به گزارش مشرق، احسان حدادی، نایب قهرمان پرتاب دیسک المپبک لندن در مطلبی در صفحه اجتماعیاش در مورد بازیهای آسیایی نوشته است:
«بیایید برای چند دقیقه جام جهانی و فوتبال را کنار بگذاریم و به دو ماه جلو تر برویم. به پایان شهریور ماه 1393 جایی که باید کاروان ورزشی کشور مان عازم بازیهای آسیایی اینچئون شود.
چهار سال از افتخار آفرینی کاروان ایران در گوانگجوی چین گذشت، گوانگجو برگ زرین ورزش ایران بعد از انقلاب بود؛ جایی که درخشش فوق تصور بچههای رشتههای غیر فوتبالی ما را روی پله چهارم آسیا قرار داد. یادتان هست آن روزها همه چوب برداشته بودند و بر سر فوتبال میزدند که بله بیت المال بیخود و بی جهت صرف فوتبال میشود، اما افتخار آفرینی و کسب مدال توسط بقیه رشتهها صورت می گیرد.
آن روز ها فوتبال چقدر منفور بود، وقتی احسان حدادی دیسکش را به آن سوی تمام خط های تعیین مسافت پرتاب کرد و یا وقتی که خدیجه آزاد پور بانوی ووشو کار با اقتدار حریفان را تا رو مار می کرد و وقتی کشتی و وزنه بر داری و بچه های رزمی مدال درو می کردند، کمتر کسی بود که به یاد فوتبال باشد یا حتی بخواهد چیزی از فوتبال بشنود، راستی در گوانگجو فوتبال هم بود، اما روی سکو نرفت و چهارم شد.
حالا چهار سال از آن روز های پر افتخار گذشته اما یاد مان نرود که در گوانگجو ما با اختلافی کم ازبکستان را گرفتیم و با فاصله نسبت به چین، ژاپن و کره چهارم شدیم اما حالا تصور اینکه همان اتفاقها و همان روند در اینچئون هم تکرار میشود خواب خوشی است که اگر در آن بمانیم آن وقت تبدیل به کابوسی میشود که بر خواستن از آن بسیار دشوار و سخت خواهد بود.
به گزارش فارس، حدادی در ادامه مطلب خود آورده است: چهار سال از گوانگجو گذشته است و رقبای ما به طور حتم خیلی بیشتر و بهتر از ما کار کرده اند. ما بیشتر هم و غم خود را معطوف فوتبال کردیم، همان فوتبالی که چهار سال قبل چوب بر داشته بودیم و به سرش می زدیم. اینچئون پشت در است. همین ازبکستانی که چهار سال قبل پایین تر از ما قرار گرفت میآید تا جبران مافات کند و این یعنی اینکه کار ما حتی برای تکرار مقام گوانگژو چقدر دشوار است، چه برسد به اینکه بخواهیم در جدول رده بندی صعود هم بکنیم.
حدادی ادامه میدهد: فردا شب جام جهانی تمام میشود، آرژانتین میبرد یا آلمان به حال ما فایده ای ندارد، پس فردا هم که روز نامههای ورزشی یا حتی سیاسی را ببینی همه تصویر کاپیتان تیم قهرمان را خندان و جام به دست کار کرده اند اما از صبح دوشنبه ما هستیم و یک کاروان ورزشی که فقط یک تیم آن فوتبال است که شاید، شاید بتواند یک طلا برای ورزش ایران در کره جنوبی به ارمغان بیاورد، شاید یک طلا، از دوشنبه صبح دوباره رشته های منهای فوتبال می شوند گل سر سبد ورزش ما البته اگر میلیاردر های فوتبال باشگاهی اجازه دهند.
اینچئون نزدیک است در حالی که هنوز برخی از رشته های ورزشی تکلیف خود را از بودن یا نبودن در کاروان نمی دانند. اینچئون نزدیک است در حالی که به جرئت میتوان ادعا کرد که حتی مسئولان کمیته ملی المپیک و ورزش به درستی نمیدانند که چه بر نامهای باید داشته باشند.
بی تردید تمامی ورزشکارانی که عازم بازی های آسیایی میشوند مثل همیشه از جان و دل مایه می گذارند تا خوش رنگ ترین مدال را برای ایران به ارمغان بیاورند، اما حقیقت این است که ما پس از بازیهای آسیایی و بعد از المپیک مدال آوران مان را رها کردیم و به فوتبال چسبیدیم.
