به گزارش سرویس فرنگی مشرق به نقل از تسنیم، ششم خرداد؛ سالروز درگذشت رحیم مؤذنزاده اردبیلی یکی از برجستهترین مؤذنهای کشور است، 1304 اذان مشهور وی در گوشه «روح الارواح آواز بیات ترک» خوانده شد. مؤذنزاده در جملهای از اذان مشهور خویش یاد کرده و گفته بود: «ما که نه ثروت داریم و نه مکنت، همین یک اذان برایمان بهترین خیر است». مقام معظم رهبری در دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران در سیزدهم اسفندماه سال 1370 در بیاناتی به نکاتی پیرامون اذان و خصوصاً اذان منتسب به استاد مؤذنزاده اشاره کردهاند؛ متن بخشی از این بیانات به شرح زیر است:
نکتهای را در خصوص اذانهایى که از صدا و سیما پخش مىشود، متذکر مىشوم. شما به اذان غلوش اشاره کردید؛ اما عیب اذان غلوش این است که آهسته گفته شده است؛ اذان استودیویى است؛ مثل اینکه براى خودش حدیث نفس کرده است. اذان ابوزید هم همینطور است؛ او هم براى خودش گفته است؛ اینها براى دیگران اذان نگفتهاند. ما در اینجا به آقایان قرّاء مصرى گفتیم که اذان باید از دل کنده بشود؛ یعنى اذان گلدستهیى بگویند؛ اذان استودیویى به درد ما نمىخورد! اذان گلدستهیى، مثل همان اذانى است که شما گفتهاید؛ یا اذان آقاى شریف که انصافاً از آن اذانهاى بسیار خوب و درجهى یک است. البته این اذان آقاى شریف، نسخه بدل است؛ اصلش را یک عرب گفته است و من سالها پیش این اذان را شنیدهام. مرحوم عطاءاللَّه زاهد مىگفت که موسیقى متن فیلم محمّد رسولاللَّه را از اللَّهاکبر آن اذان گرفتهاند. اذان طوخى و اذان مؤذنزاده هم خوب است؛ اذان پُرحرارت و پُرمغزى است.
بناى ما بر این نبوده که در رادیو و تلویزیون، از اول تا آخر، همین چهار تا اذان را بگذاریم؛ نه، بنا بر این بوده است که اذان گفتن را نظمى بدهند؛ منتها براى اینکه خیلى شلوغ نشود، گفته شد که مرزى بگذارند. البته ممکن است گاهى بعضى از اذانها را هم بگذارند؛ اما توجه داشته باشید که اذان رسمى و دایمى رادیوى ایران که ما مىخواهیم در دنیا پخش بشود، باید - به قول شماها - یک اذان استاندارد باشد؛ یعنى بتوانیم آن را عرضه کنیم و بگوییم ما اینطورى اذان مىگوییم.
اذان چون عربى است، باید آن را به لهجهى عربى گفت؛ مثل قرآن، که اگر آن را با لهجه غیرعربى بخوانیم، درست نیست. بعضیها در تقلید زبانهاى خارجى مقیدند که حتماً لهجه را رعایت کنند - که البته این لازم هم است؛ بالاخره اگر شما بخواهید با کسى به زبان انگلیسى یا عربى حرف بزنید، نمىشود مثل همان لهجهى فارسى با او حرف بزنید؛ باید به لهجهى خودش باشد - اما وقتى به نماز و قرآن مىرسند، متأسفانه وسوسهشان مىگیرد و مىگویند چه لزومى دارد که ما این «ولاالضّالین» را مَد بدهیم؛ همینطور مثل سایر کلمات به صورت عادى ادا کنیم! اینها غافل از این هستند که این «ولاالضّالین» بدون مَد، آن چیزى نیست که نازل شده است؛ اصلاً «ولاالضّالین» با مَد نازل شده است. اصول زبان این را به ما دیکته مىکند که اینطورى بگوییم؛ اگر اینطورى نگفتیم، مثل این است که اصلاً آن را نگفتهایم! البته اگر یک وقت کسى نمىتواند اینطور بگوید، گریبانش را نمىگیرند؛ اما بایستى درست گفت. نمىشود ما رعایت لهجه را نکنیم؛ لهجه خیلى مهم است.
یک نکته هم مربوط به زمان پخش اذان صبح در روزهاى مختلف سال است. چون زمان پخش اذان صبح در همهى ایام سال یکسان نیست، شما ملاک زمانى را برنامهى «شیرخدا»(22) قرار دادهاید؛ یعنى قبل از ساعت 6 باید ضرب «شیرخدا» زده بشود. اگر از نظر زمانى طورى شد که اذان یک ساعت با برنامهى «شیرخدا» فاصله داشت، اذان و دعا را به صورت مفصل مىگذارید؛ اما در ایام زمستان - که اذان نزدیک همان ساعت 6 است - زمان پخش اذان را کوتاه مىکنید و دعا نمىگذارید و همان برنامهى «شیرخدا» را پخش مىکنید! در جمهورى اسلامى برنامهى «شیرخدا» ملاک نیست. آن ضرب زورخانه یک جنبهى سنتى و سمبلیک دارد؛ والّا هیچکس با آن ضرب ورزش نمىکند. من خودم چند سال زورخانه رفتهام؛ اصلاً این ضرب، ضربى نیست که بشود با آن ورزش کرد؛ مخلوطى از ضربهاى مختلف است که مردم فقط آن را گوش مىکنند؛ این غیر از دستورالعمل آن ورزشِ نرمشِ فرنگى است. پس این برنامه نمىتواند اصل باشد؛ اصل، اذان و دعاست.