به گزارش مشرق به نقل از فردا، یکی از
مهمترین مسائل حیاتی هر نظام سیاسی نوع تعامل آن با کشورهای جهان است.
برقراری روابط بینالملل با ابعاد گوناگون میتواند در حوزههای مختلف
سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و غیره تأثیرگذار باشد. لازمه تحقق صحیح
چنین روابطی نیازمند شناخت ظرفیتها و مؤلفههای داخلی خارجی تأثیرگذار
است. برای آنکه بتوانیم با هر کشور و جریانی در حوزه بینالملل تعاملاتی
برقرار کنیم و روابط فیمابین را محقق گردانیم، نیازمند مرور پارامترهای
تأثیرگذار خواهیم بود.
نکتهای که این روزها و در آستانه آغاز به کار دولت جدید بیشتر عنوان میشود، مسأله تعامل با دنیاست. جمهوری اسلامی همیشه به دنبال تعامل سازنده با دنیا بوده است و بر اساس کارنامه کشورها و جهتگیریهای حکومتهای آنان چنین روابطی را کلید میزده و تداوم میبخشیده است. اما باید تاکید که کرد این رویکرد جمهوری اسلامی، فارغ از ارزشها و آرمانها انقلاب نخواهد بود. برقراری روابط بینالمللی باید در بستر ارزشهای انقلاب و در راستای تحقق آرمانهای آن باشد که اگر خارج از این محدوده رقم بخورد، یا بیفایده و ابتر خواهد بود یا آثار زیانباری را برای نظام ایجاد خواهد کرد. مهم پسزمینهها و واقعنگریهایی است که در این زمینه نیاز به بازشناسی دارد.
رهبر انقلاب اسلامی، این هفته در دیدار با کارگزاران نظام، در این باره فرمودند: «ما معتقد به تعامل با دنيا هستيم. در تعامل با دنيا، بايد طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسيم، پشت پا خواهيم خورد. پروندهى خصوم خودمان را فراموش نكنيم. ممكن است انسان يك وقتى سابقهاى را به رو نياورد؛ اشكالى ندارد. شما يك وقتى با يك شخصى مواجهايد، ميخواهيد يك كارى را انجام دهيد، يك سابقهاى هم از او داريد، مصلحت نميدانيد به رو بياوريد؛ اين اشكالى ندارد، اما اين سابقه يادتان نرود؛ اگر يادتان رفت، پشت پا خواهيد خورد، ضربه خواهيد خورد».
تاکید رهبر انقلاب بر سابقه کشورها و رابطه آنان با جمهوری اسلامی امری قابل تأمل است. این تاکید رهبری در شرایطی صورت میگیرد که همیشه و در تمامی سالهای پس از انقلاب، عدهای بودهاند که در تعاملات بینالمللی شتابزده عمل میکردند و گویی سابقه طرفهای مقابل را از یاد بردهاند. این تاکید به همین دلیل صورت گرفته است که حافظهمان در روابط خارجی کشور، یک حافظه بلندمدت باشد و همه چیز را به دست فراموشی نسپاریم. ما با برخی از کشورهای غربی، سوابق طولانی نزاع داریم و در سالیان گذشته عموماً رفتارهای خصومتآمیز آنان را در قالبهای مختلف مشاهده کردهایم. بنا بر این زمانی که از دم از تعامل و آشتی با دنیا میزنیم، اولاً باید به خاطر بیاوریم که جمهوری اسلامی هیچگاه با دنیا قهر نکرده که بخواهد آشتی کند ـ اگرچه در برخی دولتها نظیر دولت فعلی با کاستیهایی در روابط بینالملل همراه بوده است ـ و ثانیاً باید بدانیم که پیششرط تعامل با هر کشور و جریان خارجی مروری بر سابقه آنها است تا در آینده دچار نقصان کمتری گردیم.
در همین رابطه نیز تاکید ويژه رهبر انقلاب آشکار است. ایشان تاکید میکنند: «تعامل با دنيا هيچ ايرادى ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنيا بوديم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را بايد شناخت؛ شگردهاى او را بايد دانست؛ هدفهاى اساسى و كلان را بايد در مدّ نظر داشت. ممكن است دشمنى سر راه شما را بگيرد، بگويد از اينجا نبايد جلو برويد. سازش با او به اين صورت نيست كه شما قبول كنيد، برگرديد؛ هنر اين است كه شما كارى كنيد كه راهتان را ادامه دهيد، او هم مانع كار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به اين معنا بود كه او بگويد شما بايد از اين راه برگرديد، شما هم بگوئيد خيلى خوب، اين كه خسارت است».
خسارت دیپلماتیک مبتنی بر نگرش غلطی است که برخی به تعاملات بینالمللی دارند. در جریان تعاملات سیاسی و بینالمللی بهترین وجه این است که اهداف و منافع جمهوری اسلامی تا حد ممکن تأمین شود و در شرایطی که طرف مقابل هم اهدافی دارد، این اهداف تا نیز مرزهای شدنی آن، محقق شود. اما اینکه سازش را در قالب تکیه به رأی طرف مقابل و وادادگی دیپلماتیک تعریف کنیم، به یقین از هم از ارزشهای جمهوری اسلامی عدول کردهایم و هم درونمایه روابط خارجی را به ناکجا آباد کشاندهایم که تعبیر رهبری در این مورد، خسارت است.
ما در جمهوری اسلامی به دنبال تعامل صالحانه و قاطعانه با دنیا هستیم و در این بین نباید به این سمت و آن سمت گرایش پیدا کنیم. یعنی از سویی آن قدر غرق در اهداف طرفهای خارجی خویش شویم که عزت کشور را به باد دهیم و نه آن قدر غیر حرفهای عمل کنیم که سیمهای خاردار به دور کشور بکشیم و دربهای جهان را به روی خویش ببندیم و اعتبار خود را از دست دهیم. جمهوری اسلامی به دنبال حد اعتدالی بین این دو است که ان شاء الله بدان خواهد رسید.