به گزارش مشرق به نقل از رسالت، در حالي که حوادث ترکيه همچنان ادامه دارد و اعتراض ها در اين کشور به قوت خود باقي است
واقعيت امر اين است که وضعيت اردوغان در جريان اعتراضات اخير به شدت متزلزل شده است. ادامه اين تزلزل به ضرر نخست وزير ترکيه خواهد بود. در اين ميان بسياري از مقامات ترکيه اي مانند بولنت آريج و عبدالله گل در قبال معترضين عملکرد معتدل تري داشته اندو همين مسئله سبب شده است تا اقبال عمومي نسبت به گل و آريج نسبت به اردوغان بيشتر شود. با اين حال اردوغان همچنان تصور مي کند که مرد اول آنکاراست و هر تصميمي که بگيرد با رضايت و اقبال عمومي مواجه خواهد شد.
اين تصور نادرست اردوغان سبب شده است تا او همچنان با لحني تند نسبت به معترضين سخن به ميان آورد و آنها را نسبت به ارتباط با تروريسم متهم نمايد.ادبيات تند اردوغان در قبال معترضين به هيچ عنوان قابل پذيرش نيست. «رجب طيب اردوغان»، نخستوزير ترکيه، هنرمنداني را که از دولتش ميخواهند که به ادبيات ناسازگارانه خود پايان دهد، گروههاي حاشيهاي توصيف کرد.وي نويسندگان و هنرمنداني را که از او خواسته بودند تا به ناسازگاري پايان دهد و از ايجاد شکاف در کشور جلوگيري کند، بياهميت دانست.اين اقدام پس از آن صورت گرفت که اين افراد که نام «اورهان پاموک» نويسنده ترک برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 2006، در ميان آنها ميدرخشد، ديروز بيانيهاي را در رسانههاي محلي منتشر کردند.
در بيانيه اين هنرمندان با نظام حاکم بر ترکيه و شخص اردوغان مخالفت شده است. اين اقدام پس از اعتراضهاي صورت گرفته مردمي در ترکيه که با واکنش خشونت بار نيروهاي امنيتي ترکيه مواجه شد، صورت گرفت.در ميان اين هنرمندان همچنين «فاضل الساي» نوازنده پيانو نيز وجود دارد که در آوريل گذشته به دليل انتقاد از اسلام در صفحه شخصياش در «توئيتر» به 10 ماه زندان محکوم شد.
نخست وزير ترکيه معترضين به سياست هاي خود را همدستان تروريست ها و عده اي فريب خورده مي خواند! اردوغان از يک سو معترضين را تحقير مي کند و از سوي ديگر نسبت به ادامه اعتراضات آنها هشدار مي دهد!
تلفيق "هشدار"و"سرکوب"و"تحقير" در قاموس اردوغان و حزب عدالت و توسعه بسيار جالب توجه است! در حال حاضر اردوغان سخني از دموکراسي و نوانديشي بر زبان نمي آورد و توان خود را صرف تقدير از سرکوبگران ملت ترکيه کرده است.
حوادث اخير ترکيه ازچهره واقعي دولت ترکيه و شخص نخست وزير اين کشور پرده برداشته است و نشان مي دهد اردوغان و عبدالله گل هنوز راه درازي تا شناخت حقوق مردم دارند. در چنين شرايطي تمام ادعاهاي اردوغان در خصوص احترام به حقوق بشر زير سئوال رفته است.
مقامات حزب عدالت و توسعه، تا زماني که بدون هيچ گونه دردسري در رأس معادلات سياسي آنکارا قرار داشتند همواره از ملاطفت و مهرباني با مردم سخن مي گفتند، اما در عمل اعتراض طرفداران محيط زيست را در خصوص تخريب "گزي پارک" در ميدان تقسيم تحمل نکردند و سه هفته است که با کشتار و ضرب و شتم معترضين شب را به صبح مي رسانند!
به نظر مي رسد حاشيه امنيتي که اردوغان براي خود ساخته بود عملا از بين رفته است. نخست وزير ترکيه تا قبل از حوادث اخير تصور مي کرد که يک ليدر و رهبر سياسي براي کل خاورميانه محسوب مي شود. القائات ايالات متحده آمريکا به اردوغان طي سال هاي اخير اين طرز تفکر خطا را در ذهن وي تقويت کرده بود.
اما بروز حوادث اخير هيمنه خودساخته و غير واقعي اردوغان را در نزد افکار عمومي منطقه و دنيا فرو ريخت. نقطه اوج تنزل جايگاه اردوغان را مي توان در موضع گيري مقامات آمريکايي و اروپايي در قبال حوادث ترکيه مشاهده کرد.
سياست هاي سرکوبگرايانه اردوغان در قبال حوادث استانبول و ديگر شهرهاي ترکيه سبب شد تا کشورهايي مانند آمريکا و انگليس ( که طي سال هاي اخير در جريان قيام هاي ضد سرمايه داري تجربه سرکوب ملت هاي خود را داشته اند) نيز دست از حمايت حزب عدالت و توسعه برداشته و به جمع منتقدين سياست هاي اردوغان بپيوندند. به عبارت ديگر، حاميان چندين ساله اردوغان نيز در جريان حوادث اخير وي را ترک کرده اند.
روزنامه آمريکايي يواساي تودي، گزارشي را به ناآراميهاي ترکيه اختصاص داده و تصريح کرده است: «عدم بازگشت تظاهرکنندگان در سراسر ترکيه به منازلشان بزرگترين تهديد را متوجه رجب طيب اردوغان از بيش از يک دهه پيش تاکنون کرده است که وي قدرت را در دست داشته است.»
بنابراين گزارش، سرکوب خشن معترضين توسط دولت اردوغان، مواضع داخلي و موقعيت بينالمللي اردوغان را تحت تاثير قرار داده و در برنامههاي اردوغان براي آينده جامعه ترکيه خلل وارد ميکند.
«احمد اينسل»، تحليلگر دانشگاه گالاتاسراي استانبول در اين خصوص ميگويد: «اردوغان همچنان نميخواهد صداي معترضين را بشنود و همچنين نميخواهد هيچيک از اشتباهات خود را بپذيرد.» به جاي آن، اردوغان از تمام قدرت خود عليه معترضين بهره برده اما نتوانسته آنان را ساکت کند و اين معترضين بودهاند که توانستهاند تا حدودي قدرت اردوغان را زير سئوال ببرند.
تحليلهاي متفاوتي در خصوص وضعيت آينده اردوغان ارائه مي شود.در اين ميان بسياري از تحليلگران معتقدند که وي آينده اي مبهم پيش رو دارد و حتي ممکن است ديگر از وي نتوان به عنوان سياستمدار اول ترکيه نام برد.