"پویانمایی"، لغت دیگری است که در راستای ترجمه واژه "انیمیشن" به فارسی، از جهتی پا را فراتر نهاده و سازنده آثار انیمیشنی را نه در مقام خالق که در جایگاه ناظر پویاییها و تحرکات تخیلی اجسام بیجان یا تفکر و تکلم گیاهان و جانوران زبان بسته، قرار میدهد.
البته ناگفته نماند که برگزیدن واژه "جان بخشی" به عنوان ترجمه ای بر "انیمیشن" ، موقعیت آفریننده را برای سازنده آثار مذکور حفظ کرده و علاوه بر آن، بخشندگی ناشی از لطف وی در حق سوژههای مرده محتاج به جان را نیز تذکر میدهد.
همچنین انتخاب لغت "زندهنگاری" جهت ترجمه "انیمیشن"، بیانگر انعکاس ملموس و قابل فهم زندگی اشیا، گیاهان، جانوران، مواد و ... توسط سازنده میباشد.
در نهایت راجع به کلمه "زندهانگاری" که به عنوان معادل فارسی "انیمیشن" به کار میرود، باید گفت که در این حالت مترجم علاوه بر اشاره به زنده بودن سوژهها، ذهن مخاطب را به تصور این نوع زندگی و گسترش لحظه به لحظه همین فضای تخیلی تشویق کرده و بخشی از انگارههای اندیشهای وی را شکل میدهد.
موضوع پويانمايي از ديرباز مطرح بوده است به طوری که تا قبل از قرن 18 میلادی طبیعت را جاندار فرض میکردند (زندی، 1383). طی دهههای اولیه قرن بیستم، انیمیشن آرامآرام از قلمروی مرموز جادو و شگفتی بیرون آمده و به نوعی تفریح و سرگرمی بدل شد که تماشاگران آن را با طیب خاطر میپذیرفتند. فیلمهای انیمیشن، حرکات جسمانی و اندامی را به گونهای تصویری بازسازی میکردند و بر خلاف فیلمهای زنده، از انعطاف بیشتری برای کاربرد خلاقه حرکت، تخیل و زندگی برخوردار بودند (فریال، 1385). عاملی که به دلیل استقبال گسترده از جانب مخاطبین پویانمایی - که از اقشار مختلف اجتماعی نظیر کودکان، نوجوانان، والدین، هنر دوستان و ... تشکیل میشدند - برگ برندهای راهبردی را شامل حال این هنر - صنعت کرده و باعث رونق روزافزون کمی و کیفی آن میشد.
هرچند در آغاز قرن بیستم در مقایسه با فیلم، برای انیمیشن چشمانداز چندان خاصی متصور نبوده و فقط به صورت آزمایشی تلاش میکردند طراحیها را متحرک کنند اما هم اکنون میتوان پویانمایی را یک شکل هنری دانست که در منظر مدرن خود پا به پای صنعت فیلم ظاهر شده و رشد نموده است. در واقع میتوان گفت ایده و فکر ساخت پویانمایی در قرن بیستم از زماني به طور جدی مطرح شد که دستاندرکاران ساخت فيلمهاي سينمايي و تلویزيوني، به فکر افتادند که چرا فقط راجع به جهان حقیقی پيرامون خود اثر تولید کنند؟ چرا جهان گسترده و بينهايت ذهن، تخیل و تصورات خود را به تصویر نکشند؟ این تمایل در کنار علاقه و دغدغهای جدی، آنان را بر آن داشت که با کنار هم قرار دادن نقاشيهاي متعدد، تصاوير متحرک بسازند. به این ترتیب اولین آثار انیمیشنی اندکاندک ساخته شدند (رومياني و باقري طوراني، 1382). به مرور زمان اين تولیدات پویانمایی آرامآرام از حالت خشک بودن حرکات کاراکترها و یکنواخت بودن محيط خارج شده و با انجام رفتاری اغراق آمیز توسط شخصیتها و فضایی غالباً شاد و فانتزی به تحریک عنصر خیال در مخاطبان خود پرداختند. ناگفته نماند که در ادامه این راه شرکتهاي بزرگ و سرمايهداران مطرحی به عرصه انيميشن وارد شدند و تلاش زیاد آنها با کسب سودهای قابل توجهی مواجه گشت.
محمد نوری
سیاستپژوه بخش انیمیشن پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت