گروه فرهنگی مشرق - حاج مهدی سماواتی کم حرف و آرام و البته بی حاشیه است. پدرش نیز از پیرغلامان اهل بیت است و مداحی در این خانواده موروثی است. سماواتی دعا و مناجات هم خوب می خواند و مردم عجیب با مناجات امیرالمومنین او انس گرفته اند.
طبعا چون پدرتان مداح بوده شما هم به اين سمت گرايش پيدا كردهايد، همين طور است ديگر؟
پدر بنده هم صدای خوبی داشت اگرچه سواد چندانی نداشت ولی میخواند و دوست داشت که ما هم بخوانیم. من هم از همان طفولیت همراه پدرم میخواندم اگرچه مرحوم پدرم رسما مداح نبود ولی بیشتر روضه و توسل و اموری از این قبیل را دوست داشت. در منزلش همواره مراسم روضه برپا میکرد و همان روضهها و دعاهایی که پدر و مادرم در حق من کردند سبب شد تا من هم از همان دوران کودکی در این وادی وارد شوم. رفته رفته رسمیت بیشتری پیدا کردم، جلساتی تشکیل شد و در آن جلسات خواندن من کم کم شكل گرفت و گسترش پیدا کرد. از ابتدا تحت تأثیر ایشان بودم اما چون مأخوذ به حیا بودم کناره گیری میکردم، ایشان اصرار میکرد و در هیئتها بعد از اتمام مداحی من را صدا میزد که بخوانم. در حین مداحی من، ایشان تمام نکات حتی کوچکترین موارد را یادداشت میکرد تا بعد از اتمام مداحی، به من گوشزد کند.
پدرتان عمدتا به چه نکاتی اشاره میکردند؟ درمورد صدا و لحن نظر میدادند یا درخصوص شیوه خواندن و صحیح خوانی؟
در مورد صحیح خواندن شعر و بیان صحیح مطلب به ویژه در مورد آیات و احادیث، چه از لحاظ رعایت اعراب و چه از نظر معنی و بیان مطالب تأکید زیادی داشتند. در عین حال تنها مطلبی که هیچگاه به آن اشاره نکرد، صدا و صوت بود. آنقدر که نسبت به خواندن شعر خوب، به جا و صحیح خواندن اصرار داشت، درمورد صدا و لحن تأکید نمیکرد. پدربزرگ ما هم در کسوت مداحی بود. از مداحان شهر همدان بود. در کنار ایشان پدر و عموهایمان هم مداحی میکردند.
پس مداحی اهل بیت علیهم السلام در خانواده شما به منزله میراث خانوادگی است. خودتان هم این افتخار را به فرزندانتان انتقال دادهاید؟
تا جایی که ممکن باشد در این مورد همت میکنیم.
خاطرهای از اولین مداحیتان به یاد دارید؟
يكي از خاطراتم مربوط به اولین اجراهایی که در قصیده خوانی و مداحی داشتم است كه به بیش از سی سال قبل برميگردد، روز ولادت اما حسین علیه السلام در هیئت سقاهای همدانیها بودم. من میخواندم و به لطف خدا و امام حسین علیه السلام، با وجودی که اوائل كار بود که مداحی میکردم، مجلس پرشوری شد. در میان مجلس جرقهای به ذهن من زد که چقدر خوب میخوانم. همین که این فکر به ذهنم رسید، مجلس سرد شد. با همان لحن و آهنگ ادامه قصیده را میخواندم اما دیگر اثری نداشت.
همان موقع جرقهای به ذهنم آمد که این تو نیستی، همه چیز دست ماست. در ضمیر خودم به اشتباه خودم پی بردم و مجلس به حالت سابق برگشت. این از موهبتهای بزرگ الهی بود که از ابتدای کار به حقیر شد که نقش بسیار مهمی در ادامه راه برایم داشت و درس بزرگی از اولین مجلس گرفتم. بعد از آن به دوران جنگ تحمیلی رسید و نياز به حضور در جبهه احساس شد. بنا به سابقه مداحی پدرم، از من میخواستند که به عنوان مداح خدمت کنم و این موضوع هم، تلنگر بسیار مهمی برايم شد و باعث شد که با قدرت و همت بیشتری وارد عرصه شوم.
در زمان جنگ چه اتفاقي افتاد که نقطه عطفی شد برای شروع دوران جدید مداحی و سبکهای جديد؟ تعدادی از مداحان فعلي، مداحی را از همان دوران آغاز کردند؟
آن مربوط ميشود به خصوصیاتی که انقلاب ما داشت، افرادی که وارد عرصه شدند از حضرت سیدالشهدا علیه السلام الگو میگرفتند. طبيعتا نوحه و سینه زنی و توسل به آن حضرت یکی از سلاحهای بسیار موثر همه رزمندگان بود. روحیه و خلوص آنها در چنان فضای معنوی با حال و هوای این دوران بسیار متفاوت بود و شور و حال عجیب آن بارها تکرار میشد. اما پس از تمام شدن جنگ، تصور کردیم ما باید جالب و جاذب باشیم و جوانان را به اجبار وارد عرصه مذهب کنیم. اشتباه ما این بود که سبکها را تغییر دادیم، چون گمان میکردیم سبکها، نو به نو جذابیت دارد و مردم را به هیئتها میکشاند. غفلت ما باعث شد که توجه به سبک بیشتر از مفاهیم باشد و درنتیجه تمام همّ و غم افراد به سمت کسب سبکهای جدید رفت تا اینکه برخی وارد عرصههایی خارج از مذهب شدند و دیگر شأن و منزلت ائمه اطهار علیهم السلام را در نظر نداشتند. دشمن هم از این فرصت استفاده کرد تا در این زمینه نقش آفرینی کند و شد آنچه که نباید. البته بسیاری متوجه این نوع تهاجم فرهنگی شدند و به مقابله پرداختند. و در مجموع فضا با آن زمان متفاوت شده، اما لازم است که به این مسئله توجه زیادی شود.
دفاع مقدس و ماجرای شور حسینی مکمل یکدیگر بود. حال و هوای حسینی باعث میشد که رزمندگان رشادت و شجاعت بیشتری در جریان جنگ داشته باشند و درنهایت بر مدل عزاداری تأثیرگذار بود. این جریان باعث شکل گیری یک سبک میشد. حتی سبک سینه زنیها در برحهای از زمان تغییر کرد و شاهد استقبال گستردهای از سینه زنی بودیم. از طرف دیگر وقتی قومیتهای گوناگون در جبههها کنار هم قرار میگرفتند، عزاداریهایشان بر هم اثر گذاشت و در اتفاق عظیم جنگ از هم اثر گرفتند. به عقیده شما آیا این سبک آفرینی اشتباه است؟
کاملا درست است. حال و هوای دوران دفاع مقدس بر کیفیت و سبک عزاداریهای حسینی اثرگذار بود. اما ما غفلت کردیم از اینکه آنچه که زمینه ساز تغییر سبک میشد، ما نبودیم؛ بلکه همان حال و هوای معنوی بود که سبک جدیدی را میآفرید. ما از آن اخلاص دور شدیم و خودمان را عامل ایجاد سبکها و حال معنوی دانستیم.
خود من گاهی به سبکهای قدیمی و دوران انقلاب و جنگ تحمیلی مداحی میکنم، و وقتی دوستانی خرده میگیرند که چرا به این سبک مداحی کردی، میگویم نتیجه به دست ذات اقدس خداوند است و اوست که باید حال معنویت را به بنده عطا کند. چراکه اگر او نخواهد هیچ سبک و سیاقی در مداحی، بر مردم اثر نمیگذارد. راه حل دغدغههای مادی و معنوی ما و به ویژه در عرصه مداحی، فقط توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است و بس.
دوستان ديگر ما حاج منصور لولایی و حاج ماشاءالله عابدی هم به این نکته اهمیت زیادی میدادند. به هیچ وجه در پی این نبودند که هر سال سبک نویی ارائه دهند. بلکه در پی معنویت بودند و حال و هوای معنوی را از خدا طلب میکردند.
درست است که نیت خالص و توجه در تأثیرگذاری سبک موثر است، اما از لحاظ فنی، معیار و ملاک سبک اثرگذار چیست؟ آیا اصولا کسی که میخواهد در مداحی سبک جدیدی ارائه دهد باید موسیقی و وزن شعر بداند؟
طبیعتا آشنایی با وزن شعر و موسیقی و همچنین اشراف بر روایت و روضه مؤثر است. اما آنچه که از نظر فنی بسیار موثر است، این است كه موسیقی و شیوه مداحی به گونهای باشد که مورد رضایت خدای تعالی و امام زمان علیه السلام قرار بگیرد. نه اینکه برای خلق سبک جدید، به هر ابزار و مدلی متمسک شویم. هر نوع موسیقی در مداحی و نوحه جا ندارد.
یک زمان خودمان سبک جدیدی میسازیم و در یک شرایطی به ما میآموزند که به چه شیوهای روضه بخوانیم. تمام سبکهایی که ماندگار شده از همین نوع دوم است که به تلاش ما هم منوط نمیشود. کسی که خواسته برای خدا کاری کند، بر ذهن و زبانش جاری کرده و آن اثر دارد و ماندگار است.
از بین تمام لوازم فنی، دلسوختگی و خلوص است که نوحه را ماندگار میکند. یعنی حاج اکبر ناظم هیچ کدام از روشها و سبکهای فنی را نمیشناخت. دارایی او خلوص و دل پاکش بود.
شما شعرهایی که میخوانید را چطور انتخاب میکنید؟
در انتخاب شعر به جدید یا قدیمی بودن آن توجه زیادی ندارم. بیشتر اصرار دارم که ادبیات قوی و منطبق بر روایات داشته باشد، مضامین آن هم تکراری نباشد.
حفظ بودن شعر چقدر موثر است؟
وقتی مداح شعر را حفظ باشد، بر آن تسلط بیشتری دارد. به عبارتی، حفظ شعر سرمایه است. هرچه مداح شعر بیشتری را از حفظ باشد سرمایهاش بیشتر است و مطابق مناسبتها و حال مجلس، شعر مناسبی را میتواند خواند.
خودتان هم دستی در شعر و سبک دارید؟
در شعر وارد نیستم اما سبک را در حین خواندن ایجاد میکنم. اما تلاش خاصی برای ایجاد سبک جدید ندارم.
یعنی شما در حین مداحی به ذهنتان میآید که سبک را تغییر بدهید. این در حالیست که برخی افراد دور هم مینشینند تا شعر و سبکی به مناسبت خاصی بسازند. تفاوت این دو شیوه ایجاد سبک و شعر چیست؟
راجع به موسیقی افراد صاحب نظر زیاد هستند. اما من معتقدم که این اشعار و روایتها که ابزار کار مداحی است، بار موسیقی را به همراه خودش دارد؛ تنها من باید با توجه خودم آنها را پیدا و اجرا کنم.
تعلیم و یادگیری موسیقی به زعم خیلی افراد برای مداحی لازم و واجب است. اما باید توجه داشت که ضمیر مداح ناخودآگاه درگیر اجرای آموزههای موسیقی میشود و از اصل مطلب و توجه به مفاهیم باز میماند. اگر کسی موسیقی را کاملا بیاموزد و در حین شروع مداحی تنها به یاد سیدالشهدا علیه السلام باشد، میتواند سبک زیبا و اثرگذاری را ارائه دهد. اما خیلی افراد با پرداختن به نوا و موسیقی، از توجه به کربلا باز میمانند. پس کسی که علاقه به خواندن دارد، طبیعتا خیلی از خواندنها را شنیده، اگر به واقع با اصل موضوع متصل شود، روضهاش هم اثرگذار خواهد بود.
البته من ایجاد موسیقی و سبک جدید را به طور جمعی رد نمیکنم. اما نباید اخلاص و روح اصلیاش را از دست بدهد. وگرنه اثر معنوی نخواهد داشت. برخی مادحین هر سال یک روضه ثابت را میخوانند اما اثرگذاری آن گسترده است.
به نظر میرسد تذکری که در ابتدای مداحی به شما دادهاند، بر شيوه مداحيتان بسیار موثر بوده است.
بله. معتقدم بیشتر باید به حال و هوای معنوی پرداخت تا سبک یا شعری خاص. درمجموع اصل روضه توکل به خدا و توجه خالص به محضر ائمه اطهار علیهم السلام است و تهیه روایت و شعر کار چندان مشکلی نیست. خیلی خوب است در ابتدای روضه تکلیف کار را مشخص کنیم. من همیشه به دوستان توصیه میکنم برای برداشتن هر قدمی آیه «فاین تذهبون؛ به کجا میروید» را به خاطر داشته باشند تا جز در راه رضای خدا قدم برندارند. اگر اینطور باشد، از فیض الهی بهرهمند خواهیم شد. همین است که حضرت زینب سلام الله علیها در ماجرای کربلا فرمود: «ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایی ندیدم». وقتی هر نفس و هر قدم در جهت کسب رضای الهی باشد همه عالم با تمام مشقتها و دشواریهایش زیبا میشود.
تا به حال شده در مجلسی بدون دعوت، برای اهل بیت علیهم السلام مریحه سرایی کنید؟
اصولا تا دعوتم نکنند، مداحی نمیکنم.
وقتی به مجلسی دعوت میشوید، به سخنران مجلس توجه میکنید؟
بيشتر خط فکری و مواضع سیاسی سخنران مجلس برایم مهم است. البته روضه خواندن یا نخواندن سخنران هم برایم مهم است.
نکته قابل تأمل كه اين روزها در هیئات و مجالس مذهبی به چشم ميآيد، این است که اقبال به مادحین از لحاظ تعداد مخاطب از سخنرانان بیشتر است.
درست است، اما عکس این قضیه هم اتفاق میافتد. چه اینکه بعضی سخنرانان از اقبال بیشتر و بهتری نسبت به مادحین برخوردارند. این موضوع تا اندازهای به کیفیت و شیوه بیان افراد مربوط است.
شما مناجات خواني را از چه زمانی شروع کردید؟ از ابتدا با مناجات آغاز کردید یا به مرور وارد این حوزه شدید؟
دوران دفاع مقدس که در جبههها مداحی میکردم، با ایام محرم و فاطمیه توامان میشد. بعد از آن هم ادامه پیدا کرد با خواندن مناجات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد شهدا. بعد هم به خواست حاج ماشاءالله عابدی، در شبهای ماه مبارک دعای ابوحمزه و دعای مسجد کوفه را خواندم.
مناجات خواندن از لحاظی با مداحی و سینه زنی تفاوتی ندارد. چون همه این افراد قصد اتصال به ائمه اطهار علیهم السلام و تقرب به ذات اقدس الهی را دارند. اما فضای مناجات از لحاظ معنوی کمی با مداحی و سینه زنی متفاوت است، چرا که شرایط ویژهای را میطلبد. کسی که در مناجات شرکت میکند باید از فضای مادی فاصله گرفته و متوجه مبداء الهی باشد.
شما بیشتر با مناجات خواندن مشهور شدهاید یا با ذاکری؟
هر دوی اینها باید در کنار هم باشند. مداحی بدون مناجات خواندن چندان موثر نخواهد بود، چون روضه خوان خوب کسی است که مناجات را هم به خوبی و با تسلط اجرا کند. از طرف دیگر مناجات خوانی، موفق و مؤثر است که روضه را هم به خوبی بخواند.
البته انگار روضههای شما به نوعی مناجات است و مناجاتهایتان، روضه است.
به این دلیل که سعی میکنم در فضای معنوی مناجات بمانم و آن را با روضه و مداحی پیوند بزنم. مناجاتی که با توسل و روضه برای سیدالشهداء علیه السلام فاصله داشته باشد، بار معنوی نخواهد داشت.
نظرتان راجع به کف زدن در مجالس اهل بيت عليهم السلام چیست؟ در جلسات خودتان از این کار استقبال میکنید؟
کف زدن در مراسم شاد مذهبی، بر شادی مجلس میافزاید اما من بعد از تحقیق و بررسیهایی به این نتیجه رسیدهام که این کار در شأن اهل بیت علیهم السلام نیست. به عنوان مثال، تعدادی از مراجع تقلید تأکید کردهاند که در مکانهای مذهبی مانند مسجد و تکایا کف نزنید؛ که این کار در شأن اینگونه مکانها نیست. و یا مردم در محضر علما و مراجع تقلید کف نمیزنند، چون این کار را در شأن ایشان نمیدانند. با وجود این اعتقاد، چطور میتوان کف زدن در مجلس ائمه اطهار علیهم السلام را جایز دانست، درحالیکه امام زمان عجلاللهتعاليفرجه الشريف صاحب و ناظر بر مجلس است؟
حاج مهدي سماواتی وقتی خلوت میکند، کدامیک از نوحهها و شعرها را با خودش زمزمه میکند؟
در شرایط و فضاهای مختلف، اشعار و نوحههای متفاوتی به ذهن میآید. چون تمام اشعاری که حفظ میکنم برایم مهم و زیباست. هرکدام از آنها در فضای خاصی به ذهن میآید.
به زیارت ثامن الحجج علیه السلام که میروم، این شعر را برای خودم تکرار میکنم:
مرا به این همه لطف و عطا پذیرفتی
سبب چه شد که به کویت گدا پذیرفتی
به جای آنکه رهایم کنی، رهم دادی
کرم نمودی و گفتی بیا، پذیرفتی
در این چمن گل بیعیب میخرند ولی
مرا تو با همه عیبها پذیرفتی
نظرتان درباره ارتزاق از راه مداحی چیست؟
یک روزی شخصی به صحرای کربلا آمد تا با کشتن امام حسین علیه السلام به ملک ری برسد. اگر من به عنوان مداح، از ذاکری در پی هر چیزی غیر خدا باشم، چه تفاوتی با طالب ملک ری دارم؟
من معتقدم فقط باید خالصانه رضایت خدا را در نظر داشت. طلب شهرت و پول و مقام در مداحی خالصانه جایی ندارد. اما هر نصیبی که ذاکر خالص از مداحی خود ببرد، عنایت و برکتی است از سوی ائمه اطهار علیهم السلام. شخصا درآمدی که از راه مداحی کسب کردهام، به عنوان تبرک بین مردم پخش کردهام تا دیگران از آن نصیب ببرند. چون این نوع درآمد را هرقدر هم که کم باشد، برکت زندگی میدانم.
از خلوتها و تنهاییتان بگویید. خلوت و زندگی خصوصی حاج مهدی سماواتی چه شکلی است؟
تنها میتوانم از عنایت اهل بیت علیهم السلام بگویم. اگر کسی به واقع متوجه آن بزرگان باشد، بسیاری از این کوچک نوازیها را میتواند ببیند.
کاردار ما به فکر کار ماست
فکر ما در کار ما آزار نیست
کم و کسر مادی و معنوی در زندگیام ندارم. من حتی ذرهای نتوانستهام نوکری آنها را انجام دهم. ارادت به این خاندان این گونه است که حداقل در نسبت کوچکی به ما نشان میدهند که دلیلی ندارد برای غیر خدا حرفی بزنی، و از طرف دیگر ارادت و اطمینان به آنها چه اثراتی در پی دارد.
از خودتان بگویید. شغلتان چیست؟
سعی میکنم مداحی شغلم نباشد. مدتی در لوازم یدکی خودرو شروع کردیم و از آنجا مجتمع خدمات کامل خودرو راه اندازی کردیم. بعد از آن به گازسوز کردن خودروها مشغول شدیم. بعد از قطع گاز مایع کاملا از حوزه خودرو خارج شدیم. در حال حاضر دفتر زیارتی راه اندازی کردهایم.
برای مداحی در مجالس چقدر میگیرید؟
یک مجلسی برای مداحی دعوت شده بودم. شخص دیگری برای مجلسی دعوتم کرد و من اعلام معذوریت کردم. اصرار کرد که جبران میکنیم. من هم رک و بیتعارف گفتم جبران فقط کار خداست؛ شما چه کاره هستی؟
منبع:خیمه
طبعا چون پدرتان مداح بوده شما هم به اين سمت گرايش پيدا كردهايد، همين طور است ديگر؟
پدر بنده هم صدای خوبی داشت اگرچه سواد چندانی نداشت ولی میخواند و دوست داشت که ما هم بخوانیم. من هم از همان طفولیت همراه پدرم میخواندم اگرچه مرحوم پدرم رسما مداح نبود ولی بیشتر روضه و توسل و اموری از این قبیل را دوست داشت. در منزلش همواره مراسم روضه برپا میکرد و همان روضهها و دعاهایی که پدر و مادرم در حق من کردند سبب شد تا من هم از همان دوران کودکی در این وادی وارد شوم. رفته رفته رسمیت بیشتری پیدا کردم، جلساتی تشکیل شد و در آن جلسات خواندن من کم کم شكل گرفت و گسترش پیدا کرد. از ابتدا تحت تأثیر ایشان بودم اما چون مأخوذ به حیا بودم کناره گیری میکردم، ایشان اصرار میکرد و در هیئتها بعد از اتمام مداحی من را صدا میزد که بخوانم. در حین مداحی من، ایشان تمام نکات حتی کوچکترین موارد را یادداشت میکرد تا بعد از اتمام مداحی، به من گوشزد کند.
پدرتان عمدتا به چه نکاتی اشاره میکردند؟ درمورد صدا و لحن نظر میدادند یا درخصوص شیوه خواندن و صحیح خوانی؟
در مورد صحیح خواندن شعر و بیان صحیح مطلب به ویژه در مورد آیات و احادیث، چه از لحاظ رعایت اعراب و چه از نظر معنی و بیان مطالب تأکید زیادی داشتند. در عین حال تنها مطلبی که هیچگاه به آن اشاره نکرد، صدا و صوت بود. آنقدر که نسبت به خواندن شعر خوب، به جا و صحیح خواندن اصرار داشت، درمورد صدا و لحن تأکید نمیکرد. پدربزرگ ما هم در کسوت مداحی بود. از مداحان شهر همدان بود. در کنار ایشان پدر و عموهایمان هم مداحی میکردند.
پس مداحی اهل بیت علیهم السلام در خانواده شما به منزله میراث خانوادگی است. خودتان هم این افتخار را به فرزندانتان انتقال دادهاید؟
تا جایی که ممکن باشد در این مورد همت میکنیم.
خاطرهای از اولین مداحیتان به یاد دارید؟
يكي از خاطراتم مربوط به اولین اجراهایی که در قصیده خوانی و مداحی داشتم است كه به بیش از سی سال قبل برميگردد، روز ولادت اما حسین علیه السلام در هیئت سقاهای همدانیها بودم. من میخواندم و به لطف خدا و امام حسین علیه السلام، با وجودی که اوائل كار بود که مداحی میکردم، مجلس پرشوری شد. در میان مجلس جرقهای به ذهن من زد که چقدر خوب میخوانم. همین که این فکر به ذهنم رسید، مجلس سرد شد. با همان لحن و آهنگ ادامه قصیده را میخواندم اما دیگر اثری نداشت.
همان موقع جرقهای به ذهنم آمد که این تو نیستی، همه چیز دست ماست. در ضمیر خودم به اشتباه خودم پی بردم و مجلس به حالت سابق برگشت. این از موهبتهای بزرگ الهی بود که از ابتدای کار به حقیر شد که نقش بسیار مهمی در ادامه راه برایم داشت و درس بزرگی از اولین مجلس گرفتم. بعد از آن به دوران جنگ تحمیلی رسید و نياز به حضور در جبهه احساس شد. بنا به سابقه مداحی پدرم، از من میخواستند که به عنوان مداح خدمت کنم و این موضوع هم، تلنگر بسیار مهمی برايم شد و باعث شد که با قدرت و همت بیشتری وارد عرصه شوم.
در زمان جنگ چه اتفاقي افتاد که نقطه عطفی شد برای شروع دوران جدید مداحی و سبکهای جديد؟ تعدادی از مداحان فعلي، مداحی را از همان دوران آغاز کردند؟
آن مربوط ميشود به خصوصیاتی که انقلاب ما داشت، افرادی که وارد عرصه شدند از حضرت سیدالشهدا علیه السلام الگو میگرفتند. طبيعتا نوحه و سینه زنی و توسل به آن حضرت یکی از سلاحهای بسیار موثر همه رزمندگان بود. روحیه و خلوص آنها در چنان فضای معنوی با حال و هوای این دوران بسیار متفاوت بود و شور و حال عجیب آن بارها تکرار میشد. اما پس از تمام شدن جنگ، تصور کردیم ما باید جالب و جاذب باشیم و جوانان را به اجبار وارد عرصه مذهب کنیم. اشتباه ما این بود که سبکها را تغییر دادیم، چون گمان میکردیم سبکها، نو به نو جذابیت دارد و مردم را به هیئتها میکشاند. غفلت ما باعث شد که توجه به سبک بیشتر از مفاهیم باشد و درنتیجه تمام همّ و غم افراد به سمت کسب سبکهای جدید رفت تا اینکه برخی وارد عرصههایی خارج از مذهب شدند و دیگر شأن و منزلت ائمه اطهار علیهم السلام را در نظر نداشتند. دشمن هم از این فرصت استفاده کرد تا در این زمینه نقش آفرینی کند و شد آنچه که نباید. البته بسیاری متوجه این نوع تهاجم فرهنگی شدند و به مقابله پرداختند. و در مجموع فضا با آن زمان متفاوت شده، اما لازم است که به این مسئله توجه زیادی شود.
