گروه بین الملل مشرق- تبلیغات رسانهای که بهسرعت علیه «سوریه» به راه افتاده، بهوضوح ثابت کرد، تغییرات در پهنه سیاسی «جمهوری اسلامی ایران» تا چه حدّ میتواند بر سیاستهای راهبُردی و امنیتی «ایالات متّحده» اثرگذار باشد. 31 مردادماه، بنگاههای خبرساز عربی، ادّعای معارضان مسلّح مبنی بر استفاده ارتش سوریه از تسلیحات شیمیایی در منطقه «غوطه شرقی دمشق» را مخابره کردند. بلافاصله حجم انبوهی از تهدیدهای رسانهای و اظهارات سیاسیون و مقامات ارشد نظامی غرب، علیه نظام سوریه به اجراء در آمدند تا جایی که شبکه خبری «C.N.N» طیّ گزارشی نوشت: نهایتاً تا پایان روز پنجشنبه سوریه مورد حمله قرار خواهد گرفت.
هنوز هم بسیاری از کارشناسان هستند که پروسه معتبر جلوه دادن گزینه نظامی اخیر علیه سوریه را در حدّ یک عملیات روانی- سیاسی تنزّل می دهند و معتقدند این تنها یک شوی رسانه ای برای افزایش قدرت چانه زنی مخالفین «بشّار اسد» در مذاکرات آتی «ژنو 2» است. هر چند این احتمال قابل کتمان نیست ولی باید معترف بود که اغلب گزارش های امنیتی از نقشه تحرّکات دشمنان مقاومت در منطقه و حتّی پیام های سیاسی محور عربی- غربی به هیچ وجه با مورد قبلی در اسفندماه 1391 ه.ش – که بدان اشاره شد- قابل قیاس نیست.
در حال حاضر رصد اقدامات نظامی دشمن حاکی از این است که این تغییر چیدمان و آماده سازی سخت افزارهای جنگی، نمی تواند فقط برای یک جنگ روانی صورت گرفته باشد. چرا که طبق برخی اخبار غیرآشکار، پاره ای تحرّکات به خودی خود چنان هزینه ساز هستند که فرماندهان جنگی نخواهند از آنها فقط برای ترساندن بهره ببرند. ما اینجا و امروز با یک صحنه کاملاً امنیتی- نظامی روبرو هستیم و این واقعاً مهم است.
عملیات روانی- سیاسی مذکور در حالی به اجراء درآمده که از چند هفته پیش، تعدادی از مُعتبرترین اندیشکده های آمریکایی، تنها راه برون رفت از بحران جاری سوریه را به دخالت مستقیم آمریکا پیوند زده بودند. بنابر این آمریکا می خواهد بداند، رهبری نظام سیاسی در ایران و مقامات «کاخ کرملین» چه سناریوی تدافعی تدارک دیده اند؛ لذا حضور سرزده و شتابزده «جفری فیلتمن» دقیقاً به این منظور صورت گرفته است.
فرض این است که شدّت و حدّت واکنش ایران و روسیه، می تواند تأثیری مستقیم بر تصمیم نهایی برای فشردن یا نفشردن ماشه جنگ داشته باشد. به همین دلیل باید مطمئن باشیم که دیالوگ های رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با «هیئت دولت یازدهم» طیّ همان ساعات اوّلیه به اتاق فکرهای ارشد آمریکا و اسرائیل رفته تا مورد تحلیل "روانشناسی سیاسی" قرار بگیرد.
این کارشناسان بی تردید، کوچکترین کلمات رهبری و حتّی حالت ادای جملات و حرکات و فیزیک چهره ایشان هنگام صحبت درباره موضوع سوریه در این جلسه را بارها و بارها بازبینی و آنالیز خواهند نمود. احیاناً این جمله ایشان که: «این آتش افروزی همچون "جرقّه ای در انبار باروت" است که ابعاد و پیامدهای آن نامشخّص خواهد بود»، مرکز این ارزیابی هاست. ضمن اینکه آنها این گمانه را مورد غفلت قرار نخواهند داد که «فرمانده کلّ قوای جمهوری اسلامی» سعی داشته، دست خود را پیش از بازی بزرگ رو نکند.
«ری تکیه»، عضو ارشد ایرانی- آمریکایی تبار «شورای روابط خارجی» در آمریکا و دستیار ارشد «دنیس راس» (عضو شورای عالی امنیت ملّی آمریکا) است. وی اخیراً پست جدید پیشنهادی برای عضویت در «شورای امنیت ملّی ایالات متّحده» که از مهمترین تصمیم گیران در عرصه امنیتی و سیاست خارجی آمریکاست؛ را نپذیرفت. او چندیست که بطور مداوم درباره راه های تغییر رفتار ایران بخصوص درباره پرونده هسته ای، گزارش های راهبُردی منتشر می کند؛ گزارش هایی که اغلب، اثری از اصلی ترین گزاره هایش در اقدامات آتی «کاخ سفید» دیده می شود.
او همچنین در گزارش دیگری برای همان اندیشکده تحت عنوان: "رئیس جمهور جدید ایران چه کار خواهد کرد؟"، می نویسد: ««روحانی» بیشتر دوران خود را صرف مذاکره با سه کشور اروپایی بر سر چگونگی برنامه اتمی ایران کرد. اتّفاق مهمّی که در دوران او افتاد، در واقع تعلیق داوطلبانه غنی سازی در 2004 م. بود. آن روزها، روزهای پر هیاهویی در خاورمیانه بود و جنگ مهیب آمریکا در «عراق» دیگر کشورها مانند ایران را به سازش وادار کرده بود. «روحانی» می گوید: "هیچ کس گمان نمی کرد «صدّام» در عرض سه هفته سقوط کند" ... بنابر این، نزدیکی خطر سلاح های آمریکایی؛ حکومت دینی ایران را وادار به احتیاط و متوقّف کردن برنامه اتمی کرد.» (19/4/1392).
اکنون مبرهن است که مفاهمه امنیتیِ مورد نظر استراتژیست های آمریکایی نه علیه «اسد» و «پوتین» که علیه ایران شروع شده است. بنابر این آقایان، الآن ما درست وسط یک "تنبیه کوچک نظامی" - لفظی که «انستیتو واشنگتن در سیاست خاور نزدیک» به کار بُرد- هستیم و اگر قرار است، جوابی برای یک تنبیه بی مورد داشته باشیم؛ باید کاملاً پُرصلابت، قاطعانه و مقتدر باشد.
«اوباما»، «نتانیاهو» و مشاورین شان چند ماهی می شود که مدام تکرار می کنند: "همه گزینه ها روی میز است"، این مسئله مهم نیست زیرا آنها هم باید بدانند که برای «حیفا»، «تل آویو»، «عَمّان» و همه هدف های ثابت و متحرّک آمریکایی- عربی در «آسیای غربی» (خاورمیانه) و «خلیج فارس» نیز؛ "همه گزینه ها روی میز است".
«وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ الْأَمْرَيْنِ الْفَشَلُ؛ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ، حَتَّى نُوقِعَ وَ لَا نُسِيلُ، حَتَّى نُمْطِرَ؛ چون رعد ترسانیدند و چون برق درخشیده، از جا پریدند؛ با این همه واپس خزیدند! و لیکن ما چون رعد نمی ترسانیم، مگر اینکه عمل کنیم و هرگز نمی باریم، مگر اینکه سیل سازیم» (امام علي(ع))