به گزارش مشرق، سرزمین کهن ایران دارای قدمتی چند هزار ساله و با تمدنی ژرف و پویا است، وجب به وجب این خاک سر شار از آداب و رسوم و سنن و گویش ها و لهجه های متفاوت است. مردمانی که از قوم های مختلف هستند و هرکدام به رسم و آیین خود زندگی می کنند، همه ی ما حتی اگر اهل گشت و گذار و سفر هم باشیم بی شک نمی توانیم ادعا کنیم گوشه ای از این ها را می دانیم چرا که پا به هر قسمتی می گذاریم با انواع مختلفی از تفاوت فرهنگ ها مواجه می شویم، رسالت ما در پاسداری و زنده نگه داشتن این فرهنگ کهن و آغاز سفر های تابستانی ما را به این فکر انداخت که از شهر و استان ای مختلف برایتان بگوییم و شما را با گوشه ای از آن ها آشنا کنیم.همانطور که چندی پیش شما را با چند شهر برای سفر های نوروزی آشنا کردیم. برای آغاز به سراغ دامغان شهری در استان سمنان رفتیم:
*تاریخچه شهر
دامغان یکی از شهرهای استان سمنان ومرکز شهرستان دامغان می باشد و شامل دو بخش مرکزی و امیرآباد است جمعیت این شهر براساس سرشماری سال 1385 ، برابر با 59،300 نفر بوده است. دامغان را شهر صددروازه یا هکاتوم پیلوس (به زبان یونانی) نیز نام برده اند که پایتخت دولت اشکانیان نیز بوده است . شهر دامغان در استان سمنان در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز با مساحتی برابر 429/11 کیلو متر مربع در 120 کیلومتری شرق سمنان و 70 کیلومتری غرب شاهرود قرار گرفته است. نام کهن دامغان (گومش) در کتیبه سارگون دوم آشوری پات نانه آمده است یعنی شهری که 99 نگهبان دروازه ها دارد . فاصله آن ازدریای تی تی ( دریای نیلوفر آبی ، منظور دریای مازندران ) هفت روزه راه به شمار رفته است. در مورد کلمه دامغان گروهی گفته اند نام این شهر از" مغان" یعنی آتش پرستان گرفته شده و این گروه باعث آبادانی آن شده اند در لغت نامه دهخدا اشاره شده است که دامغان، اصل آن ده مغان بوده و در اثر کثرت استعمال "ه" از میان رفته و دمغان گفتند و به جای آن "الف" آوردند و دامغان گفته شد. برخی دیگر نیز بر این باورند که واژه دامغان از دوپاره تشکیل شده است "دام" و "غان" که ممکن است "غان" شکل دیگر گان یا کان باشد مانند طالقان، زرقان یا زاوغان . در این صورت دامغان به معنای محل دام است که دام نیز به نوشته متون ساسانی و فارسی میانه به معنای تله و حیوان اهلی است . برخی دیگر معتقدند از آنجا که " دم" به معنای باد شدید است و در بسیاری از سفرنامه ها از باد شدید دامغان یاد شده است دامغان به معنای " مکان باد " است.
این شهر از شمال به رشته کوه البرز، از خاور به شاهرود ، از جنوب به کویر مرکزی و از باختر به سمنان محدود است. اهمیت وجودی دامغان از دیر هنگام ، قرار داشتن آن بر سر راه شرقی –غربی است که شریان عمده بازرگانی نه تنها ایران، بلکه جهان متمدن پس از اسلام بوده است. زمانی دور شهر دامغان ، کاملا دیوار کشی بوده وگفته می شود به قدری دیوارها ی ستبری داشته که دو درشکه ازکنار هم بر روی دبوار رد می شدند . بازمانده های این دیوار هم اکنون هم دیده می شود وبه نام "دیواربارو" مشهور است .وجه دیگر اهمیت دامغان در شبکه آبیاری آن است. در دوره ساسانی سد بزرگی با معماری پیچیده ای در دامغان ساخته شد که آب آن از مغاره ای واقع در کوه بیرون می آمد و پس از جریان به وسیله سد به 120 بخش برای آبیاری و آبرسانی 120 ده تقسیم می شود که به گزارش ابودلف " آب هیچیک از این جویها به نفع صاحب آن زیاد نمی شد".
*آب و هوای دامغان
این شهر دو گونه آب وهوا دارد . ازجنوب به دشت کویر و از شمال به دامنه های جنوبی رشته کوه البرز متصل است . به همین دلیل بیشتر گونه های میوه دراین شهر می رویند.مهمترین فرآورده کشاورزی آن "پسته" است که مرغوب ترین پسته ایران است ومحصولاتی چون" انگور و خربزه" ازمحصولات با کیفیت کشاورزی ان می باشد.
*آثارتاریخی ودیدنی
در شهر دامغان آثاردیدنی تاریخی واسلامی بسیاری وجود دارد که مورد توجه گردشگران است . مهمترین تفریگاه این شهر "چشمه علی" است. تپه حصار نیز یکی از آثار به جای مانده از روزگاران کهن وبا قدمت 7000 ساله می باشد. کاوش های باستانی اخیر نشان می دهد که هفت هزارسال پیش دراین منطقه فولاد تولید می شده است. نخستین بار درسال 1312 پروفسور " اسمیت " در تپه حصاردر حفاری های باستان شناسی خود به آثار ارزشمندی از تمدن این منطقه دست یافت. مسجد تاریخانه یا چهل ستون (از آثار مهم دوره سلجوقی) قدیمی ترین مسجد ایران ، گنبد پیر علمدار (سال 417 ق)، گنبد چهل دختر (سال 446 ق)، مسجد جامع با مناره ای به ارتفاع 75/26 متر (حدود سال 500 ق)، مدرسه حاج فتحعلی بیگ معروف به پامنار، امامزاده جعفر و امامزاده محمد، گنبد عبدالمعالی و عبدالعالی، مدرسه موسویه و مطلب خان ازبناهای تاریخی ، اسلامی این شهراست .ازجاهای دیدنی وتوریستی قابل توجه آن " کویر حاج علی قلی " می باشد.
* بزرگان شعر و ادب
از شعراء و ادباء قدیمی و معروف شهر دامغان می توان از شاعر توانا ، منوچهری دامغانی نام برد: ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی مشهور به منوچهری شاعر ایرانی اهل دامغان بود . بیشتر شعرهای این شاعر درباره طبیعت است. علاوه بر آشنایی به زبان عربی از دانش هایی چون نحو ، پزشکی ، ستاره شناسی و موسیقی آگاهی داشت و در شعر خود از واژه های خاص این دانش ها بهره می برد."منوچهری" قالب مسمط را برای اولین بار در شعر پارسی پدید آورده است .بکارگیری مفردات و اصطلاحات عربی نشان از توانایی او در ادبیات عرب را منعکس می کند.
*جاذبه های طبیعی
غار شیربند، چشمه علی وجنگل سیاه خانی و تنگه زندان و منطقه "جهان نما" از جمله آثار دیدنی دامغان هستند.
*آداب و رسوم مردم دامغان در ماه رمضان
مردم دامغان همانند سایر مردمان استان سمنان با غبارروبی مساجد و منازل به استقبال رمضان می روند و از این فرصت برای برآورده شدن حاجات و دستگیری از مستمندان از هم پیشی می گیرند. از دیرباز تاکنون یک یا چند روز مانده به رمضان، مردم به پیشواز این ماه رفته و گرفتن روزه را آغاز و علاوه بر آن مساجد را نیز غبارروبی و نظافت می کنند. دعوت از روحانی برای برپایی نماز جماعت و بیان احکام شرعی در طول ماه مبارک رمضان در نقاط روستایی از دیگر آداب مربوط به این ماه است. به مناسبت فرا رسیدن این ماه زنان به سر، دست و پاهای خود حنا می بندند و این آیین همراه با ذکر صلوات و نیایش صورت می گیرد.
