به گزارش مشرق، سایت فوتبال ايران نوشت: تا چندي قبل خيلي از بازيكنان ترجيح ميدادند در فيسبوك عضو نباشند اما حالا عضو نبودن در اين شبكه اجتماعي مساله قابل قبولي براي آنها نيست. در واقع صحبت از خوب يا بد بودن عضويت در اين شبكه اجتماعي نيست آنچه كه اهميت دارد اين است كه برخي بازيكنان گاهي از اين فضا نيز براي بازار گرمي و بالا بردن قيمت خود بهره مي برند و ضمنا اگر مشكلي به خاطر موضع گيري شان در فيس بوك هم پيش بيايد خيلي راحت ماجرا را از اساس تكذيب ميكنند. به خصوص براي بازيكناني كه چندان هم خود را دربند قوانين باشگاه ها نميدانند.
عضويت در فيس بوك طي يكي دو سال اخير ميان بازيكنان فوتبال رونق گرفته است. تا جايي كه بسياري از مواضع خود را در صفحه شخصي خود روشن مي كنند. اگر هم مشكلي پيش بيايد راه فرار را ميدانند. تكذيب مي كنند و مي گويند: «من صفحهاي در فيس بوك ندارم.»
ظاهرا بازيكنان فوتبال ما بسياري از حرف هايي كه با رسانهها در ميان نميگذارند را در همين جا منتشر ميكنند. لا اقل اين كار بار حقوقي ندارد و هيچ باشگاهي نمي تواند با استناد به فيس بوك از بازيكني شكايت كند.
يكي از بازيكناني كه عضويت در فيس بوك را ميان فوتباليها رواج داد يكي از بازيكنان سابق پرسپوليس بود. بازيكني كه حاشيههاي زيادي براي سرخها به وجود آورد و هرگز نتوانست خود را در اين تيم حفظ كند. بازيكنان خارجي شاغل در ليگ ايران نيز همواره از طريق فيس بوك با هواداران خود رابطه داشتهاند كه اين خود نكته مثبتي به حساب ميآيد. مثل پيام هاي تبريك جانواريو و اظهار نظرهاي ساموئل درباره استقلال در صفحه شخصي اش.
اما اشكال كار آن جايي خودش را نشان ميدهد كه برخي بازيكنان در فصل نقل و انتقالات در صفحه شخصي فيس بوك خود حرف هايي مي زنند كه بعدها نميتوانند از آن دفاع كنند. وقتي هم رسانهاي در اين باره دست به كار خبري مي زند از سوي آن بازيكن متهم به حاشيهسازي و دروغ پراكني مي شود. عضو شدن در يك شبكه اجتماعي اخلاق خاص خودش را مي طلبد. اخلاق اجتماعي يعني اينكه آقاي بازيكن بايد با شهامت بگويد: "من عضو فيس بوك هستم و صحبتي كه در صفحه شخصيام نوشته شده كاملا درست است."
اتفاق خوبي نيست؛ اينكه يك بازيكن در صفحه شخصي فيس بوكش به يك تيم سلام كند و روز ديگر بنا به دلايلي سلامش را پس بگيرد.
عضويت در فيس بوك طي يكي دو سال اخير ميان بازيكنان فوتبال رونق گرفته است. تا جايي كه بسياري از مواضع خود را در صفحه شخصي خود روشن مي كنند. اگر هم مشكلي پيش بيايد راه فرار را ميدانند. تكذيب مي كنند و مي گويند: «من صفحهاي در فيس بوك ندارم.»
ظاهرا بازيكنان فوتبال ما بسياري از حرف هايي كه با رسانهها در ميان نميگذارند را در همين جا منتشر ميكنند. لا اقل اين كار بار حقوقي ندارد و هيچ باشگاهي نمي تواند با استناد به فيس بوك از بازيكني شكايت كند.
يكي از بازيكناني كه عضويت در فيس بوك را ميان فوتباليها رواج داد يكي از بازيكنان سابق پرسپوليس بود. بازيكني كه حاشيههاي زيادي براي سرخها به وجود آورد و هرگز نتوانست خود را در اين تيم حفظ كند. بازيكنان خارجي شاغل در ليگ ايران نيز همواره از طريق فيس بوك با هواداران خود رابطه داشتهاند كه اين خود نكته مثبتي به حساب ميآيد. مثل پيام هاي تبريك جانواريو و اظهار نظرهاي ساموئل درباره استقلال در صفحه شخصي اش.
اما اشكال كار آن جايي خودش را نشان ميدهد كه برخي بازيكنان در فصل نقل و انتقالات در صفحه شخصي فيس بوك خود حرف هايي مي زنند كه بعدها نميتوانند از آن دفاع كنند. وقتي هم رسانهاي در اين باره دست به كار خبري مي زند از سوي آن بازيكن متهم به حاشيهسازي و دروغ پراكني مي شود. عضو شدن در يك شبكه اجتماعي اخلاق خاص خودش را مي طلبد. اخلاق اجتماعي يعني اينكه آقاي بازيكن بايد با شهامت بگويد: "من عضو فيس بوك هستم و صحبتي كه در صفحه شخصيام نوشته شده كاملا درست است."
اتفاق خوبي نيست؛ اينكه يك بازيكن در صفحه شخصي فيس بوكش به يك تيم سلام كند و روز ديگر بنا به دلايلي سلامش را پس بگيرد.