هدف اصلی ما این است که قیمت حامل های انرژی برای همه افزایش پیدا کند و در نتیجه شاهد اصلاح آن سبد و ترکیب مصرف و تولید شویم .حالا چرا ما باید از طریق این کارتها بازار هایی را به وجود بیاوریم که حتما هزینه دارد یعنی ان کسی که کارت انرژی اش را می گیرد و فرضا مصرف بنزین ندارد می برد در یک بازارمیفروشد وچه بسا باید قیمت پایین تری را مطرح کند تا طرف مفابل خریداری کند در نتیجه در اینجا آن چیزی که هدف بوده تا به عنوان یارانه داده شود به دلیل هزینه مبادله خودش کاهش پیدا میکند.و بعد اصل هدف این است که کسی که مصرف انرژی یا بنزین ندارد دیگر برای گرفتن بنزین پیش قدم نشود .
مشکل دفعه قبل هم همین بود که یارانه را به کسانی که بنزین مصرف می کنند می دادند و الان همینطور است.بههرحال اینکه یک کارت یارانه انرژی به مردم بدهند که از این به بعد کار مردم معاوضه این کارتها با یکدیگر شود و یکی بنزین را به دیگری و دیگری گاز را به نفر بعدی بفروشد درست نیست چرا که در این بین حتما هزینه های مبادله وجود دارد و این هزینه های مبادله اصلا نصیب کسی نمیشود.
چه اشکالی دارد که با افزایش قیمتها همان یارانه نقدی پرداخت شود تا شخص صرف هزینه ای که برایش مطلوبیت بالاتری دارد کند .سوال این است که از این کارتها چه فایده ای جز ایجاد هزینه و بازارهای جانبی متوجه اقتصاد مملکت میشود. با عرض پوزش باید گفت این فکر صدور کارت اعتباری انرژی از یک دیدگاه اشتباه و تراوش کرده و میکند .اگر داستان توزیع این کارتها و بعد مساله تقلب ومساله معاوضه و مبادله آنرا در تحمیل به جامعه در نظر بگیریم به چه نتیجه ای می رسیم،در این انتقال کارتها مردم چگونه یکدیگر را نسبت به نیاز شان پیدا کنند و چگونه آنرا مبادله کنند،اینها همه پیچید گی هایی است که مسئولین باید در نظر داشته باشند.
جمشید پژویان
منبع: روزنامه آرمان