از زمان آمدن او به این برنامه كه علاوه بر اجرا سردبیریاش را هم برعهده دارد استراتژیهای كلی هفت تغییر كرده. گبرلو معتقد است كه همه با هم باید برای ارتقای سینمای ایران تلاش كنیم و در این راستا در وهله اول باید به مسئولان حق بدهیم صحبتهایشان را بگویند. از طرف دیگر به هنرمندان هم باید فرصت دهیم درددلهای خودشان را بیان كنند و به مردم هم حق بدهیم خواسته ای خودشان را از سینما و مسئولان طلب كنند. وظیفه هفت این است كه همه مطالبات مردم و هنرمندان را از مسئولان بخواهد. او تازه وارد میدان شده و هنوز هم بازتابهای برنامه برایش استرسآور است اما میگوید حالا كه چند برنامه گذشته بار تجربیاتش زیادتر شده و به همین دلیل هم برنامه در اینده جذابتر میشود.در واقع این شعار مجری هفت است: «هفت بهتر میشود چون من مسلطتر میشوم.» حاصل گفتگوی دوساعته ویژهنامه نوروزی مثلث با محمود گبرلو را در ادامه میخوانید.
-بهعنوان تنها برنامه سینمایی و به خاطر علاقهای كه به آقای جیرانی بهعنوان یك روزنامه نگار داشتم هرچند هیچ وقت از لحاظ فكری یكدیگر را قبول نداشتیم و الان هم نداریم برنامه را همیشه نگاه میكردم و لطف هم كرده بودند چند برنامه هم دعوتم كردند.
-روزهای اول واقعا دست و پایم را گم میكردم البته هنوز هم از صبح جمعه استرس میگیرم و تا زمانی كه برنامه تمام نشود خیال من راحت نمیشود گاهی اوقات قبل از برنامه قرص آرامبخش میخورم تا خودم را بهتر كنترل كنم.
-شب اول كه قرار بود روی آنتن بروم تب و لرز كردم و مجبور شدم ساعاتی را در بستر باشم تا حالم خوب شود و بتوان جلوی دوربین حاضر شوم.
-نود در نهایت با ورزش حركات فیزیكی و جسمی بازیكنان سروكار دارد. سیاستگذاریهایش هم در همین حد است و نمیتوانیم بگوییم ورزش با اندیشهها سروكار دارد اما در برنامههای مانند هفت كه به سینما اختصاص دارد با اندیشههای مختلف سروكار داریم كه لحظه به لحظه آن در محافل مختلف و مهم فرهنگی بحث میشود.
-یكی از پرحاشیهترین موضوعاتی برنامهای بوده كه به اختلاف حوزه هنری و معاونت سینمایی پرداخت. این اختلافات خیلی به سینمای ایران لطمه زد و من هم جناب شمقدری را دعوت كردم و هم جناب مومنی را. حتی زمانی كه قرار شد آقای مانی حقیقی برای نقد فیلم میهمان برنامه باشند چون میدانستم اشارهای به حوزه خواهند كرد خودم به آقای حمزهزاده معاون هنری حوزه هنری پیشنهاد دادم این بار شما بیایید و روبه روی آقای حقیقی بنشینید به خود آقای مانی حقیقی هم گفتم و او مشكلی نداشت اما آقای حمزهزاده خودشان قبول نكردند.
-زمان انحصارگرایی در نقد فیلم گذشته است.
-زمان آقای جیرانی اتفاقاتی افتاد كه برای خیلی از بینندهها این تصور به وجود آمد كه جیرانی اجازه حرف زدن پیدا نكرده و به همین دلیل كنار رفت در صورتی كه پشت پرده چیز دیگری است.
-بزرگترین اشتباه من در زندگیام این بود كه جای جیرانی آمدم و الان همه من را با او و برنامه زمان ایشان مقایسه میكنند.
-از دیدن گبرلوی اغراق شده در خنده بازار خجالت میكشم.
-وقتی به فراستی گفتم كه منتقد ثابت برنامه نیست گفت كه نمیاید به نظرم كار اشتباهی كرد ولی در برنامه هفت به روی ایشان همیشه باز است.
-من به شدت به این موضوع معتقدم كه یك جریان سیاسی پشت انتخابهای اسكار هست جدای نادر از سینیمن و آرگو هم از این قضیه مستثنی نیستند. اصلا مگر میشود هنرمند از سیاست جدا باشد؟ اما اینكه این جایزه را به طور مطلق سیاسی بدانیم به نظرم درست نیست من فكر میكنم اگر این جوایز را در بستری منطقی تحلیل كنیم درستتر است به نظرم جایزهای كه به فیلم جدایی داده شد بخش زیادی از آن به خاطر ساختار متفاوت فیلم فرهادی بود تا جایی كه توانسته نظر عده زیادی را به خودش جلب كند. بنابراین نمیتوانمی از جذابیت ساختاری آن چشم پوشی كنیم ولی از آنجایی كه اندیشه بر ساختار آن غالب بوده نبابراین به آن برای جایزه اسكار رای دادند این اتفاق درباره آرگو خیلی آشكارتر میافتد و معلوم است كه مواضع سیاسی آمریكاییها و آن طرف نسبت به ایران در مقایسه با سال قبل تغییر كرده و تندتر شده.
گفتوگو با حمید فرخ نژاد و داریوش ارجمند برایم خیلی جذاب بود، گفتوگو با جوادشمقدری و داوران جشنواره راه م دوست داشتم. چالش بین آقایان كوشكی و كرم پور بریام جذاب بود. در بین نقدها هم از گفتگوی مانی حقیقی با آقای فراستی خیلی لذت بردم.