خب چند دقیقه تمام شد. راستی فردا شب عجب بازی جالبی می شود آرژانتین و آلمان!
«بیایید برای چند دقیقه جام جهانی و فوتبال را کنار بگذاریم و به دو ماه جلو تر برویم. به پایان شهریور ماه 1393 جایی که باید کاروان ورزشی کشور مان عازم بازیهای آسیایی اینچئون شود.
چهار سال از افتخار آفرینی کاروان ایران در گوانگجوی چین گذشت، گوانگجو برگ زرین ورزش ایران بعد از انقلاب بود؛ جایی که درخشش فوق تصور بچههای رشتههای غیر فوتبالی ما را روی پله چهارم آسیا قرار داد. یادتان هست آن روزها همه چوب برداشته بودند و بر سر فوتبال میزدند که بله بیت المال بیخود و بی جهت صرف فوتبال میشود، اما افتخار آفرینی و کسب مدال توسط بقیه رشتهها صورت می گیرد.
آن روز ها فوتبال چقدر منفور بود، وقتی احسان حدادی دیسکش را به آن سوی تمام خط های تعیین مسافت پرتاب کرد و یا وقتی که خدیجه آزاد پور بانوی ووشو کار با اقتدار حریفان را تا رو مار می کرد و وقتی کشتی و وزنه بر داری و بچه های رزمی مدال درو می کردند، کمتر کسی بود که به یاد فوتبال باشد یا حتی بخواهد چیزی از فوتبال بشنود، راستی در گوانگجو فوتبال هم بود، اما روی سکو نرفت و چهارم شد.
حالا چهار سال از آن روز های پر افتخار گذشته اما یاد مان نرود که در گوانگجو ما با اختلافی کم ازبکستان را گرفتیم و با فاصله نسبت به چین، ژاپن و کره چهارم شدیم اما حالا تصور اینکه همان اتفاقها و همان روند در اینچئون هم تکرار میشود خواب خوشی است که اگر در آن بمانیم آن وقت تبدیل به کابوسی میشود که بر خواستن از آن بسیار دشوار و سخت خواهد بود.
به گزارش فارس، حدادی در ادامه مطلب خود آورده است: چهار سال از گوانگجو گذشته است و رقبای ما به طور حتم خیلی بیشتر و بهتر از ما کار کرده اند. ما بیشتر هم و غم خود را معطوف فوتبال کردیم، همان فوتبالی که چهار سال قبل چوب بر داشته بودیم و به سرش می زدیم. اینچئون پشت در است. همین ازبکستانی که چهار سال قبل پایین تر از ما قرار گرفت میآید تا جبران مافات کند و این یعنی اینکه کار ما حتی برای تکرار مقام گوانگژو چقدر دشوار است، چه برسد به اینکه بخواهیم در جدول رده بندی صعود هم بکنیم.
حدادی ادامه میدهد: فردا شب جام جهانی تمام میشود، آرژانتین میبرد یا آلمان به حال ما فایده ای ندارد، پس فردا هم که روز نامههای ورزشی یا حتی سیاسی را ببینی همه تصویر کاپیتان تیم قهرمان را خندان و جام به دست کار کرده اند اما از صبح دوشنبه ما هستیم و یک کاروان ورزشی که فقط یک تیم آن فوتبال است که شاید، شاید بتواند یک طلا برای ورزش ایران در کره جنوبی به ارمغان بیاورد، شاید یک طلا، از دوشنبه صبح دوباره رشته های منهای فوتبال می شوند گل سر سبد ورزش ما البته اگر میلیاردر های فوتبال باشگاهی اجازه دهند.
اینچئون نزدیک است در حالی که هنوز برخی از رشته های ورزشی تکلیف خود را از بودن یا نبودن در کاروان نمی دانند. اینچئون نزدیک است در حالی که به جرئت میتوان ادعا کرد که حتی مسئولان کمیته ملی المپیک و ورزش به درستی نمیدانند که چه بر نامهای باید داشته باشند.
بی تردید تمامی ورزشکارانی که عازم بازی های آسیایی میشوند مثل همیشه از جان و دل مایه می گذارند تا خوش رنگ ترین مدال را برای ایران به ارمغان بیاورند، اما حقیقت این است که ما پس از بازیهای آسیایی و بعد از المپیک مدال آوران مان را رها کردیم و به فوتبال چسبیدیم.
خب چند دقیقه تمام شد. راستی فردا شب عجب بازی جالبی می شود آرژانتین و آلمان!