گروه فرهنگی مشرق - حجت الاسلام سید باقر گلپایگانی در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: این برنامه متعلق به شبکه قرآن است و ماه نیز، ماه نزول قرآن است بنابراین ترجیح میدهم درباره فعالیتهایی که آیتالله گلپایگانی در زمینه قرآن انجام دادند، صحبت کنم زیرا ایشان اولین مرجعی بودند که در کنار حوزه فقه و اصول، حوزه قرآنی را نیز گسترش دادند.
* وهابیها میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد!
وی در ادامه اظهار داشت: وهابیها به تشیع تهمتهایی میزدند از جمله این که میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد! یا این که تشیع فقط نسبت به اهل بیت اهمیت قائل است و راجع به حفظ قرآن کاری نمیکند به طوری که مدعی بودند شیعهها نمیتوانند از روی قرآن نیز بخوانند.
حجتالاسلام گلپایگانی گفت: بعد از آقای بروجردی مرجعیت بر روی دوش آقای گلپایگانی قرار گرفت و اولین قدمی هم که این مرجع عالیقدر بعد از مرجعیت خود انجام دادند این بود که اعلام کردند هر یک از طلاب که حافظ قرآن باشد شهریهاش دو برابر خواهد شد و این در حقیقت اقدام بسیار مفیدی برای گسترش فرهنگ حفظ قرآن بود.
وی تأکید کرد: آیتالله گلپایگانی دارالقرآن کریم حوزه علمیه را تشکیل دادند و در پرتو این دارالقرآن نیز یک کتابخانه تخصصی و فوق تخصصی قرآنی تشکیل شد که هنوز هم این کتابخانه مرکزی است که پژوهشگران از آن استفاده میکنند و بسیاری از قرآنهای نفیس و همچنین قرآنهایی به زبانهای مختلف نیز در آن جمع آوری شده است.
* خاطرهای از سفر مرجع تقلید به لندن
فرزند آیتالله گلپایگانی اضافه کرد: یکی از برنامههای دیگری که آیتالله گلپایگانی در رابطه با ترویج قرآن انجام میدادند تشکیل همایشهای قرآنی بود و این همایشها پیش از انقلاب و با چنان شرایطی تشکیل میشد، موضوعی کردن قرآن نیز از همان زمان مورد توجه قرار گرفت.
این کارشناس علوم دینی تصریح کرد: به این دلیل که وهابیها میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد بنابراین پدر دستور دادند قرآنی که در آن زمان به خط هاشم و بغداد بود به چاپ برسد در زمان حج نیز تلاش داشتند تا این قرآنها که در پایان آن نوشته بود «دارالقرآن حوزه علمیه قم»، بین سران کشورهای اسلامی توزیع شود.
وی ادامه داد: دستور دادن به آموزش قرآن در سراسر کشور و در مساجد و تکایا از دیگر برنامههای آیتالله گلپایگانی بود به طوری که 19 هزار دانش آموز و قرآن آموز در آن زمان در کلاسهای تابستانی شرکت کردند.
سید باقر گلپایگانی گفت: در سفری که آقا به دلیل کسالت خود به لندن داشتند کامپیوتر را به ایشان نشان دادند آن زمان تازه کامپیوتر مورد استفاده قرار میگرفت، آقا پرسیدند این وسیله به چه درد کار آخوندی میخورد؟ گفتند میتوان با استفاده از این وسیله کتابهای زیادی را انبوه و نگهداری کرد برای همین بعد سفر یک مرکز کامپیوتر تشکیل دادند و نزدیک به 3000 جلد کتاب در کامپیوتر ذخیره شد.
وی در ادامه تأکید کرد: آیتالله گلپایگانی در جنگ شش روزه در لبنان تنها پناه امام موسی صدر بود و مرکز دارالایتام را نیز ایشان خریدند و علاوه بر آن نیز دستور دادند تا به مشکل مدرسه اقای حکیم در پاکستان که به دلیل بدهکاری به دولت ایجاد شده بود نیز حل کنند.
* کرامت امام رضا(ع) به آیتالله گلپایگانی
فرزند این مرجع عالیقدر در پایان با بیان خاطرهای از کرامت امام رضا(ع) به پدرش، گفت: ایشان خودشان تعریف میکردند که در زمان رضاشاه به مشهد مشرف شده بودم، به حرم امام رضا(ع) رفتم به دلیل این که مرد و زن در آن زمان مختلط بود، جلو نرفته و به امام رضا گفتم که آقا برای این که به گناه مبتلا نشوم نیامدم تا ضریح را ببوسم آن روز بعد از نماز پس از ساعتی، مردم را از حرم بیرون کردند اما هیچ کس به من نگفت که برو بیرون.
وی در ادامه افزود: من جانمازم را کنار ضریح بردم و به راحتی و درکنار ضریح مشغول زیارت حضرت شدم، آن شب هر چه از امام رضا(ع) خواستم همه را از ایشان گرفتم، شیفت که عوض شد خادم امام رضا(ع) آمد و گفت شما برای چه اینجایید؟ گفتم کسی به من نگفته برو بیرون. وی گفت بروید بیرون و با جمعیت دوباره بازگردید زیرا اگر بدانند شما در این مدت اینجا بودهاید هم من و هم شیفت قبلی را مؤاخده میکنند. از این دست کرامات از جانب امام رضا(ع) برای آیت الله گلپایگانی زیاد پیش آمده بود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: آیتالله گلپایگانی بسیار مقید به مستحبات بودند و این تقیدات، این چنین شئوناتی را به ایشان عنایت کرده بود به طوری که روی ریزترین مسائل نیز سعی میکردند به مستحبات عمل کنند.
* وهابیها میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد!
وی در ادامه اظهار داشت: وهابیها به تشیع تهمتهایی میزدند از جمله این که میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد! یا این که تشیع فقط نسبت به اهل بیت اهمیت قائل است و راجع به حفظ قرآن کاری نمیکند به طوری که مدعی بودند شیعهها نمیتوانند از روی قرآن نیز بخوانند.
حجتالاسلام گلپایگانی گفت: بعد از آقای بروجردی مرجعیت بر روی دوش آقای گلپایگانی قرار گرفت و اولین قدمی هم که این مرجع عالیقدر بعد از مرجعیت خود انجام دادند این بود که اعلام کردند هر یک از طلاب که حافظ قرآن باشد شهریهاش دو برابر خواهد شد و این در حقیقت اقدام بسیار مفیدی برای گسترش فرهنگ حفظ قرآن بود.
وی تأکید کرد: آیتالله گلپایگانی دارالقرآن کریم حوزه علمیه را تشکیل دادند و در پرتو این دارالقرآن نیز یک کتابخانه تخصصی و فوق تخصصی قرآنی تشکیل شد که هنوز هم این کتابخانه مرکزی است که پژوهشگران از آن استفاده میکنند و بسیاری از قرآنهای نفیس و همچنین قرآنهایی به زبانهای مختلف نیز در آن جمع آوری شده است.
* خاطرهای از سفر مرجع تقلید به لندن
فرزند آیتالله گلپایگانی اضافه کرد: یکی از برنامههای دیگری که آیتالله گلپایگانی در رابطه با ترویج قرآن انجام میدادند تشکیل همایشهای قرآنی بود و این همایشها پیش از انقلاب و با چنان شرایطی تشکیل میشد، موضوعی کردن قرآن نیز از همان زمان مورد توجه قرار گرفت.
این کارشناس علوم دینی تصریح کرد: به این دلیل که وهابیها میگفتند قرآن شیعه 40 جزء دارد بنابراین پدر دستور دادند قرآنی که در آن زمان به خط هاشم و بغداد بود به چاپ برسد در زمان حج نیز تلاش داشتند تا این قرآنها که در پایان آن نوشته بود «دارالقرآن حوزه علمیه قم»، بین سران کشورهای اسلامی توزیع شود.
وی ادامه داد: دستور دادن به آموزش قرآن در سراسر کشور و در مساجد و تکایا از دیگر برنامههای آیتالله گلپایگانی بود به طوری که 19 هزار دانش آموز و قرآن آموز در آن زمان در کلاسهای تابستانی شرکت کردند.
سید باقر گلپایگانی گفت: در سفری که آقا به دلیل کسالت خود به لندن داشتند کامپیوتر را به ایشان نشان دادند آن زمان تازه کامپیوتر مورد استفاده قرار میگرفت، آقا پرسیدند این وسیله به چه درد کار آخوندی میخورد؟ گفتند میتوان با استفاده از این وسیله کتابهای زیادی را انبوه و نگهداری کرد برای همین بعد سفر یک مرکز کامپیوتر تشکیل دادند و نزدیک به 3000 جلد کتاب در کامپیوتر ذخیره شد.
وی در ادامه تأکید کرد: آیتالله گلپایگانی در جنگ شش روزه در لبنان تنها پناه امام موسی صدر بود و مرکز دارالایتام را نیز ایشان خریدند و علاوه بر آن نیز دستور دادند تا به مشکل مدرسه اقای حکیم در پاکستان که به دلیل بدهکاری به دولت ایجاد شده بود نیز حل کنند.
* کرامت امام رضا(ع) به آیتالله گلپایگانی
فرزند این مرجع عالیقدر در پایان با بیان خاطرهای از کرامت امام رضا(ع) به پدرش، گفت: ایشان خودشان تعریف میکردند که در زمان رضاشاه به مشهد مشرف شده بودم، به حرم امام رضا(ع) رفتم به دلیل این که مرد و زن در آن زمان مختلط بود، جلو نرفته و به امام رضا گفتم که آقا برای این که به گناه مبتلا نشوم نیامدم تا ضریح را ببوسم آن روز بعد از نماز پس از ساعتی، مردم را از حرم بیرون کردند اما هیچ کس به من نگفت که برو بیرون.
وی در ادامه افزود: من جانمازم را کنار ضریح بردم و به راحتی و درکنار ضریح مشغول زیارت حضرت شدم، آن شب هر چه از امام رضا(ع) خواستم همه را از ایشان گرفتم، شیفت که عوض شد خادم امام رضا(ع) آمد و گفت شما برای چه اینجایید؟ گفتم کسی به من نگفته برو بیرون. وی گفت بروید بیرون و با جمعیت دوباره بازگردید زیرا اگر بدانند شما در این مدت اینجا بودهاید هم من و هم شیفت قبلی را مؤاخده میکنند. از این دست کرامات از جانب امام رضا(ع) برای آیت الله گلپایگانی زیاد پیش آمده بود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: آیتالله گلپایگانی بسیار مقید به مستحبات بودند و این تقیدات، این چنین شئوناتی را به ایشان عنایت کرده بود به طوری که روی ریزترین مسائل نیز سعی میکردند به مستحبات عمل کنند.