گروه فرهنگی مشرق؛ ساعت را نگاه میکنم و راه میافتم. به دور از فضای بوروکراتیک سازمان بزرگی مثل صداوسیما، به سمت شیرینترین برنامه این سالهای ماه رمضان تلویزیون میروم؛ برنامهای بدون استودیو و آدمهای مشهور، با ظاهری ساده و دوست داشتنی و با خندههایی که به دل مینشیند و هر روز بینندههایش را قبل از شروع برنامه چشمبه راه نگه میدارد و داستان جدیدی از این جامعه را نشان میدهد. برنامهای به شیرینی ماه رمضان؛ «ماه عسل».
راه افتادم و به دور از هیاهو و شلوغی برنامههای زنده تلویزیونی به راحتی وارد میشوم. سالن مثل سالگذشته خودش بود. ساده و بیحاشیه. اولین چیزی که نظر را جلب میکند صدف بزرگی است که آماده باز شدن است.
تنها گوشهای از سالن دو، سه تا اتاقکی به هم چسبیده قرار داشت که برای حضور مهمانان برنامه و گریم آنها وجود داشت. بقیه محیط هم خالی بود که رفتوآمد عوامل و ارتباط با یکدیگر و احسان علیخانی راحتتر باشد.
گروه «ماه عسلیها» که تقریبا بیشتر از 20 نفر به نظر نمیرسیدند همه جوان و پرانرژی و با شور و نشاط جوانی بودند، اما معلوم بود دغدغه همهشان ضبط برنامه بیسروصدا و آرام بود.
برنامه با چند دقیقه تاخیر با پخش تیتراژ ابتدایی با صدای مرتضی پاشایی شروع میشود و احسال علیخانی با عوامل مشغول تنظیم زمانبندی برنامه است. بچهها را نزدیک خودش جمع میکند و به همه میگوید که پس از صحبتهایش جوری دست بزنند که صدایش به خوبی از تلویزیون شنیده شود.
علیخانی به دوربین زل زده و مثل سکانس اولیه همه برنامههایش آماده شروع هیجانی «ماه عسل» خودش است و با اعلام این خبر که احتمالا روز عید فطر با رضایت خانوادهها، دو زوجی که پس از 22 سال به هم رسیدند در برنامه «ماه عسل» مراسم عقدکنانشان برگزار شود به سراغ مهمانهای برنامه میرود.
علیخانی این بار روی موضوع سرطان دست گذاشته و مهمانانی را به برنامه دعوت کرده که به نوعی با این نوع بیماری سروکار داشتند و بر آن غلبه کرده بودند. مهمانان بخش اول «ماه عسل» مادری بود که به تازگی عمل کرده بود و علیرغم اینکه باید در آنالیز کامل قرار داشته باشد در برنامه حاضر شده بود. دیگری نیز جوانی به نام علی بود که با خواهرش به برنامه آمده بود و با سرطان مقابله کرده بود.
نکته جالب این برنامه اینجا بود که علیرغم حساسیت همه گروه برای اجرا و پخش برنامه زنده در بیسروصدا بودن آن، صدای آژیر یک آمبولانس به مدت زیادی در سالن شنیده میشد و احسان علیخانی در واکنش به این صدا گفت: " شاید آمده که من را با خودش ببرد" و گفتوگو بخش اول خودش را تمام و برای ورود مهمانان بخش دوم به آگهیهای بازرگانی و سپس برای اطمینان از رفتن آمبولانس به پخش فیلم ارسالی مخاطبان متوسل شد.
صدای خنده عوامل برنامه هم در پایان بخش اول از ایجاد چنین صدای ناخواستهای شنیدنی بود. احسان علیخانی دوباره گریم و مرتب میشود و همهمهای بین عوامل به وجود میآید و سروصدا بر فضا حاکم میشود. گروه با یکدیگر برای اجرای قسمت دوم هماهنگ میشوند و مهمانان به راحتی به اتاق مهمانان هدایت میشوند. علیخانی برای این بخش زمان بیشتری میخواهد و نگران ناتمام ماندن گفتوگویش با مهمانان است که با آن موافقت میشود.
مهمانان بخش دوم برنامه نیز خانوادهای بودند که پس از بیست سال در ماه رمضان سال 78 صاحب فرزندی شده بودند و علی تنها فرزند آنها در 4 سالگی و در رمضان 82 دچار سرطان شده بود و توانسته بود با آن کنار بیاید و بر آن غلبه کند.
پیش از شروع بخش دوم احسان علیخانی مهمانان را به جایگاه دعوت میکند و خوش و بشی با آنها انجام میدهد و نکاتی را با علی درباره صحبت کردن با بینندهها در تلویزیون گوشزد میکند.
با شروع شمارش معکوس فضا با سکوت سنگینی همراه میشود و بار دیگر برنامه شروع میشود. علی و مادرش از بیماری و چگونگی غلبه بر آن با مخاطبان حرف زدند و یکباره این سکوت با تشویق عوامل برای علاقهمندی علی به پرسپولیس و خداحافظی علی کریمی از فوتبال شکسته شد.
نزدیکهای افطار میشود و برنامه با تیتراژ پایانی با صدای مهدی یراحی به پایان میرسد و صدف با تمام ابهتش بسته میشود. اما اینجا پایان کار نیست و محمد پیوندی به عنوان دستیار کارگردان به سراغ مهمانان رفت و گفتوگوی خودش را برای کلیپ آغاز برنامه فردا شروع میکند.
"«ماهتون عسل»"؛ جمله شیرین احسان علیخانی در برنامه امسال «ماه عسل» بودش که همواره بینندگان با آن آشنا هستند و برنامه امروز با آن به پایان رسید و ....
احسان علیخانی هم بعد از برنامه به سفره کوچک و سادهای که پهن است سری میزند و با یک افطار کوچک و سرپایی به کارش ادامه میدهد...
دکور برنامه برایم جذاب است و برای این کار با پیمان قانع طراح دکور ویژه برنامه «ماه عسل» درباره دکور خاص این برنامه گفتوگو میکنم. قانع میگوید مدت زمان سه سالی است که دکور «ماه عسل» این شکلی شده است. در سال اولی که فکرمان این بوده که پرده برنامه تئاتری باشد حالا به شکلی که یک مقدار مدرن تر و تلویزیونی تر؛ سال بعدش به آن گنبد رسیدیم که فکر شدهتر بود، امسال هم رسیدیم به این صدف و در تمام این سالها فکری داشتهایم و آن اینکه مهمانان «ماه عسل» از مردم عادی هستند و شهرتشان به خاطر اتفاقات و سختیهایی است که در زندگی چشیدهاند. دکور برنامه را مانند مرواریدی که در کف دریا خیلی سختی میکشد،درنظر گرفتیم که یک صدف زیر آن همه آب یک مرواریدی در آن تشکیل میشود و چون به خاطر آن سختی و حجم آب گرانقدر شده است، مهمانان ما هم همین طور هستند.
وی افزود: در کل فرمی که ما داریم، فرمی است که به شکل یک دکور به آن نگاه نمیکنیم، بلکه به شکل یک طراحی صحنه میبینیم و مثل احسان علیخانی، یک هویت مستقل دارد. این برنامه رشد کرده و خیلی وقتها خودش به ما میگوید به کدام سمت برویم. امسال هم صدف شدنش هم می خواستیم باز شدن صحنههای تئاتر داشته باشد، هم مهمانان یک دُر گران بهایی هستند و هم اینکه یک جعبه جواهر است که باز میشود و حرفهایش زده میشود و بسته میشود.
قانع اضافه کرد: این آدمها افرادی هستند که از دور، وقتی هنوز صدفشان باز نشده، فکر میکنیم آدمهای ناامیدی هستند. آدمهایی که هیچی ندارند، اما وقتی صحبت میکنند میبینیم که امید و چراغی در دلشان روشن است. به همین دلیل از این تفکر در برنامه امسال هم استفاده کردیم.
طراح دکور «ماه عسل» یادآور شد: سال گذشته کف صحنه، طرح مسجد لطفعلی خان بود، اما امسال طرح مسجد کویتی است. فرم های مذهبی و آن پیچ و تاب ها تلاش کردیم که صرفا یک شکل مدرن نداشته باشیم.
«ماه عسل» امسال هم با اجرای زیبای احسان علیخانی با طرح سوژههای ناب و برآمده از دل جامعه و از جنس همین مردم که به دل هر فرد مینشیند به روزهای پایانی خود میرسد و کمکم باید منتظر واکنشهای مردم درباره این برنامه باشیم.