به گزارش گروه اجتماعی مشرق، عاملان يک جنايت هولناک که پس از گذشت حدود ۲سال از ماجراي قتل مرد پيکان سوار، مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفته بودند در حضور قاضي مصطفي عليزاده به تشريح جزئيات قتل روي «صندلي مرگ» پرداختند.
«ع» يکي از متهمان پرونده در حالي که صحنه جرم را بازسازي مي کرد مدعي شد: مدتي بود که مردي براي همسر صيغه اي من با تلفن ايجاد مزاحمت مي کرد که من از همسرم خواستم او را با ترفندي به منزل بکشاند. آن شب من در خانه پنهان شده بودم زن جوان ديگري نيز در خانه حضور داشت. وقتي او وارد اتاق شد به او گفتم تو مگر ناموس نداري؟در اين هنگام او (مقتول) چاقويي را از جيبش بيرون کشيد که همسرم و آن زن جوان دست هاي او را گرفتند ولي در حين درگيري او با چاقو زخمي شد. سپس او را مهار کرديم و در اتاق ديگر روي صندلي نشانديم.
من به او گفتم براي خريد مواد مخدر بيرون مي روم وقتي بازگشتم اگر زخم هايت خوب شده بود تو را رها مي کنيم.
وي ادامه داد: سپس با پسرعمويم تماس گرفتم که به منزل ما بيايد. وقتي او به محل رسيد و خون ها را ديد گفت: او را رها کنيد زن و بچه دارد ولي من گفتم موضوع ناموسي است تو مواد بکش تا من بيايم. سپس من و آن زن جوان بيرون رفتيم درحالي که پسرعمو و همسرم در منزل بودند.
همسر صيغه اي اين مرد نيز گفت: وقتي «ع» براي خريد مواد بيرون رفت پسرعمويش کنار تلويزيون نشست و مشغول مصرف مواد شد، من هم جلوي در اتاق نشستم و مواظب بودم. در اين هنگام او (مقتول) سروصدا کرد و درخواست کمک مي کرد که با پسرعموي همسرم بالاي سرش رفتيم و درگير شديم او موهاي مرا مي کشيد و ما دهانش را با دستمال بستيم. پسرعموي همسرم روي سينه او نشسته بود و دهانش را پر از دستمال کاغذي کرد. پس از آن من با همسرم تماس گرفتم که زودتر بيايد.
وقتي او به منزل رسيد به طرف آن مرد (مقتول) رفت که روي صندلي قرار داشت من هم پشت سرش قصد داشتم به داخل اتاق بروم ولي او گفت: تو کجا مي آيي؟
من برگشتم که در يک لحظه صداي ضربه اي شنيدم وقتي «ع» از اتاق بيرون آمد گفت: خاک عالم بر سرمان شد او تمام کرد.
اين در حالي بود که پسرعموي «ع» بخشي از اظهارات اين زن را رد کرد و گفت: من کاري انجام ندادم وقتي آن صحنه ها را ديدم از خانه بيرون رفتم و به پسرعمويم زنگ زدم که برگردد.
«ع» نيز عنوان کرد: وقتي من از خريد موادمخدر بازگشتم آن مرد سياه شده و مرده بود. جسد او را چند روز در منزل نگه داشتيم اما چون بوي تعفن گرفت جنازه را در صندوق عقب پيکان مقتول قرار داديم و آن را داخل چاهي در اطراف مشهد انداختيم.
در آغاز بازسازي صحنه قتل، کارآگاه پهلوان خلاصه اي از اين پرونده جنايي را تشريح کرد.
سابقه خبر
مردادماه سال ۹۱، اعضاي خانواده اي با مراجعه به پليس آگاهي از مفقودشدن يکي از اعضاي خانواده خود خبر دادند که با خودروي پيکان از منزل خارج و ديگر بازنگشته است. حدود يک هفته بعد خودروي مقتول در يکي از خيابان هاي شهر کشف شد که پس از انجام يکسري تحقيقات ميداني و پليسي، افرادي که آخرين بار با مقتول در ارتباط بودند شناسايي شدند.
سپس به دستور قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) ۳ متهم اين پرونده قبل از کشف جسد دستگير شدند. در ادامه اين ماجرا متهمان به ارتکاب قتل اعتراف کردند و جسد مقتول نيز از داخل چاه بيرون آورده شد.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: خراسان
«ع» يکي از متهمان پرونده در حالي که صحنه جرم را بازسازي مي کرد مدعي شد: مدتي بود که مردي براي همسر صيغه اي من با تلفن ايجاد مزاحمت مي کرد که من از همسرم خواستم او را با ترفندي به منزل بکشاند. آن شب من در خانه پنهان شده بودم زن جوان ديگري نيز در خانه حضور داشت. وقتي او وارد اتاق شد به او گفتم تو مگر ناموس نداري؟در اين هنگام او (مقتول) چاقويي را از جيبش بيرون کشيد که همسرم و آن زن جوان دست هاي او را گرفتند ولي در حين درگيري او با چاقو زخمي شد. سپس او را مهار کرديم و در اتاق ديگر روي صندلي نشانديم.
من به او گفتم براي خريد مواد مخدر بيرون مي روم وقتي بازگشتم اگر زخم هايت خوب شده بود تو را رها مي کنيم.
وي ادامه داد: سپس با پسرعمويم تماس گرفتم که به منزل ما بيايد. وقتي او به محل رسيد و خون ها را ديد گفت: او را رها کنيد زن و بچه دارد ولي من گفتم موضوع ناموسي است تو مواد بکش تا من بيايم. سپس من و آن زن جوان بيرون رفتيم درحالي که پسرعمو و همسرم در منزل بودند.
همسر صيغه اي اين مرد نيز گفت: وقتي «ع» براي خريد مواد بيرون رفت پسرعمويش کنار تلويزيون نشست و مشغول مصرف مواد شد، من هم جلوي در اتاق نشستم و مواظب بودم. در اين هنگام او (مقتول) سروصدا کرد و درخواست کمک مي کرد که با پسرعموي همسرم بالاي سرش رفتيم و درگير شديم او موهاي مرا مي کشيد و ما دهانش را با دستمال بستيم. پسرعموي همسرم روي سينه او نشسته بود و دهانش را پر از دستمال کاغذي کرد. پس از آن من با همسرم تماس گرفتم که زودتر بيايد.
وقتي او به منزل رسيد به طرف آن مرد (مقتول) رفت که روي صندلي قرار داشت من هم پشت سرش قصد داشتم به داخل اتاق بروم ولي او گفت: تو کجا مي آيي؟
من برگشتم که در يک لحظه صداي ضربه اي شنيدم وقتي «ع» از اتاق بيرون آمد گفت: خاک عالم بر سرمان شد او تمام کرد.
اين در حالي بود که پسرعموي «ع» بخشي از اظهارات اين زن را رد کرد و گفت: من کاري انجام ندادم وقتي آن صحنه ها را ديدم از خانه بيرون رفتم و به پسرعمويم زنگ زدم که برگردد.
«ع» نيز عنوان کرد: وقتي من از خريد موادمخدر بازگشتم آن مرد سياه شده و مرده بود. جسد او را چند روز در منزل نگه داشتيم اما چون بوي تعفن گرفت جنازه را در صندوق عقب پيکان مقتول قرار داديم و آن را داخل چاهي در اطراف مشهد انداختيم.
در آغاز بازسازي صحنه قتل، کارآگاه پهلوان خلاصه اي از اين پرونده جنايي را تشريح کرد.
سابقه خبر
مردادماه سال ۹۱، اعضاي خانواده اي با مراجعه به پليس آگاهي از مفقودشدن يکي از اعضاي خانواده خود خبر دادند که با خودروي پيکان از منزل خارج و ديگر بازنگشته است. حدود يک هفته بعد خودروي مقتول در يکي از خيابان هاي شهر کشف شد که پس از انجام يکسري تحقيقات ميداني و پليسي، افرادي که آخرين بار با مقتول در ارتباط بودند شناسايي شدند.
سپس به دستور قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد در زمان حادثه) ۳ متهم اين پرونده قبل از کشف جسد دستگير شدند. در ادامه اين ماجرا متهمان به ارتکاب قتل اعتراف کردند و جسد مقتول نيز از داخل چاه بيرون آورده شد.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: خراسان