به گزارش گروه اجتماعی مشرق، این نوجوان که 16ساله است، با واردآوردن ضربات چاقو بر بدن دوستش او را به قتل رسانده و سپس جسدش را در خیابانی رها کرده بود.
نماینده دادستان روز گذشته بعد از اینکه در جایگاه شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد، درباره این پرونده گفت: «متهم که اسماعیل نام دارد 24آبان سال گذشته با واردآوردن ضربات چاقو بر بدن جوانی به نام محمد او را به قتل رسانده و جسدش را در خیابان رها کرده است. اسماعیل که تبعه افغانستان است در مشهد به دنیا آمده و در منطقه ورامین به شغل بنایی مشغول بود. بنابراین بر اساس مدارک موجود در پرونده درخواست کیفر برای متهم را دارم.»
در ادامه پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند. آنها برای متهم درخواست قصاص کردند و گفتند از انگیزه متهم برای قتل خبر ندارند. سپس اسماعیل به دفاع از خودش پرداخت.
او ابتدا اتهامش را رد کرد و گفت: «من مرتکب قتل نشدم. روز حادثه بعد از اینکه از هیات عزاداری بیرون آمدیم به اتفاق محمد برای صحبتکردن رفتیم. دایی من هم همراهمان آمد وقتی به خیابانی تاریک رسیدیم داییام محمد را با ضربات چاقو به قتل رساند. او فرار کرده و به افغانستان رفته است.»
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- از اسماعیل خواست واقعیت را بگوید. او خطاب به متهم گفت: «این دروغگوییها هیچ وقت به نفع متهم نیست بهتر است واقعیت را بگویی تا رای درستی در مورد تو صادر شود.»
سپس متهم که به شدت گریه میکرد، گفت: «من و محمد در کارگاه خیاطی با هم آشنا شدیم و خیلی دوست بودیم مدتی بعد از این دوستی محمد به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم من قبول نکردم، یک روز او به من مشروب خوراند و مرا مورد تجاوز قرار داد چون حال خوبی نداشتم متوجه کار او نشدم وقتی به خودم آمدم فهمیدم به من تجاوز شده است.
چند روز بعد دوباره به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم قبول نکردم اما او گفت از تجاوز قبلی فیلم گرفته و اگر به حرفش گوش ندهم فیلم را منتشر میکند. باز هم قبول نکردم اما دستبردار نبود مرتب سراغم میآمد. میترسیدم در اینباره با کسی صحبت کنم.
شب حادثه دوباره همان خواسته را تکرار کرد من نمیدانستم اگر او را با چاقو بزنم باعث مرگش میشوم. به همین دلیل چاقو برداشتم و با خودم گفتم اگر بعد از هیات دوباره به من پیشنهاد رابطه داد او را میزنم تا تنبیه شود. قصدم واقعا این نبود که محمد را بکشم. اصلا فکر نمیکردم چاقو کشنده باشد. فردای آن روز وقتی به من گفتند محمد فوت شده است اصلا باورم نمیشد فکر میکردم فردا که سر کار بروم میگویند او زخمی شده و بعد هم خوب میشود.
متهم درباره اینکه تلفن همراه مقتول را چه کرد، گفت: «چون پیامکهای زیادی برای برقراری رابطه به من داده و ادعا کرده بود فیلم تعرض به من را در گوشیاش دارد آن را شکستم. فکر میکردم اینطوری میتوانم همه پیامکها را از بین ببرم و کسی از ماجرا بویی نبرد.»
بعد از متهم وکیل مدافع او در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من نوجوانی افغان است که زمان حادثه حرمت دم را درک نمیکرد. ضمن اینکه بارها و بارها توسط مقتول تهدید به تجاوز شده بود بنابراین واکنش شدیدی که نشان داده به این دلیل بود و قصد قتل نداشت.
در این هنگام قاضی برادر مقتول را به جایگاه دعوت کرد و گفت: در شکایتی که علیه اسماعیل مطرح کرده، نوشتهای برادرت قبلا به تو گفته بود اسماعیل از او پول دزدیده و میخواهد برای اینکه او را تنبیه کند با او عمل جنسی انجام دهد در اینباره توضیح بیشتری داری؟ برادر مقتول گفتههایش را رد کرد و گفت من اصلا این.
حرفها را نزدم او تایید کرد دستخط و امضا متعلق به خودش است با این حال گفت: «من در جریان نیستم، نمیدانم آنها چرا با هم خصومت داشتند.» در پایان متهم یکبار دیگر در جایگاه قرار گرفت.
او ضمن تسلیتگفتن به اولیایدم گفت: «هم خودم و هم خانوادهام از این اتفاق به شدت تحتتاثیر قرار گرفتیم. من برای مادر مقتول از خداوند صبر میخواهم و میگویم واقعا قصدم کشتن فرزند او نبود. اگر از کارهای محمد نمیترسیدم و مطمئن بودم فقط ادعا میکند هیچوقت دست به این کار نمیزدم.»
قضات شعبه 71 بعد از پایان جلسه رسیدگی وارد شور شدند و با توجه به ماده 91 قانون مجازات اسلامی که در آن گفته شده اگر فردی کمتر از 18 سال مرتکب جرمی با مجازات حد یا قصاص شود اما ماهیت جرم انجام شده یا حرمت آن را درک نکند یا در رشد و کمال عقلی وی شبهه وجود داشته باشد، به مجازاتهای تعیینشده محکوم خواهد شد، متهم را به پنج سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
نماینده دادستان روز گذشته بعد از اینکه در جایگاه شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد، درباره این پرونده گفت: «متهم که اسماعیل نام دارد 24آبان سال گذشته با واردآوردن ضربات چاقو بر بدن جوانی به نام محمد او را به قتل رسانده و جسدش را در خیابان رها کرده است. اسماعیل که تبعه افغانستان است در مشهد به دنیا آمده و در منطقه ورامین به شغل بنایی مشغول بود. بنابراین بر اساس مدارک موجود در پرونده درخواست کیفر برای متهم را دارم.»
در ادامه پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند. آنها برای متهم درخواست قصاص کردند و گفتند از انگیزه متهم برای قتل خبر ندارند. سپس اسماعیل به دفاع از خودش پرداخت.
او ابتدا اتهامش را رد کرد و گفت: «من مرتکب قتل نشدم. روز حادثه بعد از اینکه از هیات عزاداری بیرون آمدیم به اتفاق محمد برای صحبتکردن رفتیم. دایی من هم همراهمان آمد وقتی به خیابانی تاریک رسیدیم داییام محمد را با ضربات چاقو به قتل رساند. او فرار کرده و به افغانستان رفته است.»
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- از اسماعیل خواست واقعیت را بگوید. او خطاب به متهم گفت: «این دروغگوییها هیچ وقت به نفع متهم نیست بهتر است واقعیت را بگویی تا رای درستی در مورد تو صادر شود.»
سپس متهم که به شدت گریه میکرد، گفت: «من و محمد در کارگاه خیاطی با هم آشنا شدیم و خیلی دوست بودیم مدتی بعد از این دوستی محمد به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم من قبول نکردم، یک روز او به من مشروب خوراند و مرا مورد تجاوز قرار داد چون حال خوبی نداشتم متوجه کار او نشدم وقتی به خودم آمدم فهمیدم به من تجاوز شده است.
چند روز بعد دوباره به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم قبول نکردم اما او گفت از تجاوز قبلی فیلم گرفته و اگر به حرفش گوش ندهم فیلم را منتشر میکند. باز هم قبول نکردم اما دستبردار نبود مرتب سراغم میآمد. میترسیدم در اینباره با کسی صحبت کنم.
شب حادثه دوباره همان خواسته را تکرار کرد من نمیدانستم اگر او را با چاقو بزنم باعث مرگش میشوم. به همین دلیل چاقو برداشتم و با خودم گفتم اگر بعد از هیات دوباره به من پیشنهاد رابطه داد او را میزنم تا تنبیه شود. قصدم واقعا این نبود که محمد را بکشم. اصلا فکر نمیکردم چاقو کشنده باشد. فردای آن روز وقتی به من گفتند محمد فوت شده است اصلا باورم نمیشد فکر میکردم فردا که سر کار بروم میگویند او زخمی شده و بعد هم خوب میشود.
متهم درباره اینکه تلفن همراه مقتول را چه کرد، گفت: «چون پیامکهای زیادی برای برقراری رابطه به من داده و ادعا کرده بود فیلم تعرض به من را در گوشیاش دارد آن را شکستم. فکر میکردم اینطوری میتوانم همه پیامکها را از بین ببرم و کسی از ماجرا بویی نبرد.»
بعد از متهم وکیل مدافع او در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من نوجوانی افغان است که زمان حادثه حرمت دم را درک نمیکرد. ضمن اینکه بارها و بارها توسط مقتول تهدید به تجاوز شده بود بنابراین واکنش شدیدی که نشان داده به این دلیل بود و قصد قتل نداشت.
در این هنگام قاضی برادر مقتول را به جایگاه دعوت کرد و گفت: در شکایتی که علیه اسماعیل مطرح کرده، نوشتهای برادرت قبلا به تو گفته بود اسماعیل از او پول دزدیده و میخواهد برای اینکه او را تنبیه کند با او عمل جنسی انجام دهد در اینباره توضیح بیشتری داری؟ برادر مقتول گفتههایش را رد کرد و گفت من اصلا این.
حرفها را نزدم او تایید کرد دستخط و امضا متعلق به خودش است با این حال گفت: «من در جریان نیستم، نمیدانم آنها چرا با هم خصومت داشتند.» در پایان متهم یکبار دیگر در جایگاه قرار گرفت.
او ضمن تسلیتگفتن به اولیایدم گفت: «هم خودم و هم خانوادهام از این اتفاق به شدت تحتتاثیر قرار گرفتیم. من برای مادر مقتول از خداوند صبر میخواهم و میگویم واقعا قصدم کشتن فرزند او نبود. اگر از کارهای محمد نمیترسیدم و مطمئن بودم فقط ادعا میکند هیچوقت دست به این کار نمیزدم.»
قضات شعبه 71 بعد از پایان جلسه رسیدگی وارد شور شدند و با توجه به ماده 91 قانون مجازات اسلامی که در آن گفته شده اگر فردی کمتر از 18 سال مرتکب جرمی با مجازات حد یا قصاص شود اما ماهیت جرم انجام شده یا حرمت آن را درک نکند یا در رشد و کمال عقلی وی شبهه وجود داشته باشد، به مجازاتهای تعیینشده محکوم خواهد شد، متهم را به پنج سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.