به گزارش مشرق، محمدعلي گوديني در گفتگو با مهر از ادبيات انقلاب و نويسندگاني که با انقلاب همراه شدند و آنهايي که از اين قطار جا ماندند اينگونه گفت: اگر بخواهيم ادبيات انقلاب را با عظمت انقلاب و قيام مردم مقايسه کنيم ، کار خطايي است چراکه انقلاب ما بسيار عظيم بود و ادبيات انقلاب نتوانسته خود را به حد آن اتفاق بزرگ برساند.
وي ادامه داد: رسيدن به بلنداي انقلاب اسلامي مسيري است که سالها طول ميکشد و ما هم به دلايلي در اين زمينه دچار تاخير شديم. يکي از دلايل تأخير اين بود که نويسندگاني با تجربه اي که ساختار داستان را ميشناختند و قلم قواميافته و پختهاي داشتند خود را با مردم و دستاوردهاي انقلاب هماهنگ نکردند.
نويسنده رمان "تالار پذيرايي پايتخت" با اشاره به اينکه ادبيات انقلاب توسط نويسندگان تازهکار و جوان که عشق به انقلاب داشتند جان گرفت، توضيح داد: ادبيات انقلاب به وسيله برخي نويسندگاني که تعهد داشتند ولي هنوز ساختارها را خوب نميشناختند و قلمشان تا حدودي ناپخته بود شروع شد و تا اينها حوزه داستان را بشناسند جنگ تحميلي آغاز و همين نويسندگان براي نوشتن درباره دفاع مقدس هم دست به قلم شدند در نتيجه هنوز آن انتظاري که از ادبيات انقلاب ميرود محقق نشده بود که موضوع جديدي به نام دفاع مقدس رو به روي نويسندگان قرار گرفت.
گوديني افزود: البته به شخصه ادبيات دفاع مقدس را بخشي از ادبيات انقلاب ميدانم، چراکه جنگ عليه انقلاب اتفاق افتاد و همان نويسندگاني سراغ ادبيات دفاع مقدس رفتند که ادبيات انقلاب را تجربه کرده بودند و نميشود زياد اين دو حوزه را از هم تفکيک کرد. دفاع مقدس همان دفاع از انقلاب و دستاوردهايش بود.
ادبيات انقلاب در 3 بازه زماني شکل گرفت
برگزيده جايزه جلال با اشاره به اينکه اگر بخواهيم ادبيات انقلاب را به طور مجزا و تخصصي بررسي کنيم لازم است سه دوره زماني را در نظر بگيريم، توضيح داد: گرچه ادبيات دفاع مقدس ادامه همان ادبيات انقلاب است ولي اگر بخواهيم اختصاصا به ادبياتي که درباره واقعه انقلاب حرف ميزند، بپردازيم سه دوره زماني که تاريخي 50 ساله را در بر ميگيرد پيش رويمان است.
نويسنده "لبخند تلخ" اضافه کرد: دوره اول به سالهاي 41 تا 56 برميگردد که زمينههاي شکلگيري انقلاب را در خود دارد. دوره دوم مقطع کوتاه سال57 تا قبل از جنگ تحميلي است. در اين دوره نويسندگاني وارد شدند که احساسي، هيجاني و شعاري نوشتند و هنوز نوشتههايشان از ساختار قوي برخوردار نبود.
وي درباره دوره سوم ادبيات انقلاب بيان کرد: دوره سوم با جنگ تحميلي آغاز ميشود و تا امروز ادامه دارد. نويسندگان در اين دوره در برابر هجمه معاندين انقلاب که عليه انقلاب نوشتند به دفاع پرداختند و از دستاوردهاي انقلاب دفاع کردند.
نويسنده "يک مشت خاک" با تاکيد بر اينکه عدهاي از نويسندگان که در مقابل انقلاب ايستادند، مردم و جريانهاي حاکم بر کشورشان را نشناختند تشريح کرد: اينکه چه کساني وارد جريان ادبيات انقلاب شدند برمي گردد به اعتقادات خود افراد. بخشي از آن نويسندگان کساني بودند که روشنفکر بودند، جريانهاي ادبي جهان را ميشناختند، خارج رفته بودند ولي مردم خود را نشناخته بودند، خام خيال بودند، مردم را قبول نداشتند و آنها و خواستههايشان را در آثارشان به بازي نميگرفتند.
گوديني اشاره کرد: وقتي هم انقلاب پيروز شد آن دسته از نويسندگان مردم را بازي نگرفتند و دنبال اين بودند که دوباره انقلابي شود که آثار آنها را به بازي بگيرد. آنها بيشتر نويسندگاني بودند که چپ بودند يا بعدها به چپهاي آمريکايي مشهور شدند. به اعتقاد من اميدي به جذب اينها نبود چراکه جذب شدن به انقلاب جرياني برخاسته از دلها بود و هر کسي تعهدي در خود ميديد و به مردمش و مملکتش اعتقاد داشت جذب شد.
طيفي از نويسندگان ميخواستند انقلاب را به نفع خود مصادره کنند
وي برخي از اين افراد را کساني دانست که حتي در جهت مصادره انقلاب به نفع خود هم تلاش کردند و در بين آنهايي که ميتوانستند بنويسند و سکوت کردند و يا عليه انقلاب نوشتند بودند افرادي که ميخواستند دستاوردهاي انقلاب را براي خودشان مصادره کنند. آنها که حتي تا لحظه آخر در خانه تيمي بودند پس از اين که مردم آمدند سنگر ساختند و از انقلاب دفاع کردند، خود را پشت سنگر مردم پنهان کردند، اعتماد به اينها جايز نيست.
نويسنده مجموعه داستان "سيلاب" همچنين گفت: البته چند نفري از اين نويسندگان با آثار کوتاهي سعي کردند گذشته خود را جبران کنند که اين آثار چندان قابل اعتنا نبوده و ديگر اميدي به آنها نيست و هنوز هم نيش و کنايه ميزنند. در حوزه ادبيات انقلاب اينگونه نبوده که براي کسي دعوتنامه فرستاده شده باشد اگر کسي وارد شد خودش دوست داشت که نوشت اتفاقا نويسندگاني که در اين حوزه مينويسند چشمداشت مادي هم ندارند و کسي هم بهشان کمکي نکرده و اينها بنابر اعتقادشان پاي انقلاب ايستادهاند.
بايد از نويسندگان متعهد حمايت کرد
گوديني درباره روند تربيت نويسندگان در ادبيات انقلاب در همان سالهاي پاياني دهه 50 و اوايل دهه 60 عنوان کرد: نويسندگي با خواندن و نوشتن بسيار ميسر مي شود نه فقط با کلاسهاي دانشگاهي. براي خوب نوشتن بايد تجربه داشت بايد در ميان مردم بود و فضاها را لمس کرد. در همان سالها نويسندگان جوان دورههاي نقدي به ويژه در مساجد و بعدها در حوزه هنري و در شهرستانها ميگذاشتند آن نقدها باعث شد آثار کم کم قوام يافت و برخي نويسندگان ما امروز جهاني هستند.
وي افزود: نويسندگان متعهد بي هيچ چشمداشتي و از روي علاقه و اعتقاد وارد اين عرصه شدند ولي لازم است نهادهاي مرتبط از آنها حمايت کنند که يکي از وجوه اين حمايت توزيع گسترده و شمارگان بالاتر آثارشان است. توزيع آثار خيلي مهم است وقتي آثار راه به کتابفروشيها ندارند و در شهرستانها توزيع نميشود به نويسنده ضربه روحي ميخورد.
اين نويسنده همچنين اشاره کرد: در شرايطي که آثار متعهد به خوبي عرضه نميشود، آثار معاندين انقلاب خوب توزيع و تبليغ ميشود. اوايل انقلاب قلم آنها پختهتر بود ولي امروز ديگر آثار متعهد اگر بالاتر نباشند برابر که هستند. نويسندگان جوان متعهد کارهاي قابل توجهي خلق کردهاند. نويسندگان متعهد اگر حمايت هم نشوند ادامه ميدهند ولي بايد حمايت بيشتري از جوانها وجود داشته باشد مبادا که نااميد شوند.
نگفتهها و نديدهها را توصيف کنيم
گوديني درباره مسائلي که بايد بيشتر در عرصه ادبيات انقلاب مودر توجه قرار گيرد، گفت: بايد به عواملي که باعث شکل گيري انقلاب شد بيشتر توجه کنيم. زمينه ها و پس زمينههاي شکلگيري انقلاب کمتر در ادبيات مورد توجه قرار گرفته است. ظلم هاي رژيم طاغوت يکي از اين پس زمينهها است، اعتقادات مذهبي مردم دليل ديگري بود که نتيجه آن را در جنگ تحميلي هم ديديم و مردم نگذاشتند حتي يک وجب از خاکمان را از دست بدهيم. اين ناگفتهها بايد دستمايه نوشتن رمان انقلابي باشد. شعار دادن و تکرار مکررات از دلايلي است که ادبيات انقلاب آسيب ميزند. ناگفتهها و نديدهها را بايد توصيف کرد.