گروه فرهنگی مشرق - شب گذشته در نهمین محفل سینما انقلاب، نشست نقد و بررسی فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در تالار حوزه هنری برگزار شد. این نشست دقایقی بعد از نمایش فیلم با حضور سعید مستغاثی، مهدی چمران و محمدحسین نیرومند برگزار شد.
نکته قابل توجه استقبال فوقالعاده تماشاگران برای فیلم «چ» بود، به صورتی که بسیاری از علاقهمندان ناچار شده بودند که برای دیدن فیلم بر روی کف زمین بنشینند. این نشست در حالی برگزار شد که مانند چند نشست قبلی هیچ کدام از عوامل فیلم حضور نداشتند. در آغاز این نشست مجری برنامه از حاضرین خواست که نظرات خود را راجع به فیلم برای حاضرین در سالن بازگو کنند.
مهدی چمران، نخستین سخنران بود که سخنان خود را اینگونه آغاز کرد. من 15 سال پیش پیشنهاد ساخت این فیلم را به آقای حاتمیکیا داده بودم. حادثه پاوه یک حادثه خارقالعاده در تاریخ انقلاب بوده است. اگر حادثه پاوه اینگونه اتفاق میافتاد و پاوه سقوط میکرد، کل کردستان سقوط میکرد. این یک حادثه کوچک در شهری کوچک نبوده است. این آغازی بود بر پایانی، که از سقوط کردستان جلوگیری کرد. آنچه که دستمایه ساخت این فیلم شد، دستنوشتههای شهید چمران و نگارش کتاب کردستان بود که شهید چمران این کتاب را در چند روز پس از حادثه پاوه نوشت. مهدی چمران نظرش را راجع به فیلم اینگونه بیان کرد: من فیلم را عالی ارزیابی میکنم، چون از ابتدا در جریان ساخت آن از نگارش فیلمنامه تا تولید آن بودم.
سپس مجری برنامه از خانم کاظمزاده همسر شهید اصغر وصالی درخواست کرد که برای ابراز نظر درباره فیلم و شخصیت شهید وصالی به بالای سن تشریف بیاورند. همسر شهید وصالی نظرش را در مورد فیلم اینگونه ابراز کرد: من از دیدن این فیلم بسیار هیجانزده هستم، چون اولین بار بود که فیلم را میدیدم. من پیش از این از کسانی که دیده بودند نظرشان را پرسیده بودم که آیا فیلم با واقعیات آن زمان مطابقت دارد یا نه. اصغر وصالی در این 32 سال بسیار مظلوم واقع شده بود. ایشان از اولین کسانی بودند که در کردستان همراه دکتر چمران حضور داشتند. متأسفانه هیچ وقت از ایشان به آن صورت که شایسته بود در این چند ساله نامی به میان نیامد. جا دارد که همینجا از آقای حاتمیکیا تشکر کنم، من همچنین از آقای حمیدیان هم تشکر میکنم که به خوبی نقش اصغر وصالی را بازی کردند. هرچند که بعضی از آشنایان نمره قبولی به آقای حمیدیان نداده بودند و معتقد بودند که میشد لطافت روح ایشان را بیشتر نشان داد.
کاظمزاده در پاسخ به این پرسش که آیا الان که فیلم را دیدهاید درباره نامهای که به آقای حاتمیکیا نوشتید چیزی هست که به آن اضافه کنید؟ پاسخ داد: من معتقدم که در فضای هنر باید دست هنرمند باز باشد تا بتواند واقعیتها را بیان کند. باید بپذیریم که ممکن است فیلم «چ» یک فیلم مستند 48 ساعته از آنچه که در پاوه گذشت نباشد، اما این یک فیلم ارزشمند است. ما باید دست هنرمندان را بازبگذاریم تا فضیلتها را آنچنان که احساس میکنند بیان کنند.
مهدی چمران در ادامه درباره جفاهایی که به شهید وصالی شده بود گفت: اصغر وصالی بعد از جریان پاوه به شدت به دکتر چمران علاقهمند شده بود و این پرونده بدی شد برای ایشان؛ ایشان را چند بار محاکمه کردند که چرا وقایع پاوه را بازگو کردهای در حالی که ایشان یک قهرمان ملی بود و این جفایی بود در حق این شهید بزرگوار.
در ادامه سعید مستغاثی به ابراز نظر درباره فیلم پرداخت و گفت: من برای دومین بار است که فیلم را میبینم. صحنه پایانی فیلم و شنیدن پیام امام(ره) بسیار تأثیرگذار بود. این فیلم خیلی بومی و واقعی بود. آقای حاتمیکیا فقط یک تاریخ را روایت نکرده و فیلم ایشان پر از حس و حال است. ما امروزمان را در این فیلم میبینیم. در آن زمان همه برضد ایران بودند مانند امروز. در این فیلم قهرمان واقعی ولایت است. در آخر فیلم پیام امام اعلام و ضربه اصلی وارد میشود. بحث مذاکره در فیلم که بین شهید چمران و دکتر عنایتی صورت میگیرد همانند مذاکرات امروز است. این فیلم البته ایراداتی هم دارد، اما فیلم آنچنان حس خوبی در من ایجاد کرده است که نمیخواهم در این جلسه درباره این موارد حرف بزنم.
محمدحسین نیرومند در ادامه نشست نقد و بررسی فیلم «چ» صحبتهایش را راجع به فیلم به ذکر نکات زیباییشناسی فیلم اختصاص داد و گفت: صحبتهای من در خصوص زیباییشناسی فیلم است و شما را ارجاع میدهم به بخشهایی از فیلم. ابتدا این نکته را بگویم که سینما یک زبان ارتباطی است، یک زبان گفتاری است. به عقیده برخی از کارشناسان من فیلمهای حاتمیکیا را زبان سینما نمیدانم بلکه زبان هنر سینما میدانم. فیلم در یکی دو دقیقه اول دیدگاههای خود را به مخاطب انتقال میدهد. فیلمی هنری است که بتواند این سطوح را یعنی نشانههای شمایلی، نشانههای نمادین، نشانههای نمایهای، شناسهها و سطوح انتزاعی را در قصهاش روایت کند و حاتمیکیا به خوبی توانسته است که این موارد را در فیلمش بگنجاند.
مهدی چمران در جواب به پرسش یکی از حاضران در جلسه درباره اینکه فیلم چقدر به شخصیت شهید چمران نزدیک است؟ چنین پاسخ داد: سوال سختی است؛ قاعدتا شهدای بزرگمان را نمیتوان در یک فیلم نشان داد. چمران یک شخصیت چندبعدی بود و حاتمیکیا سعی داشت که ابعاد دیگر این شخصیت را حتی کوتاه بیان کند. به نظر من اصرار حاتمیکیا فقط به جنگ و جنگآوری نبوده است.
مهدی چمران در پاسخ به این سؤال که آیا در فیلم ضرورتی به پرداختن به خانواده دکتر چمران بوده است؟ گفت: من در بخش قبلی گفتم که چمران یک آدم چندبعدی و یک فرمانده بینظیر بود. او در 8 سال جنگ اسرائیل و لبنان حضور داشته است. حاتمیکیا حیفش آمده است که به این جزئیات نپردازد؛ مثلا در مذاکراتی که شهید چمران با دکتر عنایتی دارد سعی شده است که ابعاد دیگر شخصیت ایشان بیان شود. موضوعاتی مانند شخصیت علمی چمران حضور در آمریکا و خانوادهاش. به نظر من اشاره حاتمیکیا به خانواده شهید چمران به این معناست که او زن و بچه و همه چیز را رها میکند تا به انقلاب و جنگ بپردازد.
سعید مستغاثی در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: ما در فیلمهایمان معمولا قهرمانان را به صورت دستنیافتنی نشان میدهیم، خوشبختانه حاتمیکیا شخصیت چمران را اینگونه نشان نمیدهد. شهیدچمران در ابتدای فیلم با چمران آخر فیلم فرق میکند. چمران آخر فیلم چمران خمینی(ره) است. حاتمیکیا خواسته است چمران 30 ساله را نشان دهد.
نیرومند صحبتهای خود را چنین به پایان رساند که حاتمی کیا در سکانس بیمارستان از تمهیدات خاصی استفاده کرده است در وادی هنر این فرم است که حاوی محتواست. حاتمیکیا این نکته را درک کرده است. او یک هنرمند باهوش است و در سکانس بیمارستان یک عنصر را در سکانس قرار میدهد و با تکرار آن باعث پیوند بهتر نماها به هم میشود. عنصر کیسه شن در سکانس بیمارستان در همه نماها وجود دارد، این نکته فرمی جدا از اینکه تضمین درستی ایجاد میکند، سبب میشود که نماها نیز از لحاظ فرمی به هم مرتبط شوند.
نکته قابل توجه استقبال فوقالعاده تماشاگران برای فیلم «چ» بود، به صورتی که بسیاری از علاقهمندان ناچار شده بودند که برای دیدن فیلم بر روی کف زمین بنشینند. این نشست در حالی برگزار شد که مانند چند نشست قبلی هیچ کدام از عوامل فیلم حضور نداشتند. در آغاز این نشست مجری برنامه از حاضرین خواست که نظرات خود را راجع به فیلم برای حاضرین در سالن بازگو کنند.
مهدی چمران، نخستین سخنران بود که سخنان خود را اینگونه آغاز کرد. من 15 سال پیش پیشنهاد ساخت این فیلم را به آقای حاتمیکیا داده بودم. حادثه پاوه یک حادثه خارقالعاده در تاریخ انقلاب بوده است. اگر حادثه پاوه اینگونه اتفاق میافتاد و پاوه سقوط میکرد، کل کردستان سقوط میکرد. این یک حادثه کوچک در شهری کوچک نبوده است. این آغازی بود بر پایانی، که از سقوط کردستان جلوگیری کرد. آنچه که دستمایه ساخت این فیلم شد، دستنوشتههای شهید چمران و نگارش کتاب کردستان بود که شهید چمران این کتاب را در چند روز پس از حادثه پاوه نوشت. مهدی چمران نظرش را راجع به فیلم اینگونه بیان کرد: من فیلم را عالی ارزیابی میکنم، چون از ابتدا در جریان ساخت آن از نگارش فیلمنامه تا تولید آن بودم.
سپس مجری برنامه از خانم کاظمزاده همسر شهید اصغر وصالی درخواست کرد که برای ابراز نظر درباره فیلم و شخصیت شهید وصالی به بالای سن تشریف بیاورند. همسر شهید وصالی نظرش را در مورد فیلم اینگونه ابراز کرد: من از دیدن این فیلم بسیار هیجانزده هستم، چون اولین بار بود که فیلم را میدیدم. من پیش از این از کسانی که دیده بودند نظرشان را پرسیده بودم که آیا فیلم با واقعیات آن زمان مطابقت دارد یا نه. اصغر وصالی در این 32 سال بسیار مظلوم واقع شده بود. ایشان از اولین کسانی بودند که در کردستان همراه دکتر چمران حضور داشتند. متأسفانه هیچ وقت از ایشان به آن صورت که شایسته بود در این چند ساله نامی به میان نیامد. جا دارد که همینجا از آقای حاتمیکیا تشکر کنم، من همچنین از آقای حمیدیان هم تشکر میکنم که به خوبی نقش اصغر وصالی را بازی کردند. هرچند که بعضی از آشنایان نمره قبولی به آقای حمیدیان نداده بودند و معتقد بودند که میشد لطافت روح ایشان را بیشتر نشان داد.
کاظمزاده در پاسخ به این پرسش که آیا الان که فیلم را دیدهاید درباره نامهای که به آقای حاتمیکیا نوشتید چیزی هست که به آن اضافه کنید؟ پاسخ داد: من معتقدم که در فضای هنر باید دست هنرمند باز باشد تا بتواند واقعیتها را بیان کند. باید بپذیریم که ممکن است فیلم «چ» یک فیلم مستند 48 ساعته از آنچه که در پاوه گذشت نباشد، اما این یک فیلم ارزشمند است. ما باید دست هنرمندان را بازبگذاریم تا فضیلتها را آنچنان که احساس میکنند بیان کنند.
مهدی چمران در ادامه درباره جفاهایی که به شهید وصالی شده بود گفت: اصغر وصالی بعد از جریان پاوه به شدت به دکتر چمران علاقهمند شده بود و این پرونده بدی شد برای ایشان؛ ایشان را چند بار محاکمه کردند که چرا وقایع پاوه را بازگو کردهای در حالی که ایشان یک قهرمان ملی بود و این جفایی بود در حق این شهید بزرگوار.
در ادامه سعید مستغاثی به ابراز نظر درباره فیلم پرداخت و گفت: من برای دومین بار است که فیلم را میبینم. صحنه پایانی فیلم و شنیدن پیام امام(ره) بسیار تأثیرگذار بود. این فیلم خیلی بومی و واقعی بود. آقای حاتمیکیا فقط یک تاریخ را روایت نکرده و فیلم ایشان پر از حس و حال است. ما امروزمان را در این فیلم میبینیم. در آن زمان همه برضد ایران بودند مانند امروز. در این فیلم قهرمان واقعی ولایت است. در آخر فیلم پیام امام اعلام و ضربه اصلی وارد میشود. بحث مذاکره در فیلم که بین شهید چمران و دکتر عنایتی صورت میگیرد همانند مذاکرات امروز است. این فیلم البته ایراداتی هم دارد، اما فیلم آنچنان حس خوبی در من ایجاد کرده است که نمیخواهم در این جلسه درباره این موارد حرف بزنم.
محمدحسین نیرومند در ادامه نشست نقد و بررسی فیلم «چ» صحبتهایش را راجع به فیلم به ذکر نکات زیباییشناسی فیلم اختصاص داد و گفت: صحبتهای من در خصوص زیباییشناسی فیلم است و شما را ارجاع میدهم به بخشهایی از فیلم. ابتدا این نکته را بگویم که سینما یک زبان ارتباطی است، یک زبان گفتاری است. به عقیده برخی از کارشناسان من فیلمهای حاتمیکیا را زبان سینما نمیدانم بلکه زبان هنر سینما میدانم. فیلم در یکی دو دقیقه اول دیدگاههای خود را به مخاطب انتقال میدهد. فیلمی هنری است که بتواند این سطوح را یعنی نشانههای شمایلی، نشانههای نمادین، نشانههای نمایهای، شناسهها و سطوح انتزاعی را در قصهاش روایت کند و حاتمیکیا به خوبی توانسته است که این موارد را در فیلمش بگنجاند.
مهدی چمران در جواب به پرسش یکی از حاضران در جلسه درباره اینکه فیلم چقدر به شخصیت شهید چمران نزدیک است؟ چنین پاسخ داد: سوال سختی است؛ قاعدتا شهدای بزرگمان را نمیتوان در یک فیلم نشان داد. چمران یک شخصیت چندبعدی بود و حاتمیکیا سعی داشت که ابعاد دیگر این شخصیت را حتی کوتاه بیان کند. به نظر من اصرار حاتمیکیا فقط به جنگ و جنگآوری نبوده است.
مهدی چمران در پاسخ به این سؤال که آیا در فیلم ضرورتی به پرداختن به خانواده دکتر چمران بوده است؟ گفت: من در بخش قبلی گفتم که چمران یک آدم چندبعدی و یک فرمانده بینظیر بود. او در 8 سال جنگ اسرائیل و لبنان حضور داشته است. حاتمیکیا حیفش آمده است که به این جزئیات نپردازد؛ مثلا در مذاکراتی که شهید چمران با دکتر عنایتی دارد سعی شده است که ابعاد دیگر شخصیت ایشان بیان شود. موضوعاتی مانند شخصیت علمی چمران حضور در آمریکا و خانوادهاش. به نظر من اشاره حاتمیکیا به خانواده شهید چمران به این معناست که او زن و بچه و همه چیز را رها میکند تا به انقلاب و جنگ بپردازد.
سعید مستغاثی در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: ما در فیلمهایمان معمولا قهرمانان را به صورت دستنیافتنی نشان میدهیم، خوشبختانه حاتمیکیا شخصیت چمران را اینگونه نشان نمیدهد. شهیدچمران در ابتدای فیلم با چمران آخر فیلم فرق میکند. چمران آخر فیلم چمران خمینی(ره) است. حاتمیکیا خواسته است چمران 30 ساله را نشان دهد.
نیرومند صحبتهای خود را چنین به پایان رساند که حاتمی کیا در سکانس بیمارستان از تمهیدات خاصی استفاده کرده است در وادی هنر این فرم است که حاوی محتواست. حاتمیکیا این نکته را درک کرده است. او یک هنرمند باهوش است و در سکانس بیمارستان یک عنصر را در سکانس قرار میدهد و با تکرار آن باعث پیوند بهتر نماها به هم میشود. عنصر کیسه شن در سکانس بیمارستان در همه نماها وجود دارد، این نکته فرمی جدا از اینکه تضمین درستی ایجاد میکند، سبب میشود که نماها نیز از لحاظ فرمی به هم مرتبط شوند.