دفاع مقدس و ماجرای شور حسینی مکمل یکدیگر بود. حال و هوای حسینی باعث میشد که رزمندگان رشادت و شجاعت بیشتری در جریان جنگ داشته باشند و درنهایت بر مدل عزاداری تأثیرگذار بود. این جریان باعث شکل گیری یک سبک میشد. حتی سبک سینه زنیها در برحهای از زمان تغییر کرد و شاهد استقبال گستردهای از سینه زنی بودیم. از طرف دیگر وقتی قومیتهای گوناگون در جبههها کنار هم قرار میگرفتند، عزاداریهایشان بر هم اثر گذاشت و در اتفاق عظیم جنگ از هم اثر گرفتند. به عقیده شما آیا این سبک آفرینی اشتباه است؟
کاملا درست است. حال و هوای دوران دفاع مقدس بر کیفیت و سبک عزاداریهای حسینی اثرگذار بود. اما ما غفلت کردیم از اینکه آنچه که زمینه ساز تغییر سبک میشد، ما نبودیم؛ بلکه همان حال و هوای معنوی بود که سبک جدیدی را میآفرید. ما از آن اخلاص دور شدیم و خودمان را عامل ایجاد سبکها و حال معنوی دانستیم.
خود من گاهی به سبکهای قدیمی و دوران انقلاب و جنگ تحمیلی مداحی میکنم، و وقتی دوستانی خرده میگیرند که چرا به این سبک مداحی کردی، میگویم نتیجه به دست ذات اقدس خداوند است و اوست که باید حال معنویت را به بنده عطا کند. چراکه اگر او نخواهد هیچ سبک و سیاقی در مداحی، بر مردم اثر نمیگذارد. راه حل دغدغههای مادی و معنوی ما و به ویژه در عرصه مداحی، فقط توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است و بس.
دوستان ديگر ما حاج منصور لولایی و حاج ماشاءالله عابدی هم به این نکته اهمیت زیادی میدادند. به هیچ وجه در پی این نبودند که هر سال سبک نویی ارائه دهند. بلکه در پی معنویت بودند و حال و هوای معنوی را از خدا طلب میکردند.
درست است که نیت خالص و توجه در تأثیرگذاری سبک موثر است، اما از لحاظ فنی، معیار و ملاک سبک اثرگذار چیست؟ آیا اصولا کسی که میخواهد در مداحی سبک جدیدی ارائه دهد باید موسیقی و وزن شعر بداند؟
طبیعتا آشنایی با وزن شعر و موسیقی و همچنین اشراف بر روایت و روضه مؤثر است. اما آنچه که از نظر فنی بسیار موثر است، این است كه موسیقی و شیوه مداحی به گونهای باشد که مورد رضایت خدای تعالی و امام زمان علیه السلام قرار بگیرد. نه اینکه برای خلق سبک جدید، به هر ابزار و مدلی متمسک شویم. هر نوع موسیقی در مداحی و نوحه جا ندارد.
یک زمان خودمان سبک جدیدی میسازیم و در یک شرایطی به ما میآموزند که به چه شیوهای روضه بخوانیم. تمام سبکهایی که ماندگار شده از همین نوع دوم است که به تلاش ما هم منوط نمیشود. کسی که خواسته برای خدا کاری کند، بر ذهن و زبانش جاری کرده و آن اثر دارد و ماندگار است.
از بین تمام لوازم فنی، دلسوختگی و خلوص است که نوحه را ماندگار میکند. یعنی حاج اکبر ناظم هیچ کدام از روشها و سبکهای فنی را نمیشناخت. دارایی او خلوص و دل پاکش بود.
شما شعرهایی که میخوانید را چطور انتخاب میکنید؟
در انتخاب شعر به جدید یا قدیمی بودن آن توجه زیادی ندارم. بیشتر اصرار دارم که ادبیات قوی و منطبق بر روایات داشته باشد، مضامین آن هم تکراری نباشد.
حفظ بودن شعر چقدر موثر است؟
وقتی مداح شعر را حفظ باشد، بر آن تسلط بیشتری دارد. به عبارتی، حفظ شعر سرمایه است. هرچه مداح شعر بیشتری را از حفظ باشد سرمایهاش بیشتر است و مطابق مناسبتها و حال مجلس، شعر مناسبی را میتواند خواند.
