گروه بین الملل مشرق - تحولات مهم در صحنه بینالمللی به طور معمول توجه همگان، چه دولتمردان و چه تحلیلگران را به سوی خود جلب میکنند. در این بین هرچه این اتفاقات در مناطق مهمتر و با عمق تحولات بیشتر صورت گیرد، جلب توجهها بسیار بیشتر خواهد بود. نمونه این امر در تحولات اخیر اوکراین قابل مشاهده است که باعث گردید؛اتحادیه اروپا، آمریکا و روسیه وارد رقابت در این کشور شوند تا بتوانند در آنچه از بطن این اتفاقات نتیجه میدهد، سهم بیشتری به دست آورند.
در این بین و با توجه به اهمیت حوادث در اوکراین و آنچه ممکن است به عنوان اوکراینِ جدید در آینده نه چندان دور بروز و ظهور پیدا کند، ضرورت دارد تا رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به این کشور به طور کلی و نسبت به این حوادث به طور خاص مورد بررسی اجمالی قرار گیرد.
در ابتدا باید گفت که رویکرد جمهوری اسلامی ایران و آنچه به عنوان رویکرد دولت جدید در ایران در عرصه سیاست خارجی در چند ماه حیات آن تعریف شده است، بر اساس سیاستهای کلی نظام، فرمایشات و نظرات مقام معظم رهبری و بر مبنای قانون اساسی کشور در فصل دهم آن تدوین میگردد. در وهله اول؛ مبنای جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی بر طبق اصل 152 قانون اساسی، ایجاد روابط صلح آمیز با همه کشورهای غیر محارب است. در این بین اوکراین هم از این قاعده مستثنی نبوده و ایران برای روابط با این کشور اهمیت فراوانی قائل است. سخنان رئیس جمهور در دیدار با معاون نخست وزیر این کشور در روز تحلیف دولت جدید نیز بیانگر این اهمیت فوق العاده است.
در مرحله دوم؛ سیاست جمهوری اسلامی بر اساس آزادی انسانها در حق تعیین سرنوشت است. نتیجه این اصل آن خواهد بود که؛ در اولین موضعگیریهای ایران بعد از شروع بحران در اوکراین، دستگاه دیپلماسی کشوربا ابراز نگرانی در خصوص تحولات در اوکراین ضمن تاکید بر حفظ ثبات و آرامش و پرهیز از خشونت، معتقد است سرنوشت اوکراین با تحقق اراده ملت و تفاهم نیروهای سیاسی این کشور و عدم دخالت خارجی میسر خواهد بود. در همین فضا رئیس دستگاه دیپلماسی ایران معتقد است؛ که این تحولات با دخالت بیرونی همراه بوده که به بهبود اوضاع در اوکراین کمکی نکرده است. همچنین خاطرنشان کرد: امیدوارم مردم اوکراین خودشان آیندهشان را تعیین کنند و شاهد نباشیم که شرایط در اوکراین به درگیری و بازگشت به روابط خصومتآمیز منجر شود.
گذشته از این موارد اوکراین اهمیتهای بیشتری نیز برای جمهوری اسلامی ایران دارد. اهمیت ویژه اوکراین برای ایران از آن جهت است که اولاً، بخشی از صنایعی که روسیه در نیروگاههای هستهای ایران از آنها استفاده میکند، ساخت کشور اوکراین هستند. دوماً، ایران با اوکراین در زمینه هوافضا نیز روابط خوبی دارد که در امور دفاعی نیز همین روند بین دو کشور ادامه دارد. از سوی دیگر اوکراین به عنوان کشوری که میتواند به توازن روابط ایران با روسیه کمک کند، برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد.
در آن سو اوکراین نیز با توجه به اهمیت این روابط چه در زمان حکومت یوشچنکو و تیموشنکو و چه در دوره ریاستجمهوری یانوکوویچ روابط خوبی با ایران داشته است. هر چند در این بین اوکراین به دلیل شرایط ویژه ژئوپلیتیکی، توان تنظیم سیاست خارجی خود به طور کاملاً مستقل را نداشته و ناچار است در آن واحد هم ملاحظات مربوط به غرب(اروپا و آمریکا) و هم ملاحظات مربوط به روسیه را در نظر بگیرد که به دلیل همین محذورات همواره باید مراقب باشد که روابط با جمهوری اسلامی ایران منجر به تنش در روابطش با آنها نشود.
در انتها بر اساس آنچه از تحلیلها بر میآید که در نتیجه تحولات اخیر در اوکراین ملقب به میدان اروپا در آینده نزدیک یک دولت غربگرا بر مسند قدرت در کیف تکیه خواهد زد اما با توجه به پیشینه روابط، به نظر میرسد که در روابط تهران-کیف تغیر محسوسی به وقوع نخواهد پیوست.
این امر با توجه بهبود نسبی در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی بیشتر تقویت میشود. هر چند در یک نگاه خوشبینانه میتوان تصور کرد که تیرگی روابط کیف با مسکو و در نتیجه اروپا با روسیه و توجه به این نکته که مسکو تامین کننده اصلی گاز اروپا است که 80 درصد آن از اوکراین میگذرد و روسیه همواره برای فشار بر کیف و دولتهای اروپایی از اهرم گاز استفاده کرده است (در بحران اخیر نیز شرکت روسی گاز پروم اعلام کرد که ممکن است صادرات گاز به اوکراین را به دلیل بدهای طولانی مدت قطع کند) اروپاییها مجبور خواهند بود که نیم نگاهی به سایر منابع انرژی داشته باشند، که قطعاً جمهوری اسلامی ایران میتواند در یک مسیر امن، سریع و مطمئن جهت تامین نیاز اروپا به انرژی باشد. زیرا سایر منابع و مسیرهای انرژی مانند باکو-تفلیس-جیهان به هیچ وجه توانایی رقابت با جمهوری اسلامی ایران در این زمینه را چه در ظرفیت و چه در اطمینانِ بلند مدت برای اروپاییان ندارد.
در این بین و با توجه به اهمیت حوادث در اوکراین و آنچه ممکن است به عنوان اوکراینِ جدید در آینده نه چندان دور بروز و ظهور پیدا کند، ضرورت دارد تا رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به این کشور به طور کلی و نسبت به این حوادث به طور خاص مورد بررسی اجمالی قرار گیرد.
در ابتدا باید گفت که رویکرد جمهوری اسلامی ایران و آنچه به عنوان رویکرد دولت جدید در ایران در عرصه سیاست خارجی در چند ماه حیات آن تعریف شده است، بر اساس سیاستهای کلی نظام، فرمایشات و نظرات مقام معظم رهبری و بر مبنای قانون اساسی کشور در فصل دهم آن تدوین میگردد. در وهله اول؛ مبنای جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی بر طبق اصل 152 قانون اساسی، ایجاد روابط صلح آمیز با همه کشورهای غیر محارب است. در این بین اوکراین هم از این قاعده مستثنی نبوده و ایران برای روابط با این کشور اهمیت فراوانی قائل است. سخنان رئیس جمهور در دیدار با معاون نخست وزیر این کشور در روز تحلیف دولت جدید نیز بیانگر این اهمیت فوق العاده است.
در مرحله دوم؛ سیاست جمهوری اسلامی بر اساس آزادی انسانها در حق تعیین سرنوشت است. نتیجه این اصل آن خواهد بود که؛ در اولین موضعگیریهای ایران بعد از شروع بحران در اوکراین، دستگاه دیپلماسی کشوربا ابراز نگرانی در خصوص تحولات در اوکراین ضمن تاکید بر حفظ ثبات و آرامش و پرهیز از خشونت، معتقد است سرنوشت اوکراین با تحقق اراده ملت و تفاهم نیروهای سیاسی این کشور و عدم دخالت خارجی میسر خواهد بود. در همین فضا رئیس دستگاه دیپلماسی ایران معتقد است؛ که این تحولات با دخالت بیرونی همراه بوده که به بهبود اوضاع در اوکراین کمکی نکرده است. همچنین خاطرنشان کرد: امیدوارم مردم اوکراین خودشان آیندهشان را تعیین کنند و شاهد نباشیم که شرایط در اوکراین به درگیری و بازگشت به روابط خصومتآمیز منجر شود.
در آن سو اوکراین نیز با توجه به اهمیت این روابط چه در زمان حکومت یوشچنکو و تیموشنکو و چه در دوره ریاستجمهوری یانوکوویچ روابط خوبی با ایران داشته است. هر چند در این بین اوکراین به دلیل شرایط ویژه ژئوپلیتیکی، توان تنظیم سیاست خارجی خود به طور کاملاً مستقل را نداشته و ناچار است در آن واحد هم ملاحظات مربوط به غرب(اروپا و آمریکا) و هم ملاحظات مربوط به روسیه را در نظر بگیرد که به دلیل همین محذورات همواره باید مراقب باشد که روابط با جمهوری اسلامی ایران منجر به تنش در روابطش با آنها نشود.
در انتها بر اساس آنچه از تحلیلها بر میآید که در نتیجه تحولات اخیر در اوکراین ملقب به میدان اروپا در آینده نزدیک یک دولت غربگرا بر مسند قدرت در کیف تکیه خواهد زد اما با توجه به پیشینه روابط، به نظر میرسد که در روابط تهران-کیف تغیر محسوسی به وقوع نخواهد پیوست.
این امر با توجه بهبود نسبی در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی بیشتر تقویت میشود. هر چند در یک نگاه خوشبینانه میتوان تصور کرد که تیرگی روابط کیف با مسکو و در نتیجه اروپا با روسیه و توجه به این نکته که مسکو تامین کننده اصلی گاز اروپا است که 80 درصد آن از اوکراین میگذرد و روسیه همواره برای فشار بر کیف و دولتهای اروپایی از اهرم گاز استفاده کرده است (در بحران اخیر نیز شرکت روسی گاز پروم اعلام کرد که ممکن است صادرات گاز به اوکراین را به دلیل بدهای طولانی مدت قطع کند) اروپاییها مجبور خواهند بود که نیم نگاهی به سایر منابع انرژی داشته باشند، که قطعاً جمهوری اسلامی ایران میتواند در یک مسیر امن، سریع و مطمئن جهت تامین نیاز اروپا به انرژی باشد. زیرا سایر منابع و مسیرهای انرژی مانند باکو-تفلیس-جیهان به هیچ وجه توانایی رقابت با جمهوری اسلامی ایران در این زمینه را چه در ظرفیت و چه در اطمینانِ بلند مدت برای اروپاییان ندارد.