به گزارش مشرق، روزنامه وطن امروز در گفتوگویی با "مهدی محمدی" کارشناس مسائل هستهاي، به تحلیل مذاکرات ژنو 5 پرداخته است.
متن کامل این گفتوگو که روز شنبه 18 آبان منتشر شده چنین است:
*آقای محمدی آیا در ژنو توافقی انجام شده است؟
- دقیقا روشن نیست. علامت هایی از توافق را می توان دید. همین که کری و وزاری خارجه انگلیس و فرانسه تصمیم گرفته اند به ژنو بیایند نشان می دهد که بحث ها به نقطه تصمیم گیری رسیده و محتاج تصمیم در سطح سیاسی بالاتری است. در عین حال سفر کری نشان دهنده این است که اختلافات هم در حدی است که تیم امریکایی حاضر در ژنو قادر به تصمیم گیری درباره آن نبوده. من فکر می کنم یک تفاهم سیاسی اولیه رخ داده و متنی نوشته شده. اما اینکه ما با یک توافقنامه امضا شده طرف باشیم بعید است. هر توافقی در این سطح باید در پایتخت ها بررسی شود.
* آیا می دانیم که محتوای این توافق احتمالی چیست؟
- دقیقا نه. دو طرف کاملا مباحثاتشان را محرمانه نگه داشته اند. ولی با این حال چند نکته روشن است. نکته اول این است که توافق شامل 3 دسته مسئله اهداف، گام اول و گام آخر است. ظاهرا این را که هرگونه توافقی باید شامل این 3 محور باشد 1+5 هم پذیرفته است. دوم، اینکه مقام های امریکایی تقریبا به صراحت گفته اند که به دنبال دو نوع توافق با ایران هستند. توافق اول یک توافق بر سر انجام اقدامات اعتمادساز است که موقت خواهد بود. امریکایی ها گفته اند زمان آن 6 ماهه است. در پیشنهاد آلماتی هم همین زمان بندی 6 ماهه وجود داشت. در توافق موقت ادعای امریکا این است که ایران باید برخی بخش های برنامه هسته ای خودرا متوقف کند، برخی بخش ها را به عقب برگرداند و در عوض امریکا بدون اینکه به زیر ساخت قانونی تحریم ها دست بزند، برخی تحریم ها را به طور جزئی تعدیل می کند. نوع دوم توافق توافق جامع بر سر ترتیبات دراز مدت است. امریکایی ها می گویند توافق اولیه، فضای مثبت لازم برای مذاکره درباره توافق جامع را فراهم می کند که در آن تکلیف برنامه هسته ای ایران و تحریم ها به طور نهایی روشن می شود. آن چیزی که الان در ژنو با آن مواجه هستیم احتمالا همین توافق موقت است.
* آنها توقف کدام بخش های برنامه هسته ای ایران رامی خواهند؟
- ما درباره نوع و توالی اقداماتی که دو طرف درباره انجام آن تفاهم کرده اند اطلاعی نداریم ولی می دانیم مسائل اصلی از دید دو طرف چیست. از دید ایران مسئله اصلی این است که حقوق کامل خود را طبق ماده 4 ان پی تی که از جمله شامل غنی سازی صنعتی داخل خاک ایران هم می شود به دست بیاورد و هم زمان با آن همه تحریم ها لغو شود. ایران غنی سازی و لغو تحریم را با هم می خواهد. یکی بدون دیگری ارزشی ندارد. اما درباره 1+5 طیف متنوعی از درخواست ها وجود دارد. مشخصا آنچه امریکایی ها می خواهند این است که دامنه، سرعت و ذخایر ایران محدود شود و شفافیت برنامه افزایش پیدا کند. ترجمه این موضوع به اقدامات عملی آنطور که خودشان گفته اند اینطور می شود که غنی سازی 20 درصد متوقف و تاسیسات فردو برچیده شود، تمام ذخایر 20 درصد ایران یا از کشور خارج شود، یا تبدیل به سوخت شود و یا اینکه تا حد 5 درصد رقیق شود، ایران سقفی را برای انباشت مواد 5 درصد خود بپذیرد، نصب ماشین های جدید در نطنز را متوقف کند، تعداد ماشین های فعال در نطنز را محدود کند، ماشین های نسل دوم نصب شده در نطنز را راه اندازی نکند، تاسیسات اراک را تعطیل کند یا آن را به نحوی تغییر شکل بدهد که نتواند پلوتونیوم تولید کند، به سوال ها درباره گذشته برنامه هسته ای اش جواب بدهد و پروتکل الحاقی را هم فورا اجرا کند.