خودتان هم دستی در شعر و سبک دارید؟
در شعر وارد نیستم اما سبک را در حین خواندن ایجاد میکنم. اما تلاش خاصی برای ایجاد سبک جدید ندارم.
یعنی شما در حین مداحی به ذهنتان میآید که سبک را تغییر بدهید. این در حالیست که برخی افراد دور هم مینشینند تا شعر و سبکی به مناسبت خاصی بسازند. تفاوت این دو شیوه ایجاد سبک و شعر چیست؟
راجع به موسیقی افراد صاحب نظر زیاد هستند. اما من معتقدم که این اشعار و روایتها که ابزار کار مداحی است، بار موسیقی را به همراه خودش دارد؛ تنها من باید با توجه خودم آنها را پیدا و اجرا کنم.
تعلیم و یادگیری موسیقی به زعم خیلی افراد برای مداحی لازم و واجب است. اما باید توجه داشت که ضمیر مداح ناخودآگاه درگیر اجرای آموزههای موسیقی میشود و از اصل مطلب و توجه به مفاهیم باز میماند. اگر کسی موسیقی را کاملا بیاموزد و در حین شروع مداحی تنها به یاد سیدالشهدا علیه السلام باشد، میتواند سبک زیبا و اثرگذاری را ارائه دهد. اما خیلی افراد با پرداختن به نوا و موسیقی، از توجه به کربلا باز میمانند. پس کسی که علاقه به خواندن دارد، طبیعتا خیلی از خواندنها را شنیده، اگر به واقع با اصل موضوع متصل شود، روضهاش هم اثرگذار خواهد بود.
البته من ایجاد موسیقی و سبک جدید را به طور جمعی رد نمیکنم. اما نباید اخلاص و روح اصلیاش را از دست بدهد. وگرنه اثر معنوی نخواهد داشت. برخی مادحین هر سال یک روضه ثابت را میخوانند اما اثرگذاری آن گسترده است.
به نظر میرسد تذکری که در ابتدای مداحی به شما دادهاند، بر شيوه مداحيتان بسیار موثر بوده است.
بله. معتقدم بیشتر باید به حال و هوای معنوی پرداخت تا سبک یا شعری خاص. درمجموع اصل روضه توکل به خدا و توجه خالص به محضر ائمه اطهار علیهم السلام است و تهیه روایت و شعر کار چندان مشکلی نیست. خیلی خوب است در ابتدای روضه تکلیف کار را مشخص کنیم. من همیشه به دوستان توصیه میکنم برای برداشتن هر قدمی آیه «فاین تذهبون؛ به کجا میروید» را به خاطر داشته باشند تا جز در راه رضای خدا قدم برندارند. اگر اینطور باشد، از فیض الهی بهرهمند خواهیم شد. همین است که حضرت زینب سلام الله علیها در ماجرای کربلا فرمود: «ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایی ندیدم». وقتی هر نفس و هر قدم در جهت کسب رضای الهی باشد همه عالم با تمام مشقتها و دشواریهایش زیبا میشود.
تا به حال شده در مجلسی بدون دعوت، برای اهل بیت علیهم السلام مریحه سرایی کنید؟
اصولا تا دعوتم نکنند، مداحی نمیکنم.
بيشتر خط فکری و مواضع سیاسی سخنران مجلس برایم مهم است. البته روضه خواندن یا نخواندن سخنران هم برایم مهم است.
نکته قابل تأمل كه اين روزها در هیئات و مجالس مذهبی به چشم ميآيد، این است که اقبال به مادحین از لحاظ تعداد مخاطب از سخنرانان بیشتر است.
درست است، اما عکس این قضیه هم اتفاق میافتد. چه اینکه بعضی سخنرانان از اقبال بیشتر و بهتری نسبت به مادحین برخوردارند. این موضوع تا اندازهای به کیفیت و شیوه بیان افراد مربوط است.
شما مناجات خواني را از چه زمانی شروع کردید؟ از ابتدا با مناجات آغاز کردید یا به مرور وارد این حوزه شدید؟
دوران دفاع مقدس که در جبههها مداحی میکردم، با ایام محرم و فاطمیه توامان میشد. بعد از آن هم ادامه پیدا کرد با خواندن مناجات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد شهدا. بعد هم به خواست حاج ماشاءالله عابدی، در شبهای ماه مبارک دعای ابوحمزه و دعای مسجد کوفه را خواندم.
مناجات خواندن از لحاظی با مداحی و سینه زنی تفاوتی ندارد. چون همه این افراد قصد اتصال به ائمه اطهار علیهم السلام و تقرب به ذات اقدس الهی را دارند. اما فضای مناجات از لحاظ معنوی کمی با مداحی و سینه زنی متفاوت است، چرا که شرایط ویژهای را میطلبد. کسی که در مناجات شرکت میکند باید از فضای مادی فاصله گرفته و متوجه مبداء الهی باشد.
شما بیشتر با مناجات خواندن مشهور شدهاید یا با ذاکری؟
هر دوی اینها باید در کنار هم باشند. مداحی بدون مناجات خواندن چندان موثر نخواهد بود، چون روضه خوان خوب کسی است که مناجات را هم به خوبی و با تسلط اجرا کند. از طرف دیگر مناجات خوانی، موفق و مؤثر است که روضه را هم به خوبی بخواند.
البته انگار روضههای شما به نوعی مناجات است و مناجاتهایتان، روضه است.
به این دلیل که سعی میکنم در فضای معنوی مناجات بمانم و آن را با روضه و مداحی پیوند بزنم. مناجاتی که با توسل و روضه برای سیدالشهداء علیه السلام فاصله داشته باشد، بار معنوی نخواهد داشت.
نظرتان راجع به کف زدن در مجالس اهل بيت عليهم السلام چیست؟ در جلسات خودتان از این کار استقبال میکنید؟
کف زدن در مراسم شاد مذهبی، بر شادی مجلس میافزاید اما من بعد از تحقیق و بررسیهایی به این نتیجه رسیدهام که این کار در شأن اهل بیت علیهم السلام نیست. به عنوان مثال، تعدادی از مراجع تقلید تأکید کردهاند که در مکانهای مذهبی مانند مسجد و تکایا کف نزنید؛ که این کار در شأن اینگونه مکانها نیست. و یا مردم در محضر علما و مراجع تقلید کف نمیزنند، چون این کار را در شأن ایشان نمیدانند. با وجود این اعتقاد، چطور میتوان کف زدن در مجلس ائمه اطهار علیهم السلام را جایز دانست، درحالیکه امام زمان عجلاللهتعاليفرجه الشريف صاحب و ناظر بر مجلس است؟
حاج مهدي سماواتی وقتی خلوت میکند، کدامیک از نوحهها و شعرها را با خودش زمزمه میکند؟
در شرایط و فضاهای مختلف، اشعار و نوحههای متفاوتی به ذهن میآید. چون تمام اشعاری که حفظ میکنم برایم مهم و زیباست. هرکدام از آنها در فضای خاصی به ذهن میآید.
به زیارت ثامن الحجج علیه السلام که میروم، این شعر را برای خودم تکرار میکنم:
مرا به این همه لطف و عطا پذیرفتی
سبب چه شد که به کویت گدا پذیرفتی
به جای آنکه رهایم کنی، رهم دادی
کرم نمودی و گفتی بیا، پذیرفتی
در این چمن گل بیعیب میخرند ولی
مرا تو با همه عیبها پذیرفتی
نظرتان درباره ارتزاق از راه مداحی چیست؟
یک روزی شخصی به صحرای کربلا آمد تا با کشتن امام حسین علیه السلام به ملک ری برسد. اگر من به عنوان مداح، از ذاکری در پی هر چیزی غیر خدا باشم، چه تفاوتی با طالب ملک ری دارم؟
من معتقدم فقط باید خالصانه رضایت خدا را در نظر داشت. طلب شهرت و پول و مقام در مداحی خالصانه جایی ندارد. اما هر نصیبی که ذاکر خالص از مداحی خود ببرد، عنایت و برکتی است از سوی ائمه اطهار علیهم السلام. شخصا درآمدی که از راه مداحی کسب کردهام، به عنوان تبرک بین مردم پخش کردهام تا دیگران از آن نصیب ببرند. چون این نوع درآمد را هرقدر هم که کم باشد، برکت زندگی میدانم.
از خلوتها و تنهاییتان بگویید. خلوت و زندگی خصوصی حاج مهدی سماواتی چه شکلی است؟
تنها میتوانم از عنایت اهل بیت علیهم السلام بگویم. اگر کسی به واقع متوجه آن بزرگان باشد، بسیاری از این کوچک نوازیها را میتواند ببیند.
کاردار ما به فکر کار ماست
فکر ما در کار ما آزار نیست
کم و کسر مادی و معنوی در زندگیام ندارم. من حتی ذرهای نتوانستهام نوکری آنها را انجام دهم. ارادت به این خاندان این گونه است که حداقل در نسبت کوچکی به ما نشان میدهند که دلیلی ندارد برای غیر خدا حرفی بزنی، و از طرف دیگر ارادت و اطمینان به آنها چه اثراتی در پی دارد.
از خودتان بگویید. شغلتان چیست؟
سعی میکنم مداحی شغلم نباشد. مدتی در لوازم یدکی خودرو شروع کردیم و از آنجا مجتمع خدمات کامل خودرو راه اندازی کردیم. بعد از آن به گازسوز کردن خودروها مشغول شدیم. بعد از قطع گاز مایع کاملا از حوزه خودرو خارج شدیم. در حال حاضر دفتر زیارتی راه اندازی کردهایم.
برای مداحی در مجالس چقدر میگیرید؟
یک مجلسی برای مداحی دعوت شده بودم. شخص دیگری برای مجلسی دعوتم کرد و من اعلام معذوریت کردم. اصرار کرد که جبران میکنیم. من هم رک و بیتعارف گفتم جبران فقط کار خداست؛ شما چه کاره هستی؟
منبع:خیمه