به گزارش مشرق، محمدعلی ابطحی، از محکومان فتنه ۸۸ طی یادداشتی در روزنامه آرمان روابط عمومی نوشت: به نظر میرسد تا پایان کار مجلس نهم که با بخشی از زمان روی کار بودن دولت روحانی همزمان است، شاهد چالشهایی بین این دو قوه خواهیم بود. حتی میتوان گفت برای بهبود این رابطه راهحلی وجود ندارد زیرا اختلافات این دو نهاد از اندیشههای متفاوت این دو قوه نشات میگیرد که مانع صلح دائم بین آنها خواهد شد.
وی مدعی شده است که «اصولگرایان مخصوصا طیف تندرو آنها میدانند که در انتخابات مجلس آینده جایگاه مردمی نخواهند داشت و در مجلس جایی برای آنها وجود ندارد. در انتخاباتی که برگزار شود این طیف جایی نخواهند داشت زیرا رای مردم در ۲۴خرداد «نه» گفتن به تمامی رویههای گذشته بود.»
آقای ابطحی باید بداند اگر پاسخ برخی از ایرانیان در ۲۴ خرداد، رأی به گفتمان حجتالاسلام روحانی بوده است، حال، آن بخش ۴۹.۳ درصدی را که به نامزدهای اصولگرا رأی داده اند، چگونه میتوان نادیده گرفت؟ انبوه مردمی که شاید از نظر ابطحی، غیرقابلملاحظه و بیاهمیت هستند. چطور میتوان چشم بر این نکته بست که پیروزی شکننده به دست آمده تنها با ۰.۷ درصد بیشتر از حد نصاب اکثریت آرای مأخوذه محقق شد؟ مگر آنکه ذوقزدگی بیش از حد، غرور را بر فضای فکری و رفتاری انسان حاکم کند.
آیا آقای ابطحی از ملحوظات، مقدورات و محذورات دموکراسی اکثریتی که دل در گرو آن دارند و آن را غایت القصوای حکومتداری میدانند، اطلاعی دارند؟ مگر مطلع نیستند که دموکراسی اکثریتی و غیرمتعهد نیز لااقل در حفظ حقوق اقلیت، هرچند کم تعداد باشند، متعهد و مکلف است و اگر این نباشد، دیگر سخن از دموکراسی، یاوهای بیش نیست. با این حال، ابطحی چگونه میتواند با نگاه تحقیرآمیز و تلویحی، اقلیتی اینچنین بزرگ را کناری گذاشته و حتی داخل پرانتز هم ننهد؟
آیا وی از الزامات جامعه مدنی، بهعنوان جامعه بهین و آرمانی گفتمان اصلاحات، کمترین آگاهی ندارد که چنین رطب و یابس را به هم بافته و به جای همه مردم هم رأی میدهند و هم قضاوت میکنند؟ نیک میدانیم که جامه مدنی، شامل همه مردم میشود نه بخشی از آنها. این اشتمال و شمولیت حتی مخالفان دموکراسی را نیز شامل میشود؛ حتی بزهکاران یک مرز و بوم را که رفتاری مدنی ندارند را هم دربرمی گیرد.
باید اضافه کرد که ابطحی اظهار داشته است که میان منادیان اعتدال و اصولگرایان، راه حلی برای وفاق و پرهیز از افتراق وجود ندارد. با این وصف و صرفنظر از این که این خود اصلاح طلبان هستند که سعی در اختلافافکنی میان دولت و مجلس دارند، تکلیف دعوت امثال محمدرضا خاتمی برای رسیدن اصول گرایان و اصلاحطلبان به یک لیست مشترک، مشخص و در زمره اباطیلی تمامعیار است.
تلاش اصلاحطلبان برای نشان دادن وجود شکاف میان مردم و اصولگرایان به منزله نشانگاه خویش و همراهکردن آنان در رقابتهای انتخاباتی آینده، نمود خود را در اظهاراتی همچون اظهارنظر ابطحی و نیز محمدرضا خاتمی نمایان میسازد. ابطحی، تضعیف روحیه اصولگرایان خصوصا جناح با پرنسیپتر (اصولگراتر) و انقلابیتر، با القاکردن رأینیاوری آنان و نیز محمدرضا خاتمی با درافکندن وسوسه ائتلاف با اصولگرایان اعتدالی -به تعبیر خود- سعی در ایجاد شکاف و تزلزل در بدنه اصولگرایان دارند. لازم مینماید که اصولگرایان نسبت به القائات اینچنینی واکنشی دور از تصور افرادی چون ابطحی و خاتمی داده و بیش از پیش بر ضرورت اتحاد واقف باشند.
وی مدعی شده است که «اصولگرایان مخصوصا طیف تندرو آنها میدانند که در انتخابات مجلس آینده جایگاه مردمی نخواهند داشت و در مجلس جایی برای آنها وجود ندارد. در انتخاباتی که برگزار شود این طیف جایی نخواهند داشت زیرا رای مردم در ۲۴خرداد «نه» گفتن به تمامی رویههای گذشته بود.»
آقای ابطحی باید بداند اگر پاسخ برخی از ایرانیان در ۲۴ خرداد، رأی به گفتمان حجتالاسلام روحانی بوده است، حال، آن بخش ۴۹.۳ درصدی را که به نامزدهای اصولگرا رأی داده اند، چگونه میتوان نادیده گرفت؟ انبوه مردمی که شاید از نظر ابطحی، غیرقابلملاحظه و بیاهمیت هستند. چطور میتوان چشم بر این نکته بست که پیروزی شکننده به دست آمده تنها با ۰.۷ درصد بیشتر از حد نصاب اکثریت آرای مأخوذه محقق شد؟ مگر آنکه ذوقزدگی بیش از حد، غرور را بر فضای فکری و رفتاری انسان حاکم کند.
آیا آقای ابطحی از ملحوظات، مقدورات و محذورات دموکراسی اکثریتی که دل در گرو آن دارند و آن را غایت القصوای حکومتداری میدانند، اطلاعی دارند؟ مگر مطلع نیستند که دموکراسی اکثریتی و غیرمتعهد نیز لااقل در حفظ حقوق اقلیت، هرچند کم تعداد باشند، متعهد و مکلف است و اگر این نباشد، دیگر سخن از دموکراسی، یاوهای بیش نیست. با این حال، ابطحی چگونه میتواند با نگاه تحقیرآمیز و تلویحی، اقلیتی اینچنین بزرگ را کناری گذاشته و حتی داخل پرانتز هم ننهد؟
آیا وی از الزامات جامعه مدنی، بهعنوان جامعه بهین و آرمانی گفتمان اصلاحات، کمترین آگاهی ندارد که چنین رطب و یابس را به هم بافته و به جای همه مردم هم رأی میدهند و هم قضاوت میکنند؟ نیک میدانیم که جامه مدنی، شامل همه مردم میشود نه بخشی از آنها. این اشتمال و شمولیت حتی مخالفان دموکراسی را نیز شامل میشود؛ حتی بزهکاران یک مرز و بوم را که رفتاری مدنی ندارند را هم دربرمی گیرد.
باید اضافه کرد که ابطحی اظهار داشته است که میان منادیان اعتدال و اصولگرایان، راه حلی برای وفاق و پرهیز از افتراق وجود ندارد. با این وصف و صرفنظر از این که این خود اصلاح طلبان هستند که سعی در اختلافافکنی میان دولت و مجلس دارند، تکلیف دعوت امثال محمدرضا خاتمی برای رسیدن اصول گرایان و اصلاحطلبان به یک لیست مشترک، مشخص و در زمره اباطیلی تمامعیار است.
تلاش اصلاحطلبان برای نشان دادن وجود شکاف میان مردم و اصولگرایان به منزله نشانگاه خویش و همراهکردن آنان در رقابتهای انتخاباتی آینده، نمود خود را در اظهاراتی همچون اظهارنظر ابطحی و نیز محمدرضا خاتمی نمایان میسازد. ابطحی، تضعیف روحیه اصولگرایان خصوصا جناح با پرنسیپتر (اصولگراتر) و انقلابیتر، با القاکردن رأینیاوری آنان و نیز محمدرضا خاتمی با درافکندن وسوسه ائتلاف با اصولگرایان اعتدالی -به تعبیر خود- سعی در ایجاد شکاف و تزلزل در بدنه اصولگرایان دارند. لازم مینماید که اصولگرایان نسبت به القائات اینچنینی واکنشی دور از تصور افرادی چون ابطحی و خاتمی داده و بیش از پیش بر ضرورت اتحاد واقف باشند.