کد خبر 273455
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۴

ما در حال و هوایی نیستیم که صداهای گویندگان خیلی مشخص باشند؛ چرا که فیلم‌های آنچنانی وجود ندارد که یک گوینده‌ بتواند مشهور شود؛ به عنوان مثال در حال حاضر شرایط اینگونه نیست که مردم بدانند به جای یک آرتیست آمریکایی یک آدمی حرف می‌زند که همیشه به جای او حرف می‌زند و اگر همان آدم برود و در تبلیغات تلویزینی هم حرف بزند این کار جالب نباشد.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق، چنگیز جلیلوند از جمله گویندگان قدیمی واحد دوبلاژ ایران است که به سمت بازیگری هم سوق پیدا کرد. او همان صداپیشه‌ی فیلم‌های قدیمی است که به جای شخصیت‌هایی چون محمد علی فردین، ناصر ملک‌مطیعی، بهروز وثوقی و ... صحبت کرده است.

جلیلوند درباره اینکه چقدر سعی کرده است که در دوبله‌ی فیلم‌های ایرانی با بازیگرانی که به جای آنها صحبت کرده، تعامل داشته باشد؟ خاطرنشان می‌کند: من همیشه کارهایم را خودم انجام می‌دادم و هیچکس مرا راهنمایی نمی‌کرد؛ به عنوان مثال زمانی که به جای بهروز وثوقی و یا فردین صحبت می‌کردم، خودم صدا را انتخاب می‌کردم.

این دوبلور سپس تاکید می‌کند: در دوبله‌ی فیلم‌های ایرانی با بازیگران تعاملی نداشتم و خودم صدایم را ابداع می‌کردم و تیپ‌هایم را شناسایی می‌کردم.

جلیلوند که از استادان تیپ‌سازی است، به جای شخصیت‌هایی چون «پل نیومن»، «مارلون براندو» و «ریچارد برتن» هم صحبت کرده است.

ایسنا در گفت‌وگویی حضوری با این بازیگر و مدیر دوبلاژ پیشکسوت، اوضاع این روزهای دوبله در ایران را جویا شده است.

جلیلوند با روی‌گشاده ما را به دفتر کاری‌اش دعوت کرد تا در گپی یک ساعته درخصوص رفتنش به امریکا و ماندگار شدنش در آنجا، علاقه‌مندی‌اش به دوبله، ورودش به عرصه بازیگری، نبود فیلم‌های خوب برای دوبله، ماندگار نشدن صداها در دوبله حال حاضر، آینده دوبله در ایران و ... سخن بگوید.

در دوبله کسی به من چیزی نمی‌گفت

او می‌گوید: اختیار کار و انتخاب صدا و حتی گویش‌ها در دوبله فیلم‌های سینمایی آن دوره، دست خودم بود و کسی به من چیزی نمی‌گفت؛ ضمن اینکه با هنرپیشه‌ها ارتباط نزدیک فرهنگی نداشتیم؛ البته ممکن بود با یکدیگر دوست بودیم ولی آنها هیچ وقت در اتاق ضبط نمی‌آمدند و ما هم اصلا صلاح نمی‌دیدیم که در اتاق ضبط حضور داشته باشند؛ ضمن اینکه خودشان هم اظهارنظر نمی‌کردند، به نوعی قدرت مطلق، با مدیر دوبلاژ و گوینده‌ای بود که به جای نقش اول صحبت می‌کرد. جا دارد بگویم زمانی که به جای شخصیت «مارلون براندو» صحبت می‌کردم، وی صدای تودماغی داشت و من سعی می‌کردم مثل خودش صحبت کنم.

او اضافه می‌کند: همیشه قبل از اینکه به جای شخصیتی صحبت کنم، ابتدا صدایش را خوب گوش می‌کردم تا ببینم چه نوع صدایی برای شخصیت مورد نظر لازم است و چقدر باید تن صدایم را پایین و بالا ببرم. در واقع کار در دوبله مثل تاری است که باید زده شود؛ چرا که هر شخصیتی یک صدایی دارد و من برای هر شخصیت صدایم را کوک می‌کردم، به همین خاطر است که می‌توانم صداسازی کنم.

دوست داشتنی‌ترین شخصیت جلیلوند؟

جلیلوند همچنین در پاسخ به پرسشی درباره‌ی دوست داشتنی‌ترین شخصیتی که تاکنون به جای او صحبت کرده‌ است، خاطرنشان می‌کند: شخصیت‌های دوست‌داشتنی زیاد هستند؛ به عنوان مثال «مارلون براندو‌»، «پل نیومن» و ... از شخصیت‌های دوست‌داشتنی من بودند. به جای تمام آرتیست‌هایی که در زمان خودشان برنده اسکار شدند، صحبت کرده‌ام و می‌توانم به جرأت بگویم، حداقل در 50 فیلم که هنرپیشگان آن اسکار گرفته‌اند، حرف زده‌ام.

وقتی که دوبله، جلیلوند را بلعید!

جلیلوند می‌گوید: دوبله، کاری بود که شخصا عاشقش بودم و از جوانی آن را دوست داشتم. زمانی که جوان‌تر بودم به دوبله گرایش پیدا کردم و بعد از گرفتن مدرکم مثل همان سال‌ها دوباره دوبله مرا بلعید! و از دانشگاه مرا کنار کشید، در نهایت مرا به استودیوهای واحد دوبلاژ کشاند.

این پیشکسوت دوبله ابتدا در خصوص رفتنش به خارج از کشور و ماندگاری چند ساله‌اش در آنجا توضیح می‌دهد: زمانی که به خارج از کشور رفتم حتی یک درصد هم تصمیم نداشتم که در آنجا ماندگار شوم ولی به خاطر فرزندانم مجبور به سفر شدم و طی این یک سالی که در آنجا ماندم وقتی ماندنم طولانی شد احساس کردم دیگر نمی‌توانم برگردم و روز به روز امیدمان بیشتر قطع شد که نمی‌توانیم به ایران برگردیم؛ چرا که درگیر فرزندانم بودم. در محلی که ما در خارج از کشور زندگی می‌کردیم یکی از شهرهای دورافتاده‌ی آمریکا در ایالت تگزاس بود و کم کم به محیط عادت کرده بودیم در همان جا هم درس خواندم اما اصلا کار دوبله انجام نمی‌دادم تا اینکه ماندنم در آنجا به 20 سال طول کشید.


و دوباره گرفتار دوبله شدم

وی می‌گوید: محیطی که در آنجا زندگی می‌کردم محیطی بود که فقط باید درس می‌خواندیم و من هم دیدم فرصت خوبی است تا اینکه بخواهم ادامه تحصیل دهم و الان هم با خودم می‌گویم ای کاش بیشتر درس می‌خواندم و دوبلور نمی‌شدم. زمانی هم که در ایران ساکن بودم همیشه با خودم می‌گفتم حیف شد که دانشکده را رها کردم و به دنبال مدرکی بالاتر نرفتم و آمدم در کار گویندگی و این برایم یک عقده شده بود که چرا مدرک نگرفته‌ام. در خارج از کشور که بودم مدرک مدیریت بازرگانی‌ام را گرفتم و زمانی که به ایران آمدم قصد داشتم طبق مدرکی که دارم وارد کار و کاسبی شوم؛ چرا که رشته‌ام مربوط به هتل‌داری و رستوران بود و دوست داشتم این کار را ادامه دهم اما دوباره گرفتار دوبله شدم و به دعوت آقای جعفری - مدیرعامل موسسه قرن بیست و یکم - دوباره به حوزه دوبله دعوت به کار شدم.

اولین کار گویندگی چنگیز جلیلوند؟

جلیلوند همچنین با اشاره به اولین کار گویندگی‌اش خاطرنشان می‌کند: اولین کار گویندگی‌ام فیلم «نشانه‌ها» بود که به جای «مل گیپسون» به مدیریت دوبلاژی بهرام زند، صداپیشگی کردم. از آن به بعد بود که کار دوبله را ادامه دادم. اوایل در برخی موسسه‌ها گاهی یکی دو فیلم دوبله می کردیم تا اینکه در حال حاضر در یک ماه حدود 20 فیلم دوبله می‌کنیم. این اتفاق افتاد که من این حرفه را ادامه دادم و کم کم دوستان به این فکر افتادند که چرا چنگیز جلیلوند جلوی دوربین نمی‌رود.

*** بازیگری جلیلوند

او درخصوص علاقه‌اش به بازیگری‌ توضیح می‌دهد: در آن زمان من گفتم به دوربین علاقه‌ای ندارم، ضمن اینکه اگر تئاتر باشد حتما فعالیت می‌کنم اما در آن زمان تئاتر‌های دلخواه من وجود نداشت که سراغش بروم. بر این اساس با صحبت‌هایی که آقای فریدون جیرانی انجام داد، در نهایت مرا به آقای جودی یکی از تهیه‌کنندگان تلویزیون معرفی کرد و اولین بار در سریال «عبور از پاییز» مقابل دوربین رفتم اما بعد پشیمان شدم که کار بازی انجام دادم آخرین کار تلویزیونی‌ام هم سریال «یلدا» به کارگردانی داود میرباقری بود؛ ضمن اینکه در سریال «معمای شاه» محمدرضا ورزی هم بازی کرده‌ام.

دوبله را به بازیگری ترجیح می‌دهم

این دوبلور پیشکسوت سپس در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه بین دوبله و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟ اظهار می‌کند: اساسا دوبله را به بازیگری ترجیح می‌دهم؛ چرا که کار اصلی‌ام دوبله است و در آن بیشتر می‌توانم فعالیت داشته باشم و می‌توانم به نوعی پرسوناژهای خوبی در آن خلق کنم اما متاسفانه دوبله در حال کم شدن است و فیلم‌های خوب و جالبی برای دوبله وجود ندارد؛ ضمن اینکه بیشتر فیلم‌ها سانسور می‌شوند بعضا از جملاتی که استفاده می‌کنیم در متن فیلم‌ها نیست به همین خاطر احساس می‌کنیم به مخاطب دروغ گفته می‌شود و آنچه که واقعیت است، نیست.

سانسور با دوبله چه می‌کند؟

او ادامه می‌دهد: گاهی مجبور می‌شویم سانسور انجام دهیم و من شخصا وقتی کمی از حقیقت دور می‌شوم، آزرده خاطر می‌شوم؛ به همین خاطر این روزها کمتر کار دوبله می‌کنم و اگر فیلم و سریال‌های خوبی باشد مسلما قبول می‌کنم. در حال حاضر هم در سریال تاریخی «معمای شاه» نقش «ژنرال‌ هایزر» را بازی کرده‌ام که فکر می‌کنم کاراکتر خوب و متفاوتی باشد.

دیدگاه جلیلوند درباره علنی شدن صدای دوبلورها در تلویزیون

در ادامه گفت‌وگو، نظر جلیلوند را درباره‌ی این اعتقاد که چهره‌ی صاحبان صداهای شناخته شده‌ نباید در تلویزیون علنی شود‌، می‌پرسیم که او تاکید می‌کند: به نظر من عقیده‌ها متفاوت است. عده‌ای دلشان می‌خواهد چهره‌ها را با صدا بشناسند و بر عکس عده‌ای هم این احساس را ندارند. در کل بازیگری با دوبله کاملا متفاوت است؛ چرا که فکر می‌کنم کار دوبله کار بسیار سختی است؛ به عنوان مثال شما باید تمام حرکات یک بازیگر را انجام دهید آن هم با دست و پای بسته و فقط باید حس داشته باشید و کاراکترتان را خوب اجرا کنید در اینجا لازم است بگویم دوبله یک هنر است و آن هم هنر سینک گفتن و حفظ کردن دیالوگ‌ها؛ این در حالی است که بازیگری راحت‌تر از دوبله است. زمانی که تجربیات زیادی در دوبله به دست آمده باشد، می‌توان در کنارش کار بازیگری را هم انجام داد.

وی اضافه می‌کند: من در حال حاضر که کار سینمایی انجام می‌دهم، فکر می‌کنم کاملا با دوبله متفاوت است و سعی نمی‌کنم صدای چنگیز جلیلوند مورد توجه مخاطب قرار بگیرد بلکه سعی می‌کنم بیشتر کاراکترم مورد توجه قرار بگیرد و مخاطبان پیش خود نگویند این صدای چنگیز جلیلوند است بلکه بگویند جلیلوندی است که در حال بازی کردن است.

حاج مندل «یلدا»ی میرباقری چطور بود؟

این گوینده در ادامه با اشاره به ایفای نقشش در سریال اخیر داود میرباقری - «یلدا» - اینگونه بیان می‌کند: در سریال «یلدا»، خیلی از دست‌اندرکاران و آشنایان می‌گفتند صدای چنگیز جلیلوند مهم نبود بلکه کارت مهم بود و بیشتر به چشم می‌خورد. آنها در عین حال اعتقادشان بر این بود که در این سریال صدا سوار بازی نبود بلکه بازی بود که سوار صدا بود. من رعایت این فرمول را همیشه حفظ کردم و امیدوارم بتوانم ادامه بدهم. در سریال «یلدا» دوست داشتم نقش طولانی‌تری داشته باشم اما سناریو این گونه ایجاب می‌کرد که «حاج مندل» خیلی در سریال نباشد و فوت کند. خیلی‌ها می‌گفتند زمانی که حاج مندل فوت کرد داستان سریال هم فوت کرد و عده‌ای هم اعتقادشان برعکس بود.

همکاری گویندگان با تبلیغات تلویزیونی نوعی بیزینِس است

جلیلوند در بخشی دیگر از صحبت‌هایش نظرش را درباره‌ی استفاده از صدای گویندگان در آنونس‌ها و تبلیغات تلویزیونی اینگونه مطرح می‌کند: گاهی خودم هم به عنوان گوینده وارد این حیطه شده‌ام، به هر حال این کار هم یک نوع بیزینس است. زمانی که برای همکاری این کار دستمزدهای خوبی بدهند و اگر کار متفاوتی باشد به نظرم خوب است اما من همیشه دوست دارم از صدایم در کارهای مذهبی استفاده کنم. همانطور که اخیرا 30 جزء از قرآن کریم را برای یک موسسه ترجمه کرده‌ام. اولین باری که این کار را انجام دادم و 30 جزء از قرآن را ترجمه کردم بیشتر با قرآن آشنا شدم و تغییراتی هم در درونم ایجاد شد و حال و هوای عرفانی خوبی به من دست داد؛ ضمن اینکه دستمزدش هم بسیار خوب بود و برایم افتخار بود که این کار را انجام دهم به جهت اینکه خودم را بیشتر بشناسم.

دیگر، فیلم‌های آنچنانی برای دوبله وجود ندارد

وی همچنین در پاسخ به اینکه چقدر معتقد است صداهای شناخته شده باید برای بازیگران و شخصیت‌های مطرح حفظ شوند؟ اینگونه پاسخ می‌دهد: ما در حال و هوایی نیستیم که صداهای گویندگان خیلی مشخص باشند؛ چرا که فیلم‌های آنچنانی وجود ندارد که یک گوینده‌ بتواند مشهور شود؛ به عنوان مثال در حال حاضر شرایط اینگونه نیست که مردم بدانند به جای یک آرتیست آمریکایی یک آدمی حرف می‌زند که همیشه به جای او حرف می‌زند و اگر همان آدم برود و در تبلیغات تلویزینی هم حرف بزند این کار جالب نباشد. در حال حاضر فیلم‌ها دیگر شناخته شده نیستند و فکر می‌کنم دوبله آنقدر خودش را نشان نمی‌دهد؛ چرا که دیگر سینمایی نیست تا صداهای ما در آنجا پخش شود.

ضعف اصلی دوبله ایران به نبود سینما برمی‌گردد

این گوینده‌ی پیشکسوت همچنین با اشاره به ضعف اصلی دوبله در ایران یادآور می‌شود: در واقع ضعف اصلی دوبله‌ی ما این است که فیلم‌های سینمایی خارجی در ایران اکران نمی‌شود و شاید به دلایل مختلفی مصلحت اینگونه باشد؛ اما اگر این اتفاق می‌افتاد خیلی بهتر بود و یک رقابت خوبی برای فیلم‌های ایرانی ایجاد می‌شد.

دوبله ایران هنوز هم حرف اول را می‌زند؟

او سپس در پاسخ به اینکه آیا دوبله ایران همچنان حرف اول را می‌زند؟ خاطرنشان می‌کند: دوبله ایران الان هم می‌تواند حرف اول را بزند ولی در حال حاضر فرصت این کار نیست. ما در گذشته یک فیلم را به صورت بخش - بخش و یک دقیقه - یک دقیقه دوبله می‌کردیم؛ ضبطش که تمام می‌شد فیلم را یک بار پخش می‌کردیم و گوش می‌کردیم تا مدیر دوبلاژ هم صداها را بشنود تا اگر ایرادی داشت دوباره اصلاح شود. در نتیجه ایرادات کارمان در همان جا برطرف می‌شد؛ به عنوان مثال برای بخشی از فیلم که ما در حال حاضر در سه دقیقه آن را دوبله می‌کنیم، در آن زمان 18 دقیقه وقت می‌گذاشتیم. مسلما 18 دقیقه وقت گذاشتن روی یک بخش کوتاه فیلم کار را پخته‌تر می‌کند و در نهایت اثر جالب‌تری از آب درمی‌آید.

تمرین‌های دوبله دیگر وجود ندارد

جلیلوند همچنین درخصوص اینکه چرا با پیشرفت تکنولوژی، همچنان وضع دوبله ایران بهتر نشده است؟ تصریح می‌کند: دلیل این امر ناشی از آن است که کارهایی که در گذشته دستمان بود، در حال حاضر دیگر نیست؛ ضمن اینکه تمرین‌هایی که در گذشته روی کارهایمان داشتیم حال دیگر وجود ندارد. ما در گذشته یک بار قبل از دوبله فیلم را می‌دیدیم و سپس کار دوبله را انجام می‌دادیم و همه گویندگان پیش از اینکه فیلم را شروع کنند رُل‌هایشان را می‌شناختند و می‌دانستند که قرار است به جای چه کاراکتری حرف بزنند. در نهایت با آمادگی کامل‌تری سر کار حاضر می‌شدند اما در حال حاضر مدیر دوبلاژ از 50 گوینده دعوت می‌کند تا در یک فیلم صحبت کنند و همان موقع هم رُل‌های نوشته شده را می‌خوانند و می‌گویند در حالی که در گذشته این طور نبود و خودمان رُل‌هایمان را می‌نوشتیم، ولی در حال حاضر گویندگان از روی رُل‌های آماده متن‌شان را می‌خوانند.

در دوبله استاد کم داریم

وی ادامه می‌دهد: در گذشته دوبله‌ی یک فیلم 10 روز طول می‌کشید اما حالا یک فیلم سینمایی را از صبح تا عصر دوبله می‌کنند! با وجود این اتفاقات دوبله‌ی ایران هنوز هم می‌تواند درخشان‌تر باشد؛ چرا که گویندگان زیادی در این عرصه حضور دارند و استعدادها فراوان است اما استاد کم است و حوصله‌ها کم شده است. در عین حال دیگر انگیزه‌ای وجود ندارد. در نهایت عوال زیادی برای افت دوبله وجود دارد، وگرنه اگر گویندگان واقعا سعی کنند، دوبله همچنان حرف اول را در دنیا می‌زند.

جلیلوند همچنین درباره‌ی دوبله سریال‌های کره‌ای نظرش را اینگونه بیان می‌کند: اینگونه سریال‌ها در کشور ما به خوبی دوبله می‌شوند و گویندگان ما می‌توانند در این حیطه آینده خیلی خوبی داشته باشند اما این آینده خوب با کمی وقت گذاشتن‌، دلسوزی و مومن بودن به کار، به وجود می‌آید؛ ضمن اینکه مدیران دوبلاژ ما هم باید در کار سینک زدن دقت کنند و در واقع مسؤول باشند تا کاری را که انجام می‌دهند سطحی نباشد و جملات خوب به کار برده شود؛ چرا که به عنوان مثال مترجمی که کار را ترجمه می‌کند خوب ترجمه می‌کند اما اگر مدیر دوبلاژ اطلاعات عمومی داشته باشد و فارسی بهتری را بتواند جایگزین متن ترجمه شده قرار دهد، در نهایت با ادبیات فارسی بهتری فیلم را دوبله می‌کند.

تحریم‌ها چقدر در خرید فیلم‌های خوب تاثیرگذارند؟

این بازیگر تلویزیون در بخشی دیگر از گفت‌و‌گوی خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تحریم‌های حال حاضر چقدر بر خرید فیلم‌های خوب تاثیرگذار است؟ اینگونه پاسخ می‌دهد: به نظرم این موضوع اصلا ارتباطی با تحریم ندارد. فیلم خوب همه جا هست و می‌توان آن را خرید. فیلم خوب در حال حاضر در بازار نیست چرا که سرمایه‌گذاری نیست که فیلم خوب را خریداری کند. بنده اگر بخواهم یک فیلم خیلی خوب خریداری کنم و آن‌را به فارسی دوبله کنم باید به سینما ببرم تا اکران شود و درآمدزایی داشته باشد؛ در حالی که سینمایی وجود ندارد و زمانی که این اتفاقات می‌افتد، پس چه فایده‌ای دارد که کار خوب روی سی‌دی دوبله شود؟

او در عین حال می‌گوید: وقتی یک فیلمی برای اکران در سینما با صدای کار شده در پرده‌ی عریض دوبله می‌شود، قطعا باعث پیشرفت خواهد بود. به نظرم باید فرهنگ پخش فیلم‌های خارجی در سینماهای ایران جا بیفتد.

امیدوارم سینمای ما به حال‌ و روز اولش برگردد

این مدیر دوبلاژ همچنین نسبت به آینده دوبله در ایران اظهار امیدواری می‌کند: امیدوارم سینمای ما به حال و روز اولش برگردد که هم بتواند فیلم‌های خارجی و هم ایرانی خوب اکران کند تا مردم لذت بیشتری ببرند؛ ضمن اینکه مردم فیلم‌های خارجی را بهتر می‌بینند، این در حالی است که فرقی نمی‌کند فیلم خوب برای کدام مملکت باشد، بلکه مهم فقط خوب بودن است.

وی ادامه می‌دهد: اگر فیلم خوب باشد، مسلما با فرهنگ جدیدی که طی این 30 سال پیدا کرده‌ایم و واقعا هم خیلی از بچه‌ها سینما را شناختند و خیلی خوب می‌توانند تشخیص بدهند، قطعا قدرت تفکرشان هم بهتر است، دوبله به روزهای درخشان اولیه‌اش برمی‌گردد.

تنفر جلیلوند از شبکه فارسی‌وان

جلیلوند همچنین با اشاره به دوبله سریا‌ل‌های ماهواره‌ای یادآور می‌شود: شخصا با دوبله اینگونه سریال‌ها مخالف هستم چرا که ما خودمان می‌توانیم در مملکتمان کار کنیم. پس اگر کار نمی‌شود حتما صلاح نیست. از شبکه‌هایی مثل فارسی وان‌ و ... متفرم؛ چرا که آدم، فارسی حرف زدن را یادش می‌رود. جا دارد بگویم اکثر دوبله‌های شبکه من و تو و فارسی وان در کشور لندن انجام می‌شود به جهت اینکه مدیر دوبلاژ خوب ندارند، در نهایت کارهای خوبی از آب درنمی‌آید و جملات غلط گفته می‌شود و مقصود اصلی را نمی‌رساند در صورتی که اگر ما کمبود فیلم نداشته باشیم کسی سراغ این کارها نمی‌رود.

و اما صحبت پایانی این پیشکسوت

این بازیگر و گوینده پیشکسوت سخنانش را  اینگونه خاتمه می‌دهد: امیدوارم روزی برسد که همه فیلم‌های خوب در مملکت خودمان دوبله بشود، نه اینکه مردمانمان به سراغ ماهواره‌ها بروند.

چنگیز جلیلوند متولد سال ۱۳۱۵ است. وی فعالیت هنری‌اش را در سال ۱۳۳۶ با تئاتر آغاز کرد. جلیلوند پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مدت 20 سال در امریکا به سر برد اما سرانجام به کشور بازگشت و کار دوبله را از سر گرفت. او در کنار گویندگی کار بازیگری را نیز انجام داد و هنوز هم همکاری‌اش در عرصه بازیگری ادامه دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس