دانستن این نکته برایمان جالب بود که پای رمان به شدت تکاندهنده «ریشهها»ی الکس هیلی، به واسطه روزنامهنگار و متفکری به ایران باز شد که به گفته خودش تحت تأثیر وقوع کودتای 28مرداد و نگاه حق به جانب امریکا و کتابهایی چون «برخورد تمدنها»ی ساموئل پی هانتینگتون بر آن شده است که کتابی با این مضمون را ترجمه کند.
علیرضا فرهمند پیش از آنکه یک مترجم باشد یک خبرنگار بوده است؛ دبیر سرویس بینالملل کیهان در سالهای پیش از انقلاب که 19 سال در این روزنامه فعالیت کرده است حتی پیش از سفر به امریکا و ملاقات با الکس هیلی، نویسنده کتاب «ریشهها» نیز به سوژه برده دزدی از آفریقا علاقهمند بوده است. به گفته او 15 میلیون جوان از آفریقا در راه بردهداری یا ربوده شده یا کشته شدند. الکس هیلی سرنوشت پدر بزرگش را در سفر به قبیله اجدادی و نشستن پای داستانهای قدیمی پیرزنان روستا که سینه به سینه نقل شده بود در کتاب «ریشهها؛ رنجنامه سیاهان» ثبت کرده است. سال 1973 میلادی یعنی سالی که فرهمند و الکس هیلی بر سر ترجمه این کتاب در ایران با هم به توافق رسیدند، سال مهمی محسوب میشد ؛ سال تظاهرات جنگ ویتنام و سال واترگیت که نیکسون در آن استیضاح و برکنار شد؛ فرهمند که دوره روزنامه نگاری را در امریکا سپری میکرد و در روزهایی که روحیات ضدامپریالیستی در امریکا و دیگر نقاط جهان به شدت در حال طغیان کردن بود، با تمام قوا در این رویدادها شرکت میکرد. الکس هیلی که از علاقهمندی فرهمند به این موضوع مطلع بود ترجمه کتابش در ایران را به او سپرد و حتی بابت حق کپی رایت هم از او هیچ مبلغی دریافت نکرد.
فرهمند درباره کتابش به «جوان» میگوید: «در امریکا حدود 50 میلیون سرخپوست و 15 میلیون جوان آفریقایی کشته شدند. ارزش 15 میلیون جوان آفریقایی از 15 میلیارد بشکه نفت بیشتر است. این جوانها را از آغوش مادرانشان دزدیدند که این جنبه اخلاقی ماجرا است و جنبه ریاضی آن این است که وقتی شما از قارهای 15 میلیون جوان کم کنید در ادبیات نفتی به آن برداشت غیر صیانتی میگویند. یعنی طوری از آن سرمایه برمیدارید که جایش پر نمیشود. اگر طوری از نفت برداشت کنید که جایش پر نشود برداشت غیرصیانتی است. در آفریقا 15 میلیون نفر کشته شدند که عمده آنها جوان بودند و این یعنی اینکه شما آفریقا را از یک نیروی فعال محروم کردهاید؛ نتیجه اینکه امروز آفریقا عقبمانده است.»
فرهمند کتاب را در مدت تنها سه روز ترجمه کرده است و «ریشهها» درست شش ماه قبل از انقلاب در ایران منتشر شد. استقبال فراتر از حد تصور بود تا جایی که انتشارات امیرکبیر تمام ویترینهایش را خالی و آن را از رمان «ریشهها» پر میکند. این کتاب اکنون به چاپ نهم خود هم رسیده است. در آن زمان استقبال از این کتاب در امریکا نیز پر شور بود به خصوص پس از نمایش بخشهایی از فیلمی که از روی این رمان ساخته شده بود. در آن بخش جنجالبرانگیز شکارچیان برده پای شخصیت اصلی یعنی کونتا کینته، برده آفریقایی را میبرند تا نتواند فرار کند و آنجا بود که تظاهرات بزرگ در امریکا شکل گرفت.
فرهمند درباره یکی دیگر از انگیزههای ترجمه این کتاب میگوید: «از قبل میدانستم داستان کتاب درباره چیست . موضوع بردهداری مثلث بزرگی بین آفریقا و امریکا بود که به آن مثلث برده دزدی میگفتند. 30 سال پیش که برای مصاحبه با رئیسجمهور سنگال به این کشور رفته بودم از مکانی به اسم گره در این کشور بازدید کردم که در سالهای بردهداری، بردهها را در آنجا مانند دانههای کبریت روی هم میریختند و سپس سوار کشتی میکردند. به آن جزیره رفتنم و آنجا را دیدم. کونتا کینته، شخصیت اصلی کتاب را هم در آن جزیره سوار بر کشتی کرده و به بردگی برده بودند. از دیدن آن جزیره به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم.»
فرهمند همچنین ادامه میدهد: «در حدود سال 1760 میلادی عدهای که به آنها اصحاب روشنگری میگفتند با هم قراردادی بر پایه چهار اصل تنظیم کردند که یکی از آنها این اصل بود که غرب برتر است. اما غرب برتر نبود. عثمانی، صفویه، هند و چین هم روی نقشه جغرافیا بودند و حتی تولید ذوب آهن چین دو برابر کل اروپا بود. با این حال آنها با همدیگر قرار گذاشتند که غرب برتر است. از آن موقع برای غرب حقوق ویژهای قائل شدند. امروز امریکا برای خود دو حقوق ویژه قائل است. یکی اینکه امریکا خاص و انحصاری بوده و مانند بقیه نیست که به آن
Exceptionism میگویند. دیگری این است که امریکا یک manifest destiny یا به عبارتی سرنوشتی مقدر دارد. دنیا گشته و گشته تا یک امریکا به وجود بیاید. به این دلیل برای خودش حقوقی قائل است که برای دیگران قائل نیست. خودش را تافته جدا بافته میداند و این حق اکنون مورد چون و چرا قرار گرفته است. این است که امریکا برای خود در بردهداری و کشتار سرخپوستان حقوق ویژه قائل شد.»
فرهمند از نام برده شدن کتابش توسط مقام معظم رهبری ابراز خوشحالی میکند و میگوید از اینکه کتابش بعد از 30 سال خوانده شده است، احساس رضایت میکند. به گفته او این تلخی خاطره 28مرداد برایش انگیزهای در جهت ترجمه یکی از پرفروشترین کتابهای جهان در ایران شده است؛ واقعهای که این روزنامهنگار سابق میگوید به الگوی امریکا برای پیادهسازی کودتاهای مشابه در 46 کشور دیگر تبدیل شد.
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.