عملیات نظامی و گسترده ارتش عراق که بوسیله تجهیزات سنگین و پشتیبانی گسترده هوایی صورت گرفت را باید در وهله اول، نتیجه خشونت های سر به فلک کشیده داعش در ماه های اخیر در عراق دانست. چندی پیش یک روزنامه آمریکایی طی گزارشی اعلام کرد که حملات تروریستی داعش در یکماهه گذشته - شهریورماه 1392- رکورد جدیدی را ثبت کرده و آمار کشتگان در عراق را روی بیشترین سطح در 5 سال گذشته ثبت کرده است. «پل فلوید» - تحلیل گر نظامی در مرکز برآورد اطلاعاتی راهبردی استراتفور- معتقد بود که رشد فزاینده قدرت القاعده به خلأ امنیتی عراق مرتبط است. همچنین دو افسر اطلاعاتی آمریکا فاش کردند که داعش فقط برای هفته منتهی به آبان ماه، دستور 50 حمله تروریستی را صادر کرده است[2]. طبق آخرین آمار منتشره، طی 2013 میلادی 6300 تبعه عراقی، در پی حملات تروریستی کشته شده اند که مسئولیت عمده این حملات را القاعده پذیرفته است[3].
در خلال ماه های اخیر اغلب تحلیل گران امنیتی شاهد اخبار حملات گسترده به مراکز امنیتی، ادارات پلیس، زندان ها و دیگر ادارات دولتی در استان های جنوبی عراق بخصوص «الانبار» بوده اند. این حملات زنجیره ای، به نوعی نشان دهنده یک مرکزیت فرماندهی و اقدامات برنامه ریزی شده در این حوزه بود که قصد آن؛ تضعیف دولت مرکزی در این مناطق است[4]. پس از پیشروی های نظامی ارتش سوریه در این کشور، داعش که فضای سوریه را برای فعالیت مناسب نمی دید، با پیوستن به کمپین معترضین در «الانبار» - از زمستان 1391 ه.ش- رفته رفته این اعتراضات را به تجمع نیروهای خود تبدیل کرد. داعش حملات خود را در حالی از «الانبار» مدیریت می کرد، که این اقدامات بمنظور قطع کمک های عراق به نیروهای محلی در نواحی هم مرز با سوریه مانند «موصل»؛ افزایش قابل توجهی یافته بود[5].
اولین فرضیه ای که در تحلیل چرایی عملیات ارتش به نظر می رسد، این است که دولت عراق از حضور آسوده داعش در «الانبار» به ستوه آمده و با بالا رفتن هزینه های این تهدید؛ یکبار برای همیشه، تصمیم به حل معضل را گرفته است. با این وجود، مسئله عمیق تر است و از پروژه ها و ضدپروژه های راهبردی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای ناشی می شود؛ پروژه هایی که در یک نقطه اشتراک دارند: جنوب عراق. تقویت کننده این فرض ثانویه، این است که دولت عراق طبق شواهدی که گفته می شود، مدت ها قبل از کشته شدن «الکروی»؛ مقدمات و هماهنگی های لازم برای عملیات را انجام داده بود.
برای مثال، «نخست وزیر عراق» در دیدار با «رئیس پارلمان ترکیه» در شهر «بغداد»، از مقامات «آنکارا» خواسته بود که در مبارزه با تروریسم، عراقی را یاری کنند[6]. دو روز بعد و در 8 آذرماه، یک منبع اطلاعاتی عراق فاش کرد که هیئتی عراقی در خلال سفر محرمانه به ترکیه، با مقامات امنیتی این کشور از جمله، «عبد الرحمن بلجک» - معاون دستگاه اطلاعات ترکیه: MIT- دیدار داشته است. این هیئت، مقامات ترکیه را در جریان اسنادی قرار داده بود که دخالت دستگاه های اطلاعاتی ترکیه و عربستان با تروریست های عراق؛ را تأیید می کرد[7]. سه روز بعد، منابع خبری اعلام کردند که «فالح فیاض» - مشاور امنیت ملّی عراق- در دیدار «بشار اسد»، ضرورت مبارزه با تروریسم در منطقه را مورد بررسی قرار داده است[8]. همان ایّام، «وزارت دفاع عراق» در بیانیه ای اعلان کرد که از اولین محموله ارسالی بالگردهای فوق پیشرفته «MI-35 روسی»؛ برای مبارزه با تروریسم استفاده خواهد کرد[9]. بلافاصله نیز، «نوری المالکی» به «تهران» آمد و رایزنی هایی را با مقامات مسئول ایرانی انجام داد. وی در دیدار با «محمدجواد ظریف» - وزیرخارجه ایران- با تأکید بر ضرورت مبارزه فراگیر با تروریسم گفت: «تجارب گذشته منطقه نشان می دهد که تروریسم، قابل کنترل در مرزها نخواهد بود و دامن حامیان اش را خواهد گرفت». «ظریف» نیز متقابلاً بر آمادگی «تهران» برای کمک به دولت عراق تأکید ورزید[10]. چندی بعد، یک منبع آگاه در «پلیس الانبار» به «پایگاه خبری السومریة نیوز» گفت که بدلیل شرایط کاملاً امنیتی، تا اطلاع ثانوی مقررات منع آمد و شد در «فلوجه» وضع شده است[11]. سپس، ارتش عراق چند عملیات بمنظور کشف و انهدام اردوگاه های داعش در «الانبار» را صورت داد. در نهایت این روند، بطور مستمر تا شروع عملیات اخیر ارتش ادامه یافت.
