ايام نوروز در گذشته
روزهاي شيرين تعطيلات نوروزي است و ايام ديد و بازديد و آجيل و فيلمهاي تلويزيون که پشت سر هم اوقات فراغت ما را (حالا)پر مي کنند. کوچکتر که بوديم چه ذوقي مي کرديم براي آمدن عيد! حال و هواي خريد لباس نو، تحويل سال، يا مقلب القلوب، ديده بوسي اعضاي خانواده و عيدي گرفتن از مامان و بابا، مسافرت ، خوراکي و آجيل و شکلات، مهماني رفتن و بازي با بچه هاي مهمانها، حدود پانزده روز تعطيلي و بخور و بخواب و آخرش هم صورتي آفتاب سوخته و لباسهايي که بوي دود مي گرفت.
چه لذتي داشت پيدا کردن مخفي گاه آجيل و کاکائوها! اگرچه با هر گروه مهمان و بعد از آنها آنقدر تخمه مي خورديم که لبهايمان سفيد مي شد اما لامذهب سيري ندارد که! راست مي گويند مثل جادوست. ما هم که نه دغدغه چاقي داشتيم و نه جوش چرکي. البته وقتي لباسهاي نو به تن کرده و مثل بچه هاي با ادب به مهماني مي رفتيم سعي مي کرديم بيشتر از انواع مغزها در آجيل ميل کنيم که وقت رفتن پوست زيادي از خود به جا نگذاريم. اتفاق بدي که ممکن بود بيفتد اين بود که بعد از تعارفهاي مکرر صاحب خانه همين که با زحمت پرتقالي (که آبش از آستينت مي چکيد) پوست مي کندي مهمانهاي بعدي سر مي رسيدند و پدر و مادر با آرزوي ايامي خوش براي خانواده ميزبان اشاره مي کردند که سريع تر بايد آنجا را ترک کنيم.
اگر به خانه کسي مي رفتيم که در خانه نبودند و برايمان امکان نداشت دوباره آن مسير را طي کرده و به ديدارشان برويم روي يک تکه کاغذ مي نوشتيم: «آمديم، نبوديد رفتيم» و ميگذاشتيم لاي درب خانه و چون معمولاً مامان و بابا يادشان مي رفت قلم و کاغذ بياورند با ارائه آن به آنها کلي آفرين و مرحبا نصيب خود مي کرديم.
تنها اشکال اين تعطيلات رويايي اين بود که استرس پيک شادي حل نشده (که بيشتر سرگرمي و تست هوش بزرگترها بود تا خودمان) در طول ايام نوروز هميشه با ما بود و آخر سر هم مثل هر سال شب سيزده به در تا صبح با بدني کوفته، همراه با کمک توأم با سرزنش مامان و بابا به هر جان کندني که بود تمامش مي کرديم. بگذريم که آخرش هم هيچ خبري از پيک ها نبود و ظاهراً هيچ کس آنها را جدي نمي گرفت!
اما نوروز اين روزهايي که به قول شازده کوچولوها جزء آدم بزرگ ها به حساب مي آييم با نوروزهاي کودکي بسيار تفاوت دارد؛ دو ماه قبل از آمدنش که بايد به فکر پروژه حساس و پيچيده خانه تکاني باشي و هر چه در توان داري در خدمت برق انداختن خانه به کار گيري، از يک ماه قبل از عيد هم که بايد در ترافيکهاي ماشيني و انساني بر پدر و مادر هر که عيد را بنيان نهاده رحمت بفرستي و سعي کني که با آن همه شلوغي و هياهوي طاقت فرسا برخوردي معقول داشته باشي. البته گاهي هم نيم نگاهي به دست فروشان ممکن است احساس خوب برنده بودن و سود اقتصادي را در ما تقويت نمايد و اين گونه است که اندک اندک جيب مبارک شروع مي کند به خالي شدن و گلويمان خشک مي شود که اين همه هزينه را از کجا پرداخت خواهيم کرد؟!
پول مانتوي ۱۵۰ هزار توماني و يک وجب لباس بچه گانه ۱۰۰ هزار توماني را از کجا بياوريم؟ اصلا چه معني دارد که هر چه مد مي شود بخريم؟ لباسهاي ارزان تري مي خريم که فقط لباس نو خريده باشيم، حالا خيلي به روز و مارک دارد نبود هم نبود. بهتر است به فکر يک دست مبلمان تازه باشيم که بيشتر به چشم مي آيد. که مهمانها نيايند بگويند :« چه جنس خوبي داشته مبل هايتان! از کجا خريده بوديد؟ چند سال شد که اينها را داريد؟». خوب بندگان خدا فقط سالي يک بار مي آيند خانه ما و همان تصوير را تا يک سال بعد در ذهن نگه مي دارند!
به هر مشقتي که شده سر خريد را به تهش رسانده و شرايط را مديريت مي کني. اما حالا بايد به فکر سفر باشي، کجا برويم؟ با کدام طرف برويم؟ فاميل و دوستان خود يا همسرمان؟ چون اين مرحله بسيار حساس بوده و گاه ممکن است جنجالي و توأم با کمي حاشيه و سر وصدا باشد محترمانه شرح آن را سانسور مي کنم.
چمدانها را بسته و عازم سفر مي شويد، با نگراني از آمار سقوط هواپيماها و خروج قطارها از ريل و يا تصادف هاي جاده اي، ازمبدأ تا مقصد چندين بار آيت الکرسي قرائت کرده و به خود و همسفران با تمام قوا فوت مي کني، با صرف نظر از قيمتهاي بالاي مکانهاي اسکان، مانده اي که با چندش تشکهايي که معلوم نيست پيش از اين چندين نفر با عطر بدن خود آنها را خوشبو نموده اند و انبوه لباس هايي که بعد از بازگشت بايد آنها را بشويي چه بکني! خودت را دلداري مي دهي که سفر خوب است و آيه «سيروا في الارض ...» را به ياد مي آوري و مي گويي: «بسيار سفر بايد...» و سعي مي کني که خوش بگذراني.
واما پس از بازگشت، هنوز از راه نرسيده و يک دل سير نخوابيده و انبوه لباس و ملحفه هاي کثيف را نشسته اي که مهمانها آمارتان را گرفته اند که رسيده ايد و پشت در خانه ايستاده اند که عرض ادب نمايند! اينجاست که از خودت مي پرسي که گراهام بل بيچاره اين همه زحمت کشيد و تلفن را اختراع کرد براي چه؟ با نهيبي آماده باش به اعضاي خانواده اعلام مي شود؛ که يکي در دستشويي گير کرده و ديگري در حمام و آن يکي صورتش را نيمه کاره اصلاح کرده است! در عرض کمتر از دو دقيقه خانه مرتب شده و چمدان ها به اتاق ها پرتاب مي شوند. بلافاصله بعد از سلام و ديده بوسي يکي چاي دم مي کند و ديگري آجيل مي ريزد، هنوز ميوه ها را نشسته اي که مهمان ها قصد رفتن مي کنند! چون صرفاً براي اداي احترام آمده اند و اتفاقاً بايد تا شب چندين جاي ديگر هم سر زده و صله رحم به جا آورند(!) که طبق حساب خودشان به هر خانه ده دقيقه بيشتر نمي رسد! از اين آشفتگي و آبروريزي و شتاب زدگي حرصت در مي آيد و با خود مي انديشي که بد نيست گاهي امکانات موجود مثل آيفون تصويري را بيشتر به خدمت بگيري!
فکر مي کني که آيين زيباي نوروز ايرانيان و سنت پسنديده مهماني واقعاً همين است؟ آخر آن همه هياهو و شلوغي قبل از سال نو به اينجا ختم مي شود؟ خروجي آن همه عجله و هزينه همين است؟! آن صله رحمي که بسيار سفارش شده (که در اصل گشودن مشکلات ارحام است و شايد به اصطلاح امروزي روي کمک کسي حساب کردن حتا با وجود فرسنگها فاصله)، همين خانه خانه سر زدنها و ايجاد زحمت و درد سر تراشي ها از يک ماه قبل و گاه همراه با پيامدهاي احتمالي مانند بدگويي و... است؟ اگرچه آنهايي که در نوروز براي صرف نهار و يا شام در منزل ميهمان لنگر مي اندازند نيز به دليل وجود شرايط خاص نوروز و کمي وقت و ... اسباب دردسر دوچندان مي شوند، اما اين عيد ديدني هاي کوتاه و سر پايي هم نه چهره خوشي دارد و نه مهماني به حساب مي آيد.
اگر در طول سال فرصت برقراري ارتباط چهره به چهره، و نه اينترنتي، را نداريم لازم نيست حتماً ديدار سالي يک بارمان را هم قطع کرده و پيرو قانون همه يا هيچ باشيم، چه اشکالي دارد که در ايام نوروز در صورت تمايل قلبي به ملاقات و گفتگوي فاميل و دوستان به ديدارشان رفته و شاد شويم و حس دوست داشته شدن را در عزيزان و خصوصا بزرگترهاي فاميل تقويت کنيم؟ اما آيا واقعاً مجبور هستيم با همه فاميل و دوست و آشنايي که از صميم قلب دلتنگشان نمي شويم و هيچ وجه اشتراکي نداريم سالي يک بار آمد و شد داشته باشيم که از بروز گله جلوگيري کنيم؟ آن هم رفت و آمدهايي که گاه به فاصله يک روز و يا حتا چند ساعت و فقط از سر تکليف است! مگر نمي دانيم که بزرگان ديني ما آنچه در دل نداشتند هرگز بر زبان نمي آورده و انجام نمي داده اند؟
يعني نمي شود آيين زيباي نوروز را که بايد مايه شادي و تفريح و لذت معنوي باشد با قواعد دست و پا گير و شيوه هاي غلط و رفتارهاي بي ملاحظه اينقدر سخت و طاقت فرسا نکنيم که مايه عذاب و دردسر نشود؟
آيا نمي توان با تغييرسيره و روش در سبک زندگي از اين همه دغدغه خاطر و استرس که همچون بلايي به جان ما افتاده جلو گيري کرد.
قطعا با توجه به دستورات آئين مقدس اسلام در تمام ابعاد زندگي ميتوان به حيات طيبه رسيدو با اطمينان خاطر دراين دنيا که متجر اولياء خداست زندگي را ادامه داد. وبرهمين اساس مقام معظم رهبري در سخنراني حکيمانه اش در خراسان شمالي عموم مردم را مورد خطاب قرار دادند و خواستار تغييراتي در سبک زندگي شدند.
تغيير سبک زندگي و دوري از آموزههاي اسلام
تغيير سبک زندگي را ميتوان ارمغان مدرنيته در عصر حاضر به شمار آورد. به عقيدهي برخي، به وجود آمدن شيوههاي جديد زندگي ضرورتي اجتنابناپذير است که با حرکت جوامع به سمت پيشرفت و صنعتي شدن رخ مينمايد؛ اما حقيقت اين است که پايه و اساس سبک زندگي در جامعهي سنتي ايران بر اساس اسلام بنا شده است و تغيير آن به منزلهي تغيير سبک زندگي اسلامي به شيوههاي مدرن و وارداتي است که با فرهنگ اسلامي ما هيچ گونه همخواني ندارد و در نتيجه تغيير هويت فرد مسلمان را به دنبال دارد. در حقيقت هويت و سبک زندگي با يکديگر رابطهاي دوسويه دارند و بر يکديگر تأثير متقابل ميگذارند.
با مقايسهي شيوههاي زندگي دهههاي اخير به خوبي ميتوان سرعت اين تغييرات را دريافت. اين مسئله در جامعهي امروز ابعاد بسيار وسيعي پيدا کرده است و شيوهي زندگي افراد در مقياس فردي، خانوادگي، اجتماعي و... روز به روز بيشتر از معيارهاي اسلامي فاصله ميگيرد.
تغييرسبک زندگي در تأمين معاش
از مصاديق تغيير سبک زندگي ميتوان به تغيير الگوي تأمين معاش در خانواده به تقليد از کشورهاي غربي اشاره کرد؛ البته نميتوان ضرورتهاي جامعهي امروز را براي حضور زنان در برخي مشاغل زنانه ناديده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعهي ما اتفاق ميافتد اين است که حتي در مواقع غير ضروري و تنها با اين استدلال که زن بايد به استقلال مالي برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بيرون از منزل روي ميآورند که اين مسئله به خودي خود عامل به وجود آمدن مشکلات بسياري براي فرد و جامعه خواهد شد که شايسته است در مقالهاي مجزا و به صورت تفصيلي به اين مسئله پرداخته شود.
در حالي که اسلام بنا به مصالحي که متوجه خود زن، خانواده و اجتماع است. زحمت کار بيرون از منزل را از دوش زن برداشته و به عهدهي مرد قرار داده است اما متأسفانه ميبينيم که اشتغال بيرون از منزل براي زنان ما به عنوان يک ارزش در آمده است و در عوض خانهداري و تربيت فرزند به وقت هدر دادن و سوزاندن فرصتهاي پيش روي زنان ما تبديل شده است.
تغيير سبک زندگي درساده زيستي
مسئلهي مهم ديگر تغيير سبک ساده زيستي است که تا همين چند سال اخير بر خانوادههاي ايراني حاکم بود و روي آوردن به زندگي تجملاتي و ايجاد مصرفزدگي در بين خانوادههاست؛ متأسفانه در اين مسئله هم مشاهده ميکنيم که بيشترين تلاش دشمن در تغيير روحيهي زنان بوده است زيرا آنان هستهي اصلي خانواده را تشکيل ميدهند و بر نوع نگرش همسر و فرزندان بسيار اثرگذار ميباشند؛ همچنين همين مسئله خود از دلايل اصلي روي آوردن به اشتغال بيرون از منزل است. به هر حال اين مسئله به خودي خود سبب به وجود آمدن انحرافهاي فراواني در زندگي فردي و اجتماعي افراد ميشود که متأسفانه طلاق يکي از اصليترين آسيبهاي آن است.
تغيير نوع تعامل زن و مرد هم از مواردي است که تحت تأثير عوامل مختلفي از جمله ماهوارهها به سبک غربي آن درآمده! در اين ميان برگشتن به آموزههاي اسلام و برگرداندن آرامش به کانون خانواده بهترين راهکار حل اين مشکلات ميباشد. اگر چه گاهي مشاوران ما هم توصيههايي به طرفين ميکنند که نه تنها کمکي به حل مشکلاتشان نميکند بلکه با آموزههاي دين ما هم در تناقض کامل است!
حقيقت اين است؛ با تغيير سبک زندگي که مسلماً به دنبال خود تغيير ارزشها را نيز در پي خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعيف خواهد شد که از اين مسئله ميتوان به عنوان عامل اصلي طلاق نام برد زيرا اولين قرباني آن معنويت است که درون سبک زندگي غربي، باورها و فرهنگ جديد آن استحاله ميگردد و همانطور که ذکر شد، معنويت از ارکان اصلي خانواده در اسلام به شمار ميآيد که خانواده بر پايهي آن بنا شده است.
