به گزارش گروه اجتماعی مشرق، چندهمسری مردان همواره جزو حساسترین موضوعها در حوزه مسائل خانواده بوده است. امروز برخی آن را خیانت دانسته و به هیچ عنوان نگاه محترمانهای نسبت به کسی که چنین روشی را بر میگزیند ندارند و از طرفی عدهای، که غالبا از جامعه مردها هستند، آن را واجب زمین ماندهای میدانند که هر طور شده باید انجامش دهند تا ادای تکلیف کرده و بهشت را به واسطه آن بخرند.
در ادیان دیگر نیز رویکردها متفاوت است. در یهودیت کنونی چند زنی امر رایجی است و شرط آن، قدرت اقتصادی است. از حیث تعداد نیز در یک دیدگاه، محدودیتی برای آن وجود ندارد، ولی طبق عقیدهای دیگر، تعداد زنان یک مرد نباید از چهار عدد تجاوز کند. در قرون وسطی مسیحیان نیز چندهمسری را غدغن اعلام کردند.
اما در آیین اسلام موضوع چندهمسری برای مرد به طور مشروط در متن قرآن آمده و اتفاقا دو آیه بحثبرانگیز در سوره نسا وجود دارد که ظاهرا دوگانگی در آنها دیده میشود.
در این مطلب سعی بر آن است که فارغ از خوب یا بد بودن چند زنی، پیشینه و شرایط آن و سایر موارد، تنها شرط ذکر شده قرآن به عنوان مجوز مورد بررسی قرار گیرد.
دو آیه شبه برانگیز
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.
و اگر بیمناکید که در حق دختران یتیم به عدل و انصاف رفتار نکنید، در این صورت از زنانی که میپسندید [یک یا] دو و [یا] سه و [یا] چهار تن را به همسری درآورید، و اگر میترسید که مبادا عادلانه رفتار نکنید، فقط به یک تن، یا ملک یمین [کنیز] اکتفا کنید، این نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید. (سوره نسا- آیه ۳ - ترجمه استاد خرمشاهی)
«وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِن تُصْلِحُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا».
و هر قدر هم که بکوشید و بخواهید نمیتوانید بین زنان به عدل و انصاف رفتار کنید، پس [در میل به دیگری] پا را از حد فراتر مگذارید تا همسر [پیشین] خود را بلاتکلیف بگذارید، و اگر به اصلاح بپردازید و تقوا پیشه کنید، [بدانید که] خداوند آمرزگاری مهربان است. (سوره نسا- آیه ۱۲۹- ترجمه استاد خرمشاهی)
در آیه سوم مجوز اختیار کردن چند همسر را به شرط عدالت منوط میفرماید و در آیه ۱۲۹ میگوید تحقق عدالت امکانپذیر نیست!
از آنجا که در قوانین صرف و نحو عربی هر کجا «لن» قبل از فعل مضارع بیاید معنای نفی ابد میدهد عدهای «لن تعدلوا» را ظاهرا به معنی «تا ابد نمیتوانید بین زنها به عدالت رفتار کنید» دانسته و اینگونه این دوگانگی را توجیه میکنند که خداوند میخواسته شرطی محال برای شرایط اضطرار بگذارد و عملا چند زنی را تا مرز حرام بودن پیش برده، اما حرام نکند؛ تا به این صورت مردان را از انجام آن به شدت بر حذر دارد. اما توضیح این دوگانگی و مفهوم عدالت، طبق آنچه از سنت و سیره در اسلام به ما رسیده، چیزی غیر از این است.
پاسخ به شبهه
در پاسخ به شبهه مطرح شده باید گفت دوگانگی در آیات وجود ندارد، چرا که در۱ روایتی امام صادق (ع) در پاسخ به این شبهه عدالت اول را عدالت رفتاری و عدالت دوم را قلبی دانستهاند.
البته در برخی تفاسیر «لن» را به معنای بسیار دشوار دانستهاند و نه لزوما نفی ابد. اما در هر صورت خداوند که قلب انسان را طراحی کرده و میداند مرد نمیتواند دو همسرش را به یک اندازه دوست داشته باشد، میفرماید اکنون که نمىتوانید مساوات کامل را از نظر محبت، میان همسران خود، رعایت کنید، حداقل تمام تمایل قلبى خود را متوجه یکى از همسران خود نسازید، که دیگرى به صورت بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود.
پس «لن» که عدالت را نفی میکند پذیرش روانشناسی مردانه است. یعنی یک مرد در قانون محبت محال است که بتواند چند همسر خود را به یک اندازه دوست داشته باشد. مانند محبت پدر و مادر به فرزندان. در واقع خداوند از بنده توقع ندارد که همه را به یک اندازه دوست بدارد. اما وظیفه او میداند که در رفتارعادلانه رفتار کند.
عدالت یعنی چه؟
قبل از اینکه به صورت مصداقی عدالت در چندهمسری را مورد بررسی قرار دهیم ابتدا نیاز به مقدمهای داریم که بدانیم ایدئولوژی و جهانبینی اسلام در مورد عدالت چیست تا با آن برخورد ابزاری نکنیم.
عدالت در اصطلاح به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خود است و با سه رویکرد متفاوت میتوان آن را مورد بررسی قرارداد: فقهی، اخلاقی، عرفانی.
در فقه عدالت را ترک گناه کبیره و عدم اصرار بر گناه صغیره تعریف کردهاند. در واقع ترک محرمات و انجام واجبات. علمای اخلاق عدالت را «حد وسط» دانستهاند که به معنای خروج از افراط و تفریط و ملاک فضیلت یا همان «خلق حسن» است و برای آن غالبا کلمه «اعتدال» را به کار میبرند.
در نگاه عرفانی هیچ گناهی را نباید کوچک شمرد و با این نظر، همه گناهان، بزرگ و کبیره است. مفهوم عدالت نیز دارای مراتبی، منطبق باهر یک از مراتب ایمان معنا میگردد.
عدالت یکی از مهمترین صفات خداوند است و در اصول اعتقادی شیعیان در کنار توحید مطرح میشود و به لحاظ موقعیت استراتژیک در جهانبینی اسلام موقعیتی ممتاز و منحصربهفرد دارد.
از طرفی در مکانیزمهای دیگر اعتقادی میبینیم مهمترین مکتب دینی که به مکتب قرآن و اهلبیت نزدیک است، یعنی شیعه، در بحث راهنماشناسی در نبوت و امامت، عدالت را جزو ذاتیات راهنما میداند. یعنی عدالت نه فقط در توحید، بلکه در سلسله ولایت نیز رکن اصلی است.
در فروع دین نیز عدالت حضور غلیظ دارد، طوری که مانند اکسیژن است که همواره باید وجود داشته باشد. حتی اگر بخواهی دو رکعت نماز را به کسی اقتدا کنی، باید او را عادل بدانی. نه عدالت در نماز، بلکه باید ساختار شخصیتی او با عدل بستهشده و درهویتش باشد، در صورتی که قرار نیست او کار خاصی انجام دهد؛ فقط میخواهد حمد و سوره را بخواند و شخص بعد از او؛ یعنی از او تبعیت کند.
اگر کسی بخواهد در دادگاه شهادت بدهد باید عدالت جزو ذات او باشد، یعنی گناه کبیره نکند و بر صغیره اصرار نداشته باشد. در غیر این صورت او اجازه و صلاحیت شهادت دادن ندارد و یا ارزشمند نیست. با این نگاه محاکم قضایی ما و ارتباطات ساده اجتماعی ما با فرمول عدالت بسته میشوند. چیزی که امروز تقریبا حلقه مفقوده جامعه مدینه النبی است. اگر امروز اجتماع مسلمین و مومنین دچار تزلزل است به این دلیل است که عدالت به آرمان تبدیل شده نه اکسیژنی که باید با آن تنفس کرد.
با این مقدمه به بحث چندهمسری بر میگردیم. این بحث را باید ذیل بعضی از دستورات کلیدی دیگر دینی بررسی کرد. چندهمسری برای مردان در بسیاری از جوامع و ادیان وجود داشته.، البته چند شوهری هم بوده، اما به ندرت. چند زنی در طول تاریخ هم در ایران به صورت حرمسراهای خسروپرویز و هم در روم و یونان و سایر کشورها وجود داشته است. اما اسلام فرمولی ارائه میدهد که اولا آن را از نظر عددی محدود میکند و دوم این که از نظر کیفی شرط میگذارد. پس اسلام اصل این قانون را به عنوان یک قانون فراگیر پیشین میپذیرد، ولی دور آن حصار میکشد که تبدیل نشود به راهی برای سوءاستفاده و بردهداری و یا تشکیلات فساد. در واقع هدف اسلام این است که زن و مرد در شرایط رشد قرار بگیرند.
تشویق یا تحذیر؟
چندهمسری علاوه بر اینکه در قرآن آمده در سیره اهلبیت و نزدیکانشان هم بوده، اما چندهمسری در اسلام شرایطی دارد و توصیه همگانی نیست. اسلام میگوید چه کسی؟ چرا؟ چه وقت؟ کجا؟ چگونه؟ آنکه میخواهد چند همسر اختیار کند، باید دارای یک صفت باشد و آن عدالت است.
با توجه به دشوار بودن این شرط میتوان گفت چندهمسری را نمیتوان توصیه همگانی دانست. میتوان گفت در واقع یک سنت تحذیری است، برای ضرورت نه اضطرار. انتخاب چند زنی مانند انتخاب مشاغل حساسی مانند قضاوت است، که اگر فرد ظرفیت و رشد کافی را نداشته باشد، احتمال سقوطش بیشتر است. معنی این لغزندگی آن نیست که کسی سراغ این مشاغل نرود، بلکه باید در درجه بالاتری از اخلاق قرار داشته باشد و چشمهایی باشند که صلاحیت او را پایش کنند. بنابراین وجود شرط عدالت مسئله چندهمسری را به امر تحذیری بدل میکند. اما میتوان گفت افراد جامعه باید به حدی از رشد و بلوغ برسند که بتوانند آن را در صورت لزوم و انتخاب درست انجام دهند. اما هر اجازهای لزوما به معنی تشویق و توصیه به انجام آن امر نیست. هر چند در شرایطی خاص میتواند اینگونه باشد.
متاسفانه آنچه در ذهن اکثر افراد خصوصا مردهای مذهبی نقش بسته آن است که چندهمسری را به عنوان امری پسندیده که ثواب دارد و هر طور شده باید انجامش داد که ادای تکلیف شود میدانند. در حالی انگیزه چند زنی بسیار مهم است. در احادیث ذواق بودن و یا تنوعطلبی هم برای مرد و هم زن مورد لعن قرار گرفته است. هرچند نباید تصور کرد کسی چند زن دارد لزوما ذواق است. معمولا مرد عرب به تعداد زنهای خود افتخار میکند، همانطور که به تعداد اتومبیلهای خود. در حالی که اسلام میگوید از خودت بگذر و چند زن را سرپرستی کن. نگاه اسلام به چند زنی بر مبنای قانون پهلوانی است، نه قهرمانی. در حالی که امروزه در جوامع اسلامی قانون قهرمانی در این مورد وجود دارد و انتخابها بر مبنای حرص است.
اگر آن پنج سوال کلیدی چه کسی؟ چرا؟ چه وقت؟ کجا؟ چگونه؟ را جواب ندهیم دچار جایگشتهای زیادی از انواع لغزشها میشویم.
شبهه دیگر
شاید مخالفان چندهمسری این شبهه را وارد کنند که وقتی شرط عدالت است و معصوم قله عدالت هستند آیا میتوان گفت که ما نمیتوانیم روشی که اهلبیت در آن زمان و در آن جامعه به کار میگرفتهاند در جامعه امروز و برای افراد عادی پیاده کنیم؟
در پاسخ علمای دینی اعتقاددارند چندهمسری سیره پیامبر است، نه جزو خصایص النبی و ویژگی خاص ایشان. و اصلا در شرط عدالت قله عدالت مد نظر نیست. و عدالت رفتاری اگر چه دشوار، اما شدنی است. پس باید قابلیتها را رشد داد و به تحذیری بودن این مورد هم توجه داشت.
پایش عدالت در دادگاه
معمولا در شرایطی که مردی چند زن دارد، مرجع مشخصی برای تشخیص عدالت و مراقبت در حفظ آن وجود ندارد. عدالت مرد باید در دادگاه پایش شود. در واقع حقوق باید به کمک اخلاق بیاید. در لایحه حمایت از خانواده در مجلس به این موضوع اشاره گردیده است. ممکن است زنها بعد از مدتی بلاتکلیف رها شوند، در حالی که هیچ قانونی هم از آنها حمایت نمیکند. مثلا فرد در ابتدا دو سال عدالت را رعایت کرده، ولی حالا همسرش را رها میکند. بنابراین باید عدالت توسط محاکم قضایی پایش و اثبات شود.
