ایشان، نه تنها براى تحصيل علم هزينه و زحمتى را متحمل نمى شوند، بلكه از طريق بنيانگذار مدرسه، هزینه هاى تحصيل و مخارج زندگى خود را نيز دريافت مى دارند.
روحیه طلبگی واقعی و سادهزیستی او زبانزد خاص و عام بوده است. ایشان این همه سادگی و بی آلایشی و فرار از تجملات را در حالی انجام می دادند که هیج اظهار نمی کردند و نشان نمی دادند که من زندگی ساده ای دارم. آقا اصلا تظاهر به این مسأله نمی کردند. آقا قدمی برای رونق زندگی شخصی بر نمی داشتند و اگر اهل خانه در امور معمولی منزل وسیله ای تهیه می کردند که به نظر ایشان لازم نبود بشدت اعتراض می کردند.
حدود 55 سال پیش، آیت الله بروجردی بابت درس هایی که ایشان نوشته بودند، 20 هزار تومان به جدمان میدهند و میگویند که با این پول برای آقای شیخ محمد منزلی بخرید. در آن زمان 20 هزار تومان به قدری زیاد بود که با آن میشد خانه ای 500 – 600 متری در قم تهیه کرد اما جد ما به پدرمان گفته بودند که شما میتوانید از این پول استفاده کنید اما ما به خاطر تعداد بالای افراد خانه به این پول احتیاج داریم، در عین حال دوست نداریم که شما از پیش ما بروید لذا پدر بنده هم بدون هیچ توقعی به پدرشان میگویند که اختیار پول با شما و هر چه میخواهید با آن انجام دهید؛ این روحیه، روحیه گذشت از دنیاست که در زندگی ایشان بسیار دیده میشد.
حجت الاسلام والمسلمین بجنوردی میگوید: «من از گذشته با ایشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و کاملاً از زندگی داخلی ایشان با خبر هستم. زندگی ایشان پس از مرجعیت یا قبل از آن تغییری پیدا نکرده است و همان زندگی سابق را حفظ کرده و در حال حاضر نیز زندگی سادهای دارد.
فرزند ایشان میگوید: آنچه، از ابتدا تاکنون دیدیم این است که معظم له سعی دارند یک زندگی ساده و در سطح طلبهها داشته باشند. ایشان سالهای طولانی پس از تاهل حتی زمانی که تعداد فرزندانشان به 5 نفر رسید، در منزل پدری و در دو اطاق زندگی میکردندزندگی آیت الله فاضل لنکرانی تا اواخر عمر در حد متوسط طلبه ها و بلکه پایین تر بود، خاطرنشان کرد: ایشان هیچگاه در دوران حیات، خانه و حتی یک متر زمین برای خود تهیه نکرد و خانه ای که داشتند از طرف پدر مادرمان به مادرمان رسیده بود. در حالی که صدها ساختمان در قم به دست ایشان ساخته شد یا بسیاری از فضلا و علما توسط ایشان خانه دار شدند.
فرزند ایشان میگوید: حضرت آیت الله فاضل لنکرانی از دنیا رفتند بدون آنکه حتی یک متر خانه یا زمین یا ملک دیگری از خود بر جای گذاشته باشد. منزلی که در خیابان 19 دی در آن می نشستند ، آن منزل را پدربزرگ مادری ما برای دخترش خریده بود و متعلق به والده ماست. و دفتر آقا که در منطقه بازار است نیز ملکی است که از پدربزرگ پدری مان به همه فرزندان ایشان به ارث رسید و سهم آقا در آن دو دانگ بود. بقیه ورثه سهم خود را به آقا واگذار کردند و ایشان همه را یک جا وقف عزاداری سیدالشهداء کرد. لذا هیچ مایملکی از ایشان برجای نماند. ایشان با پنج اولاد در دو اتاق زندگی میکرد و زندگی بسیار محدودی داشت چراکه از ابتدا به دنبال علم و تقوا و بندگی خدا بود و آثاری که باقی مانده نشان دهنده ارتباط ایشان با خداست .
9)مهیا نمودن شرایط زندگی ای همانند زندگی یک طلبه ساده
در 10 سالی که از دوران مرجعیت ایشان می گذرد تابستانها به جز چند روزی که برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مسافرت می کردند بقیه ایام را علیرغم نامساعدبودن آب و هوا در قم می ماندند. این در حالی بود که اسباب آسایش در اطراف قم که آب و هوای خوبی دارد فراهم بود (و نیز بسیاری از بزرگان تابستان را در قم نمی مانند) ولی ایشان می گفتند: «من وقتی می بینم طلبه ها در قم در زیرزمین ها و اتاق های تنگ و تاریک و در فضای محدود زندگی می کنند دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتی خود باشم و به مناطق خوش آب و هوا بروم.آقا پس از تصدی مرجعیت به ما می گفتند برای من عبای معمولی تهیه کنید نه از جنس خیلی خوب و گرانقیمت ؛ تا طلبه ها وقتی مرا می بینند تحمل سختی و تنگدستی برایشان دشوار نباشد.
روزی به پدر اطلاع دادند که قبری پایین پای پدر شما کندهاند که پای پدر شما معلوم شده است. تا آن زمان، جد بنده حدود 9 سال بود که از دنیا رفته بودند، مرحوم پدر هم فرمودند اینکه جنازه پدر بعد از 9 سال تازه مانده است به این علت است که ایشان به مشكلات طلبهها بسیار رسیدگی میکردند و امین درجه یک مرحوم بروجردی بودند و هر چه ایشان از آقای بروجردی میخواستند، انجام میدادند.
پدرم معتقد بود که باید در کار مردم به آنها کمک کرد، بعد از انقلاب هر کس به ایشان مراجعه میکرد و کار داشت، سفارش او را به مسئولين میکرد و برای گشایش کار مردم نامه مینوشت؛ حتی اوایل انقلاب حاج احمد آقا به ایشان اعتراض کرد که شاًن شما این نیست که برای همه نامه بنویسید اما ایشان میگفت که مردم گرفتارند و تنها کاری که از بنده بر میآید، نوشتن نامه و سفارش است، مسوول مربوطه هم اگر در توان داشت میتواند اقدام کند. البته سفارشی که خلاف شرع و قانون باشد جایز نیست و ایشان انجام نمیداد اما سفارشی که گشایشی در کار مردم ایجاد کند، اشکالی ندارد.
***خاطره آقای قالیباف از آیت الله فاضل لنكرانی
امروز دوشنبه است. بیست و هشتم خرداد. پیكر آیتاللهالعظمی فاضل لنكرانی را در قم تشییع كردند. یاد حرف آیتالله میافتم. آن وقت که رفته بودم خدمتشان. آن موقع در ناجا بودم. گفتند "من 50 سال است دارم اسلام میخوانم. بگذار خلاصهاش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. بهجای مستحبات تا میتوانی به کار مردم برس
کار مردم را راه بیانداز." بعد هم گفتند "اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود".
11)احترام به مردم
در احترام به دیگران از تعابیر بسیار مودبانه ای استفاده می کردند‚ بر فضیلت های دیگران بیشتر تا›کید داشته و سعی می کردند به خطای دیگران بیش از حد توجه نشود تا فضایل تحت الشعاع قرار نگیرد. در اوج مرجعیت وقتی طلبه ای با ایشان صحبت می کرد احساس می کرد که با پدر خودش صحبت می کند. و در مجالس روضه ای که داشتیم تا زمانی که کسالت نداشتند مقید بودند برای همه اشخاصی که وارد مجلس می شوند قیام کنند. در زمان کسالت ایشان‚ وقتی صندلی ایشان را در مجلس روضه‚ بالا ی مجلس قرار داده بودیم ناراحت شدند و فرمودند صندلی من باید نزدیک در باشد که به واردین مجلس احترام بگذارم. نسبت به مردم حتی آنهایی که وارد اتاق ایشان می شدند در سلا م دادن پیش قدم می شدند در حالی که آنها وارد بر ایشان بودند. و ادب ایشان با تمام وجود برای همه مشهود بود.
در جمع خانواده (برادر و خواهرها) میگفت و میخندید و شوخی میکرد و با همه گرم میگرفت.
والد راحل در محیط خانواده برخوردشان با فرزندان و والده بزرگوارمان بسیار محبت آمیز بود و آن جنبه عطوفت و کمال راًفتشان نسبت به اولادشان کاملا برای ما مشهود بود. عاطفه ایشان زبانزد فامیل بود و در جویا شدن و اطلا ع از احوال فرزندان و وابستگان خودشان بسیار دقت داشتند. در برخورد با بچه ها‚ هیچ موقع حریمی برای خود قائل نمی شدند و آنها هم خیلی راحت با ایشان صحبت می کردند و مسایل شان را در میان می گذاشتند. جلساتی که ایشان با بچه ها و فامیل داشتند علا وه بر معنویت حاکم بر جلسه‚ از صمیمیت خاصی نیز برخوردار بود. از جمله نکات قابل توجه‚ صبر و شکیبایی ایشان در محیط زندگی بود‚ در ناملا یمات و مصائبی که در محیط زندگی پیش می آمد آن چنان صبور بودند که برای دیگران جای شگفتی و تعجب داشت. سعی می کردند قناعت را به همه ما یاد بدهند و تاکیدشان بر این بود که اگر زندگی یک طلبه مقرون به قناعت نباشد زندگی صحیحی نخواهد بود. از کودکی ما را نسبت به نماز اول وقت‚ قرائت قرآن و نماز جماعت تمرین می دادند و دیگران هم از حرکت های ایشان یاد می گرفتند.
13) وصیت ایشان به فرزندان:پرهیز ار هرگونه اختلاف بویژه در امور دنیوی مالی بی ارزش
چنانچه فرزندان من بخواهند رضایت مرا در آن عالم از دست ندهند از هرگونه اختلاف بپرهیزند بالخصوص در امور مالی دنیوی بی ارزش که موجب از بین رفتن آبروی اینجانب و آبروی خودشان در میان مردم و جامعه میباشد
توجه به خانواده شیخ رمیثی
روزی عازم حج برای حضور در بعثه آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی بودم. مرحوم آیت الله العظمی فاضل از سفرم مطلع شد و به فرزند بزرگوارشان (آیت الله شیخ جواد فاضل) فرمودند: «شیخ رمیثی به حج می رود، به خانواده اش توجه کن و ببین به چیزی احتیاج ندارند.
اگر از تمامی کسانی که او را میشناختند، سوال شود که مهمترین خصوصیت او کدام بوده است، جملگی بر خلوص او انگشت تأکید میگذارند.
وی هیچگاه نسبت به مرجعیت خود قدمی بر نداشت و در طول 11 سال مرجعیت، ابداً حتی یک بار، نگفت در فلان جا مقلد من زیاد یا کم است و یا نپرسید رساله من چاپ شده یا خیر؟ البته نشر کتابهای تخصصی خود را زیاد پیگیری مینمود، اما در مورد رسالهاش یک بار هم سوالی نکرد. بعد از رحلت آیت الله العظمی مرعشی نجفی به اصرار جمع زیادی از فضلا و مردم، او چندین سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را بر عهده داشت و مکرر میگفت: «برای من، این نماز که هزاران طلبه در آن شرکت میکنند و آن نمازی که قبلاً در مسجدی کوچک اقامه میکردم هیچ فرقی ندارد.
15)پرهیز از غیبت
آیت الله فاضل علاوه بر آن که خود غیبت نمینمود و از آن به جد پرهیز داشت، اگر کسی در حضور او لب به غیبت میگشود به هر طریق ممکن از آن جلوگیری میکرد و حتی اگر افراد خانواده نسبت به فردی حرفی میزد شدیداً با آنها برخورد میکرد.
16)گرانی سیب زمینی و سفره نان و سیب زمینی کارگر
بسیاری مواقع بود که وقتی خدمتشان میرسیدیم، ایشان ناراحت بودند، وقتی سوال میکردیم، به عنوان مثال میگفتند که چون سیب زمینی گران شده است. میگفتیم که اگر سیب زمینی گران شده، چرا شما ناراحت هستید؟! ایشان هم میگفتند که من حساب کردم، دیدم کارگری که 6-7 بچه دارد و سر سفره نان و سیب زمینی به بچه هایش میدهد، چه باید بکند؟ برای همین ناراحت هستم.
17)دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ مربی واقعی بودن و اخلاص در تمام امور
شیخ «حسن رمیثی» شاگرد لبنانی و ارشد آیت الله فاضل لنکرانی:دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ یکی اینکه مربی واقعی بود و دیگر اینکه در تمام امور اخلاص داشت. مربی به این معنا که واقعا استاد بود و در درسش طلبه واقعی تربیت می شد. ایشان همواره شاگردان را بر تحصیل جدی ترغیب میکردند.
در تمام مراحل درسی اخلاص داشتند و این اخلاص باعث می شد آموزش هایشان از قلب به قلب باشد؛ یعنی تعلیم فقط ظاهری نبود، بلکه در رفتار و باطن هم تاثیر می گذاشت. ایشان نه تنها حسن بیان داشتند، بلکه دارای نظر و فکر روشن هم بودند. از سوی دیگر مرجعیتشان بسیار بزرگ و قدرتمند بود و در خانه شان به روی تمامی مردم باز بود و آنان بسیار زیاد به ایشان مراجعه میکردند.
18)اعتراف به درستی نظر یا عمل افراد ، با وجود اظهارنظری متفاوت
ایشان وقتی میدیدند که نظر یا عملی درست است، فورا آن را بازگو میکردند؛ حتی اگر قبلا خودشان نظر دیگری داشتند. روزی نظری درباره فرعی فقهی داشتم و حضرت استاد در آن باره نظر دیگری داشتند.فردای آن روز تا من وارد دفتر شدم، ایشان فرمودند: نظر شما درست بود. واقعا این ویژگی، صفتی حسنه بود. امروز شاید کمتر فردی را یافت که در نزد کوچکتر از خودش اینگونه رفتار کند.
آیت الله العظمی لنکرانی بعد از کلاس پنجم وارد درس طلبگی شده بود ایشان شاگرد اول کلاس پنجم بود و مدیر مدرسه به جدمان گفته بود که اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد اما ایشان وارد طلبگی شد و با جدیت ادامه داد تا به این مراتب عالی رسید.
آیت الله فاضل لنکرانى نگارش معارف و مسائل ارزنده علوم اسلامى را از همان بدایت جوانى آغاز مى کند ، آن گونه که عدد تألیفات معظم له بر چهل عنوان افزون مى گردد و این یعنى که در دوران مفید زندگى هر سالى از عمر را به تألیفى ماندگان زیور بخشیده اند.
ولایت فقیه در کلام آیت الله فاضل لنکرانی: مشروعيت و لزوم تبعيت از قوانين حكومت راهى غير از ولايت فقيه در زمان حاضر ندارد. همان طورى كه در زمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مشروعيت حكومت، به جهت تصدى رسول خدا بود، در زمان عيبت با تصدى فقيه جامع الشرايط، حكومت و قوانين او مشروعيت پيدا مى كند.
يكى از مهمترين فرازهاى زندگى استاد، زندگى سياسى و مبارزاتى ايشان است. از همان زمانى كه امام خمينى(رحمه الله) مبارزه وسيع و عميق مذهبى سياسى خود را آغاز كردند و عليه ظلم و فساد و كفر و استكبار قيام نمودند، ایشان به پيروى از معلم كبير خويش قدم در اين راه نهاد و مبارزات سياسى خود را شروع كرد. استاد كه از شاگردان پرشور امام و از معتقدان بى تزلزل و سرسخت ايشان بود،. از ابتداى نهضت امام خمينى(رحمه الله) تا مراحل مختلف شكل گيرى انقلاب اسلامى ايران به رهبرىآن بزرگ مرد تاريخ معاصر در همه جا و همه حال از امام راحل حمايت بى دريغ داشته اند و هيچ گاه رهبر و مقتداى خود را فراموش نكرده اند و هر آنچه را كه در توان داشته اند خالصانه و مخلصانه در اختيارشان قرار داده اند. اين مبارزات، هم به صورت فردى و هم به عنوان عضوى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه كه در آن زمان فعاليت چشمگير و پرثمرى داشت صورت مى گرفت، و به همين جهت، از همان آغاز، مسأله اتّحاد و اتّفاق و يكپارچگى و وحدت كلمه يعنى همان چيز كه رمز مهم پيروزى انقلاب اسلامى به شمار مى رفت در مبارزات استاد، نقش اساسى و تعيين كننده اى داشت.
در ارتباط با همين فعّاليّت ها و مبارزات بود كه بارها از طرف رژيم سفّاك حاكم دستگير شد; بارها به بازجويى هاى بيدادگرانه فراخوانده شد; بارها طعم زندان و شكنجه دژخيمان ساواك را چشيد و سرانجام نيز به بد آب و هواترين نقاط كشور تبعيد شد. نخستين تبعيدگاه وى بندر لنگه بود كه اوج گرماى تابستان به آنجا فرستاده شد. استاد حدود چهار ماه را در آن منطقه نفس بُر، در گرماى سوزان و شرجى خفقان آور آن سپرى كرد; چهار ماهى كه به قول خود استاد، مى توان گفت به اندازه تحمل 40 سال رنج و ناراحتى و مرارت بود. سپس استاد را به منطقه كويرى يزد تبعيد كردند و دو سال و نيم نيز از عمر شريف وى در اقامت اجبارى آنجا سپرى شد. در اين دو سال و نيم، چنان سختى ها و مصايبى را از سرگذراند كه عبارت «غير قابل توصيف» نيز براى آن كم است .امّا استاد از اين دوره تبعيد نيز به نيكوترين وجه استفاده كرد; يعنى علاوه بر تحقيقات علمى و تأليفات و نگارش هاى با ارزشى كه در آن خلوت رنج آلود داشت، كار برخوردهاى پرثمرى ترتيب داده و با روشنگرى و بيدار سازى مردم، آنان را در مسير مبارزات امام راحل قرار مى دادند، به طورى كه در روزهاى اوج انقلاب، مردم يزد از جمله پيشتازترين مبارزات شهيد پرورى بودند كه با مشت خالى به جنگ توپ و تانك و گلوله رفتند و با نثار صدها شهيد، دلاورانه در اين راه ايستادگى كردند و گام هاى بلند و مؤثّرى در راه پيروزى انقلاب برداشتند.
ایشان بعد از ارتحال امام نیز از جمله بزرگانی بود که نسبت به حمایت از حضرت آیت ا... خامنهای تاکید فراوان داشتند.
شخصیت مقام معظم رهبری در بیان حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: ایشان مصداق بسیار روشن و بسیار خوب برای این منصب هستند و مکرر تاکید داشت: برای احراز این منصب در شرایط کنونی کسی بهتر از حضرت آیت ا... خامنهای نداریم.
حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: الان حمایت از مقام معظم رهبری، از زمان امام، واجبتر است چرا؟ بالاخره همان طور که از امام، نه شخص امام، مقام امام«بما انه مقام رهبری» واجب بود، الان این معنا بیشتر احساس ضرورت و نیاز دارد. این مقام، واجب الاطاعه است و باید محترم شناخته بشود. ایشان (آیت ا... خامنهای ) ستون خیمه مرجعیت هستند. اگر ایشان نبودند ما هم نبودیم.
اگر بدانیم که چطور زندگی می کنیم، خواهیم دانست که به کجا خواهیم رسید. اگر مي خواهيم كه زندگيِ دنيوي و اخروي با سعادتي نصيبِ همه ما شود، لازم است بدانيم كه چطور زندگي مي كنيم و بر اساسِ كدامِ الگوها، معيارهاي خودمان را به وجود مي آوريم. غفلت از سبک زندگی نبوی ما را به تبعیت از مؤلفههای زندگی غربی سوق میدهد. ما باید بازگشتی دوباره به سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) داشته، اصول آن را استخراج کرده و آن را به شکل امروزی در آوریم و در حوزه فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، یک مدل و الگوی زیست مسلمانی ساخته و سعی کنیم تا جایی که میتوانیم بر اساس آن زندگی کنیم.
مهم این است که این سبک زندگی به خوبی عرضه شود، انسانها آگاه شوند و آگاهانه انتخاب کنند، همانطور که حضرت رسول (ص) با بعثت خود مدلی از زندگی را به مردم ارائه داد و به خوبی آن را ابلاغ کرد تا هر کسی که میخواهد آن را انتخاب کند.
در سبك زندگي خدا باوري، مسائلي چون قناعت، عدم حرص، خيرخواهي براي ديگران و نوع دوستي را شامل می شودکه می تواند در بسياري از منافع اجتماعي و فردي تاثیرگذارباشد. بنابراین بايد سبك زندگي اسلامي - ايراني را در جامعه ترويج داد و مردم را با مولفه هاي اين نوع زندگي آشنا نمود. دين يكي از پارامترهاي تاثيرگذار و ارزشمند در سبك زندگي بويژه سبك زندگي اسلامي ـ ايراني است و در هر جا شكل بگيرد مي تواند به كمك فرهنگ و آداب و رسوم بيايد؛ بنابراين با معرفی و ارائه يك مدل رفتاري درست و صحيح در قالب دين، مي توان تاثيرات مثبتي بر سبک زندگی افراد جامعه گذارد.
خداوند به خاطر وجود شما خيلي از بلايا را از مردم قم دور نگه مي دارد
خدمت امام رسيده بود و گفته بود مي خواهد شهر قم را ترك كند، آقا فرموده بودند: شما قم بمانيد! خداوند به خاطر وجود شما خيلي از بلايا را از مردم قم دور نگه مي دارد. بعدازظهر خاكسپاري بود كه زمين قم لرزيد. انگار نمي توانست سنگيني وجود يكي ديگر از بزرگان شيعه را تحمل كند. سنگيني كه ظهر آن روز از روي دست هاي مردم به سينه اش منتقل شده بود... زمين ظرفيت چنداني براي مردان آسماني ندارد، مي دانيد كه؟
* سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد دینی
1)اهتمام به برگزاری مراسم مذهبی در منزلآيت الله فاضل در طول سال بالغ بر 80 مراسم مذهبی در منزل خود برگزار مى كردند. ايام برگزارى اين مراسم در منزل ايشان، عبارت بود از مراسم هفتگى كه در تمام روزهاى جمعه سال به اضافه تمام مناسبت هاى مذهبى، همچون روزهاى ميلاد يا وفات معصومين و وابستگان آنها همچون حضرت زينب(س) و بالاخص در ايام فاطميه و ديگر دهه هاى عزادارى به صورت مراسم روضه خوانى در منزل خود برگزار مى كرد.بايد دانست كه اين مراسم پرشكوه كه از دوران كودكى آيت الله فاضل، در منزل پدرى ايشان برگزار مى شده و در واقع يادگارى ارجمند از پدر بزرگوارشان نيز به حساب مى آيد، هم اكنون نيز به عنوان يك سنت ديرينه و پايدار و ارزنده در خاندان ايشان ادامه دارد و هيچ جمعه اى نيست و هيچ مناسبت مذهبى (همچون اعياد و عزادارى ها)پيدانمى شود و هيچ ايام فاطميه اى پيش نمى آيد كه اين مراسم در منزل ايشان با شكوه و جلال تمام برگزار نشود.
2)هم و غم در سوريه اين باشد كه از تشيع و مذهب بگويي
تازه از سوريه برگشته بودم كه براي توضيح اوضاع سوريه و فعاليت هايي كه در آنجا صورت گرفته خدمتشان رفتم و مطالبي را عرض كردم. حرف هايم كه تمام شد، ایشان فرمودند: "در سوريه از من اسم نبر، نمي خواهم از من نامي باشد، هم و غمت در سوريه اين باشد كه از تشيع و مذهب بگويي".
3)عبادت خالصانه و بی ریا
جنبههای عبادی او مانند وجوه علمیاش شناخته شده نیست. چرا که او از نمایان شدن این گونه مسائل دوری میکرد و فقط نزدیکان میدانستند که او به نوافل (نمازهای مستحبی) تا آنجا که قوای جسمانی یاری مینمود پایبند بود. اما نکته شایان توجه آن است که وی خدمت به مردم را عبادتی بزرگ میدانست.
4)آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم.
آیت الله فاضل لنکرانی:"بنده هم به طلاب میگویم که اگر میخواهید به نتیجه روشنی در زندگی علمی خود برسید، رمز آن؛ همین اخلاص و ولایتمداری نسبت به امیرالمومنین(ع) و فاطمه(س) و اولاد ایشان است که تسلیم محض بودند."
آیت الله فاضل لنکرانی:" من 50 سال درس خواندم، تدریس کردم، شاگرد تربیت کردم و کتاب نوشتم، اما به هیچ کدام از اینها در آن دنیا امید ندارم. آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم".
5)آخرین ذکر
یک ماه قبل از ارتحال از هرگونه مراوده های غیر ضروری پرهیز می کردند و از هرگونه شوخی در محضرشان ممانعت می کردند‚ بیشتر اوقات ساکت و در حالت فکر بودند و ایشان کاملا خودشان را برای سفر به آخرت آماده کرده بودند‚ در منزل یا بیمارستان‚ تقریبا هر نیم ساعت یک بار چشم هایشان را باز می کردند می گفتند "صلی اللّه علیک یا فاطمة الزهرا سلا م اللّه علیها".
در بیمارستان روزی پرسیدند چند روز به شهادت حضرت زهرا سلا م اللّه علیها باقی مانده است‚ عرض کردم‚ شش روز فرمودند; مرا به قم ببرید‚ هر چه پزشک ها ممانعت کردند‚ ایشان نپذیرفتند
به همين جهت هم ایشان روز شهادت حضرت زهرا(س) تشییع شدند چراکه پیوند قوی بین ایشان و حضرت وجود داشت.
سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد فرهنگی
6)سنت حسنه تأسيس مدرسه علميهآيت الله فاضل سنت حسنه و بازمانده از پدران و پيشينيان خود را به بهترين وجهى ادامه داده، و در ميان سلسله اقدامات اجتماعى خود، به تأسيس مدرسه علميه نيز همت گماشته است.در حال حاضر مدرسه علميه تأسيس شده توسط ايشان از مهترين مدارس حوزه علميه قم به شمار مى رود كه در آن ده ها تن از طلاب و فضلاى قم مشغول تحصيل هستند و اكنون مدرسه علميه آيت الله فاضل در زمره فعالترين و پر جنب و جوش ترين مدارس علميه قم به شمار مى رود، اما در عين حال مجموعه فعاليت هاى اين مدرسه را بايد جزء كوچكى از فعاليت ها و اقدامات اجتماعى ايشان به شمار آورد و نه بيشتر.
ایشان معتقد بودند که ما در آینده با کمبود مجتهد مواجه خواهیم شد، لذا باید مرکزی برای تربیت فقهای آشنا به مشکلات روز وجود داشته باشد که الحمدالله این مرکز در مشهد، افغانستان، سوریه، لندن، مالزی و اندونزی شعبه دارد و مشغول به فعالیت است.
7)اهتمام به احیای آيين هاى حوزه فرهنگى شيعه
از سنت هاى خوب اسلام و بويژه از آيين هاى حوزه فرهنگى شيعه است كه طالب علم، براى علم اندوزى نه تنها هزينه اى را متقبل نمى شود كه هزينه هاى تحصيل و دفتر و كتاب و حتى هزينه هاى زندگى عادى خود را نيز از مدرسه اى كه در آن مشغول علم اندوزى و سوادآموزى است دريافت مى دارد چنان كه رسم مدارس اسلامى است، اين طلاب جويندگان علم و فضلاء در حوزه علميه ایشان، نه تنها براى تحصيل علم هزينه و زحمتى را متحمل نمى شوند، بلكه از طريق بنيانگذار مدرسه، هزینه هاى تحصيل و مخارج زندگى خود را نيز دريافت مى دارند.
سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد اقتصادی
8)ساده زیستیروحیه طلبگی واقعی و سادهزیستی او زبانزد خاص و عام بوده است. ایشان این همه سادگی و بی آلایشی و فرار از تجملات را در حالی انجام می دادند که هیج اظهار نمی کردند و نشان نمی دادند که من زندگی ساده ای دارم. آقا اصلا تظاهر به این مسأله نمی کردند. آقا قدمی برای رونق زندگی شخصی بر نمی داشتند و اگر اهل خانه در امور معمولی منزل وسیله ای تهیه می کردند که به نظر ایشان لازم نبود بشدت اعتراض می کردند.
حدود 55 سال پیش، آیت الله بروجردی بابت درس هایی که ایشان نوشته بودند، 20 هزار تومان به جدمان میدهند و میگویند که با این پول برای آقای شیخ محمد منزلی بخرید. در آن زمان 20 هزار تومان به قدری زیاد بود که با آن میشد خانه ای 500 – 600 متری در قم تهیه کرد اما جد ما به پدرمان گفته بودند که شما میتوانید از این پول استفاده کنید اما ما به خاطر تعداد بالای افراد خانه به این پول احتیاج داریم، در عین حال دوست نداریم که شما از پیش ما بروید لذا پدر بنده هم بدون هیچ توقعی به پدرشان میگویند که اختیار پول با شما و هر چه میخواهید با آن انجام دهید؛ این روحیه، روحیه گذشت از دنیاست که در زندگی ایشان بسیار دیده میشد.
حجت الاسلام والمسلمین بجنوردی میگوید: «من از گذشته با ایشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و کاملاً از زندگی داخلی ایشان با خبر هستم. زندگی ایشان پس از مرجعیت یا قبل از آن تغییری پیدا نکرده است و همان زندگی سابق را حفظ کرده و در حال حاضر نیز زندگی سادهای دارد.
فرزند ایشان میگوید: آنچه، از ابتدا تاکنون دیدیم این است که معظم له سعی دارند یک زندگی ساده و در سطح طلبهها داشته باشند. ایشان سالهای طولانی پس از تاهل حتی زمانی که تعداد فرزندانشان به 5 نفر رسید، در منزل پدری و در دو اطاق زندگی میکردندزندگی آیت الله فاضل لنکرانی تا اواخر عمر در حد متوسط طلبه ها و بلکه پایین تر بود، خاطرنشان کرد: ایشان هیچگاه در دوران حیات، خانه و حتی یک متر زمین برای خود تهیه نکرد و خانه ای که داشتند از طرف پدر مادرمان به مادرمان رسیده بود. در حالی که صدها ساختمان در قم به دست ایشان ساخته شد یا بسیاری از فضلا و علما توسط ایشان خانه دار شدند.
فرزند ایشان میگوید: حضرت آیت الله فاضل لنکرانی از دنیا رفتند بدون آنکه حتی یک متر خانه یا زمین یا ملک دیگری از خود بر جای گذاشته باشد. منزلی که در خیابان 19 دی در آن می نشستند ، آن منزل را پدربزرگ مادری ما برای دخترش خریده بود و متعلق به والده ماست. و دفتر آقا که در منطقه بازار است نیز ملکی است که از پدربزرگ پدری مان به همه فرزندان ایشان به ارث رسید و سهم آقا در آن دو دانگ بود. بقیه ورثه سهم خود را به آقا واگذار کردند و ایشان همه را یک جا وقف عزاداری سیدالشهداء کرد. لذا هیچ مایملکی از ایشان برجای نماند. ایشان با پنج اولاد در دو اتاق زندگی میکرد و زندگی بسیار محدودی داشت چراکه از ابتدا به دنبال علم و تقوا و بندگی خدا بود و آثاری که باقی مانده نشان دهنده ارتباط ایشان با خداست .
9)مهیا نمودن شرایط زندگی ای همانند زندگی یک طلبه ساده
در 10 سالی که از دوران مرجعیت ایشان می گذرد تابستانها به جز چند روزی که برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مسافرت می کردند بقیه ایام را علیرغم نامساعدبودن آب و هوا در قم می ماندند. این در حالی بود که اسباب آسایش در اطراف قم که آب و هوای خوبی دارد فراهم بود (و نیز بسیاری از بزرگان تابستان را در قم نمی مانند) ولی ایشان می گفتند: «من وقتی می بینم طلبه ها در قم در زیرزمین ها و اتاق های تنگ و تاریک و در فضای محدود زندگی می کنند دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتی خود باشم و به مناطق خوش آب و هوا بروم.آقا پس از تصدی مرجعیت به ما می گفتند برای من عبای معمولی تهیه کنید نه از جنس خیلی خوب و گرانقیمت ؛ تا طلبه ها وقتی مرا می بینند تحمل سختی و تنگدستی برایشان دشوار نباشد.
سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد اجتماعی
10)گشایش کار مردم روزی به پدر اطلاع دادند که قبری پایین پای پدر شما کندهاند که پای پدر شما معلوم شده است. تا آن زمان، جد بنده حدود 9 سال بود که از دنیا رفته بودند، مرحوم پدر هم فرمودند اینکه جنازه پدر بعد از 9 سال تازه مانده است به این علت است که ایشان به مشكلات طلبهها بسیار رسیدگی میکردند و امین درجه یک مرحوم بروجردی بودند و هر چه ایشان از آقای بروجردی میخواستند، انجام میدادند.
پدرم معتقد بود که باید در کار مردم به آنها کمک کرد، بعد از انقلاب هر کس به ایشان مراجعه میکرد و کار داشت، سفارش او را به مسئولين میکرد و برای گشایش کار مردم نامه مینوشت؛ حتی اوایل انقلاب حاج احمد آقا به ایشان اعتراض کرد که شاًن شما این نیست که برای همه نامه بنویسید اما ایشان میگفت که مردم گرفتارند و تنها کاری که از بنده بر میآید، نوشتن نامه و سفارش است، مسوول مربوطه هم اگر در توان داشت میتواند اقدام کند. البته سفارشی که خلاف شرع و قانون باشد جایز نیست و ایشان انجام نمیداد اما سفارشی که گشایشی در کار مردم ایجاد کند، اشکالی ندارد.
***خاطره آقای قالیباف از آیت الله فاضل لنكرانی
امروز دوشنبه است. بیست و هشتم خرداد. پیكر آیتاللهالعظمی فاضل لنكرانی را در قم تشییع كردند. یاد حرف آیتالله میافتم. آن وقت که رفته بودم خدمتشان. آن موقع در ناجا بودم. گفتند "من 50 سال است دارم اسلام میخوانم. بگذار خلاصهاش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. بهجای مستحبات تا میتوانی به کار مردم برس
کار مردم را راه بیانداز." بعد هم گفتند "اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود".
11)احترام به مردم
در احترام به دیگران از تعابیر بسیار مودبانه ای استفاده می کردند‚ بر فضیلت های دیگران بیشتر تا›کید داشته و سعی می کردند به خطای دیگران بیش از حد توجه نشود تا فضایل تحت الشعاع قرار نگیرد. در اوج مرجعیت وقتی طلبه ای با ایشان صحبت می کرد احساس می کرد که با پدر خودش صحبت می کند. و در مجالس روضه ای که داشتیم تا زمانی که کسالت نداشتند مقید بودند برای همه اشخاصی که وارد مجلس می شوند قیام کنند. در زمان کسالت ایشان‚ وقتی صندلی ایشان را در مجلس روضه‚ بالا ی مجلس قرار داده بودیم ناراحت شدند و فرمودند صندلی من باید نزدیک در باشد که به واردین مجلس احترام بگذارم. نسبت به مردم حتی آنهایی که وارد اتاق ایشان می شدند در سلا م دادن پیش قدم می شدند در حالی که آنها وارد بر ایشان بودند. و ادب ایشان با تمام وجود برای همه مشهود بود.
سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد خانوادگی
12)رفتار با خانواده و نزدیکاندر جمع خانواده (برادر و خواهرها) میگفت و میخندید و شوخی میکرد و با همه گرم میگرفت.
والد راحل در محیط خانواده برخوردشان با فرزندان و والده بزرگوارمان بسیار محبت آمیز بود و آن جنبه عطوفت و کمال راًفتشان نسبت به اولادشان کاملا برای ما مشهود بود. عاطفه ایشان زبانزد فامیل بود و در جویا شدن و اطلا ع از احوال فرزندان و وابستگان خودشان بسیار دقت داشتند. در برخورد با بچه ها‚ هیچ موقع حریمی برای خود قائل نمی شدند و آنها هم خیلی راحت با ایشان صحبت می کردند و مسایل شان را در میان می گذاشتند. جلساتی که ایشان با بچه ها و فامیل داشتند علا وه بر معنویت حاکم بر جلسه‚ از صمیمیت خاصی نیز برخوردار بود. از جمله نکات قابل توجه‚ صبر و شکیبایی ایشان در محیط زندگی بود‚ در ناملا یمات و مصائبی که در محیط زندگی پیش می آمد آن چنان صبور بودند که برای دیگران جای شگفتی و تعجب داشت. سعی می کردند قناعت را به همه ما یاد بدهند و تاکیدشان بر این بود که اگر زندگی یک طلبه مقرون به قناعت نباشد زندگی صحیحی نخواهد بود. از کودکی ما را نسبت به نماز اول وقت‚ قرائت قرآن و نماز جماعت تمرین می دادند و دیگران هم از حرکت های ایشان یاد می گرفتند.
13) وصیت ایشان به فرزندان:پرهیز ار هرگونه اختلاف بویژه در امور دنیوی مالی بی ارزش
چنانچه فرزندان من بخواهند رضایت مرا در آن عالم از دست ندهند از هرگونه اختلاف بپرهیزند بالخصوص در امور مالی دنیوی بی ارزش که موجب از بین رفتن آبروی اینجانب و آبروی خودشان در میان مردم و جامعه میباشد
توجه به خانواده شیخ رمیثی
روزی عازم حج برای حضور در بعثه آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی بودم. مرحوم آیت الله العظمی فاضل از سفرم مطلع شد و به فرزند بزرگوارشان (آیت الله شیخ جواد فاضل) فرمودند: «شیخ رمیثی به حج می رود، به خانواده اش توجه کن و ببین به چیزی احتیاج ندارند.
سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد اخلاقی
14)خلوص مهمترین خصلت ایشان که همگان بر آن تاکید می نماینداگر از تمامی کسانی که او را میشناختند، سوال شود که مهمترین خصوصیت او کدام بوده است، جملگی بر خلوص او انگشت تأکید میگذارند.
وی هیچگاه نسبت به مرجعیت خود قدمی بر نداشت و در طول 11 سال مرجعیت، ابداً حتی یک بار، نگفت در فلان جا مقلد من زیاد یا کم است و یا نپرسید رساله من چاپ شده یا خیر؟ البته نشر کتابهای تخصصی خود را زیاد پیگیری مینمود، اما در مورد رسالهاش یک بار هم سوالی نکرد. بعد از رحلت آیت الله العظمی مرعشی نجفی به اصرار جمع زیادی از فضلا و مردم، او چندین سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را بر عهده داشت و مکرر میگفت: «برای من، این نماز که هزاران طلبه در آن شرکت میکنند و آن نمازی که قبلاً در مسجدی کوچک اقامه میکردم هیچ فرقی ندارد.
15)پرهیز از غیبت
آیت الله فاضل علاوه بر آن که خود غیبت نمینمود و از آن به جد پرهیز داشت، اگر کسی در حضور او لب به غیبت میگشود به هر طریق ممکن از آن جلوگیری میکرد و حتی اگر افراد خانواده نسبت به فردی حرفی میزد شدیداً با آنها برخورد میکرد.
16)گرانی سیب زمینی و سفره نان و سیب زمینی کارگر
بسیاری مواقع بود که وقتی خدمتشان میرسیدیم، ایشان ناراحت بودند، وقتی سوال میکردیم، به عنوان مثال میگفتند که چون سیب زمینی گران شده است. میگفتیم که اگر سیب زمینی گران شده، چرا شما ناراحت هستید؟! ایشان هم میگفتند که من حساب کردم، دیدم کارگری که 6-7 بچه دارد و سر سفره نان و سیب زمینی به بچه هایش میدهد، چه باید بکند؟ برای همین ناراحت هستم.
17)دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ مربی واقعی بودن و اخلاص در تمام امور
شیخ «حسن رمیثی» شاگرد لبنانی و ارشد آیت الله فاضل لنکرانی:دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ یکی اینکه مربی واقعی بود و دیگر اینکه در تمام امور اخلاص داشت. مربی به این معنا که واقعا استاد بود و در درسش طلبه واقعی تربیت می شد. ایشان همواره شاگردان را بر تحصیل جدی ترغیب میکردند.
در تمام مراحل درسی اخلاص داشتند و این اخلاص باعث می شد آموزش هایشان از قلب به قلب باشد؛ یعنی تعلیم فقط ظاهری نبود، بلکه در رفتار و باطن هم تاثیر می گذاشت. ایشان نه تنها حسن بیان داشتند، بلکه دارای نظر و فکر روشن هم بودند. از سوی دیگر مرجعیتشان بسیار بزرگ و قدرتمند بود و در خانه شان به روی تمامی مردم باز بود و آنان بسیار زیاد به ایشان مراجعه میکردند.
18)اعتراف به درستی نظر یا عمل افراد ، با وجود اظهارنظری متفاوت
ایشان وقتی میدیدند که نظر یا عملی درست است، فورا آن را بازگو میکردند؛ حتی اگر قبلا خودشان نظر دیگری داشتند. روزی نظری درباره فرعی فقهی داشتم و حضرت استاد در آن باره نظر دیگری داشتند.فردای آن روز تا من وارد دفتر شدم، ایشان فرمودند: نظر شما درست بود. واقعا این ویژگی، صفتی حسنه بود. امروز شاید کمتر فردی را یافت که در نزد کوچکتر از خودش اینگونه رفتار کند.
* سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد علمی
19)اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شدآیت الله العظمی لنکرانی بعد از کلاس پنجم وارد درس طلبگی شده بود ایشان شاگرد اول کلاس پنجم بود و مدیر مدرسه به جدمان گفته بود که اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد اما ایشان وارد طلبگی شد و با جدیت ادامه داد تا به این مراتب عالی رسید.
آیت الله فاضل لنکرانى نگارش معارف و مسائل ارزنده علوم اسلامى را از همان بدایت جوانى آغاز مى کند ، آن گونه که عدد تألیفات معظم له بر چهل عنوان افزون مى گردد و این یعنى که در دوران مفید زندگى هر سالى از عمر را به تألیفى ماندگان زیور بخشیده اند.
سبک زندگی آیت الله فاضل لنکرانی از بعد سیاسی
20)ولایتمداریولایت فقیه در کلام آیت الله فاضل لنکرانی: مشروعيت و لزوم تبعيت از قوانين حكومت راهى غير از ولايت فقيه در زمان حاضر ندارد. همان طورى كه در زمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مشروعيت حكومت، به جهت تصدى رسول خدا بود، در زمان عيبت با تصدى فقيه جامع الشرايط، حكومت و قوانين او مشروعيت پيدا مى كند.
يكى از مهمترين فرازهاى زندگى استاد، زندگى سياسى و مبارزاتى ايشان است. از همان زمانى كه امام خمينى(رحمه الله) مبارزه وسيع و عميق مذهبى سياسى خود را آغاز كردند و عليه ظلم و فساد و كفر و استكبار قيام نمودند، ایشان به پيروى از معلم كبير خويش قدم در اين راه نهاد و مبارزات سياسى خود را شروع كرد. استاد كه از شاگردان پرشور امام و از معتقدان بى تزلزل و سرسخت ايشان بود،. از ابتداى نهضت امام خمينى(رحمه الله) تا مراحل مختلف شكل گيرى انقلاب اسلامى ايران به رهبرىآن بزرگ مرد تاريخ معاصر در همه جا و همه حال از امام راحل حمايت بى دريغ داشته اند و هيچ گاه رهبر و مقتداى خود را فراموش نكرده اند و هر آنچه را كه در توان داشته اند خالصانه و مخلصانه در اختيارشان قرار داده اند. اين مبارزات، هم به صورت فردى و هم به عنوان عضوى از اعضاى جامعه مدرسين حوزه علميه كه در آن زمان فعاليت چشمگير و پرثمرى داشت صورت مى گرفت، و به همين جهت، از همان آغاز، مسأله اتّحاد و اتّفاق و يكپارچگى و وحدت كلمه يعنى همان چيز كه رمز مهم پيروزى انقلاب اسلامى به شمار مى رفت در مبارزات استاد، نقش اساسى و تعيين كننده اى داشت.
در ارتباط با همين فعّاليّت ها و مبارزات بود كه بارها از طرف رژيم سفّاك حاكم دستگير شد; بارها به بازجويى هاى بيدادگرانه فراخوانده شد; بارها طعم زندان و شكنجه دژخيمان ساواك را چشيد و سرانجام نيز به بد آب و هواترين نقاط كشور تبعيد شد. نخستين تبعيدگاه وى بندر لنگه بود كه اوج گرماى تابستان به آنجا فرستاده شد. استاد حدود چهار ماه را در آن منطقه نفس بُر، در گرماى سوزان و شرجى خفقان آور آن سپرى كرد; چهار ماهى كه به قول خود استاد، مى توان گفت به اندازه تحمل 40 سال رنج و ناراحتى و مرارت بود. سپس استاد را به منطقه كويرى يزد تبعيد كردند و دو سال و نيم نيز از عمر شريف وى در اقامت اجبارى آنجا سپرى شد. در اين دو سال و نيم، چنان سختى ها و مصايبى را از سرگذراند كه عبارت «غير قابل توصيف» نيز براى آن كم است .امّا استاد از اين دوره تبعيد نيز به نيكوترين وجه استفاده كرد; يعنى علاوه بر تحقيقات علمى و تأليفات و نگارش هاى با ارزشى كه در آن خلوت رنج آلود داشت، كار برخوردهاى پرثمرى ترتيب داده و با روشنگرى و بيدار سازى مردم، آنان را در مسير مبارزات امام راحل قرار مى دادند، به طورى كه در روزهاى اوج انقلاب، مردم يزد از جمله پيشتازترين مبارزات شهيد پرورى بودند كه با مشت خالى به جنگ توپ و تانك و گلوله رفتند و با نثار صدها شهيد، دلاورانه در اين راه ايستادگى كردند و گام هاى بلند و مؤثّرى در راه پيروزى انقلاب برداشتند.
ایشان بعد از ارتحال امام نیز از جمله بزرگانی بود که نسبت به حمایت از حضرت آیت ا... خامنهای تاکید فراوان داشتند.
شخصیت مقام معظم رهبری در بیان حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: ایشان مصداق بسیار روشن و بسیار خوب برای این منصب هستند و مکرر تاکید داشت: برای احراز این منصب در شرایط کنونی کسی بهتر از حضرت آیت ا... خامنهای نداریم.
حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: الان حمایت از مقام معظم رهبری، از زمان امام، واجبتر است چرا؟ بالاخره همان طور که از امام، نه شخص امام، مقام امام«بما انه مقام رهبری» واجب بود، الان این معنا بیشتر احساس ضرورت و نیاز دارد. این مقام، واجب الاطاعه است و باید محترم شناخته بشود. ایشان (آیت ا... خامنهای ) ستون خیمه مرجعیت هستند. اگر ایشان نبودند ما هم نبودیم.
پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت رحلت آیت الله فاضل لنکرانی
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
با تأسف و تأثر فراوان از ارتحال فقيه مجاهد مرحوم مغفور حضرت آيتالله آقاي فاضللنكراني رضواناللهتعاليعليه اطلاع يافتم. اين ضايعهي سنگين براي حوزهي علميه و ملت شريف ايران است. حوزهي علميه يكي از استوانههاي علمي و تحقيقي و يكي از استادان برجستهي خود و ملت ايران يكي از مراجع تقليد انقلابي و بيدار و پرتحرك خود را از دست داد. ايشان در سالهاي طولانيِ دوران اختناق در شمار برجستگاني از حوزهي علميهي قم بودند كه در ميدانهاي گوناگون مبارزات حضور داشته و رنج تبعيد را به جان خريدند و پس از پيروزي انقلاب از جملهي روحانيون نامداري بودند كه نقش هاي مهمي در همهي موارد حساس ايفاء نمودند. رحمت خدا بر ايشان باد. اينجانب اين مصيبت بزرگ را به حضرت بقيهالله ارواحنافداه و به مراجع عظام و علماي اعلام و فضلاء و طلاب حوزهي مباركه و به عموم ملت ايران تسليت ميگويم. همچنين به خانوادهي مكرّم و آقازادگان ارجمند و ديگر بازماندگان و منسوبان ايشان عرض تسليت كرده، تسلّا و صبر آنان را از خداوند متعال مسألت مينمايم. والسلام علي عباد الله الصالحين( سيّدعلي خامنهاي 26/خرداد/1386) بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون