"شيخ عادل الحمد" حكومت طالبان و نه عربستان سعودی را بهترین حکومت برای اداره مدينه فاضله مورد نظر خود می‌داند و در آخرین سخنرانی که در این ارتباط ایراد کرد، گفت: "اسلام در دولتي مانند طالبان نمود پیدا می‌کند، زيرا اين دولت بر پایه و اساس اصول و مبادی اسلام حكومت مي‌كند".

به گزارش گروه بین‌الملل مشرق، در دوم فوريه سال 2009 میلادی یک نويسنده اسلامگرا كه درباره تحولات منطقه سخن مي گفت از سازمان "القاعده" خواست از گاز "انتراكس" براي كشتن 330 شهروند آمريكايي ظرف يك ساعت استفاده كند. او در یک گفت‌وگوي تلویزیونی که از شبكه هاي تلويزيوني پخش مي‌شد و با واكنش‌هاي متعددي مواجه شد، گفت: مقدار كمي از اين ماده يعني حدود 2 کیلوگرم از آن - كه مي‌توان از مكزيك آن را قاچاق كرد - براي كشتن تعدادي زيادي از آمريكائي‌ها كافي است.

شاید باور نکنید، این یکی از سخنرانی‌های "ایمن الظواهری" رهبر "القاعده" است که مشابه آن بارها از طریق نوارهای ویدئویی از پناهگاهش در افغانستان پخش شده و "عبدالله النفسيي"، نويسنده تندرو كه گفته شده از سلفی‌های تكفيري است، در یکی از سخنرانی‌های خود در یکی از جمعیت‌های قانونی بحرین که با مجوز حکومت این کشور در شرق "منامه" فعالیت می‌کند، از حاضران خواست تا از سخنان الظواهری تبعیت كنند.

اما این پایان ماجرا نبود، در 26 آوريل 2008 میلادی سلفی‌های تندرو در نزديكي پايگاه نظامی آمريكا در بحرین تجمع اعتراض‌آمیزی را برگزار کردند. آنها در این تجمع اعتراض‌آمیز پرچم‌هاي "القاعده" را بالا بردند و در حالي‌كه تصاوير "اسامه بن لادن"، رهبر سابق "القاعده" نيز در دستان آنها مشاهده مي‌شد، مجسمه یک نظامی سر بریده آمريكايي را به همراه داشتند. ممکن است با دیدن این صحنه‌ها باور نکنید که شما در بحرین هستید، ولی واقعیت امر این است که شما این صحنه‌ها را در بحرین می‌بینید.

سوال این است که آيا هم‌پيمان آمريكا در خارج از ناتو و مقر ناوگان پنجم این کشور در خلیج فارس واقعاً به مكانی امن براي سازمان "القاعده" و فعالیت عناصر آن مبدل شده است؟ اگر بخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم، باید بگوییم که متأسفانه چنین است و درحال حاضر بحرین درحال تبدیل شدن به یکی از پایگاه‌های "القاعده" است.




فصل مهاجرت به سوريه   

تا چند سال گذشته شاید توجه چندانی به گروه‌هاي سلفي در بحرين نمي‌شد که تشكل سلفی "الاصاله" شاخص‌ترين آنها تلقي مي‌شد و گروهی آرام و به دور از هرگونه جار و جنجال در بحرین فعالیت می‌کرد و منافع مشترک آن با حکومت بحرین موجب شده بود تا روابط خوبی با حاکمان بحرین برقرار کند و حتي توانست یک پست وزارتي در دولت بحرین به دست آورد. "الاصاله" در تمام این مدت از هرگونه فعالیتی که این تشکل را به فعالیت‌های "القاعده" مرتبط کند و "جهاد جهاني" معروف بود، دوري می‌كرد. 

اما تنها طي شش هفته گذشته پنج سلفی تکفیری بحريني که گفته شده وابسته به گروه جهادی تکفیری "جبهه النصره" بوده‌اند، در جریان عمليات ارتش سوريه در مناطق مختلف این کشور كشته شدند. همزمان با اعلام این اخبار "شيخ فيصل الغرير"، از اعضای جنبش "الاصاله" اعلام کرد که "در اقدامي تحت نظر او و همكارش "عبدالحليم مراد"، یکی دیگر از اعضای جنبش "الاصاله" و نماينده سلفي پارلمان بحرین و تحت عنوان مجهز کردن گروه‌های مسلح در سوریه، مسئولیت آماده سازی و تامین 1530 فرد مسلح را برعهده گرفتند كه هزينه‌ای بالغ بر 4 ميليون دلار بر جنبش "الاصاله" تحمیل می‌کرد و پس از آماده سازی این عناصر برای "جهاد" در سوريه روانه این کشور شدند.

این درحالی است که يكي از گروه‌هاي جهادي تکفیری مسلحی كه در سوريه علیه نظام این کشور مبارزه می‌کند، اعتراف كرده است كه چندین قبضه موشک‌ ضد هواپيما از طريق حاميان مالي بحريني خود دريافت كرده است.

دانلود

همچنین اطلاعاتی وجود دارد که تاکید می‌کند، در آگوست 2012 "شيخ عادل المعاوده"، "شيخ فيصل الغرير"، "عبدالحليم مراد" و "حمد المهندي"، همگی از نمايندگان بحريني وابسته به تشکل سلفي "الاصاله" به صورت غيرقانوني و قاچاق پس از عبور از مرزهاي سوريه و وارد اراضي اين کشور شده و با گروه‌های جهادی تکفیری مسلحی كه در سوریه علیه نظام این کشور مبارزه می‌کردند، در مناطقی که کنترل آنها را در دست داشتند، ملاقات کردند و برای اینکه رابطه آنها با گروه‌های وابسته به "القاعده" افشا نشود، ادعا كردند كه آنها در خاک سوریه با گروه‌های وابسته به "ارتش آزاد سوریه" دیدار داشته و كمك‌هايی مالي به آنها تقدیم كرده‌اند.

در حالی‌که واقعیت امر غیر از این بود، چون فیلم‌هایی که از این دیدارها در پایگاه‌های مختلف اجتماعی اینترنتی منتشر شده بود، نشان می‌داد که آنها فقط با عناصر گروه‌هاي جهادي تکفیری نزديك گروه "جبهه النصره" ملاقات داشتند.

ويدئوهاي منتشر شده توسط آنها نشان مي‌دهد كه آنان با عناصر گروه‌هاي تروریستی همچون "صقور الشام" و "كتيبه داوود" ملاقات داشتند که گروه‌هايي جهادی تکفیري تلقي مي‌شوند و تحقیقات صورت گرفته نشان می‌دهد، این گروه‌ها هیچ ارتباطی با "ارتش آزاد سوریه" ندارند.


ظهور سلفي‌گری جهادي در بحرین

پيدايش جنبش سلفي در بحرين به سال 1978 میلادی بازمي‌گردد كه طي آن "جمعیت تربیت اسلامی" (جمعيه التربیة الاسلامية) با حمايت "جمعیت احیای میراث" (جمعية احياء التراث) كويت تأسيس شد. ادبيات اوليه حاکم بر "جمعیت تربیت اسلامی" نشان نمی‌داد که این جمعیت تمايل يا گرایشی به ايجاد هسته‌های سياسي "جنبشي" داشته باشد، بلكه بالعکس رهبران این جمعیت بيشتر بر دعوت و تشکیل جماعتی مومن تأكيد داشتند.



در واقع این جمعیت حتی اگر هم می‌خواست، نمی‌توانست هسته‌های سياسي "جنبشي" در بحرین ایجاد کند، چون در این راه با موانع بی‌شماریی مواجه بود که یکی از مهمترین آنها حاکمیت جریان "سلفي سنتي" در بحرین بود که هرگونه فعاليت حزبي و سياسي را حرام مي‌دانست و خواهان اطاعت مطلق از ولي امر بود.

اما با حلول سال 2002 میلادی قانونگذاران بحرينی در چارچوب تلاش براي حل و فصل اختلافات سياسي حكومت با گروه‌هاي معارض این کشور چارچوبي قانوني براي فعاليت جمعیت‌ها و گروه‌های سياسي در بحرین را تدوین كردند تا "جمعیت تربیت اسلامی" با استفاده از شرایط پیش آمده، شاخه سياسي این جمعیت را تشکیل دهد که در "جمعیت اسلامی الاصاله" (جمعية الاصالة الاسلامية" نمود پیدا می‌کرد.

"الاصاله" در واقع جریان سلفي اصلاح طلبی در درون جریان سلفي سنتي بحرین پای به عرصه گذاشت. "الاصاله" اقدام به رفع ممنوعيت از مجموعه‌ای از فعاليت‌هاي سياسي بر اساس این اصل فقهي کرد كه مي‌گفت، "متوسل شدن به منكري كه بتوان با آن منكري بزرگ‌تر را دفع كرد، مباح و جایز است". با این حال "الاصاله" به اين اصل كه سرپيچي از قدرت حاكم يا همان ولي امر حرام است، پايبند و متعد باقي ماند و بر اطاعت از آن تأكيد کرد.

هنوز چند سالی از فعالیت "الاصاله" نگذشته بود که این تشکل به دو بخش تقسیم شد. "شيخ فوزي الاثري" كه فعاليت‌های خود را از منطقه "قلالي" واقع در شرق منامه مديريت مي‌كرد، رهبر جریان اول شکل گرفته در "الاصاله" به شمار می‌آمد. او نسخه اصلي سلفي سنتي را حفظ كرد و تشكيل یا ملحق شدن به هر گروهي و يا پیوستن به هرگونه اقدام سياسي را رد كرد و گفتمان‌های وی اکثرا نقدي پنهاني از دیگر شاخه "الاصاله" بود.

در مقابل "شيخ فوزي الاثري" و جریان اول "الاصاله"، "شيخ عادل الحمد"، خطيب مسجد "النصف" در منطقه "الرفاع" واقع در جنوب منامه قرار داشت که رهبری جریان دوم "الاصاله" را برعهده داشت.



وی تلاش کرد، امکان ادغام جریان سلفی بحرین در جریان‌های دیگر سلفی را فراهم کند، به همین دلیل به نوعی با دو جریان سلفی فعال در بحرین یعنی جریان سلفی سنتی و جریان سلفی "شيخ فوزي الاثري" تفاوت داشت. این امر موجب شد تا "شیخ عادل الحمد" پایه‌گذار جریان سومی در بحرین باشد که امروزه به نام "سلفي جهادي" در این کشور شناخته مي‌شود.

جریان سلفی جهادی "شیخ عادل الحمد" در عین حال که از ديدگاه‌هاي سلفي سنتي بحرین متأثر بود و بر حرام دانستن پيوستن به گروه‌ها و جماعت‌ها و جمعیت‌های دیگر تأكيد می‌کرد و به نوعی بر "تبعیت مطلق از خدا و رسولش و نه از گروه‌هاي خاص" تأکید داشت، مانعی در بیان آرا و دیدگاه‌های سیاسی نمی‌دید، به همین دلیل جریان سلفي اصلاح طلب از دید این جنبش نکوهیده یا محکوم نبود. اما در عین حال این جریان تلاش می‌کرد، فاصله خود با قدرت سیاسی را حفظ کند.

"شیخ عادل الحمد" در این اواخر در یکی از خطبه‌های خود گفت: "ما چگونه می‌توانیم از مجاهدان حمایت نظامی کنیم، چون حکومت‌های ما وقتی دریابند، ما توان حمایت نظامی را داریم به مقابله با ما و سرکوب ما خواهند پرداخت. در چنین شرایطی ما چگونه می‌توانیم به مردم بگوييم كه در راه خدا جهاد كنيد".

به این ترتیب تغيير و تحول در نسخه خاص سلفي بحرینی به كندي ادامه يافت تا به موجب آن دو اقدامی که پیشتر ممنوع بودند، حالا امری مباح و جایز اعلام شوند، یکی فعاليت سياسي، اما فقط در چارچوب گروه و تشکل باشد و دوم اينكه عدم اطاعت از ولي امر که در اینجا در حكام و حکومت وقت نمود پیدا می‌کند، امری ممکن و امكان‌پذير است. 

 

"شيخ عادل الحمد" جايگزين جریان پر طمطراق سلفي

به جرات مي‌توان گفت، "شيخ عادل الحمد" امروزه مرجع جنبش سلفی جهادی تکفیری بحرين را عهده‌دار است. جنبشي كه سنگ بنای اوليه آن تحت تأثير سحر و جادوی "اسامه بن لادن" و تاثیر وی و سازمانش به نام "القاعده" در عرصه منطقه‌ای و بین المللی بنا نهاده شد.

"شيخ عادل الحمد" چنان شیفته شخصیت "اسامه بن لادن"، رهبر سابق "القاعده" است که تاکنون حتي يك ديدگاه انتقادی از وی درباره "اسامه بن لادن" و يا مكتب تأسيس شده‌اش در كوه‌هاي "تورابورا"ي افغانستان شنیده نشده است.

"شيخ عادل الحمد" به تمام دیدگاه‌ها و اعتقادات بن‌لادن باور دارد و به طور كامل اعتقادات تكفيري "القاعده" را مي‌پذيرد كه حكام، يهوديان، مسيحيان، شيعيان، سكولارها، كمونيست‌ها و حتي طرفداران دمكراسي و افكاري همچون چندجانبه‌گرايي سياسي را تكفير مي‌كند. به همین دلیل از حکومت‌ بحرین مي‌خواهد، نظام جزيه را بر 150 هزار يهودی و مسیحی مقیم بحرين اجرا كند.


عبد الرحمن الحمد

او حكومت طالبان و نه عربستان سعودی را بهترین حکومت برای اداره مدينه فاضله مورد نظر خود می‌داند و در آخرین سخنرانی که در این ارتباط ایراد کرد، گفت: "اسلام در دولتي مانند طالبان نمود پیدا می‌کند، زيرا اين دولت بر پایه و اساس اصول و مبادی اسلام حكومت مي‌كند".

اما در عين حال می‌توان تشويق به "جهاد" را نیز در سخنان "شيخ عادل الحمد" ملاحظه کرد، آنجا که مي گويد: "امت آينده جهاد بزرگ‌تري را در پيش رو دارد كه در جنگ با يهوديان نمود پیدا می‌کند".

سخنراني‌های هفتگي "شيخ عادل الحمد" كه در مسجد النصف ايراد مي‌شود و حدود 3 هزار نفر را به پای منبر خطابه‌اش می‌کشاند، بر مبارزه در عرصه‌هاي "جهاد جهاني" تأكيد دارد و بخشی از این حاضران در سخنرانی‌ها را نسل جوان تشكل "الاصاله" تشکیل می‌دهند.

سياست حفظ فاصله خود با تمام گروه‌ها و جریان‌ها به "شيخ عادل الحمد" این امکان را بخشیده تا وارد مسائل و قضایای سياسي روزمره و بهره برداری از نظام برای منافع خود نشود. این عوامل موجب شده تا "شيخ عادل الحمد" بتی در میان نسل جوان سلفي تبدیل شود و این جوانان "شيخ عادل الحمد" را سمبل جرأت، شجاعت، پاكي و نداشتن هرگونه چشم داشتی به قدرت نگاه کنند.

برخلاف رهبران شاخه دیگر "الاصاله" که به دليل نزدیکی به حکومت و ائتلاف با دولتمردان و بهره مندی از این نزدیکی جایگاه خود را در میان سلفی‌ها از دست می‌دهند، "شيخ عادل الحمد" توانسته است تا گروه‌هاي جديدي را حتي از گروه‌هاي غيرسلفي جذب خود كند.

در 28 مي 2013 "عبدالرحمن عادل الحمد" (19 ساله) پسر "شيخ عادل الحمد" در درگيري‌ ارتش سوریه با یکی از گروه‌های وابسته به "جبهة النصرة" كشته می‌شود. پسر "شيخ عادل الحمد" در پیامی صوتي که پس از مرگش منتشر می‌شود، اعلام می‌كند كه به آنچه خواستارش بوده، رسيده است. او در این پیام صوتی به نکات مهمي اشاره مي‌كند، از جمله اینكه انبارهای تسلیحاتی را در بحرین ایجاد کرده و برخي از آموزش‌های نظامی خود را در بحرين پشت سر گذاشته است.



اما "عبدالرحمن عادل الحمد" سخنان مهم‌تر دیگری نیز بر زبان آورده بود که آن را در صفحه توييترش چند هفته قبل از مرگش منتشر کرده بود. وی در صفحه توييترش نوشت بود که "من حامی انقلاب آينده خليج[فارس] هستم".

"عبدالرحمن عادل الحمد" پیشتر در صفحه توئيترش از بيزاري شديد خود از خاندان‌های حاكم بر بحرين یعنی "آل خلیفه" و عربستان سعودی یعنی "آل سعود" و به طور مستقیم از ضرورت حذف ديدگاه سلفي قديمي سخن گفته بود كه در آن اطاعت از ولي امر، امری ضروري شمرده می‌شد و در مقابل خواستار پذيرش ديدگاهي مغاير با آن می‌شود، اگرچه به تكفير اين ديدگاه نیز نمي‌پردازد.

آنچه بیش از هر چیز در صفحه توئیتر "عبدالرحمن عادل الحمد" جلب توجه می‌کند، تشویق وی به جهاد است. اگرچه سخنراني‌هاي پدرش سهم بسزایی در انتشار این مطالب در صفحه توئیتر "عبدالرحمن عادل الحمد" دارد، اما بخش‌هايي از اظهارات رهبران بزرگ سلفي جهادی تکفیری همچون "شيخ عبدالله عزام" و "شیخ خطاب" يكي از رهبران جهادی تکفیری چچنی نیز به چشم می‌خورد.

براین اساس باید گفت، انقلاب سوريه فرصت مناسبی براي بیان و ابراز تمام ناگفته‌های گروه‌هاي سلفي جهادی تکفری فراهم كرد كه در گذشته مجبور بودند، آنها را پنهان نگه دارند که به نوعی آن را "تقیه سياسي" به شمار می‌آوردند تا به این ترتیب خود را درگیر دستگاه‌های اطلاعاتی و مشکلات امنيتي و حکومتی نکنند، اما با افزايش دخالت كشورهاي عربی حوزه خليج فارس در بحران سوريه پرده‌ها كنار رفت و موانع از ميان برداشته شد و دیدگاه‌های جهادي که به زحمت می‌شد، آنها را در گذشته در میان این گروه‌ها مشاهده کرد، اکنون به وضوح و بی‌پرده قابل ملاحظه بود.


در ليست تروريسم آمريكا   

طي سال‌هاي پس از جنگ افغانستان از 2002 تا 2012 میلادی مقامات بحريني اعلام كردند كه حداقل 5 هسته را در این کشور کشف کرده‌اند که مشكوك به داشتن ارتباط با سازمان القاعده بودند و در ميان اعضای آنها عناصر قديمي مبارز در افغانستان نيز به چشم می‌خورد. همچنين در این ارتباط چهار عربستاني، یک كويتي و یک اماراتي داراي تابعيت بحرينی به دليل مورد سوء ظن قرار گرفتن به داشتن رابطه با سازمان القاعده از سوی حکومت بحرین دستگير شدند.

همچنین گزارش‌ها نشان می‌دهد که تنها طی دو سال 2001 و 2002 میلادی 6 تبعه بحريني به اتهام عضویت در القاعده روانه زندان گوانتانامو در كوبا شدند و سال‌های زیادی را در اين زندان سپري كردند.

این درحالی است که دادگاه‌هاي بحرين طی سال‌های گذشته حداقل به دو پرونده مرتبط با سازمان القاعده رسیدگی كردند. یکی در فوريه سال 2009 میلادی که طی آن دادگاه عالي كيفري بحرين يك شهروند بحريني را به اتهام حمايت مالي از سازمان القاعده به يك سال حبس و شرکای وی در این جرم را به طور غيابي به 5 سال حبس محکوم كرد و دومی در مارس 2010 که دادگاه بحرین چند بحرینی را ضمن متهم کردن به ارتباط با سازمان القاعده به تلاش براي هدف قرار دادن پايگاه نظامی آمريكا در "الجفير"نیز محکوم کرد.



اما دولت آمريكايي طي دوره‌هاي مختلف نام دو بحريني در ليست تروريسم را خود قرار داد. در ماه اوت 2009 وزارت دفاع آمریکا موسوم به "پنتاگون" از قرار دادن "عبدالله النعيمي" بحرینی زنداني سابق گوانتانامو و در ژوئيه سال 2012 وزارت امور خارجه آمريكا از قرار دادن "احمد عبدالرحمن صاحب احمد صاحب" ملقب به "عبدالرحمن الشرقي" و دارای تابعیت بحرینی در ليست سياه تروريست‌های تحت پیگرد دولت آمریکا خبر داد و عبد الرحمن الشرقی را به عضویت در سازمان القاعده و آموزش تکنیک‌ها و اقدامات تروریستی به عناصر القاعده متهم كرد.

