پس از وفات پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و بي وفايي ياران، به اطراف خود نگاه كرده ياوري جز اهل بيت خود نديدم، «كه اگر مرا ياري كنند، كشته خواهند شد» پس به مرگ آنان رضايت ندادم.چشم پر از خار و خاشاك را ناچار فرو بستم، و با گلويي كه استخوان شكسته در آن گير كرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلختر از گياه حنظل، شكيبايي نمودم...
متن حدیث:
و منها فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ وَ أَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ
«نهج البلاغه، خطبه 26»