به گزارش مشرق به نقل از جهان، از سوی دیگر دولت اسد روز به روز بر دامنه پیروزیهای خود و بیاثر کردن دلارهای سعودی و قطر ادامه میدهد.
در نتیجه این واقعیت، چندی پیش بندر بن سلطان، دبیر مجلس امنیت ملی و رئیس سرویس جاسوسی عربستان با برخی مقامات سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا درباره تحولات سوریه دیدار کرده است. بندر که برادرزاده ملک عبدالله است، پیش از این سفیر عربستان سعودی در آمریکا بوده و به همین جهت روابط خوبی با آمریکاییها دارد.
در این دیدار طرفین با فرض سقوط بشار اسد و تشکیل دولت جدید، نگران بودند که قدرت به دست تروریستهای بیفتد که مورد حمایت یا حرفشنو عربستان نیستند.
پیشنهادی که بندر بن سلطان در این باره رو میکند، این است که در این جنگ باید هر دو طرف درگیر نابود شوند؛ هم بشار اسد و دولتش و هم تروریستهایی که زمانی مورد حمایت مالی، تجهیزاتی و سیاسی دولت سعودی بودهاند.
اما انگار ایستادگی سرسختانه بشار اسد، بندر را خیلی زودتر از آنچه تصور میکرد مجبور به آغاز اجرای راهبرد حذفیاش کرده است.
اولین قربانی این راهبرد، "ماجد الماجد" رئیس گروه تروریستی عبدالله عزام و مسئول حمله به سفارت ایران در بیروت بود که در چنگال ارتش لبنان افتاد و شد مهره سوخته!
ماجد که طبق همه شواهد عامل سرویس اطلاعاتی عربستان بود، به یکباره دچار درد کلیه شد و در بازداشت مُرد! البته برخلاف تصور بند بن سلطان، گویا اعترافاتی کوچک از رابطهاش با بندر و گوش به فرمان بودن او بیان کرده بود. این بود که زنده ماندنش برای ریاض جر دردسر چیزی نداشت.
با توجه به نمونههای مشابه در سالهای اخیر همچون خیانت عربستان به محمد مرسی، نتیجهگیری از این رویداد راحت است؛ اینکه دولت سعودی و دستگاه جاسوسی ریاض وقتی نیازشان به مهرههای تروریستی یا شخصیتهای سیاسی رفع میشود به راحتی آنها را زیر میگیرند و البته بندر این شیوه را به خوبی از آمریکاییها آموخته است؛ در ماجرای محمدرضا شاه، صدام، مبارک، بن علی و...
در نتیجه این واقعیت، چندی پیش بندر بن سلطان، دبیر مجلس امنیت ملی و رئیس سرویس جاسوسی عربستان با برخی مقامات سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا درباره تحولات سوریه دیدار کرده است. بندر که برادرزاده ملک عبدالله است، پیش از این سفیر عربستان سعودی در آمریکا بوده و به همین جهت روابط خوبی با آمریکاییها دارد.
در این دیدار طرفین با فرض سقوط بشار اسد و تشکیل دولت جدید، نگران بودند که قدرت به دست تروریستهای بیفتد که مورد حمایت یا حرفشنو عربستان نیستند.
پیشنهادی که بندر بن سلطان در این باره رو میکند، این است که در این جنگ باید هر دو طرف درگیر نابود شوند؛ هم بشار اسد و دولتش و هم تروریستهایی که زمانی مورد حمایت مالی، تجهیزاتی و سیاسی دولت سعودی بودهاند.
اما انگار ایستادگی سرسختانه بشار اسد، بندر را خیلی زودتر از آنچه تصور میکرد مجبور به آغاز اجرای راهبرد حذفیاش کرده است.
اولین قربانی این راهبرد، "ماجد الماجد" رئیس گروه تروریستی عبدالله عزام و مسئول حمله به سفارت ایران در بیروت بود که در چنگال ارتش لبنان افتاد و شد مهره سوخته!
ماجد که طبق همه شواهد عامل سرویس اطلاعاتی عربستان بود، به یکباره دچار درد کلیه شد و در بازداشت مُرد! البته برخلاف تصور بند بن سلطان، گویا اعترافاتی کوچک از رابطهاش با بندر و گوش به فرمان بودن او بیان کرده بود. این بود که زنده ماندنش برای ریاض جر دردسر چیزی نداشت.
با توجه به نمونههای مشابه در سالهای اخیر همچون خیانت عربستان به محمد مرسی، نتیجهگیری از این رویداد راحت است؛ اینکه دولت سعودی و دستگاه جاسوسی ریاض وقتی نیازشان به مهرههای تروریستی یا شخصیتهای سیاسی رفع میشود به راحتی آنها را زیر میگیرند و البته بندر این شیوه را به خوبی از آمریکاییها آموخته است؛ در ماجرای محمدرضا شاه، صدام، مبارک، بن علی و...