گروه جنگ نرم مشرق- توربو، انیمیشن بلند سینمایی سهبعدی تولید شده در استودیوی انیمیشنسازی «دریم ورکس» است که اکران آن تابستان سال 2013 در سینماهای جهان توسط «شرکت فاکس قرن بیستم» آغاز شد. این اثر متناقض نما، در واقع بیانگر روایت فانتزی داستان یک حلزون کند اما جدی و تلاشگر به نام «تئو» است که در میانه قصه، طی مجموعه اتفاقات زنجیرهای، به شکلی عجیب به ابر قهرمانی سریعالسیر (توربو) تبدیل میشود. در انیمیشن مذکور، تقدیر این موجود ضعیف طوری ترسیم میشود که آرزوی دست نیافتنی وی، مبنی بر امکان رقابت با ماشینهای پر سرعت شرکتکننده در مسابقات اتوموبیلرانی جهان و پشت سرگذاشتن آنان محقق شود. آرزویی بسیار عجیب که چرایی آن در ابتدای فیلم با تماشای ذوقزده مسابقات اتوموبیلرانی از تلویزیون توسط توربو، برای مخاطب تا حدودی پاسخ داده میشود.
در آغاز داستان، توربو همراه برادر بزرگتر واقع بینش، چت، در بین حلزونهای آرام ساکن در خانهای که دارای یک گاراژ و یک باغچه پر از بوتههای گوجه فرنگی رسیده و فاسد شده است، در حال گذران زندگی بوده و در میان هم نوعان خود به عنوان شخصیتی ماجراجو و متوهم شناخته میشود. موجوداتی که تقریباً اکثر آنها پیشاپیش، تقدیر تلخ ناشی از فیزیک جسمانی کُند خود را پذیرفتهاند و حتی هنگامی که توسط کلاغها یا انسانها مورد حمله قرار گرفته و نابود میشوند، حالت بحرانی به وجود آمده را کاملاً عادی تلقی میکنند. در عین حال نباید این جامعه حلزونی را ساده تحلیل کرده و آنها را به صورت کلی شخصیتهایی تماماً منفعل دانست چرا که دغدغهمندی آنان نسبت به مقوله گرسنگی باعث میشود توربو را که به جای کمک کردن به جمعآوری غذای گروه، با ایدههای تخیلی خود نتیجه زحمات بقیه را هدر میدهد، به شدت مورد مواخذه قرار دهند.
مواخذهای که وقتی قرار باشد در قاب یک انیمیشن هالیوودی ترسیم شود به احتمال زیاد خود به خود به شکل تمسخر و استهزاء نشان داده خواهد شد. اما ظاهراً کفگیر تخیلات قهرمان داستان به سادگی به کف دیگ نخورده و در رقابتی دیگر با ماشین چمنزنی همسایه خود را در معرض خطرات جدیدی قرار میدهد. خطراتی که باعث طرد شدن وی از گروه حلزونها شده و طی سلسله رخدادهای پیدرپی بعدی، پس از افتادن تئو در مخزن سوخت یک اتومبیل پرسرعت و ورود مایع نیتروژن اکسید به این محفظه، انجام یک سری واکنشهای شیمیاییِ بیولوژیکیِ انیمیشنی، منجر به سریعالسیر شدن او میگردد! در ادامه تناقض ایجاد شده ناشی از تحرکات سریع یک حلزون ظاهراً آرام در اماکن مختلف اجتماع که طبق باور عرف باید به کندی حرکت کند، نخ پررنگی است که جریان داستان را به قوت هرچه تمامتر پیش برده و بار جذابیت و طنز مورد نیاز انیمیشن را بر دوش میکشد.
لازم به توضیح است که دوربین انیمیشنهای هالیوودی طی سالهای اخیر چندین بار به انعکاس فانتزی زندگی حشرات، حیوانات و آبزیان پرداخته است که به عنوان نمونه میتوان به کارتون های «زندگی یک حشره – 1998 ساخت استودیو انیمیشن سازی پیکسار و والت دیزنی پیکچرز و با توزیع بوئنا ویستا پیکچرز» ، «مورچهای به نام زی – 1998 ساخت دریم ورکس انیمیشن و پاسیفیک دیتا ایمیجز و با توزیع دریم ورکس پیکچرز» ، «مورچه کش – 2006 ساخت شرکت های انیمیشن سازی برادران وارنر، لجندری پیکچرز، پِلِی تُن، دی ان ای پروداکشنز و با توزیع وارنر بروز پیکچرز» ، «زنبور عسل – 2007 ساخت کولومبوس 18 پروداکشنز و دریم ورکس انیمیشن و با توزیع پارامونت پیکچرز»، «آن سوی پرچین – 2006 ساخت یونایتد مدیا و دریم ورکس انیمیشن و با توزیع پارامونت پیکچرز» ، «در جستجوی نمو – 2003 ساخت استودیو انیمیشن سازی پیکسار و والت دیزنی پیکچرز و با توزیع بوئنا ویستا پیکچرز» و «داستان کوسه – 2004 ساخت دریم ورکس انیمیشن و با توزیع دریم ورکس پیکچرز» اشاره کرد.
اما ترسیم تخیلی زندگی اجتماعی حلزونها و تلفیق فضای به وجود آمده با جهان داستانی مربوط به اتومبیلهای سریعالسیر (تقریباً شبیه دو انیمیشن ماشینهای 1 و 2 ساخته سالهای 2006 و 2011 و تولید استودیو انیمیشنسازی پیکسار و والت دیزنی پیکچرز و توزیع شده توسط بوئنا ویستا پیکچرز یعنی رقبای چیره دست هالیوودی دریم ورکس) ، ایده نسبتاً بکری است که در پویانمایی توربو پیاده شده است. هرچند داستان این انیمیشن و دغدغههای شخصیتهای آن را تا حدودی میتوان کلیشهای و تکراری دانست اما در عین حال باید به این نکته مهم هم اشاره کرد که کل رخدادهای موجود در انیمیشن توربو، در متن دنیای انسانها و در تعامل با آنها به وقوع میپیوندد نه در فضایی ایزوله یا انفعالی نسبت به آن. در واقع میتوان گفت این اثر علاوه بر جان بخشی به حلزونها، در کالبد روابط بین انسانها و این موجودات هم روحی تازه دمیده است (موضوعی که پیش از این هم در دو انیمیشن پنگوئن خوش قدم 1 و 2 ساخته سال های 2006 و 2011 مشاهده شده بود). آن هم در حالی که دنیای انسانها بیشتر واقعی است اما دنیای حلزونها به شدت فانتزی بوده و این در هم تنیدگی داستانیِ به ظاهر متضاد، از دیگر عواملی است که جذابیت نسبی اثر را پررنگتر میکند. نکتهای که دیوید سورن؛ کارگردان 41 ساله کانادایی تبار انیمیشن توربو نیز در مصاحبه خود درباره فرآیند ساخت این فیلم، بر آن صحه میگذارد.
انسانهایی مانند دو برادر به نامهای تيتو و آنجلو که رابطه آنها با یکدیگر در ساندویچفروشی کمرونقشان، دست کمی از رابطه تئو (توربو) با برادر حلزون سختگیرش ندارد یا مسئول برگزاری مسابقات ايندياناپوليس 500 که با تصمیم سرنوشتساز خود یعنی موافقت با شرکت کردن توربو در مسابقات، سیر صعودی ضرباهنگ داستانی این اثر را تشدید میکند و در نهایت «گای گانیه» قهرمان معروف فرانسوی / کانادایی مسابقات اتوموبیلرانی با ظاهری کوشا و امیددهنده و در عین حال باطنی حسود و تمامیتخواه، برجستهترین افرادی هستند که در نقش کاراکترهای انسانیِ پازل داستانی این پویانمایی، ایفای نقش میکنند.
نکته جالب محتوایی درباره گای اینجاست که به جرات میتوان گفت شخصیت مذکور تا چند دقیقه پایانی انیمیشن، به عنوان الگوی اسطورهایِ اخلاقی/رفتاری حلزون قهرمان داستان شناخته میشود که با تمام وجود به درستکاری و صداقتش ایمان دارد! اما هنگام عبور توربوی مصدوم از خط پایان مسابقه اتوموبیلرانی که حالا با از دست دادن قابلیت های ویژه بادآورده خود دوباره به تئو (همان حلزون کند ابتدای داستان) تبدیل شده است، در لحظاتی پرکشش و بسیار تنشبرانگیز بین او و اسوه انسانیاش به ناگاه چهره خوب گانیه (قهرمان بلامنازع مسابقات قبلی اتومبیلرانی) پیش چشم مخاطبین فرو میریزد و بد سرشتی او بر همگان آشکار میشود! اینجاست که آخرین و تنها برگ برنده توربو یعنی گوشدادن به تذکرات محتاطانه چت، برادر با تجربهاش مبنی بر فرو رفتن در لاک خود و غلتیدن به سمت جلو بر روی زمین، رمز برتری وی گشته و منجر به قهرمانی این حلزون مجروح در مسابقات جهانی سرعت میشود.
لازم به ذکر است که مطابق روال توزیع سایر انیمیشنهای شاخص تولید هالیوود و شرکت دریم ورکس (نظیر انیمیشنهای پاندای کونگفو کار 1 و 2 ساخته سالهای 2008 و 2011) جهت تداوم جریان فکری/داستانی توربو نیز، بر اساس این فيلم سینمایی يک مجموعه انیمیشن سریالی به نام «توربو: تیم بامزه تحرکات سریع»، ساخته شده که از اواخر ماه دسامبر سال 2013 در حال پخش تلویزیونی است.
در پایان لازم است به این موضوع اشاره شود که با توجه به رعایت مسائل فنی دقیق در فرآیند تولید انیمیشن سه بعدی «توربو -2013» و نکات محتوایی جالب موجود در آن به همراه جذابیتهای سالم به نسبت بیشتر و پرداخت داستانی قویتر، بابت توقف این اثر در مرحله اولیه گزینش انیمیشنهای مطلوب «آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک ایالات متحده امریکا» در کنار 13 اثر پویانمایی دیگر و عدم صدور مجوز راهیابی آن به مرحله نهایی جایزه انیمیشن بلند سینمایی اسکار امسال یعنی جایی که فیلمهای «یخ زده – 2013 ساخته والت دیزنی پیکچرز و استودیو انیمیشن سازی والت دیزنی و توزیع شده توسط بوئنا ویستا پیکچرز»، «خانواده کرودها – 2013 دیگر محصول ساخته شده توسط دریم ورکس انیمیشن با توزیع فاکس قرن بیستم» ، «من نفرت انگیز 2 – 2013 ساخته ایلومینیشن اینترتینمنت و توزیع شده توسط یونیورسال پیکچرز» ، «ارنست و سلستین – 2012 محصول مشترک لاپارتی پروداکشنز و لس آرماچرز در کشورهای فرانسه و بلژیک و توزیع شده توسط سینیارت، استودیو کانال و جی کی آر دی اس» و «باد وزیدن گرفته – 2013 ساخته استودیو جیبلی ژاپن و توزیع شده توسط توهو و تاچستون پیکچرز» امکان رقابت با یکدیگر را پیدا کردند، به هیچ وجه نمیتوان تعجب و شگفتی خود را کتمان نمود.
لذا حق پرسیدن این سوال از دست اندرکاران جایزه بینالمللی اسکار پویانمایی محفوظ خواهد بود که چرا با وجود ضعفها و حفرههای نه چندان کوچک داستانی موجود در آثار انیمیشنی شرکتکننده در مرحله نهایی اسکار، این تولیدات توانستهاند در مرتبهای بالاتر از توربو قرار بگیرند؟ آیا ممکن است عاری بودن توربو از روابط ضد خانواده موجود بین کاراکترهای انسانیِ غربی (که متاسفانه تا حد زیادی در داستان انیمیشنهای سه بعدی خانواده کرودها، یخ زده و من نفرت انگیز 2 مشاهده میشود)، یکی از دلایل جلوگیری از ورود آن به مرحله نهایی باشد؟ چرا سیاستگذاران تولیدات انیمیشن هالیوود به عنوان مطرحترین نهاد جریانساز این رسانه در دنیا، دست از سر فضای پاک تخیلات کودکان و نوجوانان جهان که تاثیرپذیرترین و اصلیترین مخاطبان عرصه پویانمایی هستند، برنمیدارند؟ یا حداقل از ایجاد یا القای ذائقه فکری/رسانهای نامناسب در این قشر نوپای جوامع بشری خودداری نمیکنند؟
اینها گوشهای از سوالات و ابهامات متعدد ریز و درشتی است که در آینده دور یا نزدیک از طرف افکار عمومی جهان گریبان اعضای آکادمی اسکار که به ادعای خود از پرسابقهترین دستاندرکاران صنعت سینما بوده و وظیفه آنها انتخاب نامزدها و برندگان جوایز و انجام تحقیقات در زمینه پیشرفت سینما و توسعه علمی_آموزشی آن میباشد، را خواهد گرفت. آیا آنان خود را ملزم به پاسخگویی خواهند دانست؟ یا مطابق روال معمول کنونی بیش از پیش به بایکوت پرسشکنندگان پرداخته و با ایجاد پروپاگاندای رسانهای، در جهت انحراف مطالبات فرهنگی دنیا تلاش خواهند کرد؟