ایرانی مهران تمدن پیش از این جشنواره، در نخستین حضور جشنواره ای خود، به همراه عصبانی نیستم (I'm Not Angry!) رضا درمیشیان (Reza Dormishian) در شصت و چهارمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم برلین (Berlin International Film Festival) یا همان برلیناله (Berlinale) به نمایش درآمد و نظر غربی ها را در بخش فوروم (Forum) به خود جلب نمود.
بیش از هر چیز شناخت مستند ایرانی که به گفته مهران تمدن سه سال زمان برده و بدون دریافت مجوز و بدور از چشم حکومت ایران تهیه شده است، می طلبد تا با داشتن نیمنگاهی به شخصیت کارگردان، چرایی ساخت چنین اثر به اصطلاح خود ایشان چالشی را دریافته و سپس به سراغ محتوی اثر برویم.
مهران تمدن (Mehran Tamadon)، کارگردان ۴۲ ساله مستند ایرانی ، که در سن 12 سالگی از ایران مهاجرت نموده، دوران جوانی خود را در فرانسه سپری و در رشته معماری تحصیلنموده است. وی که از سال ۱۳۷۹ هجری شمسی با حفظ جایگاه اجتماعی و شغل و کار خود در فرانسه، به صورت منظم در حال تردد به ایران بوده، به گفته خود شخصا لاییک و پدرش نیز از جمله اعضای حزب توده در ایران می باشد.
مهران تمدن نویسنده دو کتاب به نامهای دوستي و مدت احتضار است که هر دو با دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سال 1383 هجری شمسی توسط انتشارات ماهریز در ایران به چاپ رسیده.
مهران تمدن دقیقا در همان سال که توانست دو کتاب خود را به چاپ برساند، علاوه بر نویسندگی کسوت کارگردانی را نیز در سال 1383 هجری شمسی، پوشیده و با ساخت اولین مستند خود با عنوان بهشتزهرا (Behesht zahra) به حوزه مستندسازی نیز وارد گردید.
وی توانست با ساخت این مستند، ضمن به تصویر کشیدن زندگی مادران شهدا در مزار شهداي بهشتزهرا، رفتار مادران را به عنوان بخشی از جامعه ایران، فیلم برداری نموده و در پنج جشنواره خارجي حضور پیدا نماید.
مهران تمدن پس از مستند بهشتزهرا (Behesht zahra) بار دیگر به ایران بازگشت و این بار دقیقا در چند ماه قبل از فتنه 1388 هجری شمسی، توانست مستندی دیگر با عنوان بسیجی (Bassidji) بسازد؛ مستندی که طی سال ۲۰۰۹ میلادی، تقریبا گل سر سبد تمامی جشنوارههای گوناگون جهانی گردید و در نقاط مختلف دنیا به نمایش درآمد.
تمدن اگر چه، مستند بسیجی را مربوط به زندگی ۱۶ ساله خود در فرانسه و رابطه ی او با ایران می داند؛ اما در اصل بسیجی روایتی درونی از بسیجیان به عنوان حامیان جمهوری اسلامی بوده تا مخاطب بتواند با داشتن نگاهی به تفکرات و عقاید آنان، جایگاه گم شده به اصطلاح روشنفکران را در حکومت ایران بیابد.
با این همه ایرانی به عنوان آخرین ساخته مهران تمدن از جایگاه و نقش ویژه تری نسبت به دو ساخته پیشین او در تبیین عرصه جامعه و فضای کنونی ایران، برای انسان غربی برخوردار می باشد.
در ایرانی که تمدن مجموع آن را طی دو روز در اطراف تهران فیلم برداری نموده، کارگردان تعدادی از روحانیون را برای چند روزی به یک خانه بزرگ بیرون شهر دعوت کرده تا مهمان او باشند و درباره حدود و فضای آزادی هر شخص در جامعه به بحث و گفتوگو بپردازند.
مهران تمدن همچنین در راستای تبیین چرایی انتخاب عنوان ایرانی برای مستند خود می گوید: من یک آزادیخواه لائیک هستم، و بهعنوان یک ایرانی، میخواهم در جامعهایران زندگی کنم و ابراز عقیده کنم، چرا آنها (مذهبیون) فکر میکنند ایرانی هستند و دیگران نه!، خوب من هم ایرانیام.
به گفته تمدن، در ابتدا هیچ کس حاضر نمیشود با او به آن خانه ییلاقی برود، اما چهار روحانی در این مستند، خواسته ی او را اجابت کرده و به خانه ی او می روند؛ به این ترتیب فضای مستند حول خانهای بزرگ به تصویر کشیده می شود؛ خانه ای که متعلق به مادر کارگردان بوده و در آن اتاقهای گوناگونی وجود دارد.
در این خانه یک سالن مرکزی قرار دارد که مباحث و گفتگوی مهران تمدن با چهار روحانی در این فضا به وقوع میپیوندد.
همچنین در بخشی از مستند، عنوان می شود که همسران و فرزندان این روحانیون نیز در این اتاق ها حاضر می باشند، که این مطلب به جز حضور در چند پلان محدود، در سایر مواضع فیلم ظهور نداشته و تنها به این امر اکتفا می شود که ایشان در درون اتاقهای خود هستند.
در ابتدا دیالوگهای درون خانه ای ایرانی (iranien) با رد و بدل شدن کلمات در قالب شوخی آغاز میشود، اما دقایقی بعد مهمترین مبحث چالشی این مستند و به نوعی کلام اصلی کارگردان که در ارتباط با نوع جامعه است آغاز میشود؛ روحانیون با دفاع از جامعه اسلامی نظرات خود را بیان کرده و در سوی دیگر تمدن با مطلوب دانستن جامعه لاییک به تقابل با روحانیون میپردازد.
البته مجادله و گفتگو میان روحانیون و تمدن که هدف ظاهری و اصلی مستند است، تنها بخش فیلم نمیباشد و در تمامی مدت فیلم صحنههای متعددی از شوخیها و صحبت از زندگی شخصی افراد حاضر در فیلم وجود دارد که در ظاهر صرفا نوعی زنگ تفریح محسوب شده تا کارگردان بتواند از خشکی مستند بکاهد اما واقع آن است که تمدن طی این صحنه ها به ترسیم چهره ی اصلی روحانی مسلمان شیعی، به جهانیان مبادرت ورزیده است.
تمدن در مستند خود به بسیاری دیگر از مسایل چالشی در یک جامعه ی اسلامی، نظیر سقطجنین، حجاب و مطبوعات پرداخته و با روحانیون دراینباره گفتگو میکند؛ این در حالی است که در بسیاری از مجادلات تمدن در برابر چهار رقیب خود توان صحبت کردن ندارد و در بعضی موارد در برابر آنان سکوت میکند.
ایرانی (iranien) با وجود مباحثات چالشی خود درعینحال بدور از هر گونه تنشی ما بین دو طرف بوده که این امر را شاید بتوان بیشتر در رویه ی سکوت تمدن جستجو نمود.
در این نکته قابل توجه در مستند ایرانی (iranien)، همزیستی ۴۸ ساعته و بدون تنش این افراد در کنار یکدیگر است که بدون توجه به عقاید و نظرات گوناگون، دو روز را در کنار یکدیگر گذرانده و حتی با سیخ کردن جوجه، فضای چالش و تقابل را تلطیف میکنند و در نهایت روند گفتگو و فضای مهمانی گونه فیلم بدون نتیجهگیری خاصی به پایان میرسد.
به این ترتیب شاید بتوان بهترین نتیجه گیری ایرانی (iranien) را بی نتیجه بودن مباحث دو طرف دانست؛ مباحثی که نه مسلمانان را به جامعه لاییک راغب و نه لاییک ها را به جامعه اسلامی ترغیب می نماید، بلکه هر دوی ایشان را ضرورت به تحمل دیگری در کنار خود واقف و به گونه ای خاص عدم گریز و اصالت حمایت از رویکرد و شیوه ی تسامح یا تلرانس (Toleration) در ایران و برای برخورد با ایران را به مخاطبان خود گوشزد می شود.
از این جهت مستند ایرانی به سرعت در سطح و فرم مستندهای رئال گنجانده و همچون دو مستند دیگر تولید شده توسط این کارگردان، به گونه ای ویژه مورد استقبال غربی ها واقع گردید و در صدر مباحث رسانه های ضد انقلاب فارسی زبان قرار گفت.
به عبارتی دیگر از منظر و نوع نگاهی سطحی و ظاهری مستند ایرانی (iranien) به نوعی تقابل دو اندیشه و منطق متفاوت در برابر یکدیگر است که سر انجام این رو در رویی در دیدگاه مخاطب یک برنده و یک بازنده خواهد داشت؛ که البته از این زاویه میتوان مستند را در راستای اهداف اسلامی قلمداد کرده و پیروزی منطق و کلام روحانیون در برابر مهران تمدن نوعی شکست برای مستند وی محسوب میشود.! اما باید توجه داشت که حمایت گسترده ی غرب و رسانه های ضد انقلاب از این مستند ریشه در آمایشی و آموزشی بودن این مستند دارد.
بر این اساس مهران تمدن به عنوان کارگردان به دفاع از خود در برابر چنین نقد ظاهر بینانه پرداخته و جزیی از ابعاد آمایشی و آموزشی بودن این مستند را افشا می نماید؛ تمدن طی گفتگویی با شبکه ی یورونیوز (Euronews) هدف اصلی از ساخت این مستند را این چنین بیان می کند: ایده ساخت فیلم باز بودن، باز بودن برای بحث است. نمی خواستم فیلمی در مورد قربانیان بسازم، کسانی که رنج می کشند. می خواستم با کسانی که از رژیم دفاع میکنند حرف بزنم. چطور فکر میکنند؟ در نهایت باید راه حلی پیدا کنیم تا بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم، مردم ایران مردمی هستند که حرف میزنند همانطور که در فیلم می بنیم، ما حرف می زنیم و این مهم است. برای اینکه زمانیکه دیالوگ وجود دارد، خشونت کمتر میشود. در ایران توانسته ایم دیالوگ بوجود بیاوریم. گاهی آزادی بیان وجود ندارد، روزنامه ها و مطبوعات بسته می شوند ولی دیالوگ و گفتگو ادامه دارد.
در مجموع تلاش تمدن برای رسیدن به این آرزو و به تصویر کشیدن آرزوی خود در قالب همزیستی دو روزه مابین دو تفکر متفاوت، اگرچه دارای نوعی خلاقیت بوده، اما به جرأت میتوان گفت نمیتوان در درون مستند به نکته قابلتوجه و مهمی پی برد و صرفاً باید آن را تکرار یک سری از مکالمات تکراری و قدیمی دانست؛ البته نباید از این نکته غافل شد که مباحث مطرح شده در این مستند مربوط به گزاره های مورد علاقه غربی ها میباشد که توسط این عناوین بارها جمهوری اسلامی ایران متهم به عدم رعایت حقوق بشر شده است.
به عبارتی دیگر، نکته ی قابلتوجه مستند ایرانی (iranien) را می توان موفقیت کارگردان در مدلسازی محیط و شبیهسازی آن به عنوان نمونهای از جامعه بزرگتر اشاره داشت که به نوعی آرزوی مهران تمدن محسوب میشود؛ جامعهای که در آن افراد و گروه های مختلف با منش و روش های گوناگون، نظیر همجنسگرایان، لائیکها و بهاییان و ... در عرصههای متفاوت حضورداشته و با یکدیگر مدارا نموده و یکدیگر را صرف ایرانی بودن در امور مختلف دخیل دانسته و مشارکت دهند.
از این جهت کارگردان طی گفتگوی خود با شبکه ی یورونیوز (Euronews) به صراحت اعلام می کند: یقینا در ایران شاهد اصلاحات (رفرم Reformism) خواهیم بود. جامعهایران در دراز مدت به سوی تکامل می رود. زمان طولانی خواهد بود. ولی تحول و تکامل حتمی است. من در این فیلم سعی می کنم ایده ها و افکار را بهم بدوزم، حتما در آینده چیزی از درون آن رشد خواهد کرد. شاید در بستر دیگری، شاید نه لزوما برای این چهار نفر، ولی حتما برای دیگران.
از این جهت اعتقاد تمدن به حضور مجدد و بازگشت فضای اصلاحات (رفرمیست (Reformism)) در جامعه ی را می توان به خوبی نشاندهنده ی آنالیز وی، البته نه به عنوان یک مستندساز ساکن فرانسه از حال و شرایط محیط داخلی ایران، بلکه به عنوان یک آمایشگر سرزمینی مورد ارزیابی قرار داد.
اظهارات تمدن درباره قطعیت اصلاحات (رفرمیست (Reformism)) در آینده ایران به معنای وجاهت آنالیزری وی به عنوان یک مطلع از شرایط ایران در زمینه های گوناگون فرهنگی و اجتماعی است؛از این جهت مستند ایرانی (iranien) از منظر انسان غربی نه به عنوان یک مستند ایرانی، که کارگردان به گفته ی خوداش در این مسیر مشکلاتی نظیر ممانعت های امنیتی وجود داشته است، بلکه به معنای ماموریت او به جهت انجام تحقیقی مصور از وضعیت جامعه روحانی و مذهبی ایران مورد ارزیابی قرار می گیرد.
بر این اساس باید دقت داشت که مهران تمدن نه صرفا به عنوان یک مستندساز، بلکه به عنوان یک محقق فرانسوی لائیک (اگر نخواهیم از واژه ی جاسوس استفاده نماییم) موظف شده تا در مقام یک آمایش گر حاضرشده و به بررسی نزدیک جامعه مذهبی پردازد و با شکلی متفاوت سبک زندگی روحانی ایرانی را مورد مطالعه قرار داده و خروجی تحقیقات خود را به صورتی عمومی و در قاعده شنواره ای به جهانیان ارایه نماید.