اگر محمود احمدینژاد چند سال پس از آغاز ریاست جمهوری با این ترفند به مقابله با منتقدان خود برمیخاست اما اینک حسن روحانی در حالی که عمر دولتش به چند ماه نرسیده، «بگم بگم» را شروع کرده است.
روحانی که در نخستین سفر استانی خود پس از ریاست جمهوری با استقبال مردمی معناداری مواجه شده بود؛ در روز پایانی سفر خود خبرساز شد تا آنچه در اذهان میماند، اظهارات مسالهساز او درباره تحریمها باشد.
« رئیسجمهور در آخرین روز سفر استانی خود به خوزستان، به منتقدان سیاست خارجی دولت حمله کرد. »
رئیسجمهور به انتقاداتی که اخیراً از سوی برخی به هیأت دولت و سیاست خارجی آن وارد شده، اشاره کرد. روحانی درباره این منتقدان گفت: «یک نفر پیدا میشود و حرفی میزند که برای چه به غربیها لبخند میزنید؟ البته امیدوارم حرفشان از روی حسن نیت باشد. ما لبخند میزنیم تا منجر به لبخند مردم شود. آیا نباید با تحریمهای ظالمانه مبارزه کرد؟ باید با دیپلماسی مشکل را حل کرد و ما از ابزار دیپلماسی استفاده میکنیم. آیا برداشتن تحریمها کار بدی است؟ گویی عدهای انقلابی شدهاند! گرچه سوابق آنها را میدانیم و از حرفهایی که میزنند تعجب نمیکنیم.»
روحانی پس از آنکه منتقدان سیاست خارجی خود را «تازه انقلابی» دانست؛ به این موضوع بسنده نکرد. وی افزود: دیدید که یک نفر معرفی و سپس گرفتار شد. دیگرانی هم هستند که باید معرفی شوند. در دوران تحریمها، عدهای به اسم اینکه تحریم را دور بزنند، ملت و منافع مردم را دور زدند.
او سپس گفت: در بحث مذاکره با 6 قدرت دنیا دیدیم چه مسائلی وجود دارد، خیلی حرف دارم اما موقع گفتن آن، اینجا نیست؛ بموقع به مردم خواهم گفت که یک عده نمیخواهند تحریم برداشته شود و یک عده با عادی شدن شرایط کشور با دنیا به خاطر منافع شخصی و گروهی مخالف هستند.
روحانی با این اظهارات خود، منتقدان سیاست خارجی دولت بویژه منتقدان عملکرد دولت در موضوع مذاکرات هستهای را «تازه انقلابیهای مخالف لغو تحریم» دانست و به مردم وعده داد اسامی این افراد را اعلام خواهد کرد.
کدام افراد؟ منتقدان؟
یکی از ویژگیهای «بگم بگم» پنهان ماندن نام متهمان است. به عبارتی افکار عمومی شاید هیچگاه از نام افراد یا جریان متهم باخبر نشود. با این حال به نظر میرسد فضای سیاسی کشور نسبت به این قبیل موضوعات اشباع شده است. به عبارتی این موضوع چندان نمیتواند مانع روند طبیعی موضوعات شود.
محمداسماعیل کوثری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی دراینباره معتقد است رئیسجمهور به جای این قبیل اظهارات، اسامی افرادی که مخالف لغو شدن تحریمها هستند را اعلام کند.
وی درباره اظهارات رئیسجمهور که در دیدار مدیران و کارکنان منطقه نفتی دارخوین گفته بود بموقع به مردم میگویم یک عده نمیخواهند تحریم برداشته شود، تصریح کرد: او نظرش را داده است. اگر میداند، مسلط است و شناخت دارد چه کسانی مخالف برداشتن تحریمها هستند اسم ببرد. چرا مثل احمدینژاد که دائم اعلام میکرد «میگم میگم» میخواهد این کار را به آخر دوره ریاست جمهوری موکول کند، همین امروز از آن افراد نام ببرد.
کوثری این اقدام رئیسجمهور را فشار به منتقدان دانست و گفت: رئیسجمهور انتظار دارد هیچ کس حرف نزند تا او یکطرفه با مردم سخن بگوید. این کار شایسته نیست، در یک جامعه باز هرکسی نظری دارد بیان میکند، آقای روحانی هم دیدگاه خود را برای افکارعمومی تشریح کند، نه آنکه با تهدید موضعی بگیرد تا بخواهد کسی جرأت حرف زدن پیدا نکند. مردم این مراحل را پشت سر گذاشتند.
کوثری سپس درباره منتقدان به مذاکرات هستهای گفت: هیچ انسان عاقلی دوست ندارد تحریمهای ضدایرانی دائمی باشد بلکه اگر عدهای نقدی به نحوه مذاکرات وارد میکنند به این علت است که مواردی را در مذاکرات هستهای قبول کردیم و بخشی از تحریمها ظاهرا برداشته شد اما این حد از لغو تحریمها کافی نبود. عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس یادآور شد: وقتی ایران تعلیق غنیسازی اورانیوم 20 درصد را پذیرفت باید تمام تحریمها لغو میشد چون ایران خلاف معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی کاری انجام نداده است که حالا بخواهد به طرف 1+5 امتیاز بدهد و اگر در قبال توقف غنیسازی 20 درصد امتیاز دادیم نباید خوشحال بود. به نظر میرسد درخواست کوثری از رئیسجمهور برای اعلام افراد مخالف لغو تحریم، میتواند برای جلوگیری از سوءاستفادههای نادرست از «بگم بگم» موثر باشد. از همه مهمتر، میتوان این اظهارنظر رئیسجمهور را در تناقض با رفتارهای دیگر وی نقد کرد. اساسا رئیسجمهور باید کسانی که در موضوع دور زدن تحریمها دچار فساد میشوند را به مراجع مربوط اعلام کند. وی اخیرا در نامهای به آقای جهانگیری این موضوع را در قالب یک نامه اعلان کرد.
اهانت به منتقدان
متهم شدن همه منتقدان عملکرد هستهای دولت به سوءاستفاده از تحریمها اقدامی ناشایست است که باید در رفع آن کوشید. اینکه تلاش شود منتقدان عملکرد ضعیف دولت در مذاکرات هستهای با برچسبها و اتهاماتی مانند «تازه انقلابی» و «سوءاستفادهکننده» و «دور زننده مردم» مواجه شوند؛ نه بر مدار انصاف است و نه در شأن و جایگاه رئیسجمهور. این شیوه اتهامزنی و برچسب زدن به منتقدان؛ اخلاقی نیز نیست. اگرچه این قبیل اظهارات و فشارها ذرهای بر اراده منتقدان برای آگاهی مردم از حقوقشان تاثیر نخواهد گذاشت اما میتوان صداقت دولت در موضوع پذیرش آزادی نقد و پذیرش صدای منتقد را سنجید. آقای روحانی هرجا میرود ازضرورت آزادی بیان میگوید و از «نگاه امنیتی» اعلام برائت میکند اما در عمل مغایر این موضوع دیده میشود. توقیف و دادگاهی کردن رسانههای منتقد در همین ابتدای کار دولت را همه دیدند. تهمتهای سنگین به منتقدان عملکرد ضعیف دولت در مذاکرات هستهای نیز چیز قابل انکاری نیست. از محمدجواد ظریف گرفته تا خود آقای روحانی منتقدان عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای را یا همراه اسرائیل دانستهاند یا کاسب تحریم! این واقعیات در کردار و گفتار دولتیها نمایان شده است و جای انکار ندارد. آیا این رفتار با رسانههای منتقد نمیتواند هشداری باشد برای تلاش در جهت ایجاد یک فضای بسته رسانهای به سود دولت؟
مقابله به مثل کنیم؟
این شیوه که دولت آقای روحانی در برخورد با منتقدان پیش گرفته به هیچ عنوان درست نیست. همانگونه که گفته شد نه اخلاقی و دینی است و نه سیاستمدارانه. با این حال رسانههای منتقد خیلی راحت میتوانند نسبت به این قبیل رفتارهای دولتی مقابله به مثل کنند. به عبارتی اگر قرار باشد به سیاق دولتیها، طرف مقابل متهم شود؛ این یک کار بسیار راحت برای منتقدان است. اگر آقای روحانی با اظهارات خود جریان انتقادی به مذاکرات هستهای را متهم به مخالفت با لغو تحریمها و کاسبی میکند؛ جریان انتقادی نیز بسیار راحت میتواند دولتیها را متهم کند که دورزنندگان تحریم را لو میدهند تا تیم خودشان را جایگزین آنان کنند! یا اینکه میتوان این گزاره را در جامعه جا انداخت که برخی به بهانه لغو تحریمها و محذوریتهایی که نظام دارد؛ دارند مجرای وطنفروشی را فراهم میکنند! آیا مطرح کردن این قبیل اتهامات؛ کار سختی است؟ مشوش کردن اذهان مردم با این قبیل ادعاها آیا پروسههای جنگ روانی میخواهد؟ به نظر میرسد منتقدان بیشتر از دولتیها گزارههای شهودی برای اثبات این قبیل ادعاها داشته باشند. اساسا دولت نهاد اتهامخیزی است. بویژه اینکه هر روزه ژورنالهای خارجی اخبار قابل تاملی درباره پیدا و پنهان مذاکرات هستهای منتشر میکنند. به همین راحتی میتوان مردم را «بیاعتماد» کرد! اما رواج چنین فضایی میان دولت و منتقدان آیا به سود دولت است؟ و آیا در راستای منافع نظام است؟
به صورت منتقد چنگ نزنیم
انتظار از رئیسجمهور واقعا چیز دیگری بوده است. شاید اگر شرایطی فراهم میشد تا برخی اعضای تیم مذاکرهکننده واقعیات را بیان کنند؛ مشخص میشد که انتقادات رسانهها و افراد منتقد نسبت به محتوای مذاکرات هستهای تا چه اندازه توانسته تیم مذاکرهکننده را هوشیارتر کند. اساسا موضوع نقد داخلی به مذاکرات هستهای در همه ابعاد آن باید با استقبال دولتیها مواجه شود. متاسفانه از سالها پیش جریانی که حمایت تمامقد از آقای روحانی دارد؛ نسبت خود با نقد و آزادی بیان در جامعه را مشخص کرده است.
در عمل نیز ما شاهد بهکارگیری همان ادبیات و الگوی فکری نسبت به منتقدان هستیم. انتظار از آقای روحانی این است که مقداری نیز به اظهارات خود در باب پذیرش صدای منتقد پایبند باشد. طی ماههای اخیر انتقادهای مشخصی درباره مذاکرات هستهای و توافق آن مطرح شده است.
متاسفانه برخی سؤالات کلیدی منتقدان عملکرد هستهای دولت بدون پاسخ مانده است. تیم مذاکرهکننده دولت ایران، همچنان از شفافسازی در قبال مذاکرات اخیر خودداری میکند. هنوز کسی نمیداند در متن توافق طرفین در مذاکرات کارشناسی اخیر چه تعهدات پنهانی وجود دارد. به نظر میرسد آقای روحانی باید به جریان آگاهیبخشی احترام بگذارد. روایت یکطرفه دولت از مذاکرات هستهای به هیچ عنوان قضاوت کاملی نیست. دولت باید اجازه حرف زدن به منتقدان بدهد. صدای منتقد را بشنود. نه اینکه با بدترین اهانتها و تهمتها به منتقدان حمله شود.
وطن امروز