این درحالی است که "عبدالرحيم المرباطي" سلفي جهادی تکفیری بحريني از سال 2003 تاکنون همچنان به اتهام دست داشتن در انفجارهاي 7 ژوئيه 2003 ریاض، پایتخت عربستان سعودی و برنامه ريزي براي انجام انفجارهایی در بحرين در زندان‌های عربستان سعودی در بازداشت به سر می‌برد.

با این حال آن اندازه که در حال حاضر مشاهده می‌کنیم، اعضای این جریان در فعالیت‌های جهادی تکفیری در سوریه فعالیت دارند و حضور آنها تحت عنوان "جهاد" در سوریه به اثبات رسیده، تا پیش از این اعضای این گروه‌های سلفی جهادی تکفیری به صورت علنی و آشکار در عمليات‌هاي تروریستی در نقاط مختلف منطقه مشارکت نداشتند.

"عبدالله النفسيي"، نویسنده سلفی جهادی تکفیری بحرینی در یکی از سخنراني‌های خود ضمن اینکه حاضران در مجلس خود را آشكارا به كشتن آمريكائي‌ها با گاز "انتراكس" دعوت می‌کند، از آنها می‌خواهد که تسلیم درخواست‌هایی نشوند که آنها را به دوري از آنچه "فعالان تروریست القاعده" ناميده مي‌شوند، دعوت می‌کند.

النفسيي در این سخنرانی "فعالان تروریست القاعده" را برادر توصیف می‌کند و تروريست‌ها را پاك‌ترين و بهترين مردمان جهان می‌خواند و بی‌پروا فریاد می‌زند که "من تكفيري هستم و دشمني ما با يهوديان دائمي است".

حال پس از گذشت 4 سال از اين سخنان و از این دعوت آشکار می‌شود كه منامه به مامن و پناهگاه بسياري از برادران و پاك‌ترين و بهترين مردمان جهان تبدیل شده است. 
 پرچم جهاد سلفی در بحرین



حمایت از القاعده به عنوان ستون جهاد در بلاد شام
 
در اكتبر سال 2012 فيلمي در پایگاه‌های مختلف اينترنتی پخش شد که در آن جهادی‌های تکفیری در سوریه از حاميان مالي خود تشكر مي‌كردند. در راس این حامیان ملی سلفی‌های جهادی تکفیری بحرینی بودند كه بنابر اظهار این عناصر مسلح تکفیری توسط آنها به موشک‌های ضد هواپيما مجهز شده بودند. يكي از این عناصر مسلح جهادی تکفیری که در میان ده‌ها جهادی تکفیری دیگر درحال خواندن بيانيه‌اي بود، اعلام می‌كرد که اين كمك‌ها موجب شده تا آنها بتوانند جريان درگيري‌ها در میدان‌های نبرد را تغییر دهند.
 
در ماه اوت همان سال (2012) گروه جهادی تکفیری مسلح از "دير زور" در شرق سوریه از ايجاد گروه تروریستي به نام "كتيبه شرفای بحرين" خبر داد و در بيانيه‌اي اعلام کرد که تشکیل این گروه بدون تردید با حمایت‌های مالی برادران‌‌ امان در بحرين امکان پذیر شد. به این ترتیب طی ماه‌های اوت 2012 تا ژوئیه 2013 شاهد پخش فیلم‌های بی‌شماری از این دست در پایگاه‌های مختلف اینترنتی بودیم که همگی از حامیان لجستيكي خود در بحرين تقدير و تشکر می‌کردند و اكثر آنها سلفي جهادی تکفیری بودند.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که آيا واقعا سلفي‌های جهادی بحرينی تا این حد به حمایت از این گروه‌های تروریستی در سوریه می‌پرداختند؟ پاسخ باید گفت که در حقيقت بله. از اواسط سال 2012 اكثر کمک‌های مالی صورت گرفته از سوی سلفی‌های جهادی در بحرين به گروه‌های جهادی تکفیری در سوريه برای خرید تسلیحات نظامی هزینه می‌شد.

در آگوست سال 2012 "ابوعيسي الشيخ"، فرمانده گروه جهادی تکفیری "صقور الشام" در فیلمی از حاميان مالي بحريني خود به خاطر تجهيز و مسلح کردن 85 جهادی تکفیری در منطقه "جبل الزاويه" از قرار هر جهادی تکفیری 2600 دلار آمريكایی تشکر کرد.

در آوريل 2013 گروه جهادی تکفیری دیگری به نام "الزبير بن العوام" اعلام كرد كه از حاميان مالي بحريني خود مبلغ 600 هزار ليره سوري معادل حدود 6 هزار دلار آمريكا کمک مالی دريافت كرده است.


ابوعيسي الشيخ

اين کمک‌ها تماما در چارچوب فعالیت‌هایی با عنوان «تجهيز جهادی‌ها» توسط جریان سلفی جهادی بحرین در 6 مسجد این کشور انجام می‌شد. این درحالی است که در كنار اين فعالیت، فعالیت‌های ديگري نيز انجام می‌شد، مانند طرح "الجسد الواحد" و همه آنها هدف اصلي‌شان را پنهان نمي‌كردند كه در مسلح کردن جهادی‌ها و حمايت مالي از آنها جهت اعزام به سوريه و مشارکت در مبارزات جهادی این کشور نمود پیدا می‌کرد.

در ژوئيه سال 2012 گروه جهادی تکفیری "السيدة عائشة" فیلمی را در پایگاه‌های مختلف اینترنتی منتشر کرد که در از دريافت 8 هزار دلار آمريكایی از حاميان مالي بحريني خود خبر می‌داد. اما در بزرگ‌ترين اقدام صورت گرفته در قالب مسلح کردن جهادگران از سوی تشكل "الاصاله" صورت گرفت.

اواخر سال 2012 شماری از اعضای تشکل "الاصالة" با برگزاری نشست‌هایی تصمیم گرفتند، اوراق بهاداری با هدف کمک به گروه‌های جهادی‌های تکفیری مسلح در سوریه میان هواداران خود پخش کنند و به این ترتیب حدود 4 ميليون دلار جمع آوري کردند.

" شيخ فيصل الغرير" از اعضای تشکل "الاصاله" پس از جمع‌آور این مبلغ در سخنراني 8 اوت 2012 خود گفت که بدون تردید این کمک‌های مالی زمینه تحقق پيروزي‌هاي بزرگي را در سرزمين شام فراهم می‌کند. این کمک‌های مالی صرف خرید موشک‌های ضد هواپیمایی خواهد شد که جهادگران با آن بتوانند هواپيماهاي نظام سوریه را سرنگون و پیروزی‌های ديگري را در عرصه‌های دیگر محقق كنند كه امکان سخن گفتن از آنها را در اینجا وجود ندارد.

در همین دوره زمانی که جهادی‌های تکفیری مسلح در سوریه در فیلم‌های متعدد و مکرر خود از حامیان مالی‌شان در بحرین تشکر می‌کردند، اخباری در پایگاه‌های مختلف اینترنتی منتشر شد که از کشته شدن 5 بحريني جهادی تکفیری فعال در صفوف گروه "جبهه النصره" خبر می‌داد و يكي از آنها از سرکردگان یکی از گروه‌های تروریستی وابسته به جبهه النصره بود.


"عبدالعزيز العثمان"

نکته قابل تأمل آن بود که همه این افراد به نام‌های "عبدالرحمن الحمد" (19 ساله از منطقه الرفاع) "عبدالعزيز العثمان" (17 ساله از منطقه عراد) " عبدالرحمن العثمان" (21 ساله از منطقه عراد) و "عبدالمنعم علي" (25 ساله از منطقه المحرّق) در جریان ‌درگيري‌های روی داده در ماه‌هاي اوت و ژوئيه سالجاری كشته شدند كه نشان از توسعه و گسترش کمک‌های جریان سلفی جهادی در بحرین به گروه‌های مسلح جهادی تکفیری در سوریه خبر می‌داد تا علاوه بر کمک‌های مالی کمک‌های انسانی را هم در برگیرد.

ادامه دارد..

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • سید احسان ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    0 0
    20 20 20
  • محسن ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    0 0
    علی لعنت الله علی القوم الظالمین
  • عباس1 ۰۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    0 0
    من میدونم این نظر ربطی به اینجا نداره اما بازم این نظر رو نه تنها تو این صفحه بلکه تو تمام صفحه های دیگه و سایت های دیگه بیان میکنم تا نتیجه بگیرم لطفا شما هم حمایت کنید : چرا در سایت های مختلف و شبکه های خبری ملی اخبار اطراف حرم زینب وشهدای اون رو پوشش نمیدن متاسفانه چند روزه که شهدای زیادی دارن میدن و وهابی ها با تجهیزات و نیرو های جدید دارن قوی میشن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس