وبلاگنویسهای محافظهکار و سازمانهایی در واشنگتن مانند ائتلاف جمهوریخواهان یهودی و موسسه پروژه اسرائیل، از این فیلم حمایت کردهاند. در عین حال، برخی از کارشناسان سوالاتی را پیرامون انگیزه سازندگان این فیلم 15 دقیقهای مطرح ساختهاند.
بنا به گفته بنفشه زند و شراگا سیمونز، دو تن از عوامل اصلی این فیلم ، این فیلم بخشی از پروژه مستقل و غیرانتفاعی است که با هدف یکپارچه ساختن صدای افراد برای یافتن راهحلی صلحآمیز در جلوگیری از مجهز شدن ایران به سلاح هستهای طراحی شده است.
بنفشه زند، روایتگر این فیلم، متولد ایران است؛ ولی در خلال انقلاب سال 1979 از ایران گریخته است.
پدر وی، سیامک پورزند، روزنامهنگار ایرانی که پس از نوشتن مقالاتی در سال 2001 دستگیر و زندانی شد و در سال 2011 خودکشی کرد.
در روایت فیلم مزبور، دلایل چندی برای متوقف ساختن ایران از مسیر دستیابی به سلاح هستهای ارائه میشود. یکی از این دلایل، جنگ آخرالزمانی رهبران ایران با هدف نهایی تعجیل در ظهور مهدی (عج)، امام دوازدهم غایب شیعیان و برای آغاز دوران جدید برتری اسلام در سطح جهان عنوان شده است.
زند در این فیلم هشدار میدهد: ایران درصدد است تا کل دنیا را تحت سیطره خود در آورد. رهبران این کشور، ایالات متحده را شیطان بزرگ مینامند و عقیده دارند که آمریکا میبایست نابود شود.
زند در ایمیلی به شبکه خبری امریکن ایندیپندنت گفت: حکومت ایران در پی به راه انداختن جنگ است، چرا که این موضوع به آنها حکم شده و آنها آن را هر روز تکرار میکنند. غربیها بر این باورند که میتوان در برابر این رژیم بازدارندگی ایجاد کرد...ولی بعد از مدتی متحیر خواهند شد، چرا که حکومت ایران قصد رها کردن برنامه تسلیحات اتمی خود را ندارد.
اگرچه این فیلم، تلاشهای دیپلماتیک جاری برای یافتن راهحلی صلحآمیز در قبال برنامه هستهای ایران را تایید میکند، ولی بینندگان را به حمایت از راهحلی جایگزین ترغیب میکند.
زند در این فیلم میگوید: ما میبایست روشهای دیپلماتیک گوناگونی که رهبران جهان برای اجرای آن به سختی تلاش کردهاند را ادامه داده و حتی شتاب آن را افزایش دهیم؛ ولی واقعیت این است که شتاب هستهای شدن ایران از شتاب دیپلماسی بیشتر است. از این رو، وجود راهحلی جایگزین، قابل اعتماد و موثر ضروری است.
بینندگان در این فیلم، به شرکت در کارزاری آنلاین در رسانههای اجتماعی برای فشار آوردن به رهبران جهان جهت تعیین خط قرمز برای ایران تشویق میشوند. خط قرمز مذکور این چنین تعریف شده: رهبران جهان ضمن ترسیم خطوطِ کلیِ مجموعهای از معیارهای صریح و مشخص، آشکارا به ایران هشدار میدهند که عبور از این خط، واکنش نظامی ویرانگری علیه این کشور به دنبال خواهد داشت.
زند در ادامه میگوید: تعیین چنین خط قرمزی باعث میشود تا ما به جای روبرو شدن با موقعیتِ جنگِ قطعی با رژیم آدمکش و مجهز به تسلیحات هستهای ایران، در موقعیت به مراتب بهتری قرار گرفته و به مصاف کشوری برویم که هنوز به چنین تسلیحاتی دست نیافته است.
زند به شبکه خبری امریکن ایندیپندنت گفت: هدف از تعیین این خط قرمز، صرفاً درخواست از رهبران برای اعمال فشار به ایران در رها کردن تسلیحات هستهای خود است. من از مداخله نظامی خارجی در ایران حمایت نمیکنم.
زند از این شبکه خبری میپرسد: چرا کسی به کشوری که مردمش از آن نفرت دارند، حمله نمیکند؟ چرا کسی به کشوری که بمبگذاران انتحاری را به سرتاسر جهان اعزام میکند، حمله نمیکند؟
زند میافزاید: این رژیم خمینیگرا، تماماً قصد کشتن غربیها، اسرائیلیها، فلسطینیها و اعراب را در سر دارد، چرا که معتقد است که خودشان ( شیعیان دوازده امامی ) انسانهای برگزیدهای هستند و بر این باورند که وظیفه تمام مسلمانان، کشته شدن در راه قطبی اسلامی است که خمینیگرایان تصمیم دارند آن را رهبری کنند. این رژیم آشکارا اعلام میکند که وظیفه مسلمانان انتخاب مرگ در راه خدا است، وظیفهای که از سنیها در آن سهیم نیستند.
سیمونز نیز به امریکن ایندیپندنت گفت: اقدام نظامی میبایست به عنوان آخرین راهچاره و آنهم در صورت کارساز نبودن تحریمها، انزوای سیاسی و مذاکرات در نظر گرفته شود.
کارشناسان در مصاحبه با این شبکه، سوالاتی را پیرامون رویکرد ارائه شده در این فیلم مطرح ساختهاند.
باربارا اسلاوین، نویسنده و کارشناس مسائل ایران عقیده دارد: ابهامات زیادی در این فیلم وجود دارد و ما نمیتوانیم بفهمیم که چه کسی باید این خط قرمز را تعیین کند: آمریکا، اسرائیل و یا شورای امنیت سازمان ملل متحد؟ تمامی آنچه که در این فیلم به ما گفته میشود، این است که این کار باید قبل از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای صورت گیرد. عوامل این فیلم میگویند، چنانچه ایران از این خط قرمز عبور کند، با واکنشی ویرانگر مواجه خواهد شد. چنین عقیدهای بیشتر شبیه بهانه تراشی برای به راه انداختن جنگ است تا تلاش برای پیشگیری از آن.
مت داس، تحلیلگر سیاسی در مرکز لیبرال پیشرفت آمریکا نیز انتقاداتی را درباره این فیلم مطرح ساخته است.
داس میگوید: مانند اغلب دلایل جنگطلبان درباره ایران، این فیلم نیز از تضادهایی بنیادین رنج میبرد. یکی از این مواردِ به شدت بحث برانگیز، ادعای تصمیم رهبران ایران برای نابودی غرب است. گفته شده که این موضوع عنصری غیرقابل مذاکره در اعتقادات مسلمانان افراطی است، همچنین درخواست شده تا ما خط قرمز خود را تعیین کنیم. این دو مسئله با یکدیگر متناقض است. اگر تهدید ایران برای نابودی غرب غیرقابل مذاکره است، پس تعیین خط قرمز از سوی غرب کاری بیهوده است و رژیم ایران مطمئناً آن را جدی نخواهد گرفت.
وی میافزاید: مقامات ایرانی در فیلم مزبور تماماً دیوانگانی آخرالزمانی توصیف میشوند که برای بازگشت مسیح شیعیان، در پی به راه انداختن جنگاند، ولی در واقعیت، شواهد کمی دال بر جهتگیری سیاست ایران بر مبنای چنین باورهایی وجود دارد.
زند در این فیلم میگوید: عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، اردن، امارات متحده عربی و عراق در صورت مواجهه با ایران متجاوز مسلح به تسلیحات هستهای، مانند قطعات دومینو یکی پس از دیگری سقوط خواهند کرد.
اما بنا به گفته اسلاوین، مطلقاً هیچ نشانهای از تغییر رژیم در این نقاط به چشم نمیخورد.
وی میافزاید: در صورت دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، عربستان سعودی و تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس به احتمال زیاد، ضمن تقویت بیش از پیشِ اتحاد خود با ایالات متحده، تلاشی هوشیارانه را برای مهار ایران آغاز خواهند کرد.
تهیه کننده "خط قرمز" میگوید: به دلیل کارزار موثری که در رسانههای اجتماعی به راه افتاد، بیش از یک میلیون کاربر در یوتیوب، این فیلم را دیدهاند.
سیمونز در ادامه میافزاید: این میزان بیننده، برای من موفقیت بزرگی است. هزاران نفر، این فیلم را به فهرست آدرس افراد در ایمیل خصوصی خود ارسال کرده و یا در فیسبوک قرار دادهاند. همچنین در حدود 1000 مدیرگروه در فیسبوک که با مسائل روابط خارجی سر و کار دارند با ما تماس گرفتهاند و مطمئنم که تعداد بسیار زیادی از گروهها در فیسبوک ( با میلیونها عضو ) از این فیلم حمایت خواهند کرد.
موسسه پروژه اسرائیل، منبع جامع اطلاعات دقیق و مفصل درباره اسرائیل و خاورمیانه، از این فیلم در تارنما و در صفحه توییتر خود حمایت کرده است.
حسابهای کاربری متعلق به ائتلاف جمهوریخواهان یهودی و مدیریت تولید فاکس نیوز نیز از این فیلم حمایت کردند.
زند و سیمونز، هیچ یک، فعالین سیاسی تازهکاری نیستند.
سیمونز، سردبیر ارشد پایگاه اینترنتی Aish.com است که شاخه کمکی و آنلاین آیشهاتورا - سازمان یهودی ارتدوکس – محسوب میشود. وی در وبلاگ خود، مکرراً گزارشهای روزنامهنگاران گزاشگرِ اخبار اسرائیل را که از نظر وی با غرضورزی تهیه شده، مورد انتقاد قرار میدهد.