گروه فرهنگی مشرق - کاترین اشتون سه روز را در ایران گذراند؛ با اکثر مقامات رسمی ایران گفتوگو کرد و برخی جاها به مباحث حقوق بشری پرداخت و در کنار آن به اصفهان رفت و کمی خوشگذراند.
او در این میان با چند تن از چهرههای فتنهگر و محکوم قضایی دیدار کرد و باز آنجا درباره حقوق بشر و حقوق زنان گفت؛ دیداری که اگرچه مورد انتقاد (و نه محکومیت) وزارت خارجه قرار گرفت اما به گفته «نرگس محمدی» دیداری رسمی بود.
این همه آن چیزی است که حضور اشتون در ایران داشت؛ او تنها در سه روز در یک نشست مطبوعاتی شرکت کرد و هیچ رسانه ایرانی نتوانست یا نخواست با او گفتوگو کند و او را به خاطر همه کارشکنیهای اروپایی و آمریکایی به چالش بکشاند.
این تمام تلاشی است که گردانندگان دستگاه دیپلماسی عمومی کشور انجام میدهند و البته در طرف دیگر ماجرا بهترین دوستان سی ساله ایران را به دلایل واهی از دست میدهند.
شاید باید یک بار دیگر نامه کریستفر هورستل، رئیس حزب «مرکز جدید» آلمان به حسن روحانی به خاطر تعطیلی کنفرانس هالیوودیسم و جشنواره افقنو را مرور کنیم.
او گفته بود: حقیقت تلخی که وجود دارد این است که ایران در قبال به دست آوردن تعهد تعداد کمی کشور، دوستیهایی را که طی سالهای گذشته به دست آورده، به راحتی از دست میدهد.
نامه او نکات دیگری نیز در بر داشت که مهمتر از همه این فراز از آن بود: به نظر میرسد مقامات رده بالای ایران در امور خارجه به نوعی، در زمینه استراتژی دیپلماسی عمومی مدرن و تاکتیکهای مربوط به آن، به خوبی آموزش ندیده باشند. حقیقت این است که کشورهای غربی در زمینه تبلیغات بسیار توانمندند، سرمایهگذاریها باعث نمیشود که آنها در روشهایشان، تربیت نیروهایشان و یا استراتژیهایشان تجدید نظر کنند.
اینک حضور اشتون در تهران، بهرهبرداری او از تریبونهای ایرانی برای بیان سخنان مداخلهجویانه درباره حقوقبشر در ایران و دیدارش با فتنهگران سخنان این مدعو کنفرانسِ ملغی شده افقنو را ثابت کرده است.
این در حالی بود که قرار بود کمتر از یک ماه پیش چون هر ساله کنفرانس هالیوودیسم همزمان با جشنواره فجر برگزار شود و قدرت دیپلماسی عمومی انقلابی دیده شود اما همه آن را به فراموشی سپردند.
باید گفت مهم نیست که حضور اشتون چه تاثیراتی داشته است؛ شاید مسئولان ایرانی صلاح دیدهاند که او در ایران آزادانه حرکت کند و وضعیت ایران پس از تحریمهای گوناگون اروپایی را ببیند اما کاش دوستان وزارت خارجه و وزارت فرهنگ به یاد بیاورند دهها مهمان کنفرانس هالیوودیسم و افقنو را که چه پتانسیلی از لحاظ رسانهای برای معرفی توانمندیهای کشورمان به جهانیان ایجاد میکرد؛ پتانسیلی که گستره آن در این مقال محدود نمیگنجد.
او در این میان با چند تن از چهرههای فتنهگر و محکوم قضایی دیدار کرد و باز آنجا درباره حقوق بشر و حقوق زنان گفت؛ دیداری که اگرچه مورد انتقاد (و نه محکومیت) وزارت خارجه قرار گرفت اما به گفته «نرگس محمدی» دیداری رسمی بود.
این همه آن چیزی است که حضور اشتون در ایران داشت؛ او تنها در سه روز در یک نشست مطبوعاتی شرکت کرد و هیچ رسانه ایرانی نتوانست یا نخواست با او گفتوگو کند و او را به خاطر همه کارشکنیهای اروپایی و آمریکایی به چالش بکشاند.
این تمام تلاشی است که گردانندگان دستگاه دیپلماسی عمومی کشور انجام میدهند و البته در طرف دیگر ماجرا بهترین دوستان سی ساله ایران را به دلایل واهی از دست میدهند.
شاید باید یک بار دیگر نامه کریستفر هورستل، رئیس حزب «مرکز جدید» آلمان به حسن روحانی به خاطر تعطیلی کنفرانس هالیوودیسم و جشنواره افقنو را مرور کنیم.
او گفته بود: حقیقت تلخی که وجود دارد این است که ایران در قبال به دست آوردن تعهد تعداد کمی کشور، دوستیهایی را که طی سالهای گذشته به دست آورده، به راحتی از دست میدهد.
نامه او نکات دیگری نیز در بر داشت که مهمتر از همه این فراز از آن بود: به نظر میرسد مقامات رده بالای ایران در امور خارجه به نوعی، در زمینه استراتژی دیپلماسی عمومی مدرن و تاکتیکهای مربوط به آن، به خوبی آموزش ندیده باشند. حقیقت این است که کشورهای غربی در زمینه تبلیغات بسیار توانمندند، سرمایهگذاریها باعث نمیشود که آنها در روشهایشان، تربیت نیروهایشان و یا استراتژیهایشان تجدید نظر کنند.
اینک حضور اشتون در تهران، بهرهبرداری او از تریبونهای ایرانی برای بیان سخنان مداخلهجویانه درباره حقوقبشر در ایران و دیدارش با فتنهگران سخنان این مدعو کنفرانسِ ملغی شده افقنو را ثابت کرده است.
این در حالی بود که قرار بود کمتر از یک ماه پیش چون هر ساله کنفرانس هالیوودیسم همزمان با جشنواره فجر برگزار شود و قدرت دیپلماسی عمومی انقلابی دیده شود اما همه آن را به فراموشی سپردند.
باید گفت مهم نیست که حضور اشتون چه تاثیراتی داشته است؛ شاید مسئولان ایرانی صلاح دیدهاند که او در ایران آزادانه حرکت کند و وضعیت ایران پس از تحریمهای گوناگون اروپایی را ببیند اما کاش دوستان وزارت خارجه و وزارت فرهنگ به یاد بیاورند دهها مهمان کنفرانس هالیوودیسم و افقنو را که چه پتانسیلی از لحاظ رسانهای برای معرفی توانمندیهای کشورمان به جهانیان ایجاد میکرد؛ پتانسیلی که گستره آن در این مقال محدود نمیگنجد.