بنابر این، واضح است که عملیات اخیر ارتش عراق، برآمده از یک هماهنگی گسترده منطقه ای با اضلاع مختلف (ایران، روسیه، سوریه) است. اما اصل ماجرا چیست؟ «هوشیار زیباری» - وزیر خارجه عراق- چند روز بعد از بازگشت «مالکی» از «تهران»، در حالیکه طی «نشست امنیتی بحرین» سخن می گفت، نسبت به تشکیل «امارت اسلامی» توسّط افراطیون منطقه، در صورت ادامه یافتن جنگ داخلی در سوریه هشدار داد[12]. و نکته اساسی همین است، بعد از حضور «حزب ا... لبنان» و برخی از شیعیان عراق در سوریه، آمریکا و عربستان سعودی با مشاهده پیشروی های قابل توجه ارتش سوریه، سعی کردند میدان عمل داعش را به تدریج؛ بین سوریه و عراق توزیع کنند. این کار در سایه خلأ امنیتی عراق و بدلیل دسترسی راحت داعش از طریق جنوب و شمال غربی عراق به «دیرالزور» و «حلب» در سوریه، به راحتی قابلیت اجراء داشت.
ارتش عراق بمنظور کاهش قدرت داعش که زمینه ساز عملیات اخیر بود، مجموعه ای از عملیات ها برای انهدام اردوگاه های داعش را آغاز نمود. اواخر آذرماه، در خلال یکی از این عملیات ها، عراقی ها توانستند یکی از انبارهای تسلیحات سنگین داعش را کشف کنند، که گفته می شد، در آنجا اسناد و مدارک مهمی کشف شده است. این اسناد، از طرح ویژه داعش جهت تصرف بخش شمالی عراق و تأسیس دولت خلافت پرده برداشت[13]. یک فرد مطلع در همین باره گفته بود که تحقیقات نیروهای امنیتی نشان می داد، داعش قصد دارد تا آخر دیماه بوسیله تصرف بخش هایی از استان «نینوا» (بخصوص: موصل)؛ زمینه تأسیس «امارت اسلامی عراق و شام» را هموار کند. «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»، در همین راستا نوشته بود: ««ترکی فیصل» (رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی سعودی) گفته است: با عملیات فریب ایران، ما بیش از 5 هزار جنگجو را از عراق برای فتح «حلب» وارد سوریه کردیم، اما با بسته شدن عقبه آنها توسط ارتش عراق در «الانبار»، ارتباط این جنگجوها قطع شده و زیر توپخانه سوریه در حال نابود شدن هستند»[14]. بطور خلاصه، طرح آمریکایی ها و سعودی ها این بود که با بسط میدان داعش، از طریق جداسازی نواحی غربی عراق و شرقی سوریه، یک امارت جدید افراطی ایجاد کنند و از آن طریق؛ پشتیبانی حامیان سوریه به «اسد» را کاهش دهند.
در واقع، اقدام عراق علیه مراکز پشتیبانی داعش در «الانبار»، اقدام پیش دستانه "محور مقاومت اسلامی" است که سناریوی «بندر بن سلطان» و آمریکایی ها را دچار سکته مقطعی کرد. شهریورماه امسال، وقتی «اوباما» دست خود را روی ماشه حمله نظامی به سوریه گذاشته بود و همه منتظر آتش فرمان بودند، «روزنامه وال استریت ژورنال» - نزدیک به دست راستی های آمریکا- در خبری نوشت: «آمریکا از دستور «قاسم سلیمانی» به شبه نظامیان عراق برای حمله به منافع آمریکا در عراق، در صورت حمله به سوریه آگاه شده است». برخی از تحلیل گران نظامی هستند که پروژه سوریه را در قالب یک چارچوب به هم تنیده با پروژه عراق می بینند، از این حیث؛ طرح اولیه آمریکا برای ایجاد تنش در سوریه، از همان ابتدا بر ایجاد تنش در عراق طی مرحله بعدی استوار بوده است. یک دلیل روشن برای این استدلال وجود دارد، اینکه اگر ارتباط لبنان و فلسطین با ایران از طریق سوریه قطع شود، آنگاه باید برای اتمام بازی؛ ارتباط ایران با سوریه از طریق عراق را نیز قطع کرد.
بنابر این طبق این تئوری، پروژه سوریه- عراق یک پروژه واحد است. محور مقاومت، در ابتدای پروژه در برابر اقدام سریع و پیش دستانه آمریکا در سوریه جا ماند، ولی هستند استراتژیست هایی که معتقدند، هر کس زودتر در عراق بازی جدید را شروع کند؛ در حقیقت طرح آمریکا را از گرانیگاه اولیه اش خارج کرده است. به بیان بهتر، اگر محور مقاومت، زودتر از آمریکا بازی در عراق را شروع کند، بازی آمریکا در سوریه هم تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. آیا امروز، آمریکایی ها فکر می کنند، پیامی که آن را در شهریورماه، منتسب به سردار «قاسم سلیمانی» کردند، حالا اجراء شده است؟ به هر حال، محور مقاومت قبل از آمریکا بازی در عراق را شروع کرده و توانسته است، عراق را بدست بگیرد. اگر عملیات ارتش عراق درست و دقیق پیش برود، این ضدپروژه، عملیات پیش دستانه متبحرانه ای بوده است که جاپای «جمهوری اسلامی» در سوریه، را چند پله بالاتر خواهد برد.
نکته دیگر اینکه، در حال حاضر، عربستان سعودی با پر رنگ کردن نقش عناصر افراطی مثل القاعده و داعش در تمام منطقه و حتی فرامنطقه، به اشتباه استراتژیکی دست زده است. بعد از انفجارهای سلسله ای در «ولگوگراد روسیه»، این قدرت شرقی نیز احساس ملموس تری از خطر نقشه های سعودی پیدا کرده و این احساس؛ به تسریع پاکسازی القاعده در سوریه و عراق کمک شایانی خواهد کرد. همین حالا، کارشناسان آمریکایی، عمق این اشتباه را تا حدودی درک کرده اند. برای نمونه، دو روز پیش از شروع عملیات ارتش عراق در «الانبار»، یک هیئت آمریکایی با سراسیمگی به «ریاض» رفت و به سران عربستان یادآور شد که باید سریعاً، حمایت از داعش را متوقف نمود؛ زیرا برآورد شده بود که این گروه در آستانه انهدام در سوریه و عراق قرار گرفته است. دو ماه پیش نیز «جان کری» در دیدار با مقامات سعودی گفته بود که سیاست نظامی آمریکا و عربستان در منطقه با شکست مواجه شده و نمی توان به تسلیح مخالفان «اسد» ادامه داد[15]. لذا شاید این، یک فرصت بی نظیر برای ایران، سوریه و عراق باشد، فرصتی که اگر از آن به خوبی استفاده شود، ضربه بزرگی به طراحی های مخرب آمریکا- سعودی در منطقه خواهد زد.
[1] «خبرگزاری فارس» به نقل از «شبکه خبری اسکای نیوز»- 2/10/1392
[2] «شبکه خبری العالم» به نقل از «روزنامه سن فرانسیسکو کرونیکل»- 22/7/1392
[3] «خبرگزاری فارس» به نقل از « روزنامه الصباح» (عراق)- 24/9/1392
[4] برای نمونه: دستگاه های اطلاعاتی نینوا در حالی درباره احتمال حمله القاعده به ادارات «موصل» هشدار دادند که داعش به «اداره امنیت و اطلاعات کرکوک»، یورش برد- «خبرگزاری فارس» به نقل از منابع امنیتی استان «نینوا» عراق- 17/9/1392/ «اشغال یک مرکز پلیس در الرمادی عراق: ۸ کشته و ۲۲ زخمی»- «خبرگزاری فارس» به نقل از «سایت المسلة»- 6/9/1392/ «کشف انبار تجهیزات سنگین القاعده در عراق»- «خبرگزاری فارس»- 30/9/1392
[5] «روزانه 14 عملیات تروریستی در موصل/ برنامهریزی برای سقوط الانبار توسط القاعده»- «خبرگزاری فارس» به نقل از منابع امنیتی- 11/9/1392
[6] «خبرگزاری دولتی ایسنا» به نقل از «پایگاه خبری پانوراما»- 6/9/1392
[7] «خبرگزاری فارس» به نقل از «خبرگزاری دولتی سوریه: سانا»- 8/9/1392
[8] «خبرگزاری فارس» به نقل از «خبرگزاری دولتی سوریه: سانا»- 11/9/1392
[9] «خبرگزاری دولتی ایسنا» به نقل از «خبرگزاری دولتی آلمان»- 13/9/1392
[10] «خبرگزاری فارس»- 14/9/1392
[11] «خبرگزاری فارس» به نقل از «پایگاه خبری السومریة نیوز»- 16/9/1392
[12] «خبرگزاری فارس» به نقل از «خبرگزاری آسیوشیتدپرس»- 16/9/1392
[13] «خبرگزاری فارس»- 30/9/1392
[14] 13/10/1392
[15] «قوس نزولی جبهه تروریزم»- «سعدا... زارعی»- «روزنامه کیهان»- 16/10/1392