اعضای حاضر در میزگرد عبارت بودند از: امیل هوکایم عضو ارشد بخش مطالعات امنیتی خاورمیانه وابسته به موسسه مطالعات استراتژیک و بین الملل آمریکا، مایکل کورنل مدیر برنامه مطالعات ایران در مرکز تحلیلهای دریایی آمریکا و جنوی عبدو عضو مرکز مطالعات خاورمیانه استیمسون و عضو مرکز سابان بروکینگز.
هوکایم در این نشست درباره دیدگاه اعضای شورای همکاری خلیج فارس نسبت به مذاکرات هسته ای، روابط ایران و آمریکا و تحولات مربوط به داعش سخنرانی کرد.
وی اظهار داشت که به علت تحولات اخیر، سال قبل به نقطه حیاتی برای سیاستگذاران سیاست خارجی درباره روابط با ایران تبدیل شد. هوکایم همچنین خبر داد که کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به احتمال تغییر معادلات در منطقه خصوصا بهبود روابط میان آمریکا و ایران، بسیار نگران شده اند. آنها از این نگرانند که توافق هسته ای ایران و آمریکا، سبب افزایش قدرت چانه زنی ایران در مسائل منطقه ای شود.
این تحلیلگر معتقد است برداشت ها نسبت به آمریکا در منطقه خاورمیانه تغییر کرده است؛ زیرا در سال 2003 و حمله به عراق، آمریکا به عنوان یک کشور دشمن تلقی می شد اما اینک به عنوان یک ظرفیت مهم به آن نگاه می شود.
هوکایم درباره دیدگاه کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به ایران هم گفته است: در حالی که این کشورها در بسیاری از موارد، اختلاف نظر دارند اما در یک مورد هیچ اختلافی ندارند و آن، تهدید انگاشتن ایران است. تمامی این کشورها یک ایران قوی را تهدیدی برای امنیت خود می دانند البته اینگونه نیست که تک تک آنها بتوانند برای مقابله با این تهدید، اقدامی کنند.
این تحلیلگر آمریکایی در ادامه میزگرد، موانعی برای ایجاد اتحاد میان ایران و کشورهای عربی خلیج فارس برشمرد که از مسائل امنیتی تا جغرافیایی را دربر می گیرد. به اعتقاد هویکان، کشورهای عربی خلیج فارس از این نگرانند که افزایش تحرکات دیپلماتیک ایران سبب افزایش پرستیژ تهران در منطقه شود به طوری که ایران بتواند با نادیده انگاشتن همسایگانش، با قدرت های بزرگ معامله کند.
در ادامه میزگرد، خانم جنوی عبدو به آینده روابط ایران و عربستان پرداخت و اظهار داشت که از زمان روی کار آمدن روحانی، دولت ایران به سمت بهبود روابط با کشورهای عربی خلیج فارس، ابراز تمایل کرده است، هرچند که تاکنون این تمایلات در حد ژست گرفتن بوده است.
عبدو معتقد است که ایران برای تعامل دیپلماتیک با عربستان، راه مستقیم را انتخاب نکرده بلکه با مهره های کویت و بحرین بازی می کند.
با این حال، این تحلیلگر آمریکایی بر این باور است که با توجه به سابقه تاریخی نگاه منفی مردم و مسئولان ایرانی به عربستان و اختلافات دیرینه میان اهل سنت و شیعه، احتمال قرابت مجدد میان ایران و عربستان، بسیار اندک است.
وی در ادامه گفته است با وجود ابراز تمایل مسئولان مختلف دولت روحانی برای بهبود روابط میان ایران و کشورهای عربی خلیج فارس، اما به نظر می رسد به علت مخالفت سایر ارکان نظام ایران (که وی آنها را تندرو می خواند)، این مهم محقق نخواهد شد.
عبدو در ادامه تشبیه جالبی کرده و اظهار داشته که سعودی ها سیاست ایران را نه از دریچه اظهارات رسانه ای بلکه از اقدامات و رفتارهای واقعی همچون تحولات سوریه تحلیل می کنند.
در انتهای میزگرد، مایکل کورنل به ارزیابی گزینه های سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران، کشورهای عربی خلیج فارس و مداخله نظامی آنها در عراق پرداخت.
وی خطرناک ترین گزینه برای آمریکا در عراق را مداخله زمینی (اعزام نیروی زمینی)، گزینه میانه را اعزام نیروهای نظامی ویژه (که هم اینک در حال اجرا است اما در صورت عدم نظارت، ممکن است به خطرناک ترین گزینه تبدیل شود) و کم خطرترین گزینه را پرهیز از هرگونه مداخله خواند.
کورنل بیان داشته که عدم مداخله آمریکا، گزینه دلخواه کشورهای عربی خلیج فارس است زیرا عنصر اختلافات فرقه ای همواره در منطقه وجود دارد اما این بار فقط قوی تر و مخرب تر است.
وی معتقد است که سیاست های آمریکا در عراق و سوریه همچون کمک مالی به گروه های سوری و حمایت از دولت عراق، پیام های متناقضی به متحدان واشنگتن در منطقه خصوصا عربستان و بحرین ارسال کرده و سبب کاهش اعتماد آنان به آمریکا شده است. با این حال، معادلات اصلی منطقه تغییر خاصی نکرده زیرا کشورهای عربی خلیج فارس همچنان در مسائل امنیتی به آمریکا وابسته اند و این وابستگی تا یک دهه آتی هم ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر، آمریکا همچنان به نفت کشورهای عربی وابسته است و هیچ گاه این کشورها را نادیده نخواهد گرفت.
کورنل ابراز تمایل دولتمردان ایرانی به بهبود روابط با کشورهای عربی را صرفا یک تاکتیک در چارچوب برنامه کاهش تحریم ها خوانده است. وی اینگونه نتیجه گرفته که آمریکا هیچ گاه با ایران متحد نخواهد شد، مگر آن که تغییرات داخلی اساسی در ایران صورت بگیرد.