به گزارش مشرق، روزنامه کیهان طی مطلبی به اظهارات اخیر مسجدجامعی پاسخ داد.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که لابی گستردهای میان اعضای شورای شهر چهارم در تهران به راه افتاده و با هدف انتخاب فرد خاصی به عنوان شهردار پایتخت، جایگاه شورای اسلامی شهر تهران را نشانه گرفتهاند!
این در حالی است که شهردار تهران باید فردی باشد که از نظر قانون صلاحیت حضور در مسند شهرداری را داشته باشد و بتواند مصوبات این شورا را اجرایی نماید.
حال چگونه است که در روزهای اخیر برخی اعضای شورای اسلامی شهر تهران، شخصی را به عنوان نامزد شهرداری پایتخت مورد بررسی قرار دادهاند، که از طرف هیئت نظارت بر انتخابات، یعنی نمایندگان محترم مجلس، با ادله متقن، رد صلاحیت شده و با وجود اعتراض در مراجع بالاتر، باز هم نتوانسته دلایل لازم برای تایید خود را ارائه نماید.
این نکته نیز گفتنی است که تلاشهای این جماعت که اقداماتشان کاملا شائبه سیاسی دارد به تعویق انداختن انتخاب شهردار تهران بوده است.
گفته میشود هدف آنها این بوده که در یک پروژه تعریف شده عدهای از افراد شورای شهر تهران که به شهردار فعلی گرایش داشتهاند را به دولت بفرستند و با خروج آنها از شورا، چند عضو علی البدل که نزدیک به طیف اصلاحات هستند را جایگزین کنند تا گزینه مدنظر به عنوان شهردار تهران معرفی شود.
لابی سؤالبرانگیز یک طیف با برخی از چهرههای ورزشی منتخب در شورای شهر تهران حاکی از آن است که آنها را تحت فشار گذاشتهاند تا به گزینهای رای بدهند که حداقلهای لازم و معیارهای قانونی برای در اختیار گرفتن شهرداری تهران را دارا نیست. گفتنی است یکی از این ورزشکاران اعلام کرده است؛ «خوی پهلوانی و جوانمردی به ما اجازه نمیدهد، در میدان فریب سیاستبازان وارد شویم و مردم شهر خود را که به جوانمردی ما اعتماد کردهاند، از خدمات شهری که تاکنون داشتهاند محروم کنیم.»
این در شرایطی است که شهروندان تهران و عموم مردم انتظار دارند سابقه موفق و عملکرد کمنظیر در فعالیتهای عمرانی و زیربنایی و اصولی تهران در شهرداری ادامه داشته باشد.
آیا اعضای محترم شورای شهر تهران از این آزمون بزرگ برای انتخاب شهردار و راهی کردن او به «بهشت» سربلند بیرون میآیند؟
از سوی دیگر ، رئیس شورای شهر تهران میگوید میخواهیم کسی را شهردار کنیم که دلش نخواهد رئیسجمهور شود.
احمد مسجدجامعی در بازدید از موسسه مطبوعاتی ایران با بیان اینکه اگر شخص شهردار در خیال و آرزوی رئیسجمهور شدن باشد، شورای شهر را نیز دنبال خود میکشاند و سیاسی میکند، افزود: ذات کارهای مدیریت شهری در حوزههای اجتماعی است و شورای شهر باید ساز و کارهایی را پیشبینی کند و به مدیریت شهر بسپارد تا او اجرا کند و شهر را در همه زمینهها مدیریت کند و رشد دهد و با این شرح وظایف، شهردار شدن با هدف رئیسجمهور آینده شدن به هیچ عنوان به نفع شهر نیست.
این اظهارات در حالی است که مسجدجامعی با وجود انتخاب برای شورای شهر تهران، از سوی تندروهای مدعی اصلاحطلبی برای تصدی وزارت نامزد شده و حتی خاتمی در حضور خود مسجدجامعی، او را به عنوان وزیر بعدی ارشاد معرفی کرده بود اما همین پیشدستی که بوی تحمیل به روحانی را میداد در کنار اعتراض مجلسیها به سوابق منفی وزارت وی باعث منتفی شدن موضوع وزارت شد. با این وصف میشود سؤال کرد که این سودای رئیسجمهور شدن از سوی شورای شهر و شهرداری بد است اما سودای وزارت خوب است؟!
نکته قابل تامل این است که شورای شهر تهران در 3 دوره گذشته هرگز به اندازه دوره اول که دست بر قضا دوستان و موتلفان اصلاحطلب آقای مسجدجامعی بر آن حاکم نبودند، دچار سیاستزدگی و ناکارآمدی نشد؛ تا آنجا که امثال عبداله نوری با سودای وزارت، از شورا کناره گرفتند و بقایای اصلاحطلب نیز در 2 گروه 7 و 8 به جان هم افتادند و روی اعصاب مردم راه رفتند تا آنجا که جلسات شورا به تعطیلی کشانده شد و سرانجام نیز دولت اصلاحات مجبور به انحلال همان شورا شد! که اسباب سرشکستگی اصلاحطلبان بود.
شایان ذکر است که مسجدجامعی با 281 هزار و 548 رای به عنوان سومین منتخب به شورای شهر تهران راه یافت و پیش از او مهدی چمران با 566 هزار و 614 رای (دو برابر آرای مسجدجامعی) و علیرضا دبیر با 467 هزار و 700 رای حائز رتبههای اول و دوم شدند. با این وجود مسجدجامعی در انتخابات شورا با 16 رای در برابر 15 رای چمران رئیس شد.
قرار است شهردار تهران امروز از سوی شورای شهر انتخاب و معرفی شود. برخی اصلاحطلبان در حالی از محسن هاشمی حمایت کردهاند که در انتخابات شورای شهر هم از سوی هیئت اجرایی و هم هیئت نظارت، فاقد صلاحیت اعلام شد. با این وصف جای این سؤال هست که آیا نامزدی شهردار در انتخابات ریاستجمهوری غیرقانونی و نامزدی فرد دیگری برای شهرداری تهران با وجود فقدان حداقل صلاحیتهای عضویت شورا، قانونی است؟!
شواهد و قرائن حاکی از آن است که لابی گستردهای میان اعضای شورای شهر چهارم در تهران به راه افتاده و با هدف انتخاب فرد خاصی به عنوان شهردار پایتخت، جایگاه شورای اسلامی شهر تهران را نشانه گرفتهاند!
این در حالی است که شهردار تهران باید فردی باشد که از نظر قانون صلاحیت حضور در مسند شهرداری را داشته باشد و بتواند مصوبات این شورا را اجرایی نماید.
حال چگونه است که در روزهای اخیر برخی اعضای شورای اسلامی شهر تهران، شخصی را به عنوان نامزد شهرداری پایتخت مورد بررسی قرار دادهاند، که از طرف هیئت نظارت بر انتخابات، یعنی نمایندگان محترم مجلس، با ادله متقن، رد صلاحیت شده و با وجود اعتراض در مراجع بالاتر، باز هم نتوانسته دلایل لازم برای تایید خود را ارائه نماید.
این نکته نیز گفتنی است که تلاشهای این جماعت که اقداماتشان کاملا شائبه سیاسی دارد به تعویق انداختن انتخاب شهردار تهران بوده است.
گفته میشود هدف آنها این بوده که در یک پروژه تعریف شده عدهای از افراد شورای شهر تهران که به شهردار فعلی گرایش داشتهاند را به دولت بفرستند و با خروج آنها از شورا، چند عضو علی البدل که نزدیک به طیف اصلاحات هستند را جایگزین کنند تا گزینه مدنظر به عنوان شهردار تهران معرفی شود.
لابی سؤالبرانگیز یک طیف با برخی از چهرههای ورزشی منتخب در شورای شهر تهران حاکی از آن است که آنها را تحت فشار گذاشتهاند تا به گزینهای رای بدهند که حداقلهای لازم و معیارهای قانونی برای در اختیار گرفتن شهرداری تهران را دارا نیست. گفتنی است یکی از این ورزشکاران اعلام کرده است؛ «خوی پهلوانی و جوانمردی به ما اجازه نمیدهد، در میدان فریب سیاستبازان وارد شویم و مردم شهر خود را که به جوانمردی ما اعتماد کردهاند، از خدمات شهری که تاکنون داشتهاند محروم کنیم.»
این در شرایطی است که شهروندان تهران و عموم مردم انتظار دارند سابقه موفق و عملکرد کمنظیر در فعالیتهای عمرانی و زیربنایی و اصولی تهران در شهرداری ادامه داشته باشد.
آیا اعضای محترم شورای شهر تهران از این آزمون بزرگ برای انتخاب شهردار و راهی کردن او به «بهشت» سربلند بیرون میآیند؟
از سوی دیگر ، رئیس شورای شهر تهران میگوید میخواهیم کسی را شهردار کنیم که دلش نخواهد رئیسجمهور شود.
احمد مسجدجامعی در بازدید از موسسه مطبوعاتی ایران با بیان اینکه اگر شخص شهردار در خیال و آرزوی رئیسجمهور شدن باشد، شورای شهر را نیز دنبال خود میکشاند و سیاسی میکند، افزود: ذات کارهای مدیریت شهری در حوزههای اجتماعی است و شورای شهر باید ساز و کارهایی را پیشبینی کند و به مدیریت شهر بسپارد تا او اجرا کند و شهر را در همه زمینهها مدیریت کند و رشد دهد و با این شرح وظایف، شهردار شدن با هدف رئیسجمهور آینده شدن به هیچ عنوان به نفع شهر نیست.
این اظهارات در حالی است که مسجدجامعی با وجود انتخاب برای شورای شهر تهران، از سوی تندروهای مدعی اصلاحطلبی برای تصدی وزارت نامزد شده و حتی خاتمی در حضور خود مسجدجامعی، او را به عنوان وزیر بعدی ارشاد معرفی کرده بود اما همین پیشدستی که بوی تحمیل به روحانی را میداد در کنار اعتراض مجلسیها به سوابق منفی وزارت وی باعث منتفی شدن موضوع وزارت شد. با این وصف میشود سؤال کرد که این سودای رئیسجمهور شدن از سوی شورای شهر و شهرداری بد است اما سودای وزارت خوب است؟!
نکته قابل تامل این است که شورای شهر تهران در 3 دوره گذشته هرگز به اندازه دوره اول که دست بر قضا دوستان و موتلفان اصلاحطلب آقای مسجدجامعی بر آن حاکم نبودند، دچار سیاستزدگی و ناکارآمدی نشد؛ تا آنجا که امثال عبداله نوری با سودای وزارت، از شورا کناره گرفتند و بقایای اصلاحطلب نیز در 2 گروه 7 و 8 به جان هم افتادند و روی اعصاب مردم راه رفتند تا آنجا که جلسات شورا به تعطیلی کشانده شد و سرانجام نیز دولت اصلاحات مجبور به انحلال همان شورا شد! که اسباب سرشکستگی اصلاحطلبان بود.
شایان ذکر است که مسجدجامعی با 281 هزار و 548 رای به عنوان سومین منتخب به شورای شهر تهران راه یافت و پیش از او مهدی چمران با 566 هزار و 614 رای (دو برابر آرای مسجدجامعی) و علیرضا دبیر با 467 هزار و 700 رای حائز رتبههای اول و دوم شدند. با این وجود مسجدجامعی در انتخابات شورا با 16 رای در برابر 15 رای چمران رئیس شد.
قرار است شهردار تهران امروز از سوی شورای شهر انتخاب و معرفی شود. برخی اصلاحطلبان در حالی از محسن هاشمی حمایت کردهاند که در انتخابات شورای شهر هم از سوی هیئت اجرایی و هم هیئت نظارت، فاقد صلاحیت اعلام شد. با این وصف جای این سؤال هست که آیا نامزدی شهردار در انتخابات ریاستجمهوری غیرقانونی و نامزدی فرد دیگری برای شهرداری تهران با وجود فقدان حداقل صلاحیتهای عضویت شورا، قانونی است؟!