پدر موشکی ایران، سالها قبل با کمک تعداد معدودی از همرزمان خود توانست برای اولین بار این لانچرهای پرتاب موشک را علی رغم تحریمهای شدید و همه جانبه خصوصا در حوزه نظامی، به تولید برساند؛ لانچرهایی که امروز از بهروزترین فناوریهای مدرن دنیا برای شلیک انواع موشکهای کروز و بالستیک برخوردارند.
در همین راستا، خبرگزاری فارس به تشریح ناگفتههایی از این مجاهدت خاموش سرداران موشکی سپاه به نقل از یکی از دوستان و همرزمان شهید حسن طهرانی مقدم پرداخته که می توانید متن آن را در زیر بخوانید.
*****
یک روز در اوایل ورود موشکها به ایران، همراه شهید مقدم به سیلوهایی رفتیم که سکوهای پرتاب موشکی در آنجا قرار داشت و ما با شرایط خاصی شبانه وارد آن محوطه شدیم.
در آنجا شهید طهرانیمقدم از من سوال کرد به نظر شما آیا ما قادر به ساخت این سکوها هستیم؟ من گفتم با خواست و یاری خداوند ما میتوانیم.
بعد از آن شب بود که با سردار طهرانیمقدم شروع به طراحی و ساخت این سکوها کردیم ولی در ابتدا باید خودرو را از برخی کشورها مانند فرانسه، آلمان یا هر کشوری که حاضر به فروش این تجهیزات به ما باشد، میخریدیم و لذا به همراه شهید مقدم به چندین کشور سفر کردیم ولی در نهایت هیچ کشوری حاضر به فروش این ماشینآلات به ما نشد و ما با دست خالی به کشور بازگشتیم.
شهید مقدم خیلی بابت این مسئله ناراحت بود، ولی باز امید خود را از دست نداد و دنبال راه حل برای این مسئله رفت.
من به ایشان گفتم جایی را میشناسم که این قطعات ماشینها را که بلااستفاده شدهاند در آنجا نگهداری میکنند، ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
ابتدا باید موتور خریداری کرده و از این قطعات برای ارتقا آن استفاده کنیم و به این ترتیب ماشین حامل سکوی پرتاب موشک را آماده کنیم.
شهید طهرانیمقدم در جهت توسعه موشکی و توپخانهای دید بسیار وسیعی داشت، به این شکل که هرگاه ما پروژهای را در دست داشتیم ایشان هیچگاه به دید یک پروژه کوچک آن را در نظر نمیگرفت و بسیار گستردهتر از حد معمول فکر میکرد و دراز مدتتر؛ یعنی اینکه ما برای هر پروژه باید برنامهریزی میکردیم و مدیر نهایی هم سردار طهرانیمقدم بود و مدیر تأمین منابع هم باز خود ایشان بود و در نهایت تعیین کننده و مصرف کننده اینها نیز خودش بود.
میتوان اینطور بیان کرد که او نقشی کلیدی و محوری در تمامی مراحل داشت و چنین شخصی که تا این حد نقش کلیدی دارد باید بسیار بلند فکر کند، پیشبینیهای بسیار دراز مدتی را در نظر داشته باشد و اگر محدود فکر کند در زمان جا میماند و به واقع شهید طهرانیمقدم به این شکل بود و سعی میکرد پروژهها را در حداقل زمان به انجام برساند، ولی برای آیندهی هر پروژه، برنامهریزیهای بسیار مشخص و طولانی مدت داشت.
مثلا ما در عرض یکسال، در نهایت محرومیت منابع، موفق به ساخت سکوهای موشکی شدیم و خود شهید مقدم مدیریت، نظارت و برنامهریزی تمام وقت داشت.
کار آمادهسازی سکوی موشکی با حداقل امکانات و در آن زمان کم، واقعا کار عظیمی بود که تیم ما با مدیریت و تلاش و تخصص این شهید بزرگوار انجام داد.
در ابتدا همانطور که گفتم، قرار بر این بود که ما اینها را از خارج از کشور وارد کنیم، ولی از آنجا که کشورها درخواست ما را رد کردند، ما با تلاش خود موفق به تولید این ماشینآلات شدیم و این موضوع برای هیچکس قابل باور نبود.
اولین موتور را شهید صنیع خانی برای ما تهیه کرد (خرید).
به حمد و یاری خداوند، ما در عرض یکسال خودرو را ساختیم.
اولین خودرو با عرض 3 و طول 14 متر تولید شد و اولین جایی که ما این خودرو را بردیم، حرم مطهر امام راحل(ره) بود و پس از آن یک نمایشگاه بینالمللی که ما در آن شرکت کردیم.
در آنجا بسیاری از کشورها شرکت داشتند و اکثرا برای بازدید به غرفه ما میآمدند.
حتی چند نفر از متخصصین آلمانی از این خودرو عکس گرفتند.
دقیقا روبروی غرفه ما، غرفه آلمانیها بود که ما توجه میشدیم آنها از پشت شیشه دائما به این ماشین نگاه میکنند و عکس میگرفتند و بهواقع تولید این خودرو در داخل ایران برای همگان غیر قابل باور بود، آن هم با کمترین امکانات و تحریمی که ما در آن قرار داشتیم.
حتی برای مسئولین داخلی خودمان هم بسیار شگفتانگیز بود و تمامی اینها با تلاش تیم متخصص و دانش فنی و مدیریت شهید طهرانی مقدم و کمک خداوند به سرانجام رسید.
ما این خودرو را نزدیک به 300 الی 400 ساعت تست کردیم؛ آنهم در تمامی شرایط خاص و سخت و بحمدالله در تمامی این آزمایشات موفق بود و بدین ترتیب اولین سکوی پرتاب موشکهای اسکادB بود که ساخته شد و بعدها ما این را تغییر دادیم برای موشکهای مازاد و موشکهای سوخت جامد که ما نداشتیم و هیچ کشوری هم آن را به ما نمیداد.
لذا مجددا طبق دستور شهید طهرانیمقدم و تخصص ایشان شروع به ساخت سکوی پرتاب موشکهای سوخت جامد هم کردیم و بعد از آن پروژهای دیگر انجام دادیم و در آنجا بود که ایمان من به مدیریت تمام عیار شهید طهرانیمقدم مصممتر شد، زیرا تمام کارهایی که ما توفیق انجامشان را پیدا کردیم، برای همگان غیرقابل تصور بود.
جالب است بدانید که هیچکس از این عملیات ما باخبر نبود حتی وزرای ما هم از این آزمایشات کاملا بیخبر بودند و ما در سکوت و گمنامی کامل این عملیات را با محدودیتهای کامل و شرایط خاص پیش میبردیم.
پس از آن بود که ما متوجه شدیم که تمامی این عملیات برای ما قابل انجام است و خدا را شکر، کاری نیست که از عهده متخصصین ما بر نیاید، البته با مدیریت و تخصص والای سردار طهرانیمقدم.
بعد از آن ما یک جهاد خودکفایی داشتیم برای تجهیز وسایل و امکانات که به یاری خداوند موفق شدیم و روز به روز قویتر و امکانات بیشتر داشتهایم.
گروهی از متخصصین مستقیما بر روی ساخت موشکها تحقیقات انجام میدادند و سردار بر روی عملیات آنها نیز نظارت و حمایت میکرد، یعنی ساخت سکوها و تجهیزات زمینی به طور مستقیم تحت مدیریت و تخصص کامل ایشان بود.
در آن زمان ایشان فوق تخصص خود را در زمینه متالوژی اخذ کرده بود و در آن زمینه در کشور حرف اول را میزد و مجری کامل تمامی امور سکوسازی بود. ساخت موشکها تحت حمایت سردار انجام میشد و او مسلما هر نوع کمک یا امکاناتی که میتوانست، برای آن گروه فراهم میکرد.
مدیریت سردار مقدم، مدیریتی دوستانه، با اخلاق و با کارآمدی بسیار بالا بود. یک خاطره مربوط به زمانی است که ما از شیخ حسین انصاریان پول دریافت کردیم برای ساخت کاتیوشاها و واقعاً آن مبلغی که ما دریافت کردیم بسیار کم و ناچیز بود.
یکی از کارهایی که سردار مقدم انجام داد این بود که از حقوق خود برای این پروژه استفاده میکرد و به این صورت ایشان به کارشان عشق میورزیدند و این، یک کار دلی بود و از هیچکس به جز ایشان تا به امروز من چنین حرکتی را ندیدم و این حرکت ایشان همیشه برای من سرمشق خواهد بود.
یکی دیگر از نکات اخلاقی و مدیریتی ایشان این بود که همیشه به خداوند توکل داشت و همین شاید بزرگترین عامل موفقیت سردار طهرانیمقدم محسوب میشد و عدم ناامیدی ایشان در شکستهایمان از جمله دیگر عوامل موفقیت حاجحسن بود.