تهیه مایحتاج مورد نیاز ماه رمضان در نقاط شهری و روستایی از چند روز مانده به آغاز این ماه عزیز مرسوم است. شستشو وسایل خانه و مالیدن دوغاب گل قرمز به نمای دیوارهای کاهگلی در استقبال از رمضان صورت گرفته و در دیگر نقاط تهیه آرد برنج وگندم برای پخت حلوا مورد توجه زنان کدبانو و خانه دار است. پیش از این در شب های ماه رمضان و به هنگام سحر فردی خوش صدا بر روی پشت بام خانه خود یا مسجد اقدام به خواندن دعا و مناجات می کرد، گاهی نیزاین افراد در حین گذر از کوچه های هر محله با خواندن ادعیه سحرگاهی اهالی را بیدار می کردند و این کار در اصطلاح محلی، «شب خوانی» (شوخوانی) گفته می شود.
امروزه صدای دعا و مناجات از بلندگوی مساجد نقاط شهری و روستایی به گوش می رسد. ولی روش هایی مثل کوبیدن بر روی ظروف مس و طبل، بیدار کردن اهالی یک کوچه، یا محله توسط فردی از همسایگان و زدن زنگ خانه یا کوبیدن دیوار خانه های قرار گرفته در مجاورت یکدیگر نیز مرسوم است. بطور کلی حضور افراد در نمازهای جماعت یومیه در ماه مبارک رمضان بیشتر مورد توجه است. مردان و زنان پس از خواندن نماز جماعت ظهر و عصر به تلاوت قرآن می پردازند. قرائت یک جزء از کلام الله مجید در هر روز از ایام این ماه مورد توجه اهالی منطقه است. در برخی نقاط پس از ختم کامل قرآن، هر کس به فراخور وسع مالی خود مقداری نبات، نقل، برنج یا گلاب به جلسه آورده و به نیت برکت بین حاضران پخش می کند.
در برخی مناطق هر فردی که بر اساس نوبت سوره قل هوالله را قرائت کند، پس از ماه رمضان دیگر افراد جلسه را برای خوردن آش و یا شیرینی به منزل خود دعوت می کند.
دعوت از دوستان، اقوام و آشنایان برای صرف افطار از دیگر رسومی است که در این ایام بر گزار می شود؛ برخی اهالی شهر دامغان در اولین جمعه ماه مبارک رمضان در خانه های خود نماز جعفر طیار می خوانند.
ایشان به هنگام غروب آفتاب و با شنیدن اذان، روزه خود را با قدری آب گرم، نمک یا خرما باز کرده، سپس غذای افطاری که شامل کوکو، نان، پنیر، سبزی، سوپ ویا انواع آش است را میل می کنند.در شهرستان دامغان پخت کشمش پلو برای اولین شب ازماه مبارک رمضان مرسوم است.
در باور اهالی حضرت علی(ع) برای افطار نان جو و خرما میل کرده، بر این اساس برخی نیز روزه خود را با نان و خرما افطار می کنند. پخت انواع نان بخصوص نان های روغنی در طول ماه رمضان مرسوم است.
*مراسم گل گردان نوزادان در دامغان وسمنان
یکی از رسوم سنتی به جای مانده از گذشته در مناطق مختلف شهرستان دامغان آئین گل غلتان نوزاد در اولین بهار زندگی او میباشد. این رسم هم اکنون نیز توسط اهالی شهر امیریه دامغان صورت میگیرد. بر اساس این آئین در صورتی که تولد نوزاد با فصل بهار و زمان رویش گلهای محمدی مصادف گردد تنی چند از زنان فامیل برای چیدن گل به میان باغها و مزارع رفته و با ذکر صلوات و خواندن ابیاتی بشرح زیر اقدام به جمع آوری گل برای اجرای مراسم گل غلتان نوزاد مینمایند.
همه کوه و کمر بوی تو داره یا محمد - کدوم گل قامت و روی تو داره یا محمد
همون ماهی که از کوه میزنه سر - نشان طاق ابروی تو داره یا محمد
پس از جمع آوری گل که غالبا در ساعات آغازین صبح صورت میگیرد گلهای چیده شده را به خانه آورده و پر پر میکنند سپس نوزاد را به حمام برده و بدنش را شستشو میدهند . پس از خارج نمودن نوزاد از حمام و خشک کردن بدنش او را در میان پارچه ای سفید رنگ که گلهای پرپرشده محمدی در میان آن ریخته شده قرار داده و میغلتانند. این کار غالبا توسط مادر، عمه، خاله و یا مادر بزرگ او انجام میشود. مرسوم است که چهار زن هر یک چهار گوشه از پارچه حاوی گل را گرفته و با نهادن نوزاد همراه با ذکر نام پنج تن و ختم صلوات این آئین انجام میگیرد. پس از لحظاتی کار خواندن روائی و شعر خوانی به منظور توصیف هر چه بیشتر زیبائیهای کودک توسط بستگان نزدیک همچون مادر، عمه، خاله و غیره صورت میگیرد. نمونههائی از این ابیات بشرح زیر است.
ای سرو شنا از کجا آمده ای ای خرمن گل ز باغ جان آمده ای
خون شد جگرم برای دیر آمدنت ای خرمن گل ز باغ جان آمده ای
پس از انجام این آئین مهمانان به صرف چای، شربت و شیرینی پذیرائی میشوند. در گذشته این مراسم برای نوزادانی که در فصل بهار متولد میشدند غالبا در دهمین روز پس از تولد و در حمام عمومی محل پس از غسل روز دهم انجام میشد. برای دیگر نوزادان که در دیگر فصول سال به دنیا میآیند این مراسم در اولین بهار زندگیشان برگزار میشود. برخی از خانوادهها با توجه به آگاهی از زمان تولد فرزند خود در طول سال اقدام به نگهداری مقداری برگ گل در یخچال نموده و با ولادت نوزاد به انجام این مراسم مبادرت میورزند. بطور کلی این مراسم از هنگام تولد تا یکسالگی نوزاد انجام میپذیرد. در باور اهالی منطقه غلتانیدن بدن نوزاد در میان برگهای گل سبب حفظ طراوت و شادابی او و دور ماندن از بیماریهای مختلف میگردد و همچنین طراوت برگهای گل از پوست بدن نوزاد محافظت کرده و کودک را خوش رو و سرزنده مینماید.
کلام آخر:
آنچه از نگاه شما گذشت یک معرفی کوتاه و مختصر از شهر دامغان بود بی شک می شود سطر های بسیاری از این شهر و مردمانش و فرهنگ و اداب و رسوم اش گفت، که از حوصله ی مخاطبان ما خارج است پیشنهاد می کنیم به این شهر زیبا و پر جاذبه سفر کنید و گفتنی های مارا به چشم ببینید.
*تاریخچه شهر
دامغان یکی از شهرهای استان سمنان ومرکز شهرستان دامغان می باشد و شامل دو بخش مرکزی و امیرآباد است جمعیت این شهر براساس سرشماری سال 1385 ، برابر با 59،300 نفر بوده است. دامغان را شهر صددروازه یا هکاتوم پیلوس (به زبان یونانی) نیز نام برده اند که پایتخت دولت اشکانیان نیز بوده است . شهر دامغان در استان سمنان در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز با مساحتی برابر 429/11 کیلو متر مربع در 120 کیلومتری شرق سمنان و 70 کیلومتری غرب شاهرود قرار گرفته است. نام کهن دامغان (گومش) در کتیبه سارگون دوم آشوری پات نانه آمده است یعنی شهری که 99 نگهبان دروازه ها دارد . فاصله آن ازدریای تی تی ( دریای نیلوفر آبی ، منظور دریای مازندران ) هفت روزه راه به شمار رفته است. در مورد کلمه دامغان گروهی گفته اند نام این شهر از" مغان" یعنی آتش پرستان گرفته شده و این گروه باعث آبادانی آن شده اند در لغت نامه دهخدا اشاره شده است که دامغان، اصل آن ده مغان بوده و در اثر کثرت استعمال "ه" از میان رفته و دمغان گفتند و به جای آن "الف" آوردند و دامغان گفته شد. برخی دیگر نیز بر این باورند که واژه دامغان از دوپاره تشکیل شده است "دام" و "غان" که ممکن است "غان" شکل دیگر گان یا کان باشد مانند طالقان، زرقان یا زاوغان . در این صورت دامغان به معنای محل دام است که دام نیز به نوشته متون ساسانی و فارسی میانه به معنای تله و حیوان اهلی است . برخی دیگر معتقدند از آنجا که " دم" به معنای باد شدید است و در بسیاری از سفرنامه ها از باد شدید دامغان یاد شده است دامغان به معنای " مکان باد " است.
این شهر از شمال به رشته کوه البرز، از خاور به شاهرود ، از جنوب به کویر مرکزی و از باختر به سمنان محدود است. اهمیت وجودی دامغان از دیر هنگام ، قرار داشتن آن بر سر راه شرقی –غربی است که شریان عمده بازرگانی نه تنها ایران، بلکه جهان متمدن پس از اسلام بوده است. زمانی دور شهر دامغان ، کاملا دیوار کشی بوده وگفته می شود به قدری دیوارها ی ستبری داشته که دو درشکه ازکنار هم بر روی دبوار رد می شدند . بازمانده های این دیوار هم اکنون هم دیده می شود وبه نام "دیواربارو" مشهور است .وجه دیگر اهمیت دامغان در شبکه آبیاری آن است. در دوره ساسانی سد بزرگی با معماری پیچیده ای در دامغان ساخته شد که آب آن از مغاره ای واقع در کوه بیرون می آمد و پس از جریان به وسیله سد به 120 بخش برای آبیاری و آبرسانی 120 ده تقسیم می شود که به گزارش ابودلف " آب هیچیک از این جویها به نفع صاحب آن زیاد نمی شد".
*آب و هوای دامغان
این شهر دو گونه آب وهوا دارد . ازجنوب به دشت کویر و از شمال به دامنه های جنوبی رشته کوه البرز متصل است . به همین دلیل بیشتر گونه های میوه دراین شهر می رویند.مهمترین فرآورده کشاورزی آن "پسته" است که مرغوب ترین پسته ایران است ومحصولاتی چون" انگور و خربزه" ازمحصولات با کیفیت کشاورزی ان می باشد.
*آثارتاریخی ودیدنی
در شهر دامغان آثاردیدنی تاریخی واسلامی بسیاری وجود دارد که مورد توجه گردشگران است . مهمترین تفریگاه این شهر "چشمه علی" است. تپه حصار نیز یکی از آثار به جای مانده از روزگاران کهن وبا قدمت 7000 ساله می باشد. کاوش های باستانی اخیر نشان می دهد که هفت هزارسال پیش دراین منطقه فولاد تولید می شده است. نخستین بار درسال 1312 پروفسور " اسمیت " در تپه حصاردر حفاری های باستان شناسی خود به آثار ارزشمندی از تمدن این منطقه دست یافت. مسجد تاریخانه یا چهل ستون (از آثار مهم دوره سلجوقی) قدیمی ترین مسجد ایران ، گنبد پیر علمدار (سال 417 ق)، گنبد چهل دختر (سال 446 ق)، مسجد جامع با مناره ای به ارتفاع 75/26 متر (حدود سال 500 ق)، مدرسه حاج فتحعلی بیگ معروف به پامنار، امامزاده جعفر و امامزاده محمد، گنبد عبدالمعالی و عبدالعالی، مدرسه موسویه و مطلب خان ازبناهای تاریخی ، اسلامی این شهراست .ازجاهای دیدنی وتوریستی قابل توجه آن " کویر حاج علی قلی " می باشد.
* بزرگان شعر و ادب
از شعراء و ادباء قدیمی و معروف شهر دامغان می توان از شاعر توانا ، منوچهری دامغانی نام برد: ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی مشهور به منوچهری شاعر ایرانی اهل دامغان بود . بیشتر شعرهای این شاعر درباره طبیعت است. علاوه بر آشنایی به زبان عربی از دانش هایی چون نحو ، پزشکی ، ستاره شناسی و موسیقی آگاهی داشت و در شعر خود از واژه های خاص این دانش ها بهره می برد."منوچهری" قالب مسمط را برای اولین بار در شعر پارسی پدید آورده است .بکارگیری مفردات و اصطلاحات عربی نشان از توانایی او در ادبیات عرب را منعکس می کند.
*جاذبه های طبیعی
غار شیربند، چشمه علی وجنگل سیاه خانی و تنگه زندان و منطقه "جهان نما" از جمله آثار دیدنی دامغان هستند.
*آداب و رسوم مردم دامغان در ماه رمضان
مردم دامغان همانند سایر مردمان استان سمنان با غبارروبی مساجد و منازل به استقبال رمضان می روند و از این فرصت برای برآورده شدن حاجات و دستگیری از مستمندان از هم پیشی می گیرند. از دیرباز تاکنون یک یا چند روز مانده به رمضان، مردم به پیشواز این ماه رفته و گرفتن روزه را آغاز و علاوه بر آن مساجد را نیز غبارروبی و نظافت می کنند. دعوت از روحانی برای برپایی نماز جماعت و بیان احکام شرعی در طول ماه مبارک رمضان در نقاط روستایی از دیگر آداب مربوط به این ماه است. به مناسبت فرا رسیدن این ماه زنان به سر، دست و پاهای خود حنا می بندند و این آیین همراه با ذکر صلوات و نیایش صورت می گیرد.
تهیه مایحتاج مورد نیاز ماه رمضان در نقاط شهری و روستایی از چند روز مانده به آغاز این ماه عزیز مرسوم است. شستشو وسایل خانه و مالیدن دوغاب گل قرمز به نمای دیوارهای کاهگلی در استقبال از رمضان صورت گرفته و در دیگر نقاط تهیه آرد برنج وگندم برای پخت حلوا مورد توجه زنان کدبانو و خانه دار است. پیش از این در شب های ماه رمضان و به هنگام سحر فردی خوش صدا بر روی پشت بام خانه خود یا مسجد اقدام به خواندن دعا و مناجات می کرد، گاهی نیزاین افراد در حین گذر از کوچه های هر محله با خواندن ادعیه سحرگاهی اهالی را بیدار می کردند و این کار در اصطلاح محلی، «شب خوانی» (شوخوانی) گفته می شود.
امروزه صدای دعا و مناجات از بلندگوی مساجد نقاط شهری و روستایی به گوش می رسد. ولی روش هایی مثل کوبیدن بر روی ظروف مس و طبل، بیدار کردن اهالی یک کوچه، یا محله توسط فردی از همسایگان و زدن زنگ خانه یا کوبیدن دیوار خانه های قرار گرفته در مجاورت یکدیگر نیز مرسوم است. بطور کلی حضور افراد در نمازهای جماعت یومیه در ماه مبارک رمضان بیشتر مورد توجه است. مردان و زنان پس از خواندن نماز جماعت ظهر و عصر به تلاوت قرآن می پردازند. قرائت یک جزء از کلام الله مجید در هر روز از ایام این ماه مورد توجه اهالی منطقه است. در برخی نقاط پس از ختم کامل قرآن، هر کس به فراخور وسع مالی خود مقداری نبات، نقل، برنج یا گلاب به جلسه آورده و به نیت برکت بین حاضران پخش می کند.
در برخی مناطق هر فردی که بر اساس نوبت سوره قل هوالله را قرائت کند، پس از ماه رمضان دیگر افراد جلسه را برای خوردن آش و یا شیرینی به منزل خود دعوت می کند.
دعوت از دوستان، اقوام و آشنایان برای صرف افطار از دیگر رسومی است که در این ایام بر گزار می شود؛ برخی اهالی شهر دامغان در اولین جمعه ماه مبارک رمضان در خانه های خود نماز جعفر طیار می خوانند.
ایشان به هنگام غروب آفتاب و با شنیدن اذان، روزه خود را با قدری آب گرم، نمک یا خرما باز کرده، سپس غذای افطاری که شامل کوکو، نان، پنیر، سبزی، سوپ ویا انواع آش است را میل می کنند.در شهرستان دامغان پخت کشمش پلو برای اولین شب ازماه مبارک رمضان مرسوم است.
در باور اهالی حضرت علی(ع) برای افطار نان جو و خرما میل کرده، بر این اساس برخی نیز روزه خود را با نان و خرما افطار می کنند. پخت انواع نان بخصوص نان های روغنی در طول ماه رمضان مرسوم است.
*مراسم گل گردان نوزادان در دامغان وسمنان
یکی از رسوم سنتی به جای مانده از گذشته در مناطق مختلف شهرستان دامغان آئین گل غلتان نوزاد در اولین بهار زندگی او میباشد. این رسم هم اکنون نیز توسط اهالی شهر امیریه دامغان صورت میگیرد. بر اساس این آئین در صورتی که تولد نوزاد با فصل بهار و زمان رویش گلهای محمدی مصادف گردد تنی چند از زنان فامیل برای چیدن گل به میان باغها و مزارع رفته و با ذکر صلوات و خواندن ابیاتی بشرح زیر اقدام به جمع آوری گل برای اجرای مراسم گل غلتان نوزاد مینمایند.
همه کوه و کمر بوی تو داره یا محمد - کدوم گل قامت و روی تو داره یا محمد
همون ماهی که از کوه میزنه سر - نشان طاق ابروی تو داره یا محمد
پس از جمع آوری گل که غالبا در ساعات آغازین صبح صورت میگیرد گلهای چیده شده را به خانه آورده و پر پر میکنند سپس نوزاد را به حمام برده و بدنش را شستشو میدهند . پس از خارج نمودن نوزاد از حمام و خشک کردن بدنش او را در میان پارچه ای سفید رنگ که گلهای پرپرشده محمدی در میان آن ریخته شده قرار داده و میغلتانند. این کار غالبا توسط مادر، عمه، خاله و یا مادر بزرگ او انجام میشود. مرسوم است که چهار زن هر یک چهار گوشه از پارچه حاوی گل را گرفته و با نهادن نوزاد همراه با ذکر نام پنج تن و ختم صلوات این آئین انجام میگیرد. پس از لحظاتی کار خواندن روائی و شعر خوانی به منظور توصیف هر چه بیشتر زیبائیهای کودک توسط بستگان نزدیک همچون مادر، عمه، خاله و غیره صورت میگیرد. نمونههائی از این ابیات بشرح زیر است.
ای سرو شنا از کجا آمده ای ای خرمن گل ز باغ جان آمده ای
خون شد جگرم برای دیر آمدنت ای خرمن گل ز باغ جان آمده ای
پس از انجام این آئین مهمانان به صرف چای، شربت و شیرینی پذیرائی میشوند. در گذشته این مراسم برای نوزادانی که در فصل بهار متولد میشدند غالبا در دهمین روز پس از تولد و در حمام عمومی محل پس از غسل روز دهم انجام میشد. برای دیگر نوزادان که در دیگر فصول سال به دنیا میآیند این مراسم در اولین بهار زندگیشان برگزار میشود. برخی از خانوادهها با توجه به آگاهی از زمان تولد فرزند خود در طول سال اقدام به نگهداری مقداری برگ گل در یخچال نموده و با ولادت نوزاد به انجام این مراسم مبادرت میورزند. بطور کلی این مراسم از هنگام تولد تا یکسالگی نوزاد انجام میپذیرد. در باور اهالی منطقه غلتانیدن بدن نوزاد در میان برگهای گل سبب حفظ طراوت و شادابی او و دور ماندن از بیماریهای مختلف میگردد و همچنین طراوت برگهای گل از پوست بدن نوزاد محافظت کرده و کودک را خوش رو و سرزنده مینماید.
کلام آخر:
آنچه از نگاه شما گذشت یک معرفی کوتاه و مختصر از شهر دامغان بود بی شک می شود سطر های بسیاری از این شهر و مردمانش و فرهنگ و اداب و رسوم اش گفت، که از حوصله ی مخاطبان ما خارج است پیشنهاد می کنیم به این شهر زیبا و پر جاذبه سفر کنید و گفتنی های مارا به چشم ببینید.