-گروه جنگ نرم مشرقاستودیوی انیمیشنسازی پیکسار یک
استودیوی انیمیشنسازی آمریکایی است که در کالیفرنیا واقع شده است .این
شرکت توسط استیو جابز و ادوین کتمول ایجاد شد.
انیمیشنهای معروفی چون داستان اسباب بازی ، در جستجوی نمو ، ماشینها ، بالا ، شجاع و دانشگاه هیولاها ساخته این شرکت است. برخی از این انیمیشنها به عنوان انیمشنهای سال شناخته شدهاند.
مشخصات انیمیشن :
کارگردان : دن اسکانلون (dan scanlon)
تهیه کننده : کری رای (kori rae)
نویسندگان :Dan iel Gerson -Robert L. Baird -Dan Scanlon
تاریخ انتشار : ۲۱ جون ۲۰۱۳
بودجه ساخت : ۲۰۰ میلیون دلار
میزان فروش : ۷۴۳ میلیون دلار
کشور : ایالات متحده ی امریکا
استودیوهای سازنده : والت دیزنی – پیکسار
توزیع : موشن پیکچر – والت دیزنی
زبان : انگلیسی
گویندگان :
بیل کریستال (مایک )
جان گودمن (سالیوان)
استیو بوشمی (راندال)
باب پترسون (رز)
جان راتزنبرگر
کاراکترها:
داستان انیمیشن :
یک هیولای جوان که با اسم میشل مایک وازوسکی شناخته میشود ارزو می کند وقتی بزرگ شد یک از ترسانندهها شود. یازده سال بعد، مایک یک ترساننده در دانشگاه هیولاها است، جایی که او با هم اتاقیاش ، رندال رندی بوگس و یک هیولای بزرگ آبی و پشمالو (خزدار) دیدار میکند .
مایک سخت مطالعه میکند ، در حالی که سالی ممتاز (که از خانواده با استعداد ترساننده ها است) به توانایی ترسانندگی طبیعی خود اعتماد دارد. در امتحان پایانی ، مایک و رقیبش سالی نمیتوانند توجه دین هاردستکرایبل (استادشان) را جلب کنند بنابراین شکست خورده و از برنامه کنارگذاشته میشوند و این باعث میشود که سالی از انجمن غرش امگا کنار گذاشته شود. مایک میخواهد که خودش را با ورود به بازیهای وحشت به اثبات برساند و انجمن کافه اوزما که قبلا از برنامه ترس کنار گذاشته شده بودند با وی همراه میشوند اما چون در ابتدا تعداد آنها کمتر از استاندارد انجمنها است رد میشوند و بعد سالیوان به آنها پیوسته و مایک با بیمیلی حضور سالیوان را میپذیرد .
کافه اوزما در مبارزه اول شکست میخورد ، اما چون یکی از تیمها به خاطر استفاده از ژل محافظ کنار گذاشته میشود. کافه اوزما میتواند در مسابقات باقی بماند. رقابت کنندگان در مسابقات در پارتی انجمن غرش امگا شرکت میکنند و دراین پارتی رقابتکنندگان در بازیها به تحقیر و دلسرد کردن تیم کافه اوزما میپردازند. مایک یک دیدار مخفی را با شرکت هیولاها ترتیب میدهد تا روحیه تیم را بالا ببرد، اما سالی هنوز شک دارد که مایک بتواند یک بترسان واقعی شود. پس از اینکه تیم در دور اول پیروز میشود، مایک میفهمد که سالی برای اینکه رکورد مایک ارتقا پیدا کند دست به فریب زده است. مایک برای اینکه ثابت کند که او میتواند بترسان باشد به سمت آزمایشگاه در مدرسه میرود تا بتواند وارد جهان انسانها شود ، اما، در، رو به یک کمپ تابستانی بازمیشود و او نمیتواند کابینی پر از بچه را بترساند .
در دانشگاه سالی به هاردیسکرایبل اقرار میکند که کلک سوار کرده است ، فقط برای اینکه او به آنها اجازه بازگشت به دوره آموزشی را بدهد . بعد از اینکه سالی میفهمد که چه اتفاقی افتاده از در (در ورود هیولاها به جهان انسانها) وارد میشود و به دنبال مایک میگردد . پس از این که سالی ، مایک را پیدا و با او اشتی میکند ، آنها سعی میکنند با هم بازگردند اما متوجه میشوند که در جهان انسانها گیر افتادهاند چون هاردیسکرایبل در را غیر فعال کرده و منتظر است تا مقامات مسئول فرا برسند. مایک تشخیص میدهد که تنها راه بازگشت به جهان هیولاها تولید انرژی کافی از جیغ است تا بتوان به وسیله آن انرژی در را فراهم کرده و به جهان خود بازگردند. سالی و مایک با یکدیگر همکاری میکنند، بزرگسالان را میترسانند، و مقدار زیادی انرژی جیغ را تولید کرده و این به آنها اجازه میدهد تا به آزمایشگاه بازگردند . کار آنها منجر به اخراج آنها از دانشگاه میشود، اما اعضای دیگر کافه اوزما اجازه پیدا میکنند تا به دورههای ترس دانشگاه بازگردند چون هاردسکرایبل تحت تاثیر عملکرد آنها در بازیها قرار گرفته است. آنها از سالی و مایک خداحافظی میکنند. هاردیسکرایبل به آنها میگوید که اولین کسانی بودند که وی را شگفت زده کردند و ابراز امیدواری میکند که در آینده موفق باشند. مایک و سالی در شرکت هیولاها در میل روم تحت مدیریت مرد برفی زشت مشغول به کار میشوند. آنها سعی میکنند تا در کار خود سرامد باشند و بتوانند دوباره عضوی از تیم بترسانها شوند .
خطوط تعلیق اصلی :
چگونگی ثبت رکورد جدید در ترساندن انسانها
ایا مایک میتواند رکورد ثبت طولانیترین جیغ را بزند و بهترین بترسان شود؟
خطوط تعلیق فرعی :
نحوه عبور انجمن کافه اوزما از مراحل مختلف مسابقه وحشتآفرینان (هر مرحله خود خط تعلیقی دارد)
چگونگی رهایی مایک و سالیوان از حبس در جهان انسانها
***
ترس :
یکی از موضوعات مهم که در زندگی تمامی انسانها وجود دارد ترس است . تقریبا انسان یا موجودی وجود ندارد که ترس را تجربه نکرده باشد. اما اینکه چه عواملی باعث میشوند که موجودات بترسند میتواند متفاوت باشند .
در سینما بخصوص سینمای غرب در دهه های اخیر فیلم های ترسناک زیادی ساخته شده است. این فیلمها در کنار ترساندن افراد سبب بالارفتن ظرفیت هیجان نیز در آنها میشود. در واقع سینمای غرب به خصوص هالیوود سعی دارد بیشتر با دامن زدن به مسائل ماورائی نوعی ترس را برای انسانها فراهم آورد.
نکته جالب اینجاست که سینمای هالیوود سعی دارد که ایمان به غیب را زیر سوال ببرد؛ اما المانها و شخصیتهایی که در فیلمهای هالیوودی مشاهده میکنیم روگرفتی از موجودات و المانهای ماورایی هستند. مثلا جن یک موجودی است که ان را می توان در عالم ماورا و غیب جستجو کرد نه در عالم ماده و حس اما در بسیاری از فیلم های غربی این موجود نقش مهمی ایفا می کند .
غرب در وضعیتهای مدرن و پستمدرن سعی در تقدسزدایی و کنار گذاشتن غیب داشت اما با عبور از آن وضعیتها انسان غربی نه تنها نتوانست با آن شرایط خود را وفق دهد بلکه جلوتر از آنها به دنبال گمشدهای میگشت که نمیتوانست آن را در مدرنیسم و پستمدرنیسم پیدا کند. این نشان از یک نیروی درونی انسانهاست که میل به پذیرش عالم غیب و ماورا را دارند اما برخی تلاش میکنند که این نیرو را سرکوب کنند . امروز غرب در عصر ترنس مدرنیسم سیر میکند. عصری که در آن موجودات عجیب و غریبی ناشی از تخیلات انسانها ساخته و پرداخته میشوند تا شاید جان تشنه انسانهای دور شده از عالم ماورا را سیراب کننداما متاسفانه جهتی که در برآوردن این خواسته داده میشود دارای مشکل است و سبب انحراف بشریت میشود. در این تخیلات موجوداتی شبیهسازی می شوند که در برخی موارد ترساننده باشند. برخی از این موجودات در گستره هیولاها جای میگیرند. هیولاهایی که در انسانها ترس ایجاد کنند.
اساس این انیمیشن بر ترساندن استوار شده است. هر کدام از هیولاها بیشتر ترساننده باشند و بتوانند انسانها را با ضریب بالاتری بترسانند درجه بالاتری پیدا میکنند. یک شخصیت مغرور و مصمم وجود دارد که رکورد ترساندن انسانها را زده و کسی نتوانسته آن رکورد را بشکند و این شخصیت در دانشگاه هیولاها دارای جایگاه بالایی است .
ملاک و معیار برای برتر بودن در دانشگاه هیولاها ترساننده بودن است. شخصیت اصلی فیلم مایک وازوسکی اصلا چهره ترسناکی ندارد اما از کودکی علاقه داشته که در آینده یکی از ترسناکترین هیولاها شود. این هیولا که جثه کوچکی دارد در چهرهاش ترس آنچنان جایگاهی ندارد! اما در نهایت میتواند رکورد ترسانندهترین را به همراه سالیوان دوست هیولایش بزند.
اما به جای اینکه او از ویژگی ذاتی ترساننده بودن هیولایی برخوردار باشد از هوش بالایی برخوردار است و با نقشههای که میکشد میتواند رکورد ترساندن را بشکند. در اینجا ترس به عنوان یک خصوصیت هیولایی تحت تاثیر هوش و ترفندهای هوشمندانه قرار میگیرد . این در حالی است که سالیوان از نیروی ترسانندگی ذاتی بالایی برخوردار است اما خود او اعتراف میکند که تحت تاثیر برنامه و طرح مایک قرار گرفته است.
در این انیمشن عملیات ترساندن روی انسانها انجام میشود. یک هیولای ترساننده باید بتواند انسانها به خصوص کودکان (قبل از اینکه والدینشان متوجه شوند) را بترساند. بالاترین رکورد ترس گرفتن جیغ بیشتر از انسانهاست که این جیغها ذخیره شده و از آن انرژی تولید میشود. یعنی ماده اولیه برای تولید انرژی مورد نیاز هیولاها صدای جیغ ناشی از ترس است.
با این تفاسیر سعی شده که به مقوله ترس هم به شکل مادیگرایانه نگاه شود.
ترس از خدا در اسلام بالاترین جایگاه ترس را دارد. ترسی که سبب میشود انسان دامن خود را به گناهان آلوده نکند و از دستورات خداوند پیروی کند. ولی تفاوتی که بین ترس از خدا با ترسهای دیگر وجود دارد این است که ترس از خدا شیرین و گواراست و موجب آسودگی و آرامش در انسان میشود ولی ترسهای دیگرموجب وحشت و آشفتگی انسان میشود.
ترس در فلسفه غرب هم جایگاه بالایی دارد؛ به عنوان نمونه در اثر «ترس و لرز» سورن کیرکگور فیلسوف معروف اگزیستنسیالیست به موضوع ترس پرداخته میشود که این فیلسوف با شروع از ترس به فسلفه اگزیستنس میرسد .
غولها و هیولاها:
عواملی که در این فیلم نقش ترساننده را بازی می کنند هیولاها هستند . از زمان های گذشته تا به امروز در افسانه ها حرف از هیولاهایی با ویژگی های مختلف زده می شود . وجه مشترک اکثرهیولاها وحشتناک بودن و ترساننده بودن آنهاست .
در اسطورهها و افسانههای یونانی ، چینی ، ایرانی و … هیولاها جایگاه ویژهای دارند . علاوه بر این هیولاها دارای ویژگیهای منحصر به فرد و نیروهای خاصی هستند .
در قدیمیترین اثر باقی مانده در غرب یعنی ایلیاد و ادیسه هومر که مربوط به دوران اساطیری میشود به موضوع هیولاها و غولها بسیار پرداخته شده است .
موضوع هیولاها از دیرباز مورد علاقه انسان ها بوده اما با پر رنگ شدن نقش سینما در جهان ، سینماگران سعی می کنند که به این موضوع از منظرهای مختلف دامن بزنند .
در این انیمیشن بیشتر از اینکه به بُعد قدرت و نیرومندی هیولاها توجه شود به بعد ترسانندگی آنها نگاه شده است. هیولاها در برابر انسانها قرار داده شدهاند. به گونهای که جیغ ناشی از ترس انسانها باعث تولید انرژی برای هیولاها میشود .
سوالی که ممکن است فکرها را مشغول کند این است که چرا تا این حد در سینما به خصوص سینمای غرب به موضوع هیولاها و غول پرداخته می شود و آیا هیولاها واقعیت دارند یا نه ، چرا انسانها به عنوان ابزارهایی برای اهداف خاص از انها استفاده میکنند و اصلا از دیدگاه دینی چنین موجوداتی قابل پذیرشاند و ساخت چنین آثار سینمایی مشکلی ندارند؟
پرداختن این گونه موضوعات ریشه در تاریخ و اسطورهسازیهای غرب دارد. در اسطورهسازی اکثر هیولاهایی که ساخته و پرداخته میشوند ماهیت واقعی ندارند و تنها ساخته تخیل و ذهن بشر است. تخیل پردازی بیش از حد سبب میشود انسان از عالم واقع دور شود و هدف اصلی انسان که متعالی شدن است در حاشیه قرار گیرد و به مرور از زندگی او حذف شود. این نوع تخیلپردازی از منظر دینی نکوهش شده و مورد قبول نیست.
شخصیتسازیهای تخیلی سبب میشود انسان از ماهیت اصلی خود دور بماند و نه تنها از عالم مادی که در آن زندگی میکند دور می شود ( و در عالم ذهنی مشغول می شود ) بلکه دیگر عالم ماورا و غیب جایگاهی در زندگی وی پیدا نمی کند . در این صورت جهان ذهنی جای عالم غیب را میگیرد واین خود خسرانی بزرگ برایش پدید می آورد. این تخیل پردازیها تا جایی پیش می رود که انسان حتی از زندگی عادی خود غافل شده و مشکلات بسیاری برای خود پدید می آورد.
فراماسونری و شیطان پرستی :
المانها و نمادهای فراماسونری و شیطانپرستی زیادی در این انیمیشن به چشم میخورد. شخصیت اصلی انیمیشن مایک وازوسکی هیولایی است سبز رنگ که تشکیل شده از یک سر توپ مانند و یک چشم در بخش بالایی سرتوپیاش دارد و دارای دست و پاهایی کوچک است. دو شاخ کوچک هم در بالای سرش وجود دارد.
تکچشم که با عنوان چشم نظارهگر هم شناخته میشود یکی از نمادهای معروف فراماسونری است. تک چشم نظارهگر همچنین در آرم مربوط به دانشگاه هیولاها وجود دارد. برخی از شخصیتهای انیمیشن هم تنها یک چشم دارند. این در حالی است که هیولاهای دو یا چند چشم هم در این دانشگاه مشغول تدریس و تحصیل هستند و این دانشگاه تنها منحصر به تکچشمها نمیشود !!
شاخی که در بالای سر بیشتر شخصیتها دیده میشود نماد شاخ دویل است. شاخ دویل یکی از نمادهای معروف فراماسونری و شیطانپرستی است. حتی این نماد در معماریهای موجود در انیمیشن هم وجود دارد .
نماد هرم معروف فراماسونری هم در چند جای انیمیشن تکرار میشود .
در تصویر سمت راست بالا دو دستبند روی مچ مایک که شبیه پرچم رژیم صهیونیستی است دیده می شود . رنگ ابی برای یهودیان و فراماسون ها مقدس و با اهمیت است .
با جمع کردن اطلاعات مختلف و علائم موجود به این نتیجه می رسیم که مایک وازوسکی دارای شخصیتی فراماسون بوده و یک یهودی صهیونست است !! (شاخ شیطان – تک چشم – پوشیدن دستبند ابی شبیه به پرچم رژیم صهیونیستی – کوچکتر بودن نسبت به هیولاهای دیگر – اسم مایک که برگرفته از مایکل است ! و …. )
در بخشی از فیلم، ستاره پنجپر که یکی از نمادهای شیطانپرستی است نمایش داده میشود. در تصاویر زیر مایک برای اینکه در رقابت با سالیوان پیروز شود برنامهریزی میکند و روزی را که میخواهد به هدفش برسد با نماد ستاره ۵ پر (ستاره پنتاگرام) علامتگذاری میکند.
در تصویر زیر شاخ بافومت و تکچشم و همچنین نماد شاخ دویل را ببینید:
تقریبا فضای حاکم بر انیمیشن را نمادهای فراماسونری فراگرفته است . در هر صحنه یک سمبل و نماد فراماسونری برای بیننده نمایش داده میشود و تکرار آنها سبب نهادینه شدن این علایم میشود.
برتر خواندن قوم یهود در حوزه اندیشه و تفکر :
قوم یهود همواره در اقلیت قرار داشته و این در اقلیت بودن امروز خود را بیشتر نشان میدهد. از میان ادیان الهی پیروان یهودیت در پایینترین جایگاه جمعیتی قرار دارند. در قوانین یهودیت کسی یهودی است که در یک خانواده یهودیالاصل به دنیا آمده باشد حتی اگر فردی قوانین شریعت یهودیت را نپذیرد چون از خانواده یهودی به دنیا آمده یهودی به حساب میآید ولی اگر فردی از خانواده یهودی نباشد و قوانین یهودیت را قبول کند و به آن پایبند باشد یهودی به حساب نمیآید !!
همان طور که گفته شد به دلایل متعدد مایک هویت یهودی صهیونیست دارد. یک هیولای کوچک که معادل در اقلیت بودن یهودیان است ، یک چشم دارد که این نشان از فراماسون بودن آن هیولاست و اینکه چشم نظارهگر گروه به حساب میآید. دستبندهایی که استفاده میکند پرچم رژیم صهیونیستی را تداعی میکند، علامت ستاره 5پر که در تقویم به عنوان هدف نهایی خود ترسیم میکند هم دلیلی بر این مدعاست که این هیولای کوچک یهودی صهیونیست است !
اما مایک یک سر توپی بزرگ دارد و دست و پاهایی کوچک و در واقع بیشتر حجم بدن مایک را سر او تشکیل داده است در حالی که این نسبت در موجودات دیگر متفاوت است. این موضوع به مخاطب القا میشود که قدرت تفکر در مایک بر ویژگیهای دیگر او برتری دارد .
در موارد مختلف دیده میشود که از نظر هوشی مایک از همه هیولاها برتر است . او میتواند گروهی را که ظاهر آنها ترسناک نیست تشکیل دهد و آنان را برای شرکت در مسابقه آماده کند . او حتی با برنامهها و نقشههایی که تهیه میکند سبب میشود که گروه با وجود ترسناک نبودن به مقام اول در ترساندن برسند.
در انتهای انیمیشن وقتی که مایک میفهمد سالیوان آدمکی را که میزان ترسیدن را میسنجید دستکاری کرده از دست وی ناراحت میشود. سالیوان به مایک میگوید که تو نمیتوانی ترسناک باشی. مایک از اینکه سالیوان ادمک را دستکاری کرده بود به شدت ناراحت شده و میخواهد بفهمد آیا واقعا ترسناک است یا نه. از دری وارد جهان انسانها میشود و به کابینی که تعداد زیادی کودک وجود دارد وارد میشود اما هیچ کدام از کودکان با دیدن او نمیترسند!
این موضوع القا میشود که رژیم صهیونیستی و یهودیهای صهیونیست ترسناک نیستند هر تغییری هم که در چهره خود ایجاد کنند انسانها از آنها نمیترسند!!! چون اصلا از لحاط ژنتیکی این خصلت ترساندن در آنها وجود ندارد.
درگام بعد، مایک که وارد جهان انسانها شده است در کنار دریاچهای با ناراحتی مینشیند و سالیوان هم با ورود به دنیای انسانها به وی ملحق میشود پلیسها آنها را دنبال میکنند. مایک و سالیوان به اتاقی که از آنجا میتوانند وارد جهان هیولاها شوند میرسند اما درب آن بسته است و تا صدای جیغ ناشی از ترس ذخیره نشود آن درب باز نمیشود. در اینجا مایک از هوش خود استفاده میکند و ترفندهایی را به کار میگیرد تا از ویژگی ترسانندگی ذاتی سالیوان استفاده کند. آنها موفق میشوند رکورد ترسانندهترین هیولا را بزنند.
وقتی که سالیوان و مایک آن رکورد را میزنند سالیوان به مایک میگوید که اگر تو نبودی من نمیتوانستم آنها را بترسانم و نمیتوانستم از آن دردسری که درست شده بود رهایی پیدا کنم . یعنی به خاطر ایدهها و فکرهایی که مایک داشت توانستند که هم رکورد بزرگترین جیغ را ثبت کنند و هم از شر انسانها در امان باشند.
بارها در انیمیشن به مایک گفته میشود که ترسناک نیست.
اما بر خلاف روندی که در این انیمیشن هست فرقههای سری نظیر فراماسونری از مخوفترین و رازآلودترین انجمنها هستند که ترسناکترین اعمال را مرتکب میشوند . در دولتهای غربی به خصوص آمریکا و انگلیس سهم بالایی را دارند و کنترل امور را به دست دارند و با قدرتی که دارند انواع جنایات را مرتکب شده و سبب ترس و وحشت در میان انسانها میشوند. این در حالی است که خود فراماسونها هم به گونهای میخواهند خود را خیرخواه و کمککننده به مردم نشان دهند اما در باطن اینگونه نیست .
اگر به تاریخ غرب نگاهی اجمالی انداخته شود سهم دانشمندان یهودی در متحول کردن علوم غربی بسیار زیاد است . البته به علومی که تولید کردهاند نمیتوان اعتماد و اکتفا کرد چون از بعد مادی، جهان را توصیف میکنند. به عنوان مثال اسحاق نیوتون و البرت انیشتین هر دو یهودیاند و در علم فیزیک تحولات بنیادینی با فرضیههای خود رقم زدند. امروزه قوانین نیوتن و همچنین فیزیک کوانتوم از فرضیههای شناخته شده و معروف در جهان هستند. به همین خاطر یهودیان سعی دارند این موارد را در جهان برجسته کرده و خود را قومی تافته جدا بافته که بخش عظیمی از علوم جهان را تولید کرده است، معرفی کنند. لذا در این انیمیشن به طور مشخص انجمن کافه اوزما را برتر از سایر انجمنها نشان میدهند و در واقع میخواهند این را القا کنند که قوم یهود از نظر علمی برتر از سایر اقوام هستند.
تلاش برای القای رهبری یهود بر جهان:
یهودیان خود را قوم برتر و رهبر جهان میدانند. در گذر تاریخ آنها در دربار امپراطوریهای بزرگ نفوذ کرده و تلاش میکردند تا قدرت خود را بر دیگران حاکم کنند. در واقع امپراطوریهای مطرح جهان را تحت کنترل خود درآورده و اهداف خود را از این طریق اعمال میکردند . نمونه آن را در امپراطوری هخامنشی ایران که با نفوذ استر به دربار خشایارشا و همچنین کنار زدن هامان و جایگزین کردن مردخای عموی استر به جای وی، یهود جایگاه خود را تثبیت و قدرت تصمیمسازی و تصمیمگیری را از خشایارشا سلب کرد و خود عنان کار را به دست گرفت. نتیجه این نفوذ یهودیها در امپراطوری هخامنشی کشتار بیش از ۷۰ هزار انسان ایرانی بیگناه بود. آنها به امپراطوریهای دیگر هم رحم نکردند به امپراتوری روم و بریتانیا هم نفوذ و از طریق آنان اهداف خود را برای رهبری جهان پیاده کردند. با سوار شدن بر امپراطوری بریتانیا، امپراطوری عثمانی را تضعیف کردند و در نهایت آن را نابود ساختند.
امروز یهودیان صهیونست در آمریکا نقش دولت در سایه را بازی کرده و تمام اعمال دولتمردان آمریکا توسط جریانهای مخفی یهود کنترل میشوند.
مایک در هر گروهی که وارد میشود سعی میکند رهبری آن را بر عهده بگیرد و در نهایت با تشکیل گروهی، خود رهبری گروه را بر عهده میگیرد. گرچه سالیوان از لحاظ هیکل و ترساننده بودن از مایک سر تر است اما این مایک است که سالیوان را کنترل و خط دهی میکند. (شاید بتوان مایک را رژیم صهیونیستی و سالیوان را امریکا در نظر گرفت در این صورت این آمریکاست که پیرو دستورهای رژیم صهیونیستی و یهودیهای صهیونیست عمل میکند).
در بخشی از انیمیشن، مایک به گروه میگوید هر چقدر تا حالا استعداد داشتهاید و بلد بودهاید کنار بگذارید و هر چه من میگویم انجام دهید. وی در واقع خود را رهبر گروه میداند.
در بخشهای مختلف انیمیشن اعضای گروه به رهبری مایک اذعان میکنند.
آموزش تشکیل انجمن و فرقه :
وقتی که مایک از کلاسهای دانشکده ترس کنار گذاشته میشود تصمیم میگیرد که در مسابقات وحشتآفرینان شرکت کند. اما برای شرکت در این مسابقات باید برای خود گروهی را تشکیل دهد . وقتی که مایک به برگزارکنندگان مسابقات اعلام میکند که میخواهد در مسابقات شرکت کند به وی می گویند که باید عضو یکی از انجمنها باشد. او در نهایت انجمنی با چند هیولای دیگر تشکیل میدهد و اسم انجمن را کافه اوزما میگذارد .
مایک گروه را تشکیل میدهد و به کافه اوزما رفته اعضای انجمن هر کدام خود را معرفی میکنند . سپس سالیوان و مایک به اتاقی در طبقه بالای خانه راهنمایی میشوند وقتی سالیوان و مایک با هم صحبت میکنند ناگهان برق قطع میشود هر دویشان به پایین پلهها رفته و اعضای انجمن را با لباسهای عجیب و کتابها و علائمی در دستشان مشاهده میکنند.
اعضای انجمن کافه اوزما به مایک و سالیوان میگویند:
آیا قول میدهید که سرباز انجمن کافه اوزما باشید؟
باید راز نگهدار باشید ، فهمیدید. و ….
این نحوه برخورد بیشتر شبیه به عضویت در فرقههای سری است.
در واقع تلاش میشود که عضویت در انجمنهای سری مثبت نشان داده شود. کما اینکه انجمن کافه اوزما همگی با هم توانستند در مسابقه وحشتآفرینان پیروز شوند و در صورت به هم زدن انجمن نمیتوانستند به آن پیروزیها دست پیدا کنند!!
این القا میشود که در صورتی فردی میتواند به بالاترین درجه موفقیت برسد که عضو انجمنها و فرقههای سری باشد .
مکتب امنیتی یهود و نسبت آن با ترس :
در جهان ۴ مکتب امنیتی معروف وجود دارد که عبارتند از :
1. آسیبمحور
2. تهدیدمحور
3. فرصتطلب
4. موقعیتطلب
مکتب اول مربوط به روسهاست .
مکتب دوم مربوط به یهودیهاست .
مکتب سوم مربوط به آمریکاست .
مکتب چهارم مربوط به اسلام و ایران است .
مکتب امنیتی که در انیمیشن دانشگاه هیولاها مورد بررسی قرار می گیرد البته به شکل مخفیانه و غیر مستقیم مکتب امنیتی یهود است .
یهودیها به دلیل اینکه در اقلیت جمعیتی و سرزمینی هستند همواره تلاش میکنندقبل از اینکه مورد تهدید واقع شوند خود دست به تهدید ملل و کشورهای دیگر بزنند. مثلا در قضیه انرژی هستهای ایران دائما یهودیهای صهیونیست بر طبل جنگ و حمله هستهای میکوبند در حالی که در عمل کاری از دست آنها بر نمیآید. این روشی است که یهود برای برون رفت از مشکلات و برای جلوگیری از نابودی خود استفاده میکند.
قبلا در مورد ترس توضیح داده شد که اگر تهدیدی به انسانی برسد آن فرد سعی می کند فرار کند یا در جایی مخفی شود . پس در صورتی ترس معنا پیدا می کند که تهدید وجود داشته باشد . حال اگر کسی بخواهد با ترس مقابله کند یکی از روشهایی که وجود دارد این است که در مقابل تهدید ، دست به تهدید بزند و در این راه پیش دستی کند .
همین طور که در موارد قبلی گفته شد مایک دارای کاراکتری یهودی صهیونیست است . از دوران کودکی او ارزو داشت تا بهترین بترسان شود . تمام تلاش خود را کرد و وارد دانشگاه هیولاها شد ، در کلاس های دانشکده ترس شرکت کرد . بعد انجمنی تشکیل داد و درنهایت توانست رکورد بهترین بترسان را بشکند .
داستان حکایت از ان دارد که این کاراکتر یهودی صهیونیست سعی دارد این را القا کند که او با وجود کوچک بودن می تواند بسیار ترسناک باشد و تهدید را پس بزند و در واقع با تهدید کردن دیگران ، انها را بترساند .
گرچه از نظر ظاهری ترسناک به نظر نمی رسد اما با تفکر و هوش خود دیگران را تهدید می کند و می ترساند .
در پایان وقتی که مایک می خواهد سالیوان را ترک کند سالیوان به او می گوید :
تو اصلا ترسناک نیستی ولی خیلی نترسی !!
مفهوم چنین جمله ای این است که صهیونیست ها نمی ترسند و در ظاهر ترسناک هم نیستند اما می توانند دیگران را به راحتی و با نقشه و حیله بترسانند همانطور که در انتهای فیلم توانستند بالاترین جیغ را از انسانها بگیرند.
منبع: آیتمداری