* در این درخواست ها، درخواست توقف غنی سازی 5 درصد وجود ندارد؟
- در این باره سکوت کرده اند. من فکر می کنم در توافق موقت آنها خواهان توقف غنی سازی 5 درصد نخواهند شد بلکه فقط سعی می کنند آن را از حیث تعداد و نوع ماشین ها و سقف انباشت محدود کنند. امریکا می داند ایران زیر بار توقف غنی سازی 5 درصد نمی رود. اما مسئله اصلی این است که آیا امریکا در توافق جامع هم غنی سازی 5 درصد را خواهد پذیرفت. من بدبین هستم. سوزان رایس که جمع بندی های امنیت ملی در امریکا را درباره ایران تولید می کند ماه گذشته صریحا به سی ان ان گفت که هدف نهایی امریکا توقف غنی سازی در ایران است وامریکا نهایتا غنی سازی را به عنوان بخشی از یک برنامه صلح آمیز هسته ای درون خاک ایران نخواهد پذیرفت. واقعا ما بینه ای نداریم که غیر از این فکر کنیم. خبرهایی هم که از مذاکرات وجود دارد این است که در دقیقا در همین نقطه دو طرف به مشکل خورده اند. در واقع هدف امریکا از مذاکرات این است که ببیند چه چیزی می تواند به ایران بدهد که ایران دست از غنی سازی در خاک خود بردارد. مذاکرات در این نقطه متمرکز است. امریکایی ها دست از آنچه اصطلاحا غنی سازی صفر نامیده می شود بر نداشته اند. من البته عقیده دارم این گزینه قبل از انتخابات از روی میز برداشته شده بود ولی وقتی امریکایی ها دیدند رفتار دولت آقای روحانی به گونه ای است که ظاهرا چاره ای جز رسیدن به یک توافق برای خودش باقی نگذاشته و همه چیز را به تعدیل تحریم ها گره زده، دوباره به ادبیات غنی سازی سفر برگشته اند. گویا ذهنیت امریکایی ها این است که حالا که این دولت گزینه ای جز توافق ندارد باید حداکثر مقدار امتیاز را از آن گرفت.
* ولی طرف ایرانی گفته غنی سازی خط قرمز است و فقط درباره میزان، و حجم و سرعت آن مذاکره می کند نه اصل آن.
- در ماده 4 ان پی تی غنی سازی هیچ محدودیتی ندارد الا اینکه به سمت اهداف غیر صلح آمیز منحرف نشود. من در جریان جزئیات نیستم ولی حس می کنم وقتی دوستان می گویند درباره سطح و حجم مذاکره می کنند در واقع راه را برای اینکه ایران از بخشی از حقوق خودش طبق ان پی تی محروم شود باز می کنند. آنچه ملت ایران آن را نیاز دارد، مقوم پیشرفت کشور است، این همه برای آن هزینه شده، شهید داده ایم؛ یک شیر بی یال و دم و اشکم نیست. حق ملت ایران غنی سازی صنعتی است. فقط غنی سازی صنعتی است که ارزش این همه هزینه را دارد و در آینده می تواند ایران را به سلطان انرژی جهان تبدیل کند. غنی سازی که همه چیز آن محدود شده باشد غنی سازی سمبلیک است که نه ارزش اقتصادی دارد و نه ارزش سیاسی و استراتژیک. تازه اینها همه با این فرض است که امریکایی ها غنی سازی محدود را بپذیرند. علائمی که ما می بینیم این است که با استناد به قطعنامه های شورای امنیت همین را هم قبول ندارند.
* حالا اساسا چرا امریکا خواستار برچیده شدن زیر ساخت غنی سازی صنعتی در ایران است؟
- خودشان می گویند علتش این است که ایران توان گریز غیر قابل شناسایی هسته ای نداشته باشد. منظورشان هم این است که اگر برنامه هسته ای ایران از لحاظ حجم مواد و نوع و تعداد ماشین ها در وضعیت خاصی قرار داشته باشد – که آن را به لحاظ فنی دقیقا توصیف کرده اند- آن وقت ایران می تواند مواد لازم برای یک سلاح هسته ای را به نحوی تولید کند که نه آژانس و نه سرویس های اطلاعاتی غربی از آن با خبر نشوند. اسم این را گذاشته اند قابلیت حیاتی برای گریز غیر قابل شناسیایی هسته ای. بعد می گویند چون روند تبدیل مواد با غنای بالا به کلاهک قابل حمل محرمانه است، بنابراین برای اینکه ایران یکباره سلاح نسازد باید تنها بخش غیر محرمانه این روند یعنی غنی سازی برچیده شود.
* این حرف ها مبنایی هم دارد؟
- به نظر من نه. امریکایی ها مفهوم گریز هسته ای (Break out) را بهانه کرده اند که زیر ساخت غنی سازی صنعتی را در ایران جمع کنند. واقعا اگر امریکا نگران گریز هسته ای است خب چرا روی مفهوم شفافیت تمرکز نمی کند؟ اگر ایران پروتکل را به طور کامل اجرا کند، در طول تمام فرآیند دوربین های آنلاین نصب بشود و بازرس ها به جای هفته ای یا دو هفته یک بار بازرسی، در تاسیسات مقیم باشند هر نوع تلاش برای بالاتر بردن غنی سازی از یک سطح خاص به سرعت افشا می شود و آن وقت دیگر اصلا گریز غیر قابل شناسایی معنا ندارد. این بازی را اسراییلی ها یاد امریکا دادند. می خواهند بهانه ای داشته باشند که بگویند تا زیر ساخت صنعتی هست احتمال گریز منتفی نیست در حالی که این حرف از لحاظ فنی بی معنی است.
* به بحث اول برگردیم. امریکایی ها در هفته های گذشته بارها گفته بودند که توافق نکردن را بهتراز یک توافق بد می دانند. یعنی الان به یک توافق خوب رسیده اند که دارند معامله می کنند؟
- اینجا چند نکته هست. اولین نکته که اصلی ترین نگرانی درباره مذاکرات جاری است این است که ما در مرحله گام های اعتمادساز نقاط قوت اصلی و برگ های برنده خودمان را –که اصلا همین ها امریکا را پای میز کشانده و به قول آنها ظرفیت گریز هسته ای را ایجاد کرده- از دست بدهیم ولی تحریم های اصلی که در حوزه نفت و بانک است سر جای خود باقی بماند. بعد وقتی وارد مرحله بعدی مذکرات شدیم آنها به یکباره خواستار توقف کامل غنی سازی در ازای تعدیل تحریم ها در حوزه مالی وانرژی بشوند و ما دیگر چیزی دستمان نباشد. این تهدید بسیار جدی است. اولا در مذاکرات هسته ای دوران اصلاحات هم دقیقا همین اتفاق افتاد. یعنی موضوع سابقه دارد. آن موقع هم به نام اقدامات اعتمادساز برنامه ما تعطیل شد بعد که نوبت رسید به مذاکره درباره ترتیبات دراز مدت گفتند باید کلا غنی سازی را کنار بگذارید. ثانیا از حرف هایی هم که امریکایی ها الان دارند می زنند این بو به مشام می رسد. خانم شرمن روز چهارشبه صریحا به خبرنگاران در ژنو گفته هدف از درخواست انجام اقدامات اعتماد ساز از ایران این است که روند پیشرفت برنامه متوقف شود و قدرت مذاکراتی ایران کاهش پیدا کند تا بتوان وارد مذاکرات اصلی شد. خب این مذاکرات اصلی چیست؟ معلوم می شود امریکایی ها درخواست های اصلی شان را گذاشته اند برای مرحله ما بعد توافق موقت و آن درخواست ها هم نمی تواند چیزی جز برچیده شدن غنی سازی از ایران باشد. تنها راهی که می توان از این موضوع اجتناب کرد این است که امریکا در همان گام اول امریکا متعهد شود که در گام آخر غنی سازی کامل طبق ماده 4 را بدون قید و شرط خواهد پذیرفت. غیر از این هر تفاهمی بشود آخر کار جای به هم زدن بازی برای امریکا باقی می ماند.
اما یک نکته مثبت هم وجود دارد و آن هم این است که من حس می کنم امریکا هم به شدت نیازمند توافق است و به شدت از شکست مذاکرات می ترسد. علتش هم این است که امریکا هم گزینه ای جز توافق ندارد. گزینه های دیگر جذابیتی ندارند. به جای اینکه مسئله را حل کنند آن را پیچیده تر می کنند. ضمن اینکه اگر این مذاکرات شکست خورد دیگر اساسا معلوم نیست فرآیندهای سیاست داخلی در ایران فرصت مذاکراتی در سطح فعلی را برقرار نگه دارد.
* در مجموع شما وضعیت را فرصت می بینید یا تهدید؟
- آقا فرمودند ما به تیم مذاکره کننده اعتماد داریم. بنابراین در انتهای کار قاعدتا روی چیزی که تهدید کامل برای کشور باشد توافق نمی شود. اما این به این معنا نیست که ما اجازه نقد تکنیکال نداریم. این کمک به آقایان است. من فکر می کنم اگر این تیم مسیر مقاومتی در پیش می گرفت و دولت اینقدر در مقابل تحریم ها ابراز عجز نمی کرد، با اختیاراتی که داشتتند مسیر تفاهم خیلی هموارتر می شد. الان وضع اینطور نیست. امریکایی ها حس می کنند استراتژی شان جواب داده و محاسبات ایران تغییر کرده. به لحاظ راهبردی از دل این مسیر یک توافق مطلوب در نمی آید. ما نباید در حالی که موضوع به طور کامل حل نشده برگ های برنده خودمان را از دست بدهیم. ما باید بدانیم اگر امروز امریکا امتیازی می دهد مال پیشرفتی است که در حوزه های فنی کرده ایم و مقاومتی که کشور از خودشن نشان داده. اگر این پیشرفت و مقاومت بیشتر بود حتما توافق های بسیار بهتری می شد کرد.