اقتصاد امروز ايران همزمان هم داراي ركود است و هم با تورم دست و پنجه نرم مي كند، بنابراين براي رفع اين وضعيت نيازمند اعمال سياست هاي پيچيده اي هستيم.

گروه اقتصادی مشرق -هنگامي كه ركود در اقتصاد رخ مي دهد نشان دهنده بروز مشكلات فراوان است، اما هنگامي كه تورم با ركود همراه شود در نتيجه مشكلات نيز دو برابر مي شود.

راهکارهای خروج از رکود تورمی از اقتصاد ایران/ در دوران هاشمی و احمدی نژاد هم رکود تورمی داشتیممهدي تقوي با بيان اين مساله به خبرنگارمشرق گفت:در دولت گذشته با سرهم بندي مسائل و وارونه جلوه دادن آمارها و واقعیات، اقتصاد به قهقرا كشيده شد.

وي توضيح داد: يك بار در دوره دوم رياست جمهوي احمدي نژاد شاهد ركود تورمي بوديم و يك بار ديگر در زمان رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني و پس از اعمال سياست تعديل اقتصادي اين وضعيت در كشور حاكم شد. البته امروز نیز کشور دچار رکود تورمی است .

اقتصاد امروز ايران همزمان هم داراي ركود است و هم با تورم دست و پنجه نرم مي كند، بنابراين براي رفع اين وضعيت نيازمند اعمال سياست هاي پيچيده اي هستيم.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: تورم با انقباض پولي درست مي شود و در مقابل ركود با انبساط پولي و بيشتر خرج كردن رفع مي شود و در دولت هاي قبلي توليد رونق خود را از دست داد و اين مساله سبب شد تا ركود و تورم در كنار يكديگر راه خود را ادامه دهند.


براي گذر از اين وضعيت و كاهش معنادار ركود تورمي دولت بايد توليد را به وضعيت 9 سال پيش و يا حتي پيش ازاجراي فاز نخست هدفمندي يارانه ها برده و با حمايت از اين بخش رونق و شكوفايي را به اقتصاد ايران بازگرداند، زيرا وضعيت نامناسب مديريتي سبب شده تا توليد از بين رود و ركود و تورم ضربات جبران ناپذيري بر پيكره اقتصاد ايران وارد كنند.

راهکارهای خروج از رکود تورمی از اقتصاد ایران/ در دوران هاشمی و احمدی نژاد هم رکود تورمی داشتیموي اظهار داشت: با تشويق فعالان بخش صنعت و كشاورزي مي توان به رونق مجدد توليد اميدوار بود، بنابراين لازم است بانك هاي كشاورزي و صنعت و معدن وام ها و تسهيلاتي با بهره هاي پايين به اين دو بخش بدهند.

وي تاكيد كرد: دولت حتم بداند اگر از توليدكنندگان حمايت كرده و به آنها اعتبار دهد به حتم چرخ هاي توليد بار ديگر به حركت در مي آيد.

وي با ذكر يك مثال گفت: در نظر بگيريد براي خراب كردن يك ساختمان 4-5 طبقه حداكثر به 2 ماه زمان نياز است اين در حالي است كه براي ساخت همين ساختمان حداقل چند برابر اين زمان بايد وقت گذاشت.

هرگونه افزايش قيمت ناگهاني سبب افزايش نرخ بيكاري و افزايش تورم مي شود، بنابراين تنها راهكار دولت براي كاهش چشمگير تورم و برون رفت از ركود تورمي، حمايت از توليد است.

متاسفانه بخش توليد در ايران از بين رفته و زمان طولاني نياز است تا دوباره كاستي ها و كمبودها جبران شود، در چند سال گذشته بسياري از واحدهاي توليدي و كارخانه ها با كاهش توليد مواجه شده در نتيجه مجبور به تعديل و اخراج نيروهاي خود شده اند، بنابراين زمان طولاني نياز است تا بتوانند دوباره تبديل به واحدهاي فعال شوند و كار خود را از سرگيرند.

وي درباره ارائه تسهيلات بانكي به بخش توليد و صنعت كشور توضيح داد: اكنون ميزان سود بازپرداخت تسهيلات بانكي براي توليد كنندگاني كه سود ندارند، بسيار بالا محسوب مي شود به طوري كه براي حمايت از اين بخش و رونق مجدد آن دولت بايد تسهيلاتي با كمترين سود بازپرداخت بدهد تا شايد از اين طريق توليد بتواند دوباره به كار خود ادامه دهد و براي رونق اقتصادي بايد به صادرات غير نفتي بيش از پيش اهميت داد.

تقوي گفت: دوره اي دربخش صادرات غير نفتي شاهد ارز آوري فراوان، صادرات فرش دستباف و آجيل و خشكبار بوديم، اما در چند سال گذشته بسياري از بازارهاي جهاني را از دست داده ايم، بنابراين دولت بايد روي اين بخش ها دوباره تمركز كرده و زمينه حضور مجدد ايران را در بازارهاي جهانی فراهم كند.

وي در پايان خاطر نشان كرد: گذر از ركود تورمي و رسيدن به رونق اقتصادي غير ممكن نيست اما نيازمند درايت و برنامه ريزي هاي صحيح از سوي دولتمردان است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
    0 1
    تابلوست که ایشون اصلاحطلب هستند
  • ۰۲:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
    0 0
    گاهی اوقات علم زدگی سبب می شود که پیش پا افتاده ترین راه حل ها را نبینیم. می گوید پادشاهی چهار فرزانه را به اتاقی برد که روی قفلش جدولی از علائم ریاضی بود. پادشاه به چهار فرزانه گفت که هر کدام شما که راز معمای قفل را زودتر کشف کند وزیر من خواهد شد. چهار فرزانه داخل اتاق شدند و شاه در را بست و رفت. سه نفر مشغول بررسی جدول علائم شدند و انواع راه حل های پیچیده را امتحان کردند اما نفر چهارم مدتی سکوت کرد. سپس به سمت در رفت و در را باز کرد و رفت! شاه به اتاق برگشت و به سرفزانه دیگر گفت امتحان پایان یافت. در اصلا قفل نبود! حال حکایت این اقتصاددانان ما حکایت همین سه فرزانه است که به جای آنکه روی راه حل واقعی متمرکز باشند دنبال پیچیده ترین مسائل می گشتند. اقتصاد ایران دچار رکود تورمی مشابه بیماری هلندی نیست. منتهی اقتصاددانان ایرانی با اولین مشکلی که برخورد می کنند می گردند در دنیای غرب مشکل مشابهی را پدا کنند و همان راه حلی که آنها به کار بردند را در ایران هم به کار ببرند! حال آنکه ار به جای تمرکز بر راه حال دنیای غرب و فرمول های اقتصادی دنیای سرمایه داری روی شناختن مسائل خاص ایران متمرکز شده بودند تا کنون راه حل را یافته بودند. بیماری هلندی اساسا در ایران که تولید کنندگان حتی در زمانی که تحریم نبودند بشدت از نداشتن نقدینگی رنج می بردند، هیچ مصداقی ندارد.اما اینگه چرا ما سابقا که نفت را به دلار می فروختیم هم شاهد کاهش ارزش پول ملی بودیم بحث دیگری است. واقعیت بدیهی اقتصادی که از نظر آقایان دور مانده است این است که اگر چرخه گردش پول در ایران واقعا وجود داشت و پولی که - ولو با نقدینه پرقدرت- دولت به بازار تزریق می کرد دست به دست می گشت و صرف تولید و خدمات می شد و سپس دوباره در قالب مالیات به دولت باز می گشت و یا دوباره در بین مردم دست به دست می شد، نه تنها با کاهش ارز پول مواجه نبودیم بلکه همان در ازای تولید و خدمات و ثروت تولید شده بر ارزش پول اضافه می شد. اما مشکل ما این است که ما در کشورمان شاهد وجود چاهک های اقتصادی بزرگی داریم و مسیر پول به جای اینکه چرخه باشد تنها یک مسیر یک طرفه است. بانک مرکزی به عنوان چشمه تولید پول عمل می کند اما عواملی در بازار این پول را راکد می کنند و از چرخه خارج می کنند. در نتیجه دولت مجبور می شود مجددا به جای پول راکد شده مجددا اسکناس در بازار بریزد. که همین پول هم مجددا راکد می شود.اما چه کسانی پول را راکد می کنند؟ افراد زیادی دخیل هستید. کالاهای لوکس که ارزش اقتصادی ندارد یکی از این موارد است. پولی است که می توانست صرف کار مفید شود اما به صورت لوکس از گردش خارج می شود و ارزش اقتصادی ندارد. صادرکنندگان خصوصی که تولیداتشان را با ریال تولید می کنند اما محصول را صادر می کنند و ارز حاصل را در بانکهای خارجی دپو کرده یا در دوبی و آنتالیا سرمایه گذاری می کنند چاهک دیگری هستند. چاهک دیگر معوقه داران بزرگ بانکی هستند. اگر این معوقات واقعا صرف تولید می شد جای نگرانی نبود اما همه می دانیم که آنها بخشی از پول کشور را به اسم وام های کلان دریافت کرده و از چرخه اقتصادی خارج می کنند. البته عده ای هم هستند که عمدا با خرید های کلان ارز و طلا ثروت کشور را راکد می کنند.وقتی در اقتصادی این چاهک ها را می بینیم متوجه می شویم که چرا هم تورم داریم و هم رکود. رکود داریم چون پولی که باید در چهت تولید مصرف شود و به تولیدکنندگان برسد به آنها نمی رسد و تورم داریم چون دولت باید جای این پول راکد شده را بگیرد و مجددا نقدینه بدون ارزش به بازار تزریق کند.. حالا خدا نکند که دعوای سیاسی هم باشد و این چاهکها برخی هایشان با دولت حاضر مشکل داشته باشند. آن وقت است که اتفاقی مانند آنچه در ایران زمان دکتر مصدق و احمدی نژاد رخ داد اتفاق می افتد.اما چرا هیچ یک از اقتصاددانان به وجود این چاهکها نمی کنند؟ چرا بر مفهوم کاملا بی ربطی مانند بیماری هلندی - اصلا جای طرحش اینجا نیست - تاکید می کنند؟آیا تریبون های اقتصادی کشورهم دست همان چاهکها است؟ برای کمک به تولید کننده هم نباید واردات را قطع کنیم یا به تولید کننده پول بلاعوض بدهیم بلکه باید بهره بانکی را کاهش دهیم تا تولید کننده داخلی بتواند قیمت کالا و خدماتش را پایین بیاورد و با واردات رقابت کند. ولی بانکها زیر بار این مساله نمی روند و مدعی هستند که اگر نرخ بهره را کمتر از نرخ تورم قرار دهند ضرر می کنند . از سوی دیگر تولید کننده بدبخت هم اگر درصد سود خود را کمتر از بهره بانکی قرار دهد ضرر می کند. برای همین در طی شصت سال اخیر تولید کننده قیمت کالایش را افزایش می دهد تا سود ببرد و بعد بانک مجددا نرخ بهره را افزایش می دهد و بعد دوباره تولید کننده باید سود را بیشتر افزایش و بعد دوباره بانک و این بازی ادامه دارد تا می رسیم به این وضع افتضاح که هم تولید می خوابد و هم تورم بیداد می کند. کلید حل مشکل در دست بانکها است. بانکهای بزرگ جهان نرخهای بهره ای بسیار پایین و نزدیک به صفر دارند اما با افزایش تعداد مشتریان خود سود خود را افزایش می دهند و البته ریسک می پذیرند. مثل کشاورزی که هزار دانه گندم می کارد و نیمی از دانه ها سبز می شود و اگر هر حوشه هفت دانه داشته باشد 3500 دانه به دست می آورد و با وجود ریسک سود می کند.اما بانکهای ایرانی مطلقا حاضر به پذیرش ریسک نیستند و ترجیح می دهند با چند مشتری محدود عمده کار کنند و بهره های کلان بگیرند . در نتیجه همین مساله است که رانتهای بانکی ایجاد می شود و افرادی که می خواهد از بانکها تسهیلات بگیرند گرایش به رشوه دادن به روسای بانکها پیدا می کنند و این است راز ماجراهای خاوری و 3000 میلیارد. گر چه من آریا را به خاطر دادن رشوه و نجات دادن پول مردم از بانکها و تبدیل آن به اشتغال و ثروت سرزنش نمی کنم.اما این است حقیقت اقتصاد ما. احمدی نژاد هم برای همین با بانکها می خواست وارد جنگ شود اما شکست سختی خورد. اقتصاددانهای ما هم ظاهرا خود را تنها مسوول سود دهی بانکها می دانند. آقای اقتصاد دان عزیز! اقتصاد ایران با مسکن کمک موقتی دولت به تولید نجات نمی یابد. تنها تورمش بیشتر می شود. نظام اقتصادی مانند و مخصوصا بانکداری ما با از بیخ و بن ریشه کن شود و نظم ن.ینی جای آن را بگیرد تا این مشکل هفتاد ساله حل شود.
  • ساغشکی ۰۴:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
    0 0
    سلام یک فقیر چگونه میتواند ثروتمند و مرفه شود؟
  • مهران دبیرسپهری ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
    0 0
    با روش آقای تقوی ممکن است تولید کارخانجات رونق گیرد اما اقتصاد تریاکی ما تریاکی تر می شود اگر چه نیل به تورم کمتر از 2 درصد(حتی کمتر از 9 درصد) نیز در این روش محال است. من نمی دانم ما چه زمانی از دست اقتصاددانان خلاص می شویم
  • ۲۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
    0 0
    تلاش وکو شش
  • بنده ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۴
    0 0
    از آنجائیکه ایشان یک ترم استادم بوده و اقتصاد خرد بمن درس داده اند ناگزیرم که به ایشان احترام بگذارم ولی باید عرض کنم که اصولا نحوه تفکر ایشان از سال 1356 به بعد هیچ گونه رشدی نکرده و به روز نشده است

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس