گروه ورزشی مشرق - وقتی پای حرف های قهرمانانی که از سلامت کامل جسمی محروم هستند و با تمام وجود پرچم ایران را بالا نگه می دارند می نشینید، از دلپردرد آنها با خبر می شوید.
یک سال و نیم از المپیک و پارالمپیک لندن می گذرد. بعد از این مسابقات بود که ارگان های مختلف قول پاداش های میلیونی به قهرمانان دادند و دل خوش شدیم که بالاخره قهرمانان ما هم مانند سایر کشورها به شایستگی تقدیر خواهند شد و برای کسب موفقیت بیشتر انگیزه کسب خواهند کرد؛ اما در عمل پس از گذشت چند ماه و فروکش کردن تب حمایت مسئولین، بسیاری از وعده ها توخالی و دهن پرکن از آب در آمد.
از صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزشی انتظار بیشتری می رفت. این صندوق برای مدال آوران این مسابقات حقوق ماهیانه و مادام العمر در نظر گرفت. نکته ای که در این میان بیشتر به چشم می آید میزان حقوق و پاداش پارالمپیکی هاست که نصف حقوق دارندگان مدال المپیک را دریافت می کنند! این دور از انصاف و ناعادلانه به نظر می رسد چرا که ورزشکاران پارالمپیکی با توجه به شرایط جسمی شان به مراتب زحمت بیشتری در مقایسه با المپیکی ها می کشند و لیاقت بهترین ها را دارند.
از آنجا که این ورزشکاران با توجه به شرایط خاصشان و نداشتن کار به مراتب هزینه زندگی بیشتری نسبت به افراد سالم دارند، اگر حقوقی در خور شان و تلاش این عزیزان درنظر گرفته شود، انگیزه بیشتری برای تمرین و کسب موفقیت های بیشتر پیدا می کنند. اما کاش همین حقوق نصفه و نیمه هم به آنها پرداخت شود و کمیته المپیک در عمل فرقی بین قهرمانان المپیکی و پارالمپیکی نگذارد.
سیامند رحمان قهرمان وزنه برداری معلولان جهان در گفتوگویی از تاخیر سه ماهه در پرداخت حقوق ورزشکاران از سوی صندوق حمایت از قهرمانان انتقاد می کند: چند ماه است صندوق حمایت از قهرمانان حقوق ما را نپرداخته. حقوق من به عنوان طلایی پارالمپیک ماهی 900 هزار تومان است. قطعا طلای پارالمپیک خیلی بیشتر از 900 هزار تومان میارزد. این مبلغ آنچنانی نیست که با پرداخت آن مشکلاتم حل شود اما حقوق ما نسبت به کسی که طلای المپیک دارد زیاد نیست.
قویترین مرد معلول جهان از احتمال خداحافظی می گوید: برای رکوردشکنی ناچار شدم 50 کیلوگرم وزنم را بالا ببرم و این افزایش وزن برایم خطرناک است. اگر قرار است تا این حد بیارزش باشد، یک روز وزنهبرداری را کنار میگذارم و به دنبال زندگیام میروم. دانشگاهم را رها کردم که کاش نمیکردم. وزنهبرداری ما را از زندگی دور کرده است.
رحمان از رفتار ناعادلانه کمیته هم گله دارد: با شرایطی که داریم پرداخت نشدن حقوق خیلی سخت است. کمیته المپیک 20 اسفند میخواهد از المپیکیهای مدالآور با پرداخت، 70، 50 و 30 میلیون تقدیر کند، اما متاسفانه این پاداش به ما پرداخت نمیشود. چرا باید مسئولان بین المپیکیها و پارالمپیکیها فرق بگذارند؟ مگر نمیتوانند شرایطی فراهم کنند که به ما هم پاداش داده شود. چرا قول یکسانسازی دادند؟ اگر حرفی بزنیم آدم بدی میشویم!
دارنده طلای سنگینوزن وزنهبرداری پارالمپیک لندن تاکید کرد: این همه هزینه و خرج دارم که به باشگاه بروم و تمرین کنم. هر روز با ماشین شخصیام 70 – 80 کیلومتر از اشنویه تا ارومیه میروم. برای هزینه بنزینم مشکل دارم؛ چه برسد به دستمزد مربی و تهیه تجهیزات! همه پولها را خودم میدهم. از طرفی تغذیه یک وزنهبردار طوری نیست که بتوان به راحتی از پس مخارجش برآمد. وزنهبرداری مانند بسیاری از رشتهها نیست که یکی دوروز تمرین نکنی و مشکلی نداشته باشی. ما تمرینهای سنگینی میکنیم و به تغذیه خاصی نیاز داریم. از روزی که تمرینهایم را آغاز کردم فقط از جیبم خرج کردم. مگر برای مملکت افتخار نمیآورم؟ چرا باید وضعیتم این گونه باشد؟ هزار بار خدا را شکر میکنم که افتخار دارم پرچم کشورم را به اهتزاز دربیاورم اما نباید از کمبودها هم غافل شد. من با عصا از پلههای باشگاه بالا و پایین میروم. اگر یک دفعه بیفتم و آسیب ببینم چه کسی جواب میدهد؟ لابد آن زمان میگویند که چرا از فلان باشگاه استفاده کردی!
وی می گوید: وقتی به بعضی چیزها فکر میکنم از کارهایم پشیمان میشوم قصد بیاحترامی به کسی ندارم اما این برخوردها عادلانه نیست. حتی صندوق حمایت از قهرمانان هم پول کمی به ما میدهد. چرا حقوق من با ورزشکاران المپیکی فرق دارد؟ مدال گرفتن برای یک معلول کار دشواری است. به نظرم باید دو برابر ورزشکاران سالم به ما حقوق بدهند چرا که شرایط معیشتی معلولان هم بدتر از سایر ورزشکاران است. آنها هم میگویند در المپیک مدال سخت است اما عقیده ما این نیست.
سیامند رحمان نمونه ای است از دهها قهرمان معلول پر افتخار ایرانی که بارها پس از پارالمپیک از وضع موجود و کمبود امکانات و عدم توجه به آنها و نیز نگاه ناعادلانه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک گلایه داشته اند و خواستار احقاق حقوق به حق خود شده اند.
یک سال و نیم از المپیک و پارالمپیک لندن می گذرد. بعد از این مسابقات بود که ارگان های مختلف قول پاداش های میلیونی به قهرمانان دادند و دل خوش شدیم که بالاخره قهرمانان ما هم مانند سایر کشورها به شایستگی تقدیر خواهند شد و برای کسب موفقیت بیشتر انگیزه کسب خواهند کرد؛ اما در عمل پس از گذشت چند ماه و فروکش کردن تب حمایت مسئولین، بسیاری از وعده ها توخالی و دهن پرکن از آب در آمد.
از صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزشی انتظار بیشتری می رفت. این صندوق برای مدال آوران این مسابقات حقوق ماهیانه و مادام العمر در نظر گرفت. نکته ای که در این میان بیشتر به چشم می آید میزان حقوق و پاداش پارالمپیکی هاست که نصف حقوق دارندگان مدال المپیک را دریافت می کنند! این دور از انصاف و ناعادلانه به نظر می رسد چرا که ورزشکاران پارالمپیکی با توجه به شرایط جسمی شان به مراتب زحمت بیشتری در مقایسه با المپیکی ها می کشند و لیاقت بهترین ها را دارند.
از آنجا که این ورزشکاران با توجه به شرایط خاصشان و نداشتن کار به مراتب هزینه زندگی بیشتری نسبت به افراد سالم دارند، اگر حقوقی در خور شان و تلاش این عزیزان درنظر گرفته شود، انگیزه بیشتری برای تمرین و کسب موفقیت های بیشتر پیدا می کنند. اما کاش همین حقوق نصفه و نیمه هم به آنها پرداخت شود و کمیته المپیک در عمل فرقی بین قهرمانان المپیکی و پارالمپیکی نگذارد.
سیامند رحمان قهرمان وزنه برداری معلولان جهان در گفتوگویی از تاخیر سه ماهه در پرداخت حقوق ورزشکاران از سوی صندوق حمایت از قهرمانان انتقاد می کند: چند ماه است صندوق حمایت از قهرمانان حقوق ما را نپرداخته. حقوق من به عنوان طلایی پارالمپیک ماهی 900 هزار تومان است. قطعا طلای پارالمپیک خیلی بیشتر از 900 هزار تومان میارزد. این مبلغ آنچنانی نیست که با پرداخت آن مشکلاتم حل شود اما حقوق ما نسبت به کسی که طلای المپیک دارد زیاد نیست.
قویترین مرد معلول جهان از احتمال خداحافظی می گوید: برای رکوردشکنی ناچار شدم 50 کیلوگرم وزنم را بالا ببرم و این افزایش وزن برایم خطرناک است. اگر قرار است تا این حد بیارزش باشد، یک روز وزنهبرداری را کنار میگذارم و به دنبال زندگیام میروم. دانشگاهم را رها کردم که کاش نمیکردم. وزنهبرداری ما را از زندگی دور کرده است.
رحمان از رفتار ناعادلانه کمیته هم گله دارد: با شرایطی که داریم پرداخت نشدن حقوق خیلی سخت است. کمیته المپیک 20 اسفند میخواهد از المپیکیهای مدالآور با پرداخت، 70، 50 و 30 میلیون تقدیر کند، اما متاسفانه این پاداش به ما پرداخت نمیشود. چرا باید مسئولان بین المپیکیها و پارالمپیکیها فرق بگذارند؟ مگر نمیتوانند شرایطی فراهم کنند که به ما هم پاداش داده شود. چرا قول یکسانسازی دادند؟ اگر حرفی بزنیم آدم بدی میشویم!
دارنده طلای سنگینوزن وزنهبرداری پارالمپیک لندن تاکید کرد: این همه هزینه و خرج دارم که به باشگاه بروم و تمرین کنم. هر روز با ماشین شخصیام 70 – 80 کیلومتر از اشنویه تا ارومیه میروم. برای هزینه بنزینم مشکل دارم؛ چه برسد به دستمزد مربی و تهیه تجهیزات! همه پولها را خودم میدهم. از طرفی تغذیه یک وزنهبردار طوری نیست که بتوان به راحتی از پس مخارجش برآمد. وزنهبرداری مانند بسیاری از رشتهها نیست که یکی دوروز تمرین نکنی و مشکلی نداشته باشی. ما تمرینهای سنگینی میکنیم و به تغذیه خاصی نیاز داریم. از روزی که تمرینهایم را آغاز کردم فقط از جیبم خرج کردم. مگر برای مملکت افتخار نمیآورم؟ چرا باید وضعیتم این گونه باشد؟ هزار بار خدا را شکر میکنم که افتخار دارم پرچم کشورم را به اهتزاز دربیاورم اما نباید از کمبودها هم غافل شد. من با عصا از پلههای باشگاه بالا و پایین میروم. اگر یک دفعه بیفتم و آسیب ببینم چه کسی جواب میدهد؟ لابد آن زمان میگویند که چرا از فلان باشگاه استفاده کردی!
پاداش المپیکیها و پارالمپیکیها مطرح نشده بود؟ همین حالا هم رییس جمهور میتواند دستور بدهد که به ما هم پاداش بدهند ...
وی می گوید: وقتی به بعضی چیزها فکر میکنم از کارهایم پشیمان میشوم قصد بیاحترامی به کسی ندارم اما این برخوردها عادلانه نیست. حتی صندوق حمایت از قهرمانان هم پول کمی به ما میدهد. چرا حقوق من با ورزشکاران المپیکی فرق دارد؟ مدال گرفتن برای یک معلول کار دشواری است. به نظرم باید دو برابر ورزشکاران سالم به ما حقوق بدهند چرا که شرایط معیشتی معلولان هم بدتر از سایر ورزشکاران است. آنها هم میگویند در المپیک مدال سخت است اما عقیده ما این نیست.
سیامند رحمان نمونه ای است از دهها قهرمان معلول پر افتخار ایرانی که بارها پس از پارالمپیک از وضع موجود و کمبود امکانات و عدم توجه به آنها و نیز نگاه ناعادلانه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک گلایه داشته اند و خواستار احقاق حقوق به حق خود شده اند.