متأسفانه در جامعه شاهد اين مسئله هستيم که الگوگيري غلط خانوادهها و جوانان سبب افزايش ناسازگاري بين زن و مرد، مصرفگرايي، تغيير نوع پوشش و ... شده است. آنچه در اين بين از اهميت بهسزايي برخوردار است، اين است که بايد مراقب باشيم تا شيوههاي جديد زندگي با فرهنگ ديني ما سازگار باشد و به تغيير و استحالهي ارزشها و اعتقادات ما نينجامد.
اسلام ديني است فطري و تامين کننده نيازهاي فطري انسان مي باشد و بر اساس مفاهيم و بينش هاي کلي خود نسبت به جهان، انسان و روابط انساني، نظام رفتاري خود را ارائه کرده است و با نفوذ در روح و اخلاق و زندگي مردم و تجلي آن در رفتار انسان ها نقش فوق العاده اي در جلوگيري از پيدايش بسياري از مشکلات فردي و اجتماعي انسان دارد . بنابراين برنامه هاي ديني ناظر به رفتار انسان اعم از رفتارهاي فردي، اجتماعي و . . . است .
گناه تکاني همراه خانه تکاني
همه ساله قبل از فرارسيدن سال تحويل رسم است عموم مردم خانه تکاني مي کنند واين کار بسيار پسنديده اي است، اي کاش بتوانند يك گناه تكاني هم بكنند. عزيزان در شب سال تحويل يك كاغذ برداريد و روي آن بنويسيد: سالي كه گذشت چگونه بر شما گذشت؟ از پارسال تا حالا چقدر پيش رفت كرده اي؟ از پارسال تا حالا چقدر نماز با توجه خوانده اي؟ چند دفعه نماز جمعه رفته اي؟ چند خانه يتيم و شهيد رفتهاي؟ به عيادت چند بيمار رفتهاي؟ چند كتاب مطالعه كردهاي؟ از پارسال تا حالا چند دفعه دل افرادي كه نگرانند را با تلفنت شاد كرده اي؟ چند تا گره از كار مسلمانها باز كرده اي؟ در مجموع از پارسال تا حالا چه كردي؟
ادارهها و ارگانها شب آخر سال كه ميشود، انبارگرداني ميكنند. زنها خانه تكاني ميكنند، بد نيست كه آدم يك ساعت بنشيند و خودش را حساب كند. يكسال كه گذشت يكسال يعني 365 روز از عمر شما كم شد. اگر ما خداي نكرده روزي 10 تا گناه كرده باشيم. 3650 گناه است.
دروغ گناه است، غيبتها گناه است، متلكها گناه است، افرادي را دلشان را رنجانديم گناه است، بياييد بر سالي كه گذشت چند دقيقه فكر كنيم.
اجمالاً بد نيست كه انسان شب سال تحويل يك دقتي هم در خودش بكند. امام كاظم (ع) فرمود: شب به شب خودتان را بررسي كنيد.
حالا اگر گوش به حرف امام كاظم (ع) نداديم كه شب به شب خودمان را بررسي كنيم لااقل بد نيست كه شب آخر سال كه وارد سال نو ميشويم يك تجديد نظر در خودمان كنيم. يك تغييري در خانه زندگيمان بدهيم . (برداشتي از سخنان حجت الاسلام محسن قرائتي)
ديد و بازديدها در سبک زندگي اسلامي
ازجمله آيـينهاي نوروزي، ديد و بازديد يا عيد ديدني است. رسم است که روز نخست نوروز به ديدن بزرگان فاميل، طايفه و شخصيتهاي علمي و اجتماعي ميروند. در بسياري از اين عيد ديدنيها، بيشتر افراد خانواده شرکت دارند. گاهي بازديدها تا سيزده يا آخر فروردين، بـين خويشاوندان و دوستان و آشنايان دور و نزديک، ادامه دارد. با همه اينها به نظر ميرسد چند سالي است كه ديگر ديد و بازديدهاي نوروزي به دليل سفرهايي كه صورت ميگيرد، بشدت گذشته انجام نميشود و خانوادههايي كه به ديگر شهرها و يا كشورها مسافرت كردهاند بعد از عيد يا در روزهاي پاياني نوروز، به ديدن اقوام نزديك اكتفا ميكنند.
از آن جا که انسان موجودي است اجتماعي، سرتاسر وجود او را پيوندها، علاقه ها و ارتباطات تشکيل مي دهد و نيازمند به برقراري ارتباط با ديگران است; از طرفي نيز تحقيقات دانشمندان علوم اجتماعي و رفتاري بر اين مطلب تاکيد دارند که شکوفا شدن استعدادها و خلاقيت هاي انسان از طريق تعامل بين فردي و ارتباطات اجتماعي به فعليت مي رسد . علاوه بر آن هم تحقيقات علمي و هم تجربه اين مطلب را به اثبات رسانده که وجود چنين پيوندهايي نقش فوق العاده اي در سلامت رواني انسان ها دارد و قرآن يکي از وظايف و برنامه هاي خردمندان و صاحبان خرد (اولوالالباب) را حفظ همين پيوندها و پاسداري از آن ها مي داند . علامه طباطبايي رحمه الله ذيل آيه 21 سوره رعد، لزوم محترم شمردن اين پيوندها را يادآور مي شود و مي فرمايد: «بايد همه اين پيوندها را محترم شمرد، حق همه را ادا کرد و کاري که منجر به قطع يکي ازاين پيوندها مي شود انجام نداد .
اينقدر انسان مومن كينه دل نباشد. شب سال تحويل است، جوانهاي ما از جانشان گذشتند شما از يك فحش نميگذري. همين الان بگو خدايا! شب سال تحويل است. همين الان هركس غيبت مرا كرده او را ميبخشم. هركس فحشم داده او را بخشيدم. هركس به من تهمت زده او را بخشيدم. همين جا تصميم بگيريد و ببخشيد. پيامبر فرمود: اگر دو مسلمان 2 روز بگذرد و اينها با هم كينهشان را برطرف نكنند، اينها مسلمان نيستند.
اسلام علاوه بر ايجاد پيوند وسيع ميان تمام افراد بشر، پيوندهاي محکم تري ميان واحدهاي کوچک تر و متشکل تر به نام «خانواده » و «فاميل » تاکيد مي کند; لزوم برقراري ارتباط و حفظ آن را در قالب تکاليف شرعي متذکر مي شود; رابطه با اقوام و خويشاوندان را تحت عنوان «صله رحم » مطرح مي نمايد; ضرورت و اهميت آن را در آيات و روايات مورد تاکيد قرار داده و مردم را نسبت به قطع پيوند از ارحام هشدار مي دهد و اين نشان دهنده اهميت فوق العاده اي است که قرآن براي صله رحم قائل شده است; چرا که صله رحم زيباترين شکل پيوند و ارتباطات انساني و تامين کننده و تکميل کننده يکي از مهم ترين ابعاد وجودي انسان يعني بعد عاطفي اوست . همه روان شناسان و انديشمندان علوم اجتماعي معتقدند که رشد شناختي و اخلاقي انسان در گرو رشد عاطفي اوست; يعني هر چه قدر که نيازهاي عاطفي انسان بيش تر تامين شود زمينه براي رشد شناختي و اخلاقي وي بيش تر فراهم مي شود و در نتيجه انسان بهتر و بيش تر و سريع تر به خود شکوفايي دست مي يابد; علاوه بر اين که تامين نيازهاي عاطفي، سلامت رواني انسان را نيز تامين مي کند.
ايام عيد فرصت بسيار مناسبي است .انسان بايد از هر موقعيتي براي افزايش ارتباط با خويشان استفاده كند؛ چرا كه عامل بسياري از بركات در دنيا و آخرت است و آسايش و آرامش را براي بشر به ارمغان مي آورد.
آثار ديد و بازديد در روايات
در روايات آمده است كه ديد و بازديد و صله رحم موجب افزايش عمر مي شود و اگر كسي صله رحم را قطع كند عمرش كاهش مي يابد. شكي نيست كه صله رحم و ديد و بازديد موجب مي شود تا آدمي به آرامش برسد و همين عامل خود به تنهايي موجب افزايش عمر مي شود.
كساني كه با خويشان و بستگان خود ارتباط ندارند و صله رحم نمي كنند ملعون خدا هستند و بايد از آنان پرهيز كرد. امام سجاد(ع) فرمود: «... از همنشيني با كسي كه از خويشانش بريده است بپرهيز.
امام صادق(ع) فرمود: از «خالقه» بپرهيزيد؛ زيرا انسان را نابود مي سازد. راوي پرسيد: «خالقه» چيست؟ امام فرمود: قطع رحم. (ترجمه اصول كافي، ج4، ص64)
امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: )صلوا ارحامکم ولو بالتسليم( اصول کافي، ج 2)يعني با خويشاوندانتان ارتباط برقرار کنيد ولو با يک سلام کردن .
امام صادق(ع) فرمود: صله رحم، خلق رانيكو، آدم را سخاوتمند و نفس را پاكيزه مي سازد. (بحارالانوار، ج 47، ص 49)
آن حضرت همچنين فرمود: صله رحم، مرگ را به تاخير مي اندازد؛ سبب دوستي در خانواده مي شود؛ حساب قيامت را آسان مي كند و از گناهان آدمي مي كاهد. پس با خويشان خود پيوند برقرار كنيد و به برادرانتان نيكي كنيد، هرچند با خوب سلام كردن و جواب سلام دادن باشد. (بحارالانوار، ج 47، ص 49)
و همه روان شناسان معتقدند که عدم تامين اين نياز به سلامت رواني انسان آسيب مي رساند .
پس اسلام به عنوان يک برنامه کامل زندگي به تمام نيازهاي روحي و رواني انسان توجه نموده و درصدد تامين آن برآمده است . پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله آنقدر به صله رحم اهميت مي دهد تا آنجا که مي فرمايد: سفارش مي کنم حاضر و غايب امتم و آناني را که در اصلاب پدران و در رحم مادرانشان هستند تا روز قيامت که، صله رحم کنند اگر چه به فاصله يک سال راه باشد، زيرا صله رحم جزء دين است. (جامع السعادات، ج 2، ص 252)
و در جاي ديگر مي فرمايد: يکي از ويژگي هاي انسان کامل (مؤمن) اين است که هم با ديگران الفت داشته باشد و هم ديگران بتوانند با او انس بگيرند . ( جامع السعادات، ج 2، ص 252 )
بنابراين انسان برخوردار از معارف اسلام به خوبي مي تواند همه فراز و نشيب هاي زندگي را پشت سر بگذارد و با فشارهاي اجتناب ناپذير زندگي واکنش مثبت، فعال و سازنده داشته باشد.
جايگاه پوشش در سبک زندگي اسلامي
اسلام ديني است که براي تمام مسائل فردي ، اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي و ... برنامه دارد و احکامي را وضع کرده است. يکي از احکام و دستورات اسلام در حوزه فردي و اجتماعي و فرهنگي ، احکام پوشش و حجاب زنان و مردان است.
پوشش از دير باز و حتي در زمان انسان هاي نخستين نيز براي انسان ها دغدغه و يک نياز بوده است و انسان همواره درصدد استفاده از پوششي مناسب براي خود بوده است.
برخي پوشش ها براي محفوظ ماندن از گرما و سرما است.
برخي براي محافظت بدن است.
برخي براي پوشاندن اعضاي بدن است و …
پوششي که در اديان و مذاهب و در کتاب آسماني ما قرآن آمده است ، نوعي از پوشش است براي حفظ کرامت انساني ،حفظ و مصون ماندن از هوا و هوس و ... و به طور کلي يک پوشش براي سعادت زندگي فردي و اجتماعي است ، پوششي که در عين داشتن خصوصيات مورد نياز يک پوشش ، پوششي تعالي بخش و کامل باشد.
هدف اسلام از بيان نوع پوشش زنان و مردان ، ارائه يک پوشش مناسب براي سعادت دنيوي و اخروي است.
حدود پوشش و حجاب در اسلام
همان طور که از آيات قرآن بر مي آيد ، به زنان سفارش شده است که بدن و سر و گريبان و فرج ها و زيور آلات خود را از نامحرمان بپوشانند. قسمت هايي از بدن خود که باعث تحريک مردان مي شود را بپوشانند. اين پوشش بايد به گونه ايي باشد که بدن و قسمت هاي تحريک کننده و زيور آلات ان پوشيده شود.
براي مسلمانان پوششي که مطابق ان چه در قرآن و سنت اسلامي ذکر شده است ، ملاک مي باشد و مراجع و فقهاي اسلامي نيز اين حد و حدود پوشش را ملاک مي دادند و تمامي احکام مربوط به پوشش و حجاب فقط در چهار چوب قرآن و سنت اسلامي داراي ارزش و وجوب است و هر دخل و تصرف ديگري در حد و حدود اين پوشش ، الزام و وجوب نمي آورد. يعني رعايت حد و حدودي پوششي که بر اساس قرآن و سنت اسلامي است ، بر مسلمان واجب است. مسلم است کمتر از اين حدود ، گناه مي باشد و مستوجب مجازات الهي است و بيشتر از ان نيز ( البته در حد معقول ) نيکو و پسنديده است و فقط جنبه احتياط دارد.
مي توان نتيجه گرفت که پوشش و حجاب تحت تاثير شرايط و موقعيت زنان و دختران ، تشديد پيدا کند. مثلا زنان و دختران جوان نياز است که اين پوشش و حجاب را به نحو کامل تر و سخت گيرانه تري نسبت به زنان پير و سالخورده انجام دهند و يا زنان و دختران سر شناس و مورد توجه و نگاه مردم ، نياز است به نحوه کامل تري اين پوشش و حجاب را رعايت کنند.
به هر حال پوشش و حجابي که اسلام مطرح مي کند ، پوشش و حجابي است که زنان و دختران را از نگاه نامحرمان بپوشاند و موجبات تحريک مردان و رواج فساد در جامعه اسلامي را از بين ببرد.
پوشش و حجابي که اسلام مطرح مي کند به سبب حفظ ارزش و کرامت زن است ، براي حفظ و تحکيم روابط زن و مرد است ، براي مصون ماندن زنان و مردان و دختران و پسران از گناه است ، براي برقراري روابط درست بين زن و مرد است ، براي جلوگيري از بازيچه شدن زنان و دختران است ، براي جلوگيري از فساد مردان است ، براي حفظ ارزش هاي انساني و اسلامي است ، براي حفظ نظام طبيعي حاکم بر جهان است و از همه مهمتر سعادت و کمال دنيوي و اخروي زنان و مردان است.
سخن آخر
اگر امروز حاکمان جوامع اسلامي بي توجه به مسائل امروز جوانان ، احکام ناب اسلامي را به سادگي از کنار آن مي گذرند. اگر امروز جوان شيعه و جوانان اسلامي به سادگي از احکام ناب اسلامي عبور مي کنند ، اگر امروز در پي آزاد شدن از قيد و بند حجاب هستند ، اگر امروز بايد حدود حجاب با زور و اجبار تعيين شود ، اگر زنان و دختران امروز الگويي امروزي ندارند ، اگر زنان و دختران بين حکم اسلام و مسائل امروز منافات مي بينند ، اگر امروز به زور نيروي نظامي حد و حدود پوشش و حجاب کنترل مي شود ، اگر امروز مادر و دختر با دو پوشش و حجاب متفاوت و متناقض در اجتماع ظاهر مي شوند ، بدانيد که از اسلام و حقيقت اسلام دور شده ايد.
پس حاصل اين كه مطابق تربيت ديني در محيط اسلامي، پوشش عام زن و مرد بر اساس حياء شخص ميباشد و بهترين پوشش براي زن مسلمان، چادر است.
سبک زندگي و تغذيه
مواظبت بر طعام نيز يکي از عوامل سلامتي بدن است، در حديثي آمده: «من قل طعامه، صح بدنه، و صفا قلبه، و من کثر طعامه سقم بدنه و قسا قلبه»؛ سبک زندگي اسلام منظومهاي گسترده است که در تمام زواياي زندگي انسان الگو معرفي ميکند، در غذا ميگويد اگر کسي غذاش کم باشد بدنش سالمتر ميماند و قلبش هم با صفا ميشود.
وي ادامه داد: رسول خدا(ص) فرمود: «نعمتان مجهولاتان» يعني دو نعمت هستند که شناخته نيستند و آن دو امنيت و عافيت هستند، اينجا نيز توصيه اسلام به سلامتي را ميبينيم، پس يکي از شاخصههاي و قطعههاي سبک زندگي فردي اين است که ما سبک سالم نگاه داشتن بدن خود را ياد بگيريم زيرا با اين بدن ميتوان نماز شب خواند، جهاد کرد، کمک به همسايگان کرد و روزي خانواده خود را تأمين کرد.
اسلام براي سبک زندگي برنامه دارد، اسلام به همه جنبهها توجه کرده و جاهايي که به طور مستقيم اشاره نکرده جملاتي آورده که از آن مي توان خواسته اسلام را دريافت.
اسلام درباره بهداشت بدن مانند نظافت دهان و دندان، آداب دستشويي رفتن تأکيدات بسياري دارد، آيا ميتوان گفت اسلامي که براي ناخن گرفتن و نظافت اين همه بحث کرده است آيا ميتواند براي سبک اجتماعي زندگي برنامهاي نداشته باشد؟
يکي از اصول مسلم اصل تغذيه حلال و غذاي حلال وداشتن راههاي کسب حلال است ؛ که از سفارشات اکيد اهل بيت است مي باشد ، اين مسئله دستور تربيتي مهم و بنياني است که مي تواند در تعادل روح وجسم وسعادت انسان از طرفي در سلامت اقتصاد جامعه وخودکفايي تاثير گذار باشد ؛ وقتي خوراک انسان حلال بود مغز وفکر وانديشه درپي راههاي نامشروع کسب اقتصادي نخواهد بود ؛ رفتارهاي نا مشروعي مانند تورم احتکار وتقلب در توليد وخيلنت در توليد در منظومه ي فکري او نخواهد بود ؛ اگر همه توليد کنندگان کشور پاي بند به اصول اسلام در توليد وتوزيع باشند ؛ امنيت در قيمت کالاها وامنيت در بازار برقرار خواهد شد ؛ نمونه هاي تاريخي از تاثير تغذيه حرام در روح انسان وجود دارد که نشان مي دهد انسان با مصرف غذاي حرام علاوه بر خيانت در اقتصاد و...به خون ريزي کشيده مي شود وراضي مي شود براي رسيدن به پول وثروت خون بهترين انسان هارا بريزد ؛ وقتي سالار شهيدان در مقابل دشمن براي هدايت آنها سخنراني مي کرد ، هياهو به راه انداختند تا صداي موعظه امام به گوش آنها نرسد، امام فرمود شکم هاي شما با غذاهاي حرام پر شده ديگر موعظه براي شما فايده بخش نيست ؛
از اينرو همه حکماي اسلامي براساس دست آوردهاي تجربي بر اين نظرند که تغذيه در روح انسان و رفتارهاي او تأثير آني دارد ، لذا مي بينيم خداوند در قرآن خوردن برخي از خوراکي ها مانند خون وگوشت خوک را براي انسان و مومنان منع فرموده است و اهل بيت بويژه امام رضا (ع) درباره ي خواص خوراکيها اصولي بيان فرموده است درباره خوردن خون فرموده چون قساوت دل مي آورد وگوشت خوک رگ غيرت وعرق غيرت را سست مي کند ؛ همه ي اهل بيت (ع)بويژه امام رضا (ع) درباره ي خواص خوراکيها اصولي زيبا بيان فرموده اند؛ عصر امام عصر خيزش و رشد نهضت علمي از جمله عموم عقلاني و پزشکي است در اين حوزه پزشکان حاذقي در درباره خلفا براي کسب درآمد، طبابت مي کنند و در آشپزخانه هاي درباريان دستور طبخ غذاهاي رنگارنگ با خواص درماني و تقويتي به آشپزها نسخه مي پيچند ، رازي بزرگترين پزشک در درمان بيماريها با تغذيه و خواص غذاها تاکيد دارد؛ درمان طبيعي بيماريها را مقدم بر درمان از طريق داروهاي غير طبيعي و غير خوراکي مي داند، با اين همه چيره دستي که از مليتهاي مختلف در پيرامون خلفا هستند،وآنان را با پول جذب کرده اند تا در خدمت شبانه روزي باشند ؛ با اين وجود مامون جهت حفظ الصحه و بهداشت تغذيه از امام درخواست راهنمايي مي کند با وجود اينکه حاذق ترين پزشک زمان در سفر و حضر همراه اوست مانند ابن جبرئيل فرزند بختيشوع و يوحنا فرزند ماسويه و....
اما مامون که در ذکاوت و هوش فراتر از همه خلفاي عباسي و اموي است به خوبي دريافته است که سرچشمه هاي فيض و علوم ؛ اهل بيت(ع) هستند.لذا از امام درخواست راهنمايي در باره تغذيه وحفظ الصحه کرد؛ امام (ع) درنهايت لطف ومهرباني رساله ي براي او فرستاد مامون پس از مطالعه وتامل دريافت که اين نامه بسيار ارجمند است ؛ دستور داد اين رساله را با طلا نوشتند لذا به رساله ي ذهبيه معروف شد.
اسلام براي حفظ سلامت جامعه ورود به ريزه کاري هاي تغذيه نموده است که رعايت کردن آنها در سلامت انسانها بسيار موثر است وروي چند محور بحث مي نمايد.که به عنوان نمونه به بعضي از آنها اشاره مي نمايم.
محور اول :
غذا خوردن به صورت جمعي نه انفرادي
امام كَاظِمُ (ع)مي فرمايند : لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثَلاثَةً الاكِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِي بَيْتٍ وَحْدَهُ وَ الرَّاكِبَ فِي الْفَلاةِ وَحْدَهُ
خوردن به صورت جمعي ، انسان را سير مي كند و غذا تاثير خودرا مي گذارد.
اصحاب پيامبرگفتند : اى پيامبر خدا! ما مى خوريم و سير نمى شويم! فرمود : «شايد جدا از هم مى خوريد؟گفتند : آرى فرمود : غذايتان را دسته جمعى بخوريد و هنگام خوردن ، نام خدا را بر زبان آوريد . در اين صورت ، خداوند به غذاى شما بركت مى دهد.
دستورالعمل : با خانواده غذا بخوريد
پيامبر خدا ص مي فرمايند :هر گاه مؤمن همراه فرزندانش غذا بخورد ، به ازاى هر لقمه اى ، ثواب آزاد كردن يك بنده برايش نوشته مى شود ، و برايش (در بهشت )شهرى بنا مى گردد و خداوند ، نامه اعمالش را به دست راستش مى دهد .
محور دوم :
پرهيز از شتاب
امام صادق (ع ) : اطيلوا الجلوس علي المائده فانها ساعه لاتحسب من اعماركم .
امام صادق (ع) فرموده اند :نشستن بر سر سفره را طولاني کنيد زيرا هرمقدار طول بکشد جزوعمر شما محسوب نمي شود. مفهوم فرمايش امام (ع) اين است که غذا را با عجله نخوريد.
محور سوم :
بهداشت تغذيه
امام صادق (ع)مي فرمايند : مَنْ غَسَلَ يَدَهُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ عَاشَ فِي سَعَةٍ وَ عُوفِيَ مِنْ بَلْوَي فِي جَسَدِهِ
کسي که دست خود را پيش از شروع غذا و پس از آن بشويد، دوران زندگي را با رفاه و وسعت خواهد گذرانيد و از بيماريها و ابتلائات جسمي هم محفوظ خواهند ماند.
دست خود را كه قبل از غذا ميشويد با پارچه و حوله خشك نكنيد.
خلال كردن و مسواك زدن دندان ها
امام صادق ع :خلال كنيد. پيغمبرص فرمود: ملائكه از كسي كه لاي دندانش غذا باشد نفرت دارند.
سبک سفره آرايي اسلامي
حضرت أَمِيرُ الْمُومِنِينَ (ع) مي فرمايند : كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا قَعَدَ عَلَي الْمَائِدَةِ يَقْعُدُ قِعْدَةَ الْعَبْدِ وَ كَانَ يَتَّكِئُ عَلَي فَخِذِهِ الايْسَرِ. (كافي، ج 6، ص 299.)
هنگامي که رسول خدا(ص ) کنار سفره مينشست، همچون بندگان مينشست.
وجود نمك در سفره مسلمان.
وجود سبزي : (امام رضا (ع) من از سفرهاي كه در آن سبزي نباشد غذا نمي خورم )
مواد و غذا هاي تازه در سفره مسلمان
بودن نان در سفره
چهره و حالت مسلمان كنار سفره
خدواند متعال در قرآن مي فرمايند : فَلْيَنْظُرِ الانْسانُ إِلي طَعامِهِ
مسلمان متوجه است ونگاه مي كند : لقمهاي كه ميخورد حلال است يا حرام؟
نگاه نمي كند به ديگران . تَركُ النَّظَرِ إلى لُقمَةِ الآخرين.
متواضع وحالت بندگي دارد.
شكرگزار است.
فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالاً طَيِّبًا وَ اشْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
پيامبر (ص) هرگز از غذايي بدگويي نمي كرد.
سبک اسلامي دررژيم غذايي
رسول اللّه ص مي فرمايند :الطَّعامُ إذا جَمَعَ أربَعَ خِصالٍ فَقَد تَمَّ إذا كانَ مِن حَلالٍ ، وكَثُرَتِ
الأَيدي ، وسُمِّيَ في أوَّلِهِ ، وحُمِدَ اللّهُ عز و جل في آخِرِهِ
غذا هر گاه چهار ويژگى داشته باشد ، كامل است : آن گاه كه از حلال باشد ، دست ها زياد باشند ، در آغازش نام خدا برده شود ، و در پايانش حمد خداوند عزوجل گفته شود .
غذا از دست رنج خود انسان باشد.
همه چيز مي تواند بخورد به جزآنچه که حرام است مانند : (شراب ، خوك ، سگ ،مال مردم،گوسفند تذكيه نشده ، حيوانات درنده ، كوسه ماهي، مردار ،نجاسات، خاك و ... )
يَاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ
(نكته : خوب خوردن به جاي خوش خوردن )
حضرت رسول (ص) فرمودند:اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مىيابد، رقّت قلب پيدا مىكند، چشمانش از ترس خداوند متعال پر اشك مىشود و براى (استجابت) دعايش مانعي نميباشد.
بيمه خدا
در حديث معراج آمده است : اي احمد اگر خوردن و آشاميدنت حلال و پاك باشد در حفظ و حمايت من هستي. (تحف العقول : ص ۱۷۲ .)
سبک اسلامي و تقسيم اوقات خود در خانه
رسول در جامعه کنوني ما گاهي از علتهاي جداييها که سئوال مي شود اين را مطرح مي کنند که ما مرد خانه نداريم همسر ما تمام وقتش را در بيرون ازمنزل سپري مي کند وبعضي از اوقات بچه ها چندين روز پدر را نمي بينند. لذا از اين وضع من خسته شده و تقاضاي طلاق کرده ام.
اما بنازم به اسلام که براي تحکيم خانواده چه دستورات نابي دارد و اگر ما مسلمان هستيم بايد به اين دستورات عمل نمائيم.دراين جا به سبک زندگي اولين شخص جهان اسلام و اشرف تمام مخلوقات عالم پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد (ص) توجه نمائيم.
رسول خدا(ص) در خانه اوقات خود را به سه بخش تقسيم مى كرد:
بخشى براى خدا: در اين بخش به عبادت و نماز و تهجّد مى پرداخت.
بخشى براى خانواده: گفتگو و انس گرفتن با آنان و تأمين نيازهاى روحى و عاطفى.
بخشى هم براى «خود» و «مردم»: چون در اوقات حضور آن حضرت در خانه نيز، مراجعين با وى كار داشتند. سؤال مى كردند، مشكلاتى براى آنان پيش مى آمد، و وى از بخشى از وقت درون خانه، براى رسيدگى به امور مردم و برآوردن نيازهاى مختلف آنان استفاده مى كرد. آنچه گفته شد به روايت حضرت حسين بن على(عليه السلام) از امير المؤمنين(عليه السلام)است:
و كانَ اِذااَوى اِلى مَنْزِلِه جَزّءَ دُخُولَه ثَلاثَةَ اَجْزاء: جُزءاً لِلّه عزّوجَل، و جُزءاً لاِهلِهِ و جُزءاً لِنَفْسِه، ثُمّ جَزَّءَ جَزَئهُ بَيْنَه و بَيْنَ النّاسِ، فَيَرُدُّ ذلك عَلَى العامّةِ و الخاصّةِ و لا يَدَّخِرُ عَنْهُم شَيئاً. (مكارم الاخلاق، طبرسى، ص 13.)
سبک زندگي و كمك در خانه
از فضايل يك انسان خودساخته، آن است كه در كارهاى خانه، به همسر خود كمك كند چه در نظافت خانه و وسايل، چه در امور طبخ و خوراك و چه هر كار ديگرى.
پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) در خانه، كفش و لباس خود را وصله مى كرد، در را مى گشود، شير گوسفند و شتر را مى دوشيد، همراه خادم خانه گندم آرد مى كرد و اگر خدمتكار خسته مى شد، به او كمك مى كرد و وسايل وضوى خويش را خود برمى داشت و مى گذاشت:
وَ كانَ يَخْصِفُ النَّعلَ، و يُرَقِّعُ الثَّوبَ، و يَفْتَحُ البابَ، و يَحْلِبُ الشاةَ و يَعْقِلُ البَعيرَ فَيَحْلِبُها، وَ يَطْحَنُ مَعَ الخادمِ اِذا اَعْيا، وَ يَضَعُ طَهورَهُ باللَيلِ بِيَدِهِ .
تفريح در سبک زندگي اسلامي
داشتن تفريحات سالم از نياز هاي يک خانواده و يک جامعه سالم است.تفريحات نقش موثري در شادابي جامعه دارند و وجود آن در رده هاي مختلف جامعه به نشاط اجتماعي منجر خواهد شد.
انسان به صورت فطري همان طور که به غذا، خواب، نظافت، استراحت و نوشيدني نياز دارد به تفريح سالم نيز احتياج دارد؛ هيچکس نميتواند اين نياز فطري و طبيعي انسان را انکار نمايد.شادي حالت مثبتي است که در انسان به وجود ميآيد و در مقابل غم و اندوه قرار دارد. به معناي ديگر، شادي را به شاد کردن، فرح و خوشي، تفريح کردن و تفرج معنا ميکنند.نوع تفريحات ما به عنوان يک رفتار فرهنگي برگرفته از فرهنگ ماست.لذا با توجه به اينکه فرهنگ ديني ما بر تفريحات سالم به لحاظ روحي و جسمي تاکيد فراوان دارد بايد مجموعه اي از تفريحات سالم را طراحي و به جامعه معرفي نماييم.اسلام دين نشاط و شادابي است و همه انسانها را به بهره مندي از لذايذ حلال دنيايي توصيه مي کند.
اسلام با شادي انسانها هيچ مشکلي ندارد اما براي حفظ سلامت و کرامت انسانها و جامعه قيودي را براي آن در نظر گرفته است که هرگز به معناي مخالفت با شادي نيست.همه مسئولين و متوليان فرهنگي کشور وظيفه دارند متناسب با سبک زندگي اسلامي الگوي تفريح و شادي سالم را به جامعه معرفي کنند تا جوانان و نوجوانان در منجلاب برخي تفريحات ناسالم گرفتار نشوند. لزوم داشتن تفريحات سالم در روايات بسياري آمده است از جمله حضرت علي(ع) ميفرمايد: مؤمن را سه وقت است؛ وقتي که در آن با پروردگار خود راز و نياز ميکند، وقتي که به حساب نفس خود ميسد و وقتي که به لذت حلال و خوش ميگذراند.
تفريح و شادي موجب انبساط خاطر انسان و جلاي درون از غم و ناراحتي ميگردد، شادي کردن براي انسان يک امر ضروري بوده، موجب ايجاد آرامش و احساسات مثبت در انسان مي شود.در آيات و روايات ملاکهايي براي شادي و تفريح درست که موجب اغفال انسان نشود بيان شده است که هم روح و ايمان را حفظ ميکند و لذت جسمي و روحي را با هم نصيب انسان ميگرداند.از آيات و روايات اسلامي اين گونه برداشت ميشود که تفريح و شادي نبايد به گناه و معصيت آلوده باشد. يعني موجب آزار و اذيت ديگر مؤمنين نشود، تمسخر و استهزاي کسي نباشد، لهو نباشد و البته شادي کننده نيز در تفريح و شادي ميانهرو بوده و حد اعتدال را نگه دارد که ملتزم بودن به اين شرايط باعث نشاط روح و سلامتي بدن و عدم ايجاد دشمنيها و سرمستيها خواهد شد.
عوامل شادي آفرين
اسلام گرچه دين شادي وحلاوت و نشاط است ، اما شادي آميخته با فساد را تجويز نميكند و براي مسلمانان سبكسري ، هرزگي و توهين را به بهانه شادي روا نمي دارد . خداوند مي فرمايد : در رأس همه ي عوامل شادي و نشاط ايمان به خدا و تقواي الهي است و در سايه دين است كه شادي واقعي بهدست خواهد آمد .
يكي از راههاي بدست آوردن شادي و نشاط پايدار ومعنوي ، استفاده از رهنمودهاي دين در كم كردن وابستگيها بهدنيا و آرزوهاي دور و دراز در رسيدن به مظاهر دنيا و بهطور كلي زهد و قانع بودن است . زيرا هر چه وابستگي انسان به مظاهر دنيا و مال و منال و لذّتهاي گذرا بيشتر باشد ، غم و افسردگي بيشتري را به دنبال خواهد داشت .
يکي از مشکلاتي که جامعه ما امروز با آن روبه رو است خلاء فرهنگي در خصوص چگونگي ابراز شادي است.
انواع تفريحات سالم
رفتن به محيطهايي همچون جنگل، پارک، نمايشگاهها، موزهها، شرکت در گردهماييهاي فاميلي و گروههاي همسالان، و گردهماييهاي دانشجويي از انواع تفريحات سالم است که هزينه کمي دارد، ولي بايد براي انجام آنها برنامه ريزيهاي لازم صورت پذيرد.امکانات تفريحي در جامعه ما محدود است و بايد افزايش امکانات تفريحي در دستور کار نهادهاي مسئول و متولي اين امر قرار گيرد.شهرداريها متولي تأمين نواحي گردشگري و تأمين اوقات فراغت در جامعه هستند و به دليل اينکه شهرداري يک نهاد مردمي است و هزينهاش را مردم تامين ميکنند بايد در راستاي خدمت رساني ايجاد الگوهاي تفريحي سالم براي مردم را در برنامههاي اصلي خود قرار دهد.
از جمله تفريحات مؤمنين که سيره پيامبر بزرگوار اسلام (ص) و امامان (ع) بوده است شوخي و بازي با همسر، بازي با کودکان و نماز شب بوده است که مورد آخر باعث نشاط دروني ميشود.
وهمچنين سفارش به شنا و اسب سواري و تير اندازي و... مي نمايد. ( نهج البلاغه ، ص995)
نکته پاياني اين بحث
پس در اين بحث متوجه شديم که اسلام مخالف تفريح بلکه هر تفريحي را نمي پسندد تفريحي مناسب است که با اصول تربيت و تعليم اسلامي و رشد استعدادهاي رواني و شخصيتي مغايرت نداشته باشد، باعث آزار و اذيت ديگران نشود. به ديگران و خود زيان مالي، آبرويي، جاني نرساند، جزء تفريحاتي نباشد که انسان را از دايره بندگي خدا بيرون مي کند (قمار، شراب خواري، مجالس لهو و رقص، مواد مخد، موسيقي هاي لهوي و ترانه هاي مبتذل، مسابقه هايي که برد و باخت در آن ها حرام است .
رعايت ويژگي هاي تفريح اسلامي.
مثل فوتبال، کشتي، شمشير بازي، دو، اسب سواري، کوهنوردي، شنا، گردش در دشت و صحرا، رفتن به پارک ها، شنيدن موسيقي هاي غير حرام، ديدن فيلم هاي سينمايي مفيد مستند، کمدي، رزمي و... خواندن مطالب طنز، شعر، حل جدول، مشاعره، لطيفه گويي، مسابقه علمي، مهماني رفتن، پذيرفتن مهمان، لباس نو خريدن، عطر زدن و .... لازم به ذکر است که در تفريح بايد به معني لغوي آن و اصطلاحي توجه داشته يعني دايره تفريح و شادماني خيلي وسيع است تا آنجايي که خلاف رشد و کمال و مسائل شرعي نباشد.
طبق کلام خدا ومعصومين هرچه در زندگي گناه نباشد ،زندگي شيرين تر و شادي در آن بيشتر جريان دارد قرآن مي فرمايد :كساني كه تقوا داشته باشند ، زندگيشان شيرين مي شود . « وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى » آيه قرآن است ،مي فرمايد : شاد کردن و گرياندن دست خدا است .خيلي از اوقات اتفاق افتاده که در ظاهر به خاطر کاري ناراحتي پيش آمده اما چون آن مورد ، صبغه ديني داشته بلافاصله از راه ديگري خوشحال شده ايم و بالعکس ، از موردي به خوشحالي کذايي رسيده ايم که به چشم به هم زدني آن شادي از ما سلب شده است .پس مي توان به اين نکته ي اساسي و مهم رسيد که از راه گناه لذت واقعي نخواهيم برد !!
ازدواج به سبک اسلامي
هر جواني براي يافتن شريک زندگي خود معيارهايي در نظر مي گيرد.
برخي از جوانان خوشبختي را در انتخاب دختر از خانواده ثروتمند مي دانند و برخي تحصيلات و عده اي نيز محو جمال يار شده و زيبارويي دختر را ملاک خوشبختي و ازدواج با دختر زيبا مي دانند.
شيفتگي و عشق بي اندازه خطر ناک است.
مسلما عشق يکي از لازمه هاي ازدواج است، اما قطعا براي ازدواج کافي نيست. اگر فقط از روي عشق ازدواج مي کنيد، منتظر باشيد که روزي فقط به خاطر نفرت از هم جدا شويد!
يکي از خطرناک ترين شرايط انتخاب همسر زماني براي شما پيش مي آيد که «عاشق» مي شويد. در اين حالت شما آن قدر تحت تاثير هيجانات و احساسات هستيد که نمي توانيد درست ببينيد و درست تصميم بگيريد. قبول اين مساله براي کساني که در اوج عشق هستند بسيار سخت است. مغز در حالت هيجان زدگي نمي تواند به طور طبيعي فعاليت کند. بنابراين ما به جز خوبي چيزي نمي بينيم.
اگر نخواهيم از اصطلاح «عشق کور» در اين مورد استفاده کنيم، مي توانيم بگوييم مغز عاشق، همه چيز را از پشت عينک عشق مي بيند و از پشت اين عينک هم همه چيز بهتر از آنچه که هست ديده مي شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اينجاست که ما نمي توانيم هميشه با اين عينک به دنيا نگاه کنيم چه بخواهيم چه نخواهيم اين شيفتگي و اين هيجانات دير يا زود فروکش مي کند.
اگر عاشق هستيد، بهتر است مدتي صبر کنيد و از رابطه فاصله بگيريد تا اين تب در شما فروکش کند و بتوانيد با دخالت بيشتر عقل، درمورد زندگي آينده تان تصميم گيري کنيد.
اما حضرت محمد (ص) معيار ازدواج را چنين بيان مي فرمايند:
هرکس با زني به خاطر مالش ازدواج کند ،خداوند او را به مال وي واگذار خواهد کرد،
و هر کس به خاطر زيبايي اش ازدواج کند ، در او چيزي را که خوشايند او نيست خواهد ديد.
و هرکس به خاطر دينش ازدواج کند ،خداوند تمامي اين مزايا را براي او جمع خواهد کرد. (وسايل الشيعة ج 20 ص 51)
عروسي به سبک اسلامي
آيا در جامعه امروزي مي شود عروسي بدون گناه برگزار کرد؟
يکي از آقايان تعريف مي کرد چند وقت پيش يه ماشين عروس ديدم که با بقيه فرق مي کرد بر روي شيشه عقبش با گل محمدي نام مبارک امام علي (ع) و حضرت فاطمه (س) نقش بسته بود . و بر روي کاپوت جلوش با گل نرگس نام مبارک حضرت مهدي (عج) . خيلي براي من جالب بود .پوشش آقا داماد کت و شلوار معمولي بود و عروس خانم چادر سفيد . اين جرات را به خودم دادم و جلو رفتم و پرسيدم ماشينتان با بقيه فرق مي کند.
اگر فضولي نباشد بر حسب کنجکاوي عروسيتان چه گونه است . آقا داماد لبخندي زد و گفت : من و حاج خانوم سبک زندگيمان را اسلامي انتخاب کرديم . عروسيمان هم اسلاميست . ما تصميم گرفتيم که عروسيمان شرک آلود نباشد .گناه مرتکب نشويم.فکر کرديم و مشورت کرديم و براي آن جاي گزين انتخاب کرديم از يکي از سخنرانان شوخ طبع دعوت کرديم و از کمدين ها و تقليد صدا براي سرگرم کردن مهمان ها استفاده مي کنيم و در آخر هم نماز جماعت بر پا مي کنيم . زيرا نمي شود مجلس نگرفت و دعوت از دوستان و آشنايان نکرد ما هم مجلس عروسي بر پا کرديم و هم سعي کرديم گناه نشود، و جاي گزين ارائه کرديم.
پس ببينيد مي توان يک مراسم عروسي بدون گناه برگزار کرد.
دين ما با عشق وحال و شادي مخالف نيست . بامجالسي همچون عروسي که سرتاسر آن گناه است مخالف است.با اختلاط ورقص و پايکوبي وموسيقي هاي طرب انگيز و تند وتيزو... مخالف است.
جايگاه مسکن در سبک زندگي ديني
اسلام در موضوع مسکن بحثهايي را مطرح کرده است،که درخور دقت است در رابطه با نحوه ساخت وامکانات و تجهيزات ورفاه مسکن نيزمطالب فراواني دارد .
در اسلام سفارش شده که منزل به گونهاي ساخته شود که نور خورشيد به آن بتابد، جهت قبله آن معلوم باشد، رواياتي داريم که داشتن مسکن وسيع را از سعادت مرد دانسته است که اين موضوعات جاي بحث و بررسي بسيار دارد.
موضوعات بسياري ديگ وجود دارد که در اين جزوه نمي گنجد.
خدايا! سال جديد را ، سال نور، رحمت، لطف، پيروزي، عزت و استقلال كامل ما قرار بده.
خدايا! اين سال را سال سقوط استکبارجهاني مخصوصا آمريکاي جنايتکار اسرائيل و حاميانشان قرار بده.
خدايا به اسلام عزت به مسلمين شوکت وبه رهبر فرزانه و بزرگوار انقلاب حضرت آيه الله خامنه اي ( مدظله العالي)عزت و عظمت همراه با سلامتي عنايت فرما .آمين يا رب العالمين
برخي کارها که موجب فقر و تنگدستي انسان مي شود:
شايد انساني پيدا نشود که خواستار فقر و گرفتاري دنيوي باشد. همه ما انسانها شبانه روز در تلاشيم تا با کسب مال ،به دور از فقر و تنگدستي و در آرامش و رفاه باشيم .اما جالب است بدانيد برخي از کارهاي به ظاهر ساده مي تواند موجب فقر و تنگدستي انسان شود .در روايتي طولاني که از امير مومنان علي عليه السلام کارهاي زيادي عنوان شده که حاصل آن مي تواند تنگدستي و فقر باشد .برخي از اين موارد در زير مي آيد:
.... سوگند دروغ تهيدستى آورد، و زنا تهيدستى آورد،و حرص ورزيدن تهيدستى آورد، و به خواب رفتن بين نماز مغرب و عشاء تهيدستى آورد، و به خواب رفتن قبل از طلوع آفتاب باعث فقر شود،عادت به دروغگويى تهيدستى آورد، زياد گوش دادن به غناء تهيدستى آورد، رد کردن فقيرى که در شب ذکر خدا مىگويد موجب تنگدستى شود، و عقل معيشتى نداشتن تهيدستى آورد، و از فاميل بريدن تهيدستى آورد. (مشکاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص128 )
قرآن کريم
پي نوشت ها:
1- منظور از پيوندها عبارت است از، پيوند با آفريننده هستي، پيوند با پيامبر و امام، پيوند با جامعه انساني و پيوند با خويشاوندان .
2- تفسير الميزان، ج ص
3- اصول کافي، ج 2، باب صله رحم، صفحه 158
4- جامع السعادات، ج 2، ص 256
5- جامع السعادات، ج 2، ص 252
6- جامع السعادات، ج 2، ص 252
7- دکتر سعيد شاملو، بهداشت رواني، ص 144
8- تفسير درالمنثور، ج 2، صفحه 117
9- علامه طباطبائي، تفسير الميزان، ذيل آيه 1 سوره نساء
10- اصول کافي، ج 2، ص 132
11- همان منبع
12- آبراهام مزلو، روان شناسي شخصيت سالم، ترجمه شيوا رويگريان، ص 154
13- اصول کافي، ج 3، باب صله رحم، روايت 4