به گزارش گروه اجتماعی مشرق، تاجران و طلافروشها وقتی مادری با دختر 13 ساله به فریب آنان دست میزدند نمیدانستند در چه دام سیاهی افتادهاند. پدری، همسر و دختر نوجوانش را اجیر کرده بود تا وی را در باجگیریهای میلیونی همراهی کنند.
بهمن ماه سال گذشته مرد 62 سالهای با مراجعه به پلیس آگاهی کرمان پرده از باجگیریهای خانواده شیادی برداشت که وی را بارها به دام خود کشانده بودند.
این مرد که بشدت از این خانواده آسیب دیده بود و از سویی از آبروریزی در بازار هراس داشت به کارآگاهان گفت: من تاجر هستم و در جایی که حجره دارم بسیار سرشناس بوده و تا حالا فریب کسی را نخوردهام. ولی ماه گذشته اشتباهی کردم که خودم از آن شرمنده هستم.
وی در ادامه افزود: یک روز وقتی از خانه خارج شدم تا به حجرهام بروم، دختر جوانی در مسیر راهم قرار گرفت و از من خواست تا سوارش کنم، اهمیتی به وی ندادم تا این که روز بعد دوباره همان دختر دست تکان داد تا سوارش کنم. مانند روزگذشته توجهی نکردم و این ماجرا برای چند روز ادامه داشت تا این که تصمیم گرفتم توقف کنم و ببینم برای چه چنین اصراری دارد. مرد بازرگان ادامه داد: دختر جوان سن زیادی نداشت. فکر میکنم 14 یا 15 ساله بود. وی داخل خودرویم نشست و حرفهای بیربطی میزد، ادعا میکرد دوست دارد با من دوست شود، خندهام گرفته بود و گفتم که وی همسن نوهام است و خواستم به جای این کار به دنبال درس و مدرسهاش برود.
وی افزود: ناخواسته خام حرفهای دختر جوان شدم و وی مرا به خانهشان کشانده و دقایقی را در خانهشان با هم حرف زدیم تا این که زن و مردی وارد خانه شدند و با رفتار بسیار تندی با من برخورد کردند و گفتند که از من شکایت خواهند کرد و آبرویم را نیز خواهند برد. شرایط برایم بسیار سخت شده بود و هر چقدر میگفتم که دخترشان مرا به خانه کشانده ولی آنها باور نمیکردند و از سویی ادعا کردند که فیلم ما را ضبط کردهاند و آن را در بازار پخش خواهند کرد. از ترسم که آبرویم نزد خانواده، بچهها، نوههایم و اهالی بازار میرود، خواستم هر طوری شده رضایتشان را جلب کنم تا از این طریق به ماجرا پایان بدهم.
مرد فریب خورده ادامه داد: پس از این که وارد بحث شدیم، فهمیدم این زن و مرد، پدر و مادر دختر جوان هستند. پدر خانواده از من 50 میلیون تومان پول میخواست ولی با بدبختی موفق شدم با پرداخت 5 میلیون تومان و تحویل یک پژوی 405 به آنان فیلم تصاویر ضبط شده را تحویل بگیرم ولی این پایان ماجرا نبود.
هنوز چند هفتهای نگذشته بود که مرد شیاد دوباره با من تماس گرفت و در ادعایی جدید گفت که فیلمی را که به من داده کپی بوده و اگر 100 میلیون دیگر به آنان پرداخت نکنم CD را به تعداد بسیار زیادی کپی میکند و برای مغازهداران بازار و خانواده میفرستد تا از این طریق آبرویم را ببرد. وی به خاطر این که میدانست من از آبرویم میترسم و نقطه ضعف مرا به دست آورده بود، سعی میکرد با این تهدیدها پول زیادی به دست بیاورد.
با ادعای مرد بازرگان، سرهنگ کارآگاه هوشنگ پور رضاقلی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان به تیمی ویژه دستور داد تا وارد عمل شدند. کارآگاهان در تحقیقات خود دریافتند که مرد دیگری نیز به همین شیوه و شگرد تحت سرقت و اخاذی قرار گرفته است که آن مرد را نیز تحت بازجویی گرفتند.
وی گفت: من طلافروش هستم و مشتریهای زیادی به مغازهام برای خرید و فروش طلا و سکه میآیند. چند هفته پیش زنی به مغازهام آمد و قصد خرید داشت که از من چند گردنبند خواست تا آنها را امتحان و یکی را انتخاب کند. وی نیم ساعتی مرا معطل خودش کرد و در این مدت مدام با من حرف میزد، نمیدانم چطور شد که فریبش را خوردم و روز بعد وی به خانهام آمد. وی افزود: در خانهام مشغول حرفزدن بودیم که مرد ناشناسی که نمیدانم چطور وارد خانهام شده بود با یک قمه به سویم حملهور شد و قصد زخمیکردن مرا داشت که با دخالت زن جوان که مشخص شد همسرش است وی منصرف شد.
مرد قمهکش فریاد میزد که آبرویم را خواهد برد، ترسیده بودم و با التماس را ضیاش کردم که دست از این کار بردارد. مرد طلافروش ادامه داد: شوهر این زن ادعا کرد که تصاویر را فیلمبرداری کرده است و آنها را پخش خواهد کرد و ادعا کرد در صورتی که 100 میلیون تومان به وی بپردازم از این کار منصرف خواهد شد. ابتدا قبول نکردم ولی هنگامی که فکر کردم که چه عاقبتی در انتظارم است به ناچار قبول کردم و 100 میلیون تومان را پرداخت کردم.
بر این اساس کارآگاهان با انجام ردیابیهای ویژه موفق شدند سرنخی از این خانواده شیاد در یکی از محلات کرمان به دست آوردند و در یک عملیات ضربتی همه اعضای خانواده را دستگیر کردند و در بازرسی از خانهشان دوربین فیلمبرداری و سیدیهایی را که آنان برای اخاذی استفاده میکردند نیز به دست آوردند.
پدر خانواده که منصور و 37 ساله است در بازجوییهای ابتدایی ادعا کرد که از کسی اخاذی نکرده و پولی نیز نگرفته است ولی هنگامی که با مردان تاجر و طلافروش روبهرو شد به ناچار لب به اعتراف گشود. «منصور» در ادامه بازجوییها به پلیس گفت: من و همسرم نسرین اعتیاد داریم و برای این که بتوانیم هرطوری شده پولی برای ادامه زندگی و مصرف مواد به دست آوریم نقشه کشیدیم که افراد ثروتمند را دنبال کنیم و پس از به دست آوردن نشانی خانههایشان، نقشه خود را به اجرا بگذاریم.
وی افزود: ابتدا بازرگانان یا طلافروشهای معروف را شناسایی میکردیم و پس از به دست آوردن نشانیشان، نوبت به همسر یا دختر 13 سالهام به نام ریحانه میرسید. آنها باید با چربزبانی و نقش بازی کردن، طعمههایمان را فریب میدادند که البته در بیشتر نقشهها شکست میخوردند.
مرد شیاد ادامه داد: با گذشت چند هفته سرانجام دختر و همسرم موفق به فریب یک بازرگان و یک طلافروش شدند. من پس از ورود آنان سریع مشغول فیلمبرداری میشدم و پس از دقایقی با قمه به آنها حمله میکردم و با تهدید به آبروریزی دست به اخاذی میزدم.
منصور افزود: میدانستم طعمههایمان افراد آبرومندی هستند به همین خاطر با استفاده از همین عامل، نقشهها را به خوبی به اجرا میگذاشتم و پول خوبی نیز به دست آوردم و مطمئن بودم آنها از من شکایت نخواهند کرد.
سرهنگ کارآگاه هوشنگ پوررضا قلی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در این باره گفت: با گزارش این اخاذیها، تیمی از مأموران برای رسیدگی به این ماجرا وارد عمل شدند و در کوتاهترین زمان موفق به شناسایی این خانواده تبهکار شدند.
سرهنگ پوررضا قلی افزود: تحقیقات نشان داد که مرد خانواده با طراحی نقشه از چندهفته پیش از سرقتها و اخاذی با تهیه دوربین فیلمبرداری، قصد ثبت تصاویر و گرفتن پول را دارد. وی ادامه داد: تاکنون 2 نفر از طعمههای آنان شناسایی شدهاند و تلاش برای شناسایی سایر طعمههای احتمالی از سوی کارآگاهان همچنان ادامه دارد.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
بهمن ماه سال گذشته مرد 62 سالهای با مراجعه به پلیس آگاهی کرمان پرده از باجگیریهای خانواده شیادی برداشت که وی را بارها به دام خود کشانده بودند.
این مرد که بشدت از این خانواده آسیب دیده بود و از سویی از آبروریزی در بازار هراس داشت به کارآگاهان گفت: من تاجر هستم و در جایی که حجره دارم بسیار سرشناس بوده و تا حالا فریب کسی را نخوردهام. ولی ماه گذشته اشتباهی کردم که خودم از آن شرمنده هستم.
وی در ادامه افزود: یک روز وقتی از خانه خارج شدم تا به حجرهام بروم، دختر جوانی در مسیر راهم قرار گرفت و از من خواست تا سوارش کنم، اهمیتی به وی ندادم تا این که روز بعد دوباره همان دختر دست تکان داد تا سوارش کنم. مانند روزگذشته توجهی نکردم و این ماجرا برای چند روز ادامه داشت تا این که تصمیم گرفتم توقف کنم و ببینم برای چه چنین اصراری دارد. مرد بازرگان ادامه داد: دختر جوان سن زیادی نداشت. فکر میکنم 14 یا 15 ساله بود. وی داخل خودرویم نشست و حرفهای بیربطی میزد، ادعا میکرد دوست دارد با من دوست شود، خندهام گرفته بود و گفتم که وی همسن نوهام است و خواستم به جای این کار به دنبال درس و مدرسهاش برود.
وی افزود: ناخواسته خام حرفهای دختر جوان شدم و وی مرا به خانهشان کشانده و دقایقی را در خانهشان با هم حرف زدیم تا این که زن و مردی وارد خانه شدند و با رفتار بسیار تندی با من برخورد کردند و گفتند که از من شکایت خواهند کرد و آبرویم را نیز خواهند برد. شرایط برایم بسیار سخت شده بود و هر چقدر میگفتم که دخترشان مرا به خانه کشانده ولی آنها باور نمیکردند و از سویی ادعا کردند که فیلم ما را ضبط کردهاند و آن را در بازار پخش خواهند کرد. از ترسم که آبرویم نزد خانواده، بچهها، نوههایم و اهالی بازار میرود، خواستم هر طوری شده رضایتشان را جلب کنم تا از این طریق به ماجرا پایان بدهم.
مرد فریب خورده ادامه داد: پس از این که وارد بحث شدیم، فهمیدم این زن و مرد، پدر و مادر دختر جوان هستند. پدر خانواده از من 50 میلیون تومان پول میخواست ولی با بدبختی موفق شدم با پرداخت 5 میلیون تومان و تحویل یک پژوی 405 به آنان فیلم تصاویر ضبط شده را تحویل بگیرم ولی این پایان ماجرا نبود.
هنوز چند هفتهای نگذشته بود که مرد شیاد دوباره با من تماس گرفت و در ادعایی جدید گفت که فیلمی را که به من داده کپی بوده و اگر 100 میلیون دیگر به آنان پرداخت نکنم CD را به تعداد بسیار زیادی کپی میکند و برای مغازهداران بازار و خانواده میفرستد تا از این طریق آبرویم را ببرد. وی به خاطر این که میدانست من از آبرویم میترسم و نقطه ضعف مرا به دست آورده بود، سعی میکرد با این تهدیدها پول زیادی به دست بیاورد.
با ادعای مرد بازرگان، سرهنگ کارآگاه هوشنگ پور رضاقلی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان به تیمی ویژه دستور داد تا وارد عمل شدند. کارآگاهان در تحقیقات خود دریافتند که مرد دیگری نیز به همین شیوه و شگرد تحت سرقت و اخاذی قرار گرفته است که آن مرد را نیز تحت بازجویی گرفتند.
وی گفت: من طلافروش هستم و مشتریهای زیادی به مغازهام برای خرید و فروش طلا و سکه میآیند. چند هفته پیش زنی به مغازهام آمد و قصد خرید داشت که از من چند گردنبند خواست تا آنها را امتحان و یکی را انتخاب کند. وی نیم ساعتی مرا معطل خودش کرد و در این مدت مدام با من حرف میزد، نمیدانم چطور شد که فریبش را خوردم و روز بعد وی به خانهام آمد. وی افزود: در خانهام مشغول حرفزدن بودیم که مرد ناشناسی که نمیدانم چطور وارد خانهام شده بود با یک قمه به سویم حملهور شد و قصد زخمیکردن مرا داشت که با دخالت زن جوان که مشخص شد همسرش است وی منصرف شد.
مرد قمهکش فریاد میزد که آبرویم را خواهد برد، ترسیده بودم و با التماس را ضیاش کردم که دست از این کار بردارد. مرد طلافروش ادامه داد: شوهر این زن ادعا کرد که تصاویر را فیلمبرداری کرده است و آنها را پخش خواهد کرد و ادعا کرد در صورتی که 100 میلیون تومان به وی بپردازم از این کار منصرف خواهد شد. ابتدا قبول نکردم ولی هنگامی که فکر کردم که چه عاقبتی در انتظارم است به ناچار قبول کردم و 100 میلیون تومان را پرداخت کردم.
بر این اساس کارآگاهان با انجام ردیابیهای ویژه موفق شدند سرنخی از این خانواده شیاد در یکی از محلات کرمان به دست آوردند و در یک عملیات ضربتی همه اعضای خانواده را دستگیر کردند و در بازرسی از خانهشان دوربین فیلمبرداری و سیدیهایی را که آنان برای اخاذی استفاده میکردند نیز به دست آوردند.
پدر خانواده که منصور و 37 ساله است در بازجوییهای ابتدایی ادعا کرد که از کسی اخاذی نکرده و پولی نیز نگرفته است ولی هنگامی که با مردان تاجر و طلافروش روبهرو شد به ناچار لب به اعتراف گشود. «منصور» در ادامه بازجوییها به پلیس گفت: من و همسرم نسرین اعتیاد داریم و برای این که بتوانیم هرطوری شده پولی برای ادامه زندگی و مصرف مواد به دست آوریم نقشه کشیدیم که افراد ثروتمند را دنبال کنیم و پس از به دست آوردن نشانی خانههایشان، نقشه خود را به اجرا بگذاریم.
وی افزود: ابتدا بازرگانان یا طلافروشهای معروف را شناسایی میکردیم و پس از به دست آوردن نشانیشان، نوبت به همسر یا دختر 13 سالهام به نام ریحانه میرسید. آنها باید با چربزبانی و نقش بازی کردن، طعمههایمان را فریب میدادند که البته در بیشتر نقشهها شکست میخوردند.
مرد شیاد ادامه داد: با گذشت چند هفته سرانجام دختر و همسرم موفق به فریب یک بازرگان و یک طلافروش شدند. من پس از ورود آنان سریع مشغول فیلمبرداری میشدم و پس از دقایقی با قمه به آنها حمله میکردم و با تهدید به آبروریزی دست به اخاذی میزدم.
منصور افزود: میدانستم طعمههایمان افراد آبرومندی هستند به همین خاطر با استفاده از همین عامل، نقشهها را به خوبی به اجرا میگذاشتم و پول خوبی نیز به دست آوردم و مطمئن بودم آنها از من شکایت نخواهند کرد.
سرهنگ کارآگاه هوشنگ پوررضا قلی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در این باره گفت: با گزارش این اخاذیها، تیمی از مأموران برای رسیدگی به این ماجرا وارد عمل شدند و در کوتاهترین زمان موفق به شناسایی این خانواده تبهکار شدند.
سرهنگ پوررضا قلی افزود: تحقیقات نشان داد که مرد خانواده با طراحی نقشه از چندهفته پیش از سرقتها و اخاذی با تهیه دوربین فیلمبرداری، قصد ثبت تصاویر و گرفتن پول را دارد. وی ادامه داد: تاکنون 2 نفر از طعمههای آنان شناسایی شدهاند و تلاش برای شناسایی سایر طعمههای احتمالی از سوی کارآگاهان همچنان ادامه دارد.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.