به گزارش مشرق به نقل از فارس، حسن خامهيار کارشناس مسائل خاورميانه با اشاره به نحوه شکلگيري سازمان اطلاعات رژيم صهيونيستي "موساد "، اقدامات و عملکرد اين سازمان در دنيا و به خصوص کشورهاي اسلامي پرداخت که از نظر خوانندگان ميگذرد.
مسئولان موساد در اظهاراتشان تأکيد کردهاند که يکي از نقاط قوت اصلي اين سازمان را جوامع يهودي کشورهاي گوناگون جهان تشکيل ميدهند.
* استفاده موساد از يهوديان مهاجر براي جاسوسي
کارگزاران موساد به راحتي ميتوانند عوامل و نيروهاي مورد نياز خود را از درون اين جوامع گزينش کنند. نظر به اينکه يهوديان ساکن فلسطين اشغالي نيز از بين جوامع يهودي کشورهاي مختلف جهان به اين سرزمين مهاجرت کردهاند و با زبان و فرهنگ مردم کشور زادگاهشان آشنا هستند بيش از يهودياني که در فلسطين متولد شدهاند ميتوانند به موساد خدمت کنند. مهاجران يهودي اروپايي که دو يا سه گذرنامه در اختيار دارند و با چند زبان آشنا هستند، زودتر از ديگران به استخدام موساد در ميآيند. اين افراد هنگام مهاجرت به فلسطين اشغالي هويت و تابعيت پيشين خود را حفظ ميکنند. اصولاً موساد براي اعزام جاسوس به کشورهاي گوناگون از جمله جمهوري اسلامي ايران، لبنان و ساير کشورهاي عربي از افرادي بهرهبرداري ميکند که چند تابعيت دارند. چرا که اين افراد براي اعزام به کشورهاي مختلف به شرکت در دورههاي آموزش زبان و لهجه و هنجارهاي اجتماعي کشور محل مأموريت بينياز هستند.
* موافقتنامههاي امنيتي بين موساد و غرب براي نفوذ در کشورهاي اسلامي
عامل ديگري که دست جاسوسان موساد را براي فعاليت همه جانبه در کشورهاي عربي و اسلامي باز ميگذارد، وجود موافقتنامههاي همکاري مشترک امنيتي و جاسوسي سري بين کشورهاي غربي با رژيم صهيونيستي است. بسياري از کشورهاي غربي بر اساس اين موافقتنامهها به کارگزاران موساد اجازه دادهاند در کشورشان فعاليت کنند، مشروط بر اينکه اين فعاليتها خشونت بار نباشد. اين کشورها براي دسترسي به اطلاعات دست اول همه گونه امکانات و تسهيلات را در اختيار موساد قرار ميدهند اما در بسياري مواقع ديده شده که اين سازمان براي تجسس در کشورهاي غربي به همکاري آنها نياز ندارد و با امکانات خود وارد عمل ميشود.
* استفاده موساد از گذرنامههاي آلماني براي جاسوسي در ايران
در اين زمينه لازم است به دو مورد از تسهيلاتي که دولت آلمان در اختيار جاسوسان موساد قرار ميدهد، اشاره کنيم:
1- چندي پيش پايگاه اطلاع رساني فسلطينيهاي ساکن در اراضي اشغالي سال 1948 به نقل از روزنامه آلماني «کلنر شتات انتسايگر» گزارش داد که سرويسهاي اطلاعاتي آلمان در چارچوب همکاري 50 ساله بين طرفين، گذرنامههاي آلماني در اختيار جاسوسان موساد قرار ميدهند تا اين افراد براي انجام مأموريت در مناطق حساس خاورميانه به ويژه در ايران از اين گذرنامهها استفاده کنند. يکي از مقامهاي بلندپايه و پيشين سرويس اطلاعاتي آلمان به روزنامه مزبور گفت که جاسوسان موساد براي مسافرت به ايران و شناسايي موقعيت تأسيسات هستهاي در ارتباط با حمله هوايي احتمالي اسراييل به اين تأسيسات از گذرنامههاي آلماني بهرهبرداري ميکنند.
2- همچنين روزنامه لبناني الاخبار در شماره روز 22 سپتامبر سال 2007 گزارش داد که مأموران امنيتي لبنان يک جاسوس اسراييلي به نام «دانيال موسي شارون» را که تابعيت آلماني دارد در بخش شيعه نشين جنوب بيروت شناسايي و دستگير کردند. نامبرده پيش از دستگيري يازده بار در عرض دو سال به لبنان مسافرت کرده و در اين مدت با برخي افراد نيروي انتظامي لبنان روابط دوستانه برقرار کرده و پول در اختيارشان قرار داده است. راز اين جاسوس اسراييلي در پي اجراي تحقيقات دامنه دار پليس لبنان براي کشف علت کشته شدن يک جوان شيعه در بخش جنوبي بيروت فاش شد.
* تلاش براي دسترسي به گذرنامههاي غربي با تطميع يا توافقنامه
اين اولين بار نيست که موساد براي اجراي عمليات جاسوسي و تروريستي در کشورهاي گوناگون از گذرنامه کشورهاي غربي با موافقت صريح دولت آن کشورها و يا جعل گذرنامه آنها بهره برداري ميکند. مأموران دولت لبنان هنگام جنگهاي داخلي اين کشور در دهه هفتم قرن بيستم اعضاي يک شبکه جاسوسي اسراييل را شناسايي و دستگير کردند که اعضاي آن گذرنامه کانادايي همراه داشتند. همچنين در سال 1996 گروه تروريستي موساد در عمليات ترور نافرجام خالد مشعل رئيس دفتر سياسي جنبش حماس در پايتخت اردن از گذرنامه کانادايي استفاده کرده بود. جاسوسان موساد در سال 2004 نيز کوشيدند مسئولان محلي يکي از شهرهاي «کوشر» زلاندنو را فريب داده و به گذرنامههاي اين کشور دسترسي پيدا کنند. اين تلاش لو رفت و جاسوسان اسراييلي به مدت شش ماه در آن کشور زنداني شدند. روزنامه آلماني کلنر شتات انتسايگر نوشته است که تفاوت حوادث زلاندنو با واقعه اعزام جاسوسان موساد به ايران با گذرنامه آلماني در اين است که جاسوسان اسراييلي قصد داشتند با زور و فريب به گذرنامههاي زلاندنو دسترسي پيدا کنند، در حالي که سازمان اطلاعات آلمان در چارچوب همکاري ديرينه با موساد و با علاقه و تمايل قلبي گذرنامه در اختيار جاسوسان اسراييلي قرار داده است.
* ترور با هدف تفرقه افکني بين گروههاي سياسي
نکته ديگر اين است که سازمان موساد از نظر تاريخي توسط کادر و عناصر باقي مانده سازمانهاي تروريستي صهيونيستي «ارگون» و «هاگاناه» تأسيس شده است. عناصري که پيش از پيدايش اسراييل در سال 1948 در سرزمينهاي اشغالي فلسطين فعاليت سري داشتند و فاجعههاي بيشماري همچون قتل عام مردم روستاهاي «دير ياسين» و «کفرقاسم» را به وجود آورده بودند. آنها تجربه و تخصص وصف ناپذيري در عمليات تروريستي داشتهاند. همچون ترور «الکونت فولکي برنادوت» نماينده دبيرکل سازمان ملل متحد در قدس در روز هفدهم سپتامبر سال 1948 و نيز برخي افسران و مسئولان نيروهاي سازمان ملل در هتل ملک داود قدس. در حقيقت ترور، قتل و خونريزي کار اصلي جاسوسان و کارگزاران موساد است. آنها دو هدف را در عمليات تروريستي دنبال ميکنند: يکي اينکه گمان ميکنند با ترور مبارزان فلسطيني و عرب، دشمنان اسراييل را از سر راه خود برميدارند، دوم اينکه ميکوشند تا از طريق ترور افرادي خاص به اختلافات و درگيريهاي موجود بين کشورهاي جهان و گروههاي مختلف سياسي دامن بزنند.
* تشديد اختلافات داخلي پيش از اجراي عمليات تروريستي
کارگزاران موساد گاهي اوقات افرادي را ترور ميکنند که به هيچ وجه عامل تهديد اسراييل نيستند، بلکه هدفشان فتنه انگيزي و جنگ افروزي بين کشورها و سازمانهاي گوناگون و بحران آفريني در منطقه است.
بر اين اساس موساد نقش چشمگيري در دامن زدن به اختلافات و فتنه انگيزي بين گروهها و سازمانهاي فلسطيني داشته و دارد تا آنها را گرفتار جنگ و کشمکشهاي داخلي کرده و از مبارزه اصلي منحرف سازد. آنگونه که امروز بين جنبشهاي فتح و حماس در سرزمينهاي اشغالي شاهد آن هستيم.
مثال ديگر اين است که کارگزاران و عوامل تروريست موساد 24 ساعت پيش از حرکت به سوي بيروت که از طريق درياي مديترانه و با هدف ترور 3 تن از مسئولان فلسطيني در مرکز پژوهشهاي فلسطين واقع در خيابان فردان در غرب بيروت بود، بين گروههاي فلسطيني مستقر در لبنان جنگي خونين و درگيريهاي ساختگي به راه انداختند. در اوج اين درگيريهاي ساختگي، تروريستهاي ارتش رژيم صهيونيستي به سرکردگي ايهود باراک نخست وزير پيشين شامگاه نهم آوريل سال 1973 وارد بيروت شده و 3 مسئول فلسطيني به نامهاي کمال عدوان، کمال ناصر و ابويوسف النجار را ترور کردند. آنها پس از اين اقدام به راحتي با قايقهاي خود که در ساحل بيروت در فاصله 500 متري منتظرشان بودند به فلسطين اشغالي بازگشتند. فلسطينيها ابتدا گمان کردند که 3 مسئول فلسطيني توسط جناحهاي متخاصم و در ادامه درگيريهاي خودي کشته شدهاند.
اما بعدها معلوم شد که درگيريهاي ساختگي و ترور مسئولان ياد شده کار موساد بوده تا سرپوشي باشد براي آمدن موساد به بيروت و انجام اين اقدام تروريستي عليه مسئولان ياد شده باشد. در حقيقت عوامل رژيم صهيونيستي با اين اقدام از يک طرف توانستند گروههاي فلسطيني را به جان هم بيندازند و از طرف ديگر در درون دولت لبنان بحران سياسي ايجاد کنند. در نتيجه اين اقدام صائب سلام - نخست وزير وقت - در اعتراض به سهل انگاري نيروهاي امنيتي در جلوگيري از ورود گروه تروريستي موساد از سمت خود کنار گيري کرد.
سرويس اطلاعاتي آلمان در چارچوب همکاري ?? ساله با رژيم صهيونيستي، گذرنامههاي آلماني در اختيار جاسوسان موساد قرار ميداد تا اين افراد براي انجام مأموريت در مناطق حساس خاورميانه بويژه در ايران از آن استفاده کنند