گروه بینالملل مشرق – پایگاه خبری العهد مینویسد درست است که نشانههای تفاهم و نزدیکی میان ایران و قدرتهای بزرگ در عرصه سیاسی قابل رویت است و نگرانی غرب از فعالیت گروههای افراطی و تندرو روز به روز بیشتر میشود و در کنار آن این قدرتها از برگزاری کنفرانس ژنو 2 و ضرورت حل و فصل سیاسی بحران سوریه استقبال میکنند و در برابر چشمانداز سیاسی ایجاد شده در نتیجه مقاومت نظام سوریه و تولد نظام نوین جهانی به ویژه بعد از سقوط طرح آمریکایی – اخوانی در مصر تسلیم شدهاند؛ ولی چشم انداز جنگ سرد میان روسیه و آمریکا به عنوان دو قطب جهانی همچنان در اوج خود قرار دارد و شعلههای آن به گستره جغرافیای عربی علی الخصوص سه محور مصر، سوریه و عراق منتقل شده است که این روزها روسیه در چارچوب اثبات حضور خود و ساختار پیمانها به شدت درگیر آن است.
سوالات زیادی در مورد توصیف مقطع کنونی از درگیریها و منازعات مطرح میشود که در نتیجه انقلابهای عربی و زیاده خواهی و سلطه جویی نادر از جانب گروه «امارت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» و شاخههای آن که همگی وابسته به سازمان تروریستی القاعده هستند، به وجود آمده است.
اگر به اظهارات مقامات صهیونیستی که تقریبا هر روز تکرار میشود، توجه کنید، به میزان خشم و غضب و تحرک بیوقفه آنها به منظور تقویت پیمانها و توانمندیها خود به ویژه با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و ترکیه پی میبریم که هدف از آن نیز به طور واضح و به زبان خود صهیونیستها مقابله با ایران بیان شده و این موجب میشود تا بیش از پیش پیچیدگی امور را درک کنیم.
سوالاتی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا فعالیت القاعده در این مقطع زمانی و تشدید عملیات نظامی این گروه در حالی که آمریکا و قدرتهای غربی به سمت راه حلهای سیاسی و دیپلماتیک پیش میروند، به خودی خود صورت میگیرد؟؟ اگر آمریکا در زمینه حل و فصل سیاسی بحران سوریه جدی بود، چرا به طرفهای حامی مالی وتسلیحاتی دستور توقف کمکها و تغییر رویکرد فوری به سمت روند سیاسی نداد؟؟ اگر راه حل سیاسی در زمینه پرونده سوریه و ایران در حال طی کردن مسیر خود است، پس چرا فریب و نیرنگ ادامه دارد و مذاکرات با یک طرف و به حاشیه راندن طرف دیگر در مورد پرونده فلسطین برگزار میشود؟؟
«بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در انجمن سالیانه سیاست در خاورمیانه گفت: راه حل سیاسی از گزینه نظامی بهتر است، ولی گزینه نظامی برای موفقیت دیپلماسی ضروری است؛ چرا یک تهدید قوی به شمار میرود.
وی افزود: ایران هستهای یعنی اینکه مسیر تاریخ دست خوش تغییر و تحول خواهد شد، ایران، نظامی است که خود را به طور کامل برای فعالیت در زمینه نابودی اسرائیل آماده کرده است، البته ما نباید اظهارات «آمی درور»، مشاور امنیت قومی رژیم صهیونیستی را فراموش کنیم که گفته بود، اسرائیل این توانایی را دارد که بدون نیاز به کمک آمریکا به ایران حمله کند.
به باور ما آمریکا در حدی ساده و احمق نیست که موفقیت در قانع کردن ایران به کاهش غنی سازی تا سقف 5 درصد یا حتی توقف کامل غنی سازی و انهدام کامل سلاحهای شیمیایی سوریه که چیزی از قدرت نظامی ایران و سوریه کم نمیکند، را درک نکند و مسئه مهمتر این که موارد مذکور باعث تغییر استراتژی و تغییر مواضع در برابر حمایت از مقاومت و تهدید رژیم صهیونیستی نخواهد شد، تهدیدی که اسرائیل خود آن را لمس میکند؛ چرا که فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در 12/12/2013 تاکید کرد که قدرت نظامی کشورش شکست ناپذیر است، این در حالی است که رهبر انقلاب اسلامی ایران دو سال پیش تاکید کرده بودند که ایران توانایی حمله و هدف قرار دادن هر نقطهای را در جهان دارد و هم او بود که در واکنش به تهدیدات اسرائیل گفت در صورت هرگونه حمله، تل آویو با خاک یکسان خواهد شد.
همچنین رهبران سوریه تاکید کردند که با توانایی خود اسرائیل را خیره میکنند، پیش از این نیز حزب الله اعلام کرده بود که در صورت هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی، واکنش به آن شامل سراسر فلسطین اشغالی از «کریات شمونه تا ایلات» خواهد بود.
این در حالی است که تحولات چشمگیر در عملکرد مقاومت فلسطین در نوار غزه که در آن موشکهای مقاومت در جنگ هشت روزه به تلآیو رسید، رژیم صهیونیستی را خیره کرد. به دیگر سخن تمام تلاشهای فعلی آمریکا برای مهار برنامه هستهای ایران که به ادعای آن موجب تملک سلاح هستهای توسط تهران خواهد شد و رهایی از سلاح شیمایی سوریه ذرهای تغییر در سیاست جبهه مقاومت ایجاد نخواهد کرد.
بنابراین آیا طرف آمریکایی جایگزینهایی را برای آینده در اختیار دارد؟ و آیا سریال «شیاطین» تنها برای از دست دادن یک توطئه از سری توطئهها به پایان خواهد رسید؟
با انتخاب «حسن روحانی» به عنوان رئیس جمهوری ایران که به هیچکدام از جریانهای اصلاح طلب و اصولگرا وابسته نیست، فرصتی که آمریکا برای شبیه سازی «انقلابهای عربی» در داخل ایران داشت، را از دست داد.
علاوه بر این سیاست ترور دانشمندان ایرانی تاثیری در تضعیف عزم و اراده ایران در زمینه تداوم پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک نداشت، همه این مسائل باعث شد تا آمریکا درک کند که دست زدن به هر گونه اقدام در داخل ایران تنها به معنی نظامی آن خواهد بود، به همین خاطر به منظور مهار تواناییهای هستهای ایران تا بالاترین حد ممکن به گشودن کانالهای گفتوگو و ارتباط با ایران تمایل نشان میدهد؛ ولی در عین حال به تلاشهای خود در زمینه تشدید هرج و مرج از طریق انفجارها و خودروهای بمبگذاری شده در داخل سوریه، مصر و عراق و حتی لبنان که باعث تحلیل قابل توجه قدرت نظامی این کشورها میشود، ادامه میدهد و این اقدامات باعث تضمین حداقل مشارکت این کشورها در مشارکت با متحد خود یعنی ایران میشود.
این مقابله که نشانههای موفقیت با حمایتهای مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اراده فزاینده ترکها برای بازگرداندن رویای رهبری و رهایی از تنها مدعی در سطح منطقه در حال تکمیل شدن است، بدون شک تنها با رسیدن احتمالی جمهوری خواهان «فارغ التحصیل مدرسه نظامی» به قدرت در سال 2017 میلادی محقق خواهد شد.
شاید توصیفی که به زبان دیپلمات بلند پایه اروپایی در زمینه تحلیل و پیش بینی تمایلات آمریکا در آینده با آنچه که گفتیم همخوانی دارد، وی تاکید کرد که آمریکا در مدت باقی مانده از دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» وارد هیچ جنگی یا ماجراجویی نظامی نخواهد شد و واشنگتن تلاشهای خود را برای رسیدن به یک توافق نهایی در مورد برنامه هستهای ایران ادامه خواهد داد، ولی شاه بیت قصیده این است: «تلاش زیادی در این زمینه نخواهد کرد».