چندهمسری با شرط عدالت بله یا خیر؟
در واقع نمیتوان یک نسخه کلی برای همه افراد جامعه پیچید. شرایط و روحیات افراد با هم فرق دارد. اختیار کردن چند زن برای بعضی واجب است و برای بعضی مستحب. اما طبق شرط قرآن برای غالب مردها یا مکروه است یا حرام. مردی که نمیتواند رفتارش را مدیریت کند، صلاحیت اداره دو زن را ندارد.
روحیات زنها نیز متفاوت است. موارد بسیاری از زنها بودهاند که خواستهاند با حسادت خود مبارزه کرده و با ازدواج مجدد همسرشان موافقت کنند و متاسفانه کم آوردهاند و شرایط پیچیدهتر شده. خانوادههای موفقی هم هستند که در آن همسران یک مرد باهم بسیار دوست و مهربان هستند. به طور کلی رویکرد افراد در بهرهگیری از اجازه خداوند متفاوت است. بنابراین نمیتوان کمال هر زن مجردی را ازدواج به هر صورت ممکن دانست.
مجازات مردی که عدالت را در بین همسران خود رعایت نکند
بنابر برخی روایات، کسی که بین همسران خود از لحاظ تأمین امورمالی و روابط زناشویی عدالت را رعایت نکند؛ روز قیامت به سختی مجازات می شود.
باید توجه داشت توصیههای مطرح شده در مورد عدالت برای ازدواج دائم وجود دارد، نه موقت. چرا که ازدواج موقت یک توافق است و حقی بیشتر از شرط اولیه وجود ندارد.
کاهش تمایل به چند زنی و ترویج آن
طبق آمار تمایل به چند زنی و رابطه سه نفره رو به کاهش است. مطابق نظرسنجیها مخالفت با چندهمسری بیش از موافقت با آن میباشد. شاید افراد ترجیح میدهند خود و چندین نفر دیگر را در معرض آزمایش به این دشواری که احتمال سقوط در آن زیاد است قرار ندهند، نباید فراموش کرد که همسر هم رزق است، مانند بقیه نعمتها که خداوند به بعضی عطا میکند و بعضی نه؛ و یک زن در چگونگی بهرهمندی از این رزق خود حق انتخاب دارد و این به معنی نقص در روند کمال شخصیتی او نخواهد بود.
باید توجه داشت هرچند این امر حلال است، اما تنها راه توصیهشده خداوند نیست و اگر حق زن است که درهر شرایطی در سلامت و امنیت یک خانواده قرار بگیرد به این معنی است که زن میتواند از حق خود استفاده کند یا خیر. یعنی حق انتخاب دارد.
ترویج چندهمسری به عنوان راه نجات
به نظر میرسد مروجان چندهمسری باید توجه داشته باشند از آنجا که احکام اسلام مانند تکههای یک پازل هستند که در کنار هم معنا پیدا میکنند، در جامعهای که اخلاق اسلامی در آموزش و پرورش، رسانهها و دستگاه قضایی در جایگاهی که باید باشد نیست و قوانین حمایت از همسر دوم و یا همان احراز و پایش عدالت وجود ندارد، چندهمسری را تنها راه نجات جامعه دانستن بغرنجتر کردن شرایط است. مانند اینکه به کسی که شنا کردن بلد نیست و به او یاد ندادهایم توصیه کنیم وارد آب شود.
البته که دانستن شنا کمال است و هر انسانی باید آن را بیاموزد، اما شاید چنین توصیهای که پتانسیل سقوط در آن فوقالعاده زیاد است، حداقل در زمان ما و با شرایط کنونی و حتی بر فرض پذیرفتن شرایط ویژه که آن را به ضرورت تبدیل میکند، حتی با هشدارهای لازم هم نمیتواند ترویج عمومی و فراگیر و یا راه نجات باشد. ممکن است این امر برای بسیاری کارگشا باشد، اما اگر نگاه ما ترویج به عنوان تنها راه نجات بدون در نظر گرفتن مقدمات و یا آسیبهای آن باشد، در این بسترسازی عدهای و یا نسلی قربانی شده و بهای سنگینی خواهیم پرداخت.
بنابراین کاهش موانع ازدواج جوانان و تلاش برای توزیع عادلانه ثروت و قدرت در حل معضل بالا رفتن سن ازدواج کارگشاتر به نظر میرسد تا ترویج چندهمسری برای افراد محدود مشمول شرایط آن.
۱- روزى ابن ابى العوجاء از هشام بن حکم - که هر دو از شاگردان امام جعفر صادق علیهالسلام هستند، پرسید: آیا خداوند متعال حکیم و به همه امور و مسائل دانا است ؟
پاسخ داد: آرى ، او حکیمترین و داناترین حکیمان و عالمان است.
پرسید: آیه قرآن فانکحوا ماطاب لکم من النّساء مثنى و ثلاث و رباع فإن خفتم ... که مىفرماید: آنچه از زنان مورد علاقه شما قرار گیرد مى توانید تا چهار زن ازدواج نماید و اگر نتوانستید بین آنها عدالت نماید، به یک نفر اکتفا کنید، آیا ضرورى و حتمى است ؟
هشام گفت : بلى ، سپس پرسید: پس این آیه قرآن ولن تستطیعوا اءن تعدلوا بین النّساء.. که میفرماید: هرگز نخواهید توانست بین زنان به عدالت رفتار نماید، آیا با آیه قبل منافات ندارد؟
اگر خداوند، حکیم است ؛ پس چرا دو سخن مخالف و ضد یکدیگر در یک موضوع ایراد مینماید؟
هشام از دادن پاسخ صحیح ساکت ماند؛ و سریع به سمت منزل امام صادق علیهالسلام حرکت نمود و چون به مدینه رسید و بر آن حضرت وارد گردید، امام علیهالسلام فرمود: چه عجب ، الا ن که موقع حج نیست ، چطور این جا آمدهای ؟!
هشام گفت : به جهت یک مشکل علمى که ابن ابى العوجاء از من سؤ ال نمود و نتوانستم جواب آن را بگویم ، به حضور شما آمدم ؛ و سپس داستان را به طور مشروح براى حضرت تعریف کرد.
حضرت فرمود: در رابطه با آیه اوّل ، مقصود مصارف و مخارج زن میباشد یعنى اگر امکانات مالى برایتان فراهم بود و مایل بودید، میتوانید تا چهار زن را ازدواج نماید؛ وگرنه بیش از یکى حق ندارید.
و امّا نسبت به دومین آیه قرآن ، مقصود علاقه و محبت است ، که امکان ندارد مردى نسبت به تمام همسران خود یک نوع ابراز علاقه و محبت داشته باشد.
بنابراین در این جهت ، رعایت عدالت امکان ندارد، برخلاف آیه اوّل که امکان عدالت هست و میتوان براى هر کدام یک نوع لباس ، منزل ، خوراک و... تهیه و در اختیار آنها قرارداد.
بعد از آن هشام از حضرت صادق علیهالسلام خداحافظى کرد و چون نزد ابن ابى العوجاء آمد و جواب حضرت را بازگو نمود، ابن ابى العوجاء گفت : به خدا قسم ! این جواب از خودت نمیباشد.(اعیان الشّیعة : ج ۱، ص ۶۶۲)
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: دختایران
در ادیان دیگر نیز رویکردها متفاوت است. در یهودیت کنونی چند زنی امر رایجی است و شرط آن، قدرت اقتصادی است. از حیث تعداد نیز در یک دیدگاه، محدودیتی برای آن وجود ندارد، ولی طبق عقیدهای دیگر، تعداد زنان یک مرد نباید از چهار عدد تجاوز کند. در قرون وسطی مسیحیان نیز چندهمسری را غدغن اعلام کردند.
اما در آیین اسلام موضوع چندهمسری برای مرد به طور مشروط در متن قرآن آمده و اتفاقا دو آیه بحثبرانگیز در سوره نسا وجود دارد که ظاهرا دوگانگی در آنها دیده میشود.
در این مطلب سعی بر آن است که فارغ از خوب یا بد بودن چند زنی، پیشینه و شرایط آن و سایر موارد، تنها شرط ذکر شده قرآن به عنوان مجوز مورد بررسی قرار گیرد.
دو آیه شبه برانگیز
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.
و اگر بیمناکید که در حق دختران یتیم به عدل و انصاف رفتار نکنید، در این صورت از زنانی که میپسندید [یک یا] دو و [یا] سه و [یا] چهار تن را به همسری درآورید، و اگر میترسید که مبادا عادلانه رفتار نکنید، فقط به یک تن، یا ملک یمین [کنیز] اکتفا کنید، این نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید. (سوره نسا- آیه ۳ - ترجمه استاد خرمشاهی)
«وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِن تُصْلِحُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا».
و هر قدر هم که بکوشید و بخواهید نمیتوانید بین زنان به عدل و انصاف رفتار کنید، پس [در میل به دیگری] پا را از حد فراتر مگذارید تا همسر [پیشین] خود را بلاتکلیف بگذارید، و اگر به اصلاح بپردازید و تقوا پیشه کنید، [بدانید که] خداوند آمرزگاری مهربان است. (سوره نسا- آیه ۱۲۹- ترجمه استاد خرمشاهی)
در آیه سوم مجوز اختیار کردن چند همسر را به شرط عدالت منوط میفرماید و در آیه ۱۲۹ میگوید تحقق عدالت امکانپذیر نیست!
از آنجا که در قوانین صرف و نحو عربی هر کجا «لن» قبل از فعل مضارع بیاید معنای نفی ابد میدهد عدهای «لن تعدلوا» را ظاهرا به معنی «تا ابد نمیتوانید بین زنها به عدالت رفتار کنید» دانسته و اینگونه این دوگانگی را توجیه میکنند که خداوند میخواسته شرطی محال برای شرایط اضطرار بگذارد و عملا چند زنی را تا مرز حرام بودن پیش برده، اما حرام نکند؛ تا به این صورت مردان را از انجام آن به شدت بر حذر دارد. اما توضیح این دوگانگی و مفهوم عدالت، طبق آنچه از سنت و سیره در اسلام به ما رسیده، چیزی غیر از این است.
پاسخ به شبهه
در پاسخ به شبهه مطرح شده باید گفت دوگانگی در آیات وجود ندارد، چرا که در۱ روایتی امام صادق (ع) در پاسخ به این شبهه عدالت اول را عدالت رفتاری و عدالت دوم را قلبی دانستهاند.
البته در برخی تفاسیر «لن» را به معنای بسیار دشوار دانستهاند و نه لزوما نفی ابد. اما در هر صورت خداوند که قلب انسان را طراحی کرده و میداند مرد نمیتواند دو همسرش را به یک اندازه دوست داشته باشد، میفرماید اکنون که نمىتوانید مساوات کامل را از نظر محبت، میان همسران خود، رعایت کنید، حداقل تمام تمایل قلبى خود را متوجه یکى از همسران خود نسازید، که دیگرى به صورت بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود.
پس «لن» که عدالت را نفی میکند پذیرش روانشناسی مردانه است. یعنی یک مرد در قانون محبت محال است که بتواند چند همسر خود را به یک اندازه دوست داشته باشد. مانند محبت پدر و مادر به فرزندان. در واقع خداوند از بنده توقع ندارد که همه را به یک اندازه دوست بدارد. اما وظیفه او میداند که در رفتارعادلانه رفتار کند.
عدالت یعنی چه؟
قبل از اینکه به صورت مصداقی عدالت در چندهمسری را مورد بررسی قرار دهیم ابتدا نیاز به مقدمهای داریم که بدانیم ایدئولوژی و جهانبینی اسلام در مورد عدالت چیست تا با آن برخورد ابزاری نکنیم.
عدالت در اصطلاح به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خود است و با سه رویکرد متفاوت میتوان آن را مورد بررسی قرارداد: فقهی، اخلاقی، عرفانی.
در فقه عدالت را ترک گناه کبیره و عدم اصرار بر گناه صغیره تعریف کردهاند. در واقع ترک محرمات و انجام واجبات. علمای اخلاق عدالت را «حد وسط» دانستهاند که به معنای خروج از افراط و تفریط و ملاک فضیلت یا همان «خلق حسن» است و برای آن غالبا کلمه «اعتدال» را به کار میبرند.
در نگاه عرفانی هیچ گناهی را نباید کوچک شمرد و با این نظر، همه گناهان، بزرگ و کبیره است. مفهوم عدالت نیز دارای مراتبی، منطبق باهر یک از مراتب ایمان معنا میگردد.
عدالت یکی از مهمترین صفات خداوند است و در اصول اعتقادی شیعیان در کنار توحید مطرح میشود و به لحاظ موقعیت استراتژیک در جهانبینی اسلام موقعیتی ممتاز و منحصربهفرد دارد.
از طرفی در مکانیزمهای دیگر اعتقادی میبینیم مهمترین مکتب دینی که به مکتب قرآن و اهلبیت نزدیک است، یعنی شیعه، در بحث راهنماشناسی در نبوت و امامت، عدالت را جزو ذاتیات راهنما میداند. یعنی عدالت نه فقط در توحید، بلکه در سلسله ولایت نیز رکن اصلی است.
در فروع دین نیز عدالت حضور غلیظ دارد، طوری که مانند اکسیژن است که همواره باید وجود داشته باشد. حتی اگر بخواهی دو رکعت نماز را به کسی اقتدا کنی، باید او را عادل بدانی. نه عدالت در نماز، بلکه باید ساختار شخصیتی او با عدل بستهشده و درهویتش باشد، در صورتی که قرار نیست او کار خاصی انجام دهد؛ فقط میخواهد حمد و سوره را بخواند و شخص بعد از او؛ یعنی از او تبعیت کند.
اگر کسی بخواهد در دادگاه شهادت بدهد باید عدالت جزو ذات او باشد، یعنی گناه کبیره نکند و بر صغیره اصرار نداشته باشد. در غیر این صورت او اجازه و صلاحیت شهادت دادن ندارد و یا ارزشمند نیست. با این نگاه محاکم قضایی ما و ارتباطات ساده اجتماعی ما با فرمول عدالت بسته میشوند. چیزی که امروز تقریبا حلقه مفقوده جامعه مدینه النبی است. اگر امروز اجتماع مسلمین و مومنین دچار تزلزل است به این دلیل است که عدالت به آرمان تبدیل شده نه اکسیژنی که باید با آن تنفس کرد.
با این مقدمه به بحث چندهمسری بر میگردیم. این بحث را باید ذیل بعضی از دستورات کلیدی دیگر دینی بررسی کرد. چندهمسری برای مردان در بسیاری از جوامع و ادیان وجود داشته.، البته چند شوهری هم بوده، اما به ندرت. چند زنی در طول تاریخ هم در ایران به صورت حرمسراهای خسروپرویز و هم در روم و یونان و سایر کشورها وجود داشته است. اما اسلام فرمولی ارائه میدهد که اولا آن را از نظر عددی محدود میکند و دوم این که از نظر کیفی شرط میگذارد. پس اسلام اصل این قانون را به عنوان یک قانون فراگیر پیشین میپذیرد، ولی دور آن حصار میکشد که تبدیل نشود به راهی برای سوءاستفاده و بردهداری و یا تشکیلات فساد. در واقع هدف اسلام این است که زن و مرد در شرایط رشد قرار بگیرند.
تشویق یا تحذیر؟
چندهمسری علاوه بر اینکه در قرآن آمده در سیره اهلبیت و نزدیکانشان هم بوده، اما چندهمسری در اسلام شرایطی دارد و توصیه همگانی نیست. اسلام میگوید چه کسی؟ چرا؟ چه وقت؟ کجا؟ چگونه؟ آنکه میخواهد چند همسر اختیار کند، باید دارای یک صفت باشد و آن عدالت است.
با توجه به دشوار بودن این شرط میتوان گفت چندهمسری را نمیتوان توصیه همگانی دانست. میتوان گفت در واقع یک سنت تحذیری است، برای ضرورت نه اضطرار. انتخاب چند زنی مانند انتخاب مشاغل حساسی مانند قضاوت است، که اگر فرد ظرفیت و رشد کافی را نداشته باشد، احتمال سقوطش بیشتر است. معنی این لغزندگی آن نیست که کسی سراغ این مشاغل نرود، بلکه باید در درجه بالاتری از اخلاق قرار داشته باشد و چشمهایی باشند که صلاحیت او را پایش کنند. بنابراین وجود شرط عدالت مسