کد خبر 291028
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۹

متاسفانه در دولت دکتر روحانی شاهد ادامه سیاست های مالی دولت دهم هستیم و به حتم با افزایش قیمت حامل های انرژی آینده روشنی را برای اقتصاد نمی توانم متصور شوم.

به گزارش مشرق ،یک اقتصاددان گفت: سیاست های نادرست اعمال شده در فاز نخست هدفمندی یارانه ها سبب شد تا بازارهای پولی و مالی در وضعیت اسفناک کنونی قرار گیرد.

مهدی تقوی با بیان این مطلب اظهار داشت: متاسفانه در دولت دکتر روحانی شاهد ادامه سیاست های مالی دولت دهم هستیم و به حتم با افزایش قیمت حامل های انرژی آینده روشنی را برای اقتصاد نمی توانم متصور شوم.

وی افزود: با ادامه روند فعلی به حتم در سال ۹۳ شاهد خرابی بیشتر اقتصاد، افزایش رکود و بالا رفتن تورم خواهیم بود و در دولت های پیشین ، روسای جمهور بارها بر صرفه جویی در هزینه های جاری مردم تاکید کرده اند، اما باید از دولت یازدهم پرسید مردم در چه زمینه ای باید صرفه جویی کنند زیرا اکنون سفره ها بسیار کوچک شده است.

وی گفت: بنده به عنوان یک استاد دانشگاه و پس از ۴۳ سال تدریس باید مراقب دخل و خرجم باشم و باید پرسید با توجه به حقوق زیر ۵۰۰هزار تومان کارگران چگونه می توانند گذران زندگی کنند.

وی خاطر نشان کرد: با توجه به این وضعیت و افزایش شدید قیمت ها کارگران معجزه می کنند. وی ادامه داد: بازارهای پولی و مالی ازشوک های وارده براقتصاد مصون نیستند و این نابسامانی سبب شده که شاهد افت قیمت در بورس باشیم.

وی گفت:ادامه اجرای این روند سبب شده تا بورس متزلزل شده و مردم هم در آینده ای نزدیک فقیرتر شده و نمی توانند در بورس سرمایه گذاری کرده در نتیجه بازده این بازاربه شدت پایین می آید.
 
وی با اشاره به وضعیت بانک ها گفت:اگر کسی در بانک سرمایه گذاری کند حداقل ۲۰درصد سود می گیرد در حالی که نرخ تورم ۴۰درصد است وباید پرسید سیستم بانکی با این شرایط چگونه می تواند ادامه مسیر دهد؟

وی تصریح کرد: در صورت ادامه سیاست های اقتصادی فعلی ازسوی دولت روحانی به حتم شاهد افزایش تورم به بالای ۴۰درصد خواهیم بود زیرا قیمت حامل انرژی و بنزین در سال ۹۳ بالا می رود در حالی که در مقابل دستمزدها به طور میانگین ۱۵درصد افزایش می یابد و قیمت کالاها ۲۵درصد بالا می رود.

وی تاکید کرد: فساد کاری را می توان در رده های مختلف مشاهده کرد و این مساله  سبب دامن زدن به مشکلات اقتصادی شده است؛ نیروی کاری به دلیل این مشکلات مالی توان نداشته در نتیجه بهره وری کاهش یافته وشاهد نرخ رشد منفی اقتصاد هستیم.

این اقتصاددان در پایان اظهار داشت:دولت باید پاسخ دهد چه اتفاقی افتاده که کمتر از سال های پیش شاهد تولید در کشور هستیم؟

منبع:اقتصاد پرس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
    0 0
    فراتر از معجزه است یرادر ...
  • مهدی ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
    0 0
    این اقتصاددان گمنام بودند؟ این همه توضیح واضحات همچین هنری نیست ، آقای اقتصاددان راه حل چیه اونم تازه بعد از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی
  • ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
    0 0
    این آقا فرض کرده که اولا پرداخت نقدی ییارانه نقدینگی را افزایش می دهد و ثانیا فرض کرده که نقدینگی عامل مشکلات و تورم است! حال آنکه اولا در فرض دادن یارانه ها هیچ پولی خلق نمی شود و اسکناسی چاپ نمی شود بلکه همان پولی که قبلا به طور غیر مستقیم پرداخت می شد و به جیب کارخانه دار و وارد کننده می رفت الان مستقیما به جیب مردم می رود. ثانیا مشکل اقتصاد ایران اصلا حجم نقدینگی نیست. چنانچه کشوری مانند چین با حجم صدها برابر نقدینگی ایران نه تورم دارد و نه رکود. اتفاقا ما با کمبود شدید نقدینگی در بخش تولید طرف هستیم. مشکل ما توزیع نقدینگی است. یعنی رفتن نقدینگی به جایی که نباید برود. اما چرا؟ بگذارید از اول دنبال خط سیر پول برویم : دولت به کارگر پول می دهد. کارگر به ازای گرفتن پول به حرکت و کار می افتد و تو لید ایجاد می کند. یعنی به ازای کاری که کارگر انجام می دهد پولی که به او داده شده ارزشمند می شود. آن کارگر هم پولش را خرج می کند و آن را به تولید کننده دیگری می دهد . آن تولید کننده دیگر هم در ازای گرفتن این پول خدمت یا کالا تولید می کند و این روند ادامه پیدا می کند و این پول تا زمانی که در چرخه اقتصادی قرار دارد با عث ایجاد ثروت واقعی می شود و بر ارزش آن همینطور افزوده می شود افزایش ارزش پول یعنی کاهش تورم. اگر چرخه اقتصادی سالم و واقعا چرخه باشد مجددا همین پول به دست آن کارگر بر می گردد در حالی که بسیار با ارزشتر از قبل شده است. در این حالت می بینیم با چرخش پول تازه تورم باید کاهش یابد. اما پس مشکل کجا رخ می دهد؟ جایی مشکل رخ می دهد این پول به دست کسی برسد که آن را از چرخه اقتصادی خارج کند و روند تولید ثروت بوسیله این پول متوقف شود. در اینجا است که دولتها ناچار می شوند پول بیشتری را تزریق کنند یعنی برای انجام هر خدمت ا تولید هرکالا عملا پول بیشتری لازم می شود و این یعنی کاهش ارزش پول و تورم. من اسم این وضع را می گذارم چاهک های اقتصادی. یعنی جاهایی که باعث می شوند پول از چرخه تولید خارج شود . این جاها کدامند؟ یکی از آنها محصولات لوکس است. یعنی چیزهایی که ارزش واقعی آنها خیلی کمتر از قیمت آنها است . یک اتومبیل پورشه با یک سمند تقریبا هر دو یک فعالیت اقتصادی انجام می دهند اما پورشه پول راکد شده است. صاحب پورشه می توانست پراید سوار شود و بقیه پولش را وارد یک فعالیت سالم اقتصادی کند. مثلا کالاهای بیشتری بخرد یا در بورس سرمایه گذاری کند. چاهک دیگر خانه های لوکس هستند . چاهک دیگر محصولات مصرفی وارداتی هستند که سبب ایجاد هیچ تولیدی در کشور نمی شوند و صرفا بخشی از ثروت کشور برای وارد کردن آنها از بین می رود… اما مهمترین چاهک ، افرادی هستند پول را عمدا و با برنامه ریزی راکد می کنند. مثل معوقه داران بزرگ بانکی. اگر آنها این وجوه را واقعا صرف تولید می کردند اصلا کارشان تورم زا نبود. به طور طبیعی با خارج شدن این بخش از نقدینگی از دسترس مردم و تولید کننده، دولت ناچار می شود جای آن را با چاپ اسکناس بی ارزش پر کند.و همین عامل تورم است. اما این پول هم مجددا پس از چند دست مجددا راکد می شود. و به این ترتیب می بینیم که هم رکود ایجاد می شود- چون عملا پول ارزشند به مقدار کافی برای تولید در دست نیست – و هم تورم. این مساله هم هیچ ربطی به آن ماجرای بیماری هلندی ندارد. اما اقتصاددانان نئولیبرال در همه جای دنیا موظف به حمایت از چاهک ها هستند. مخصوصا در ایران. برای همین هیچ کس به این نکته که در ایران به چای چرخه اقتصدی یک مسیر یک طرفه چشمه = بانک مرکزی تا باتلاق = چاهکهای اقتصادی داریم را مورد توجه قرار نمی دهد. اما از همه بدتر وقتی است که چاهک ها دچار اختلاف سیاسی با حکومتها باشند. آن وقت است که پول راکد شده را ناگهان به بازارهای حساس مانند مسکن و ارز و طلا سرازیر می کنند و آنها را خالی می کنند و مردم ناگهان متوجه انفجارهای قیمتی میشوند. برای همین ما جهش قیمتی داریم. کسانی که به قول دکتر زرشناس معادل صد میلبیارد دلار در همین ایران ثروت دارند و می دانند چه وقت و کجا پول خود را ناگهان روانه کدام قسمت حساس بازار کنند. مخصوصا وقتی دست خارجی هم در کار باشد وضعیت اقتصادی مشابه آنچه در زیمبابوه یا ایران دوسال اخیر یا ونزوئلا و… اتفاق افتاد رخ می دهد.
  • مهدی ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
    0 0
    این اقتصاددان گمنام بودند؟ این همه توضیح واضحات همچین هنری نیست ، آقای اقتصاددان راه حل چیه اونم تازه بعد از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی
  • ۰۰:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
    0 0
    بنده خدا معجزه؟؟؟!!!!!!!محال مطلق است!!!!!!!!!!!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس