به گزارش مشرق به نقل از آينده، تيم ملي فوتبال ايران همان گونه که پيش بيني ميشد، پس از آنکه به زمين سفت خورد نتوانست کاري از پيش ببرد و آنجا که بايد قدرت تاکتيک هاي قطبي براي بازيکنان سريع کره جنوبي دردسرساز شود، ساق هاي مهاجمان ايراني بي هدف به توپ خورد تا بزرگسالان کشورمان نيز همچون ملي پوشان نوجوانان، جوانان و اميد حذف شوند و کلکسيون ناکامي ايران تکميل شود و مردم ايران مقابل بي تفاوتي و عدم کناره گيري توهين آميز مديران ضعيف و ناکارآمد فدراسيون فوتبال علي الخصوص علي کفاشيان و رفتار هنرمندانه افشين قطبي براي جمع کردن ماجرا با يک عذرخواهي و سفر به سرزمين خورشيد تابان با چمداني پر از دلار و يورو، تنها افسوس بخورند.
تيم ملي فوتبال ايران که در چيدمانش حرف و حديث هاي فراواني بود و افشين قطبي با جا گذاشتن مهره هاي کليدي و بازي سازي چون علي کريمي و فرهاد مجيدي در تهران و به ميدان بردن جوان ترها برخي مسائل در خصوص دستخطهاي مختلف(!) در نگارش اسامي بازيکنان تيم ملي را به جان خريد، از مرحله گروهي جان به در برد و موفق شد به مرحله يک چهارم نهايي برسد و برابر کره جنوبي قرار گيرد که آخرين خاطره ايران از بازيکنان چشم بادامي اش حذف از جام جهاني بود؛ حذفي که به همت همين افشين قطبي رقم خورد، اما هنگامه تحويل گرفتن تيم ملي (بدون آنکه تحت اجبار يا فشار باشد) عنوان کرده بود، شکستش خواهيم داد و با 9 امتياز مسافر آفريقاي جنوبي خواهيم شد.
اما قطبي در يک کلام هيچ کاري نتوانست بکند و برخلاف وعده اش، تيم ملي ايران برابر عرب ها نيز کاري از پيش نبرد و ناکامي بزرگي رقم خورد تا بسياري از رسانه ها با طرح اين موضوع که قطبي گران تر از بسياري از مربيان مطرح صعودکننده به جام جهاني براي ايران تمام شده، يک پرسش ساده را مطرخ کننده و آن اينکه چرا بايد اجازه داد شخصي بر روي احساسات پاک مردم ايران رژه برود و با هنرمندي و نقش آفريني منحصربه فردي که نه علي دايي و نه امير قلعه نويي و نه حتي برانکو ايوانکوويچ توانش را نداشتند، همچنان به کاسبي ادامه دهد، اما به يک باره مشخص نشد پشت درها چه اتفاقي افتاد که کفاشيان قطبي را نگه داشت.
در اين اوضاع و احوال رسانه هاي حامي قطبي نيز، تمامي اين شکست را به پاي دايي و بازيکنان تيم ملي نوشتند و عنوان کردند قطبي براي موفقيت با تيم ملي زمان ميخواهد و چنين شد که با فضاسازي مناسب بخش فارسي سايت آمريکايي گل و برخي همراهانش، اين مربي ايراني-آمريکايي که قلبش را ايراني ميداند و روحيه اش را آمريکايي تلقي ميکند(!)، در ايران ماندني شد و با قراردادي کلان به سبک دومين دوره حضور ناکامش در پرسپوليس، دومين دوره حضوري که ناکامي اش از همان ابتدا در تيم ملي پيش بيني ميشد، آغاز کرد و دو سال تمام زمان به او اختصاص داده شد تا به همت مديريت علي کفاشيان و يارانش از آکادمي فوتبال آزادي تا هتل جنب گاوداري اتريش اردو برگزار شود و قطبي هر زمان که اراده کند، ليگ برايش تعطيل شود.
اما آيا اينها کافي بود که تيم ملي فوتبال ايران موفق شود و آناليزوري که نخستين تجربه سرمربيگري اش در يک تيم ملي را با ايران تجربه ميکرد و بابتش پول خوبي هم ميگرفت، توان و مديريت رساندن کشورمان را پس از سالها به سکوي قهرماني آسيا داشت؟! قطبي به عنوان يک آناليزور و نهايتاً تمرين دهنده تمام توانش، 9 امتيازي بود که در مرحله گروهي به دست آمد و نبايد از قطبي انتظاري بيش از اين داشت، چرا که اندازه اش بيش از اين نبود و اگر مردي که ليدرها امپراتورش کردند، تيم ملي ايران را با سه امتياز از سد کره عبور ميداد، جاي تعجب داشت.
ايران بار ديگر در اين بازي اسير تاکتيک ناقص قطبي شد و از کناره هاي ميدان که حتي کره اي ها پيش از بازي عنوان کرده بودند براي ضربه به تيم کشورمان از آن استفاده ميکنند، به موقعيت گل رسيد تا ديگر شانس نصيب قطبي و يارانش نشود و نتوان بازي بيست سال پيش ايران در بازيهاي آسيايي 90 پکن را يادآوري کرد؛ بازي اي که علي پروين که برخلاف قطبي سالها در تيم هاي بزرگ پايش به توپ خورده بود، محرمي و قايقران را در ميدان داشت و پس از صعود مقتدرانه از مرحله گروهي، و شکست ژاپن در يک چهارم، در نيمه نهايي قايقران با پاس محرمي، ايران را برابر کره جنوبي به برتري رساند و با شکست کره شمالي در فينال، ايران پس از 16 سال قهرمان شد.
البته نه اين تيم، تيم بازيهاي آسيايي است و نه حتي تيم معروف مايلي کهن است و نه قطبي مودب، همچون علي پروين با گوشت و پوستش فوتبال را فراگرفته و سوابق مرد چشم تيله اي بددهن فوتبال ايران را دارد و نه شجاعي و نکونام، محرمي و قايقران هستند. اينجا انتهاي فوتبال ايران است و چهارمين شکست تيم هاي ملي است. اما هيچ اتفاقي قرار نيست بيفتد. قطبي که فقط 240 ميليون تومان بابت قرارداد پرسپوليسش ماليات بدهکار است، با چمدانهاي پر از دلار و يورو خيلي ريلکس از قطر راهي تيم ژاپني که با آن قرارداد بسته شد و البته پيش از رفتن يک عذرخواهي بابت حذف ايران کرد، کفاشيان با قلدري عنوان کرد تا يک سال ديگر که دوره چهار ساله رياستش بر فوتبال تمام شود، استعفا نميدهد، چه رسد به خودکشي از سر شرم و اينيچنين امشب رئيس و سرمربي سير به ما ميخندند.
راستي تا يادمان نرفته، يادآوري کنيم چند نفر پيش بيني کرده بودند، ايران قهرمان ميشود؛ اولي شان علي سعيدلو آخرين رئيس سازمان تربيت بدني بود و آن يکي که اسمش را نميآوريم تا برخي دوستان ترش نکنند! به همه اين عزيزان بابت پيش بيني هاي دقيقشان مثل چهارمي بازيهاي آسيايي و 20 مدال طلاي اين رقابتها، تبريک ميگوييم و تنها اميد داريم روزي فرابرسد که هم نيمکت تيم هاي ملي و هم کرسي هاي مديريتي ورزش و به طور ويژه فوتبال به دست کساني بيفتد که چنان دلشان براي ورزش ايران و پرطرفدارترين بخش هايش بسوزد که وقتي چنين شکست هاي سنگين و پياپي اي به ايران تحميل ميشود، حداقل اشک بريزند و استعفا دهند.