حجت الاسلام سید‌عبدالله حسینی، شاعر و رئیس مرکز اسلامی آفریقای جنوبی در بزرگداشت علیرضا قزوه گفت: اگر او (علیرضا قزوه) کمی جدی‌تر بود و ظاهرش را هم جدی‌تر می‌کرد، کفشش را واکس می‌زد و به ظاهر و لباس‌هایش می‌رسید، وزارت ارشاد دولت دهم برای او بود.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از مهر، آئین تجلیل از علیرضا قزوه به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، شب گذشته با حضور رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، سرپرست موسسه اطلاعات و جمعی از شاعران کشور شب گذشته در فرهنگسرای ابن‌سینا تهران برگزار شد.

در ابتدای این مراسم حسین اسرافیلی، شاعر پیشکسوت عرصه ادبیات دفاع مقدس که به منظور شعرخوانی به جایگاه دعوت شده بود در سخنانی اظهار داشت: بزرگداشت شاعران، بزرگداشت شعر است و بزرگداشت شعر دفاع مقدس نیز بزرگداشت پدید‌آورندگان آن.

در ادامه این مراسم، سید‌عبدالله حسینی، شاعر و رئیس مرکز اسلامی آفریقای جنوبی در سخنانی اظهار داشت: در مورد قزوه حرف برای گفتن زیاد دارم؛ به ویژه اینکه من با او بزرگ شده‌ام. من با او هم‌سنم و به نوعی باهم همشاگردی بودیم و حتی هم رشته. اولین بار اما شعر او را در مجله امید انقلاب خواندم. بعدها در مشهد که پایه‌گذاری کنگره شعر حوزه را انجام می‌دادیم و برای آن خدمت مقام معظم رهبری هم رسیدیم، اسم او در زمره شاعران طلبه که در مدرسه عالی قضایی قم درس می‌خواند، مطرح شد و همین مساله طلبگی‌‌اش بود که عُلقه مرا به او بیشتر کرد.

وی ادامه داد: قزوه از قم که به تهران آمد، آلونکی در طبقه دوم یک ساختمان در خیابان وحدت اسلامی اجاره کرد و همزمان مدیر صفحه شعر مجله امید انقلاب نیز بود. همین به ما فرصت داد تا بتوانیم تازه‌ترین شعر شاعران مشهدی را برای انتشار به او برسانیم.

ادبیات انقلاب بدون قزوه چیزی کم داشت

حسینی در ادامه به فعالیت قزوه با شهید احمد زارعی و شکل‌دهی نخستین کنگره شعر دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: قزوه هر کجا که بود، حلقه اتصال میان کل شاعران انقلاب اسلامی می‌شد و ممکن نبود در ادبیات انقلاب استعدادی کشف شود و او در آن تاثیرگذار نبوده باشد. جدای از این وقتی او را کشف می‌کرد، دیگر ول کن او نبود و تا جایی که توان داشت در حمایت از وی همت می‌گماشت. من هنوز که هنوز است، وقتی برای او شعری می‌خوانم آن را قصابی می‌کند و سعی دارد تا از دل آن شعری تازه و بکر درآورد. به همین خاطر است که معتقدم بدون او ادبیات انقلاب چیزی کم داشت.

این شاعر در ادامه به انتشار شعر «قحطی وجدان» قزوه اشاره کرد و گفت: این شعر پس از انتشار در هیچ رسانه‌ای اجازه انتشار پیدا نکرد تا اینکه سرانجام چاپش کردیم و البته آقای قزوه چند ساعتی هم برای آن آب خنک خورد. به اعتقاد من هنر یعنی این. یعنی اینکه فریادگر باشی، نه اینکه شبیه بقیه و مطابق خواست روزگار شعر بگویی. وقتی او شعر «مولا ویلا نداشت» را سرود هیچ روزنامه‌ای چاپش نکرد و در نهایت در روزنامه قدس خراسان در نصف صفحه چاپش کردیم. اگر او جسارت سرایش چنین اشعاری را نداشت، امروز این مراسم هم بی‌معنی بود. شعر او بی‌شک شعر و حرف همه مردم و زمانه اوست و نه تنها الان که سال‌ها بعد نیز خواندنی خواهد ماند.

قزوه جسارت داشت که بگوید سخنگوی جریان خاصی است

حسینی در ادامه اظهار کرد: قزوه فردی طرفدار است. شاعر از اساس باید طرفدار باشد؛ وگرنه به هیچ دردی نمی‌خورد. شاعری که طرفدار چیزی نباشد، دوست دارد نه سیخ بسوزد و نه کباب و این به درد نمی‌خورد. قزوه جسارت داشت که بگوید سخنگوی یک جریان است. او انتخاب کرد و شاعر یک جریان شد و تا به امروز هم باقی مانده است و خواهد ماند.

حسینی در پایان با اجازه از قزوه به ذکر چند نکته به قول خودش منفی از قزوه نیز پرداخت و گفت: قزوه آدم جدی‌ای نیست. به محض شروع صحبت با شما دست به مطایبه می‌زند، همه را مرد خدا می‌نامد و رفتارهایی از او سر می‌زند که خیلی‌ها نمی‌توانند او را جدی بگیرند؛ در حالی که اگر کمی جدی‌تر بود و ظاهرش را هم جدی‌تر می‌کرد، کفشش را واکس می‌زد و به ظاهر و لباس‌هایش می‌رسید، وزارت ارشاد دوره دهم برای او بود. اگر او کمی جدی‌تر بود، اتفاقات بهتری برایش رخ می‌داد. من می‌دانم که اگر در قد و قواره او در آمریکا شاعری بود از او بت می‌ساختند؛ نه اینکه مثل امشب با سالنی نیمه خالی به تجلیل از او بپردازند.

در ادامه این مراسم پرویز بیگی حبیب آبادی نیز برای سخنرانی و شعرخوانی پشت تریبون دعوت شد.

چاپ نشدن «بشنو از نی» به همه شاعران کشور خسارت زد

وی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه در ادبیات معاصر ایران دو شاعر را می‌شد همواره به روز و به اصطلاح up to date دانست، اظهار کرد: تنها دو شاعر در ایران هستند که می‌توانند به‌روز باشند و در هر موضوعی به راحتی شعر بگویند. یکی علیرضا قزوه است و دیگری احمد عزیزی که یادم هست روزی او را در حوزه هنری دیدم که می‌گفت در یک شب ۱۳ غزل با ردیف آیینه سروده است.

وی ادامه دا: یکی از مهم‌ترین کارهایی که قزوه انجام داد و دیگر تکرار نشد، انتشار صفحه ادبی بشنو از نی در روزنامه اطلاعات بود که در آن بدون هیچ نوع مرزبندی می‌شد اشعار و نقدهایی در مورد شعر تمام شاعران دید و بعدها وقتی این صفحه ادبی از این روزنامه جمع شد، خیلی‌ از شاعران آسیب دیدند.

بیگی حبیب‌آبادی در ادامه به خاطره حضورش در پایگاه شکاری مهرآباد در روز ۳۱ شهریور سال ۵۹ اشاره کرد و گفت: آن روز وقتی صدای انفجار در فرودگاه را شنیدم بدون اینکه هیچ دستوری صادر شود با ۳۰ معلم آموزش دهنده استفاده از توپ‌های ضد هوایی اورلیکن و با کمک مردمی که نمی‌دانستیم چگونه به ما ملحق شده‌اند. این توپ‌ها را ۶ کیلومتر و بدون هیچ وسیله‌ای جز دست تا پایگاه یکم شکاری حمل کردیم تا نصب شود و از پایگاه محافظت کند. آن روز همه مردم آمدند و از پایگاه شکاری دفاع کردند و فردای آن روز نیز شعر دفاع مقدس در روزنامه‌ها متولد شد.

شاعران بیشترین شهدا را در قبیله هنرمندان تقدیم انقلاب کردند

این شاعر تاکید کرد: اولین شهدای جنگ از قبیله شاعران بودند و بیشترین حضور هنرمندان در جنگ را نیز شاعران رقم زدند و کمترین عنایت در ۳۰ سال گذشته به شاعران شد. امروز هم درک صحیح از شعر و روحیه شاعران در میان مسئولین نیست و تنها موضوعاتی سطحی و بیلانی را می‌شود در آنها دید.

رگ و پی قزوه مرتبط با دفاع مقدس است

محمدعلی بهمنی دیگر شاعر حاضر در این مراسم نیز در سخنانی که پیش از شعرخوانی خود در این مراسم در مورد علیرضا قزوه گفت: قزوه فردی متفاوت با دیگران است. آنها که او را زیسته‌اند می‌دانند که لحظه به لحظه انرژی و خون موجود در رگ و پی او مرتبط با دفاع مقدس است جدیا از آن وقتی اشعار عاشقانه‌اش را هم می‌خوانیم می‌بینیم که در نوعی جوهر دفاع از حیثیت عشق در شعر او موج می‌زند.

قزوه بدون کار اجرایی از بیدل هم تاثیرگذارتر می‌شد

عبدالرحیم سعیدی‌راد دیگر شاعر حاضر در این مراسم نیز در سخنانی پیش از شعرخوانی خود با اشاره به فعالیت‌های ادبی قزوه و کشف استعداد‌ توسط وی در داخل و خارج از کشور گفت: در همایش ادبی که به مناسبت سیصدمین سال تولد بیدل انجام شد حرفی زدم که امروز هم دوباره آن را می‌زنم. اگر قزوه کمتر در کار اجرایی وارد می‌شد، امروز به مراتب بیشتر از بیدل و صائب تاثیرگذار بود.

امیر‌خوراکیان رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در ادامه این مراسم برای سخنرانی پشت تریبون دعوت شد.

بزرگداشتی که میزبان شایسته میهمان نمی‌داند

وی در ابتدا اظهار داشت: اگر قرار باشد سازمان فرهنگی هنری شهرداری برای آقای قزوه مراسم بزرگداشت بگیرد، بدون شک این مراسم مفصل‌تر و باشکوه‌تر خواهد بود، اما کار امشب کاری خودجوش بود و من هم از سر علاقه به آقای قزوه از آن ممانعت نکردم. اما دو ـ سه روز است دلواپسم که به این دوستان چیزی بگویم یا نه. در نهایت به این نتیجه رسیدم که شاید این جلسه در شان آقای قزوه نباشد، اما به لحاظ صفا و اخلاص و ارادت و خودجوشی‌اش ارزشمند است.

خوراکیان افزود: من صلاحیت حرف‌زدن در مورد آقای قزوه را ندارم، اما در حد یک مخاطب احساسام این است که او به عنوان یک شاعر ویژگی‌های متعددی در خود دارد که مهم‌ترینش دیدن واقعیت‌های جامعه همراه با ذوق و سلیقه و قریحه شاعرانه است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی نیز در این مراسم در سخنانی با بیان اینکه در سال‌های همکاری با قزوه چیزی جز فروتنی و صفا در او ندیده است، گفت: سال قبل در مناسبتی که در تالار وحدت عناصری را با نظرسنجی انتخاب کرده بودند که ویژگی‌شان مردمی‌بودنشان بود، جایزه نخست به علیرضا قزوه اهدا شد و او در همان نشست بلافاصله گفت: این جایزه لایق دکتر شفیعی کدکنی است و آن را به او اهدا کرد و این حرکت نشان از تربیت او داشت و یعنی او الگوی عملی اخلاق است.

وی با بیان اینکه قزوه در کنار مرحوم صفارزاده و صابری فومنی به روزنامه وزن می‌داده است، گفت: فعالیت افرادی مانند قزوه منجر به انتشار شرح زندگی پدر محمدجواد حجتی کرمانی از زبان پسرش در روزنامه شد و همین مسئله باعث شد دختر مرحوم راشد دست نوشته‌های ایشان در شرح احوال و زندگی پدرش را نیز برای چاپ به روزنامه اطلاعات بدهد که دیشب برای چهلمین بار زیر چاپ رفته است.

در این مراسم علیرضا قزوه نیز برای سخنرانی به پشت تریبون دعوت شد که وی تنها به بیان این جمله خطاب به امیر‌خوراکیان بسنده کرد که این جلسه از سر بنده هم زیاد است؛ چرا که آنقدر جان و دست و پا داده برای این کشور هستند که دیگر کسی به من توجه نکند.

وی در پایان ترانه‌ای را که خطاب به جانبازان شیمیایی سروده بود، برای حضار خواند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس