کارلس پویول ای سافورکادا، ستاره ۳۵ ساله تیم فوتبال بارسلونا زاده روستای لاپوبلا ده سگور کاتالونیا، منطقهای که ریشه فرهنگی و تاریخی در فرانسه و باسک دارد و ارتباط شفافی با ثروتمندان و اشراف بریتانیایی مهاجر به منطقه کاتالونیا برقرار نکرده، با بیش از ۳هزار نفر جمعیت ساکن و مستقر در روستایی که این روزها کمکم به شکل یک شهر کوچک درآمده است، مردانش به سختکوشی و تلاش مشهورند، تاکنون۳ قهرمان پرورشاندام و رقابتهای قویترین مردان اسپانیا و اروپا از همین روستا معرفی شده و درخشیده اند.
مدافع متعصب بارسلونا البته سالهای سال است که فرصت بازگشت و اقامت در روستای کوچکش را ندارد اما همیشه به بهانه های زیبایی مثل کمک هزینه بیمارستان مرکزی ده سگور و بازسازی ۲ مدرسه قدیمی به یاد خاک اجدادیش است. مدافعی در لباس تعصب با ۱۰۰ بازی ملی، ۶ بازی برای تیم ملی موسوم به کاتالونیا، ۳۹۰ بازی رسمی در لباس بارسلونا، پرورش یافته آکادمی لاماسیا و رشدیافته در مکتب نارنجی کرایف و آبی و اناری ویلانووا و دوستانش، درخشیده در بارسلونا D، C، B و البتهA
پویول از سال ۱۹۹۹ تاکنون در ردههای باشگاهی و ملی ۲۴ بار مصدوم شده و از این نظر در وبسایت رسمی فیفا نیز رکورددار دست و پنجه نرم کردن با بیشترین تعداد آسیبدیدگی است.
چهار عمل جراحی روی هر ۲ زانو، ۳ بار بخیه روی زخمهای عمیق پهلو، ۶۳ مورد گزارش رسمی در کادر پزشکی باشگاه بارسلونا به صورت کشیدگی شدید عضله و ۸ بار شکستگی سر و ابرو به صورت پرونده رسمی در کلینیک باشگاه بارسلونا دارد.
این موارد تنها بخشی از مصدومیتهایی است که پویول به اصرار پزشک یا دوستان نزدیکش به صورت رسمی جهت درمان مراجعه داشته است.
آغاز فوتبال حرفهای با دروازه بانی
کارلس جوان فوتبال خود را با دروازهبانی آغاز کرد. اما مصدومیت شدید در کتف و شانه راست باعث شد ۴ ماه خانهنشین شود و دیگر حق دروازه بانی نداشته باشد، او همیشه عاشق این پست بوده اما به اجبار نزدیکترین پست به آن یعنی منطقه دفاعی زمین را انتخاب کرده است.
خاطره عجیب اولین مذاکره با فان خال
در سال ۱۹۹۹ لوئیس فانگال وی را به ترکیب اصلی تیم فوتبال بارسلونا دعوت کرد و در رختکن کارلس جوان را صدا زد و مقابل بقیه بازیکنان بزرگ آن زمان گفت: از اینکه به تیم اصلی دعوت شدهای چه حسی داری؟ پویول درحالیکه گریه اجازه نمیداد به راحتی حرف بزند، گفت: سربازی که در نزدیکترین فاصله با دشمن شانس کشته شدن در راه کشورش را پیدا کرده است! پس از این گفتوگوی کوتاه بود که فان خال در خاطراتش نوشت: پویول برای من و تیمم یک نعمت بزرگ بود.
مذاکره با منچستریونایتد
اواسط فصل ۲۰۰۳ برای پویول تداعیکننده خاطره تلخی است، روزنامه اسپورت وقت نوشت: کاپیتان را می خواهند، او هم به آنها لبخند زده است. پویول آنقدر از دست نویسنده آن مطلب دلخور و عصبانی شده بود که در نشست خبری گریست و گفت: درباره من چه فکری کرده اید؟ مردم با این مقاله ها سربازشان را فراموش نمیکنند، من به منچستریونایتد بروم؟ مگر میشود کسی ملیتش را تغییر دهد؟!
دوستی با لوئیس انریکه
یکی از دوستان نزدیک و بسیار صمیمی پویول، انریکه بود و البته هست، او در طول هفته منهای تمرین، دوندگی، ورزش و تماشای فوتبال بقیه وقت خود را در منزل انریکه میگذراند و معتقد بود هرگز نمی تواند به اندازه کاپیتان لوئیس تعصب و جدیت داشته باشد.
پویول بارها الگوی خود را لوئیس انریکه معرفی و بعد از خداحافظی وی بازوبند کاپیتانی را رسما از دست همین دوست قدیمی دریافت کرد. خیریه لاماسیا بعدها به پیشنهاد مشترک انریکه و پویول به صورت سازمانی مردمنهاد تشکیل شد و هنوز هم سهمی بسزا در کمک به نهادهای حامی بیماران و معلولان ذهنی دارد. در سال ۲۰۰۲ جایزه بهترین مدافع راست اروپا را ساعتی بعد از دریافت به روح کودکی تقدیم کرد که با لباس بارسلونا در بستر بیماری از دنیا رفته بود. او هزینه زندگی خانواده فقیر این کودک را هنوز هم به صورت ماهیانه پرداخت میکند.
کارلس و الکلاسیکو دربی!
پویول بارها و بارها پیش از الکلاسیکودربی به ضیافت شام از سوی مدیران ۲ باشگاه دعوت شد و نرفت، به هیچ بازیکنی از
رئالمادرید توهین نکرد اما هرگز این جدال تاریخی و مهیج را دوستانه و تاکتیکی توصیف نکرد و در سال ۲۰۰۹ در نشستی خبری جمله هایی بر زبان آورد که بعدها گروه زیرزمینی بوکسزنویس آن را در مرامنامه خود حک کردند: الکلاسیکودربی جدال بین «بیش از یک باشگاه» (بارسلونا) و «کمتر از یک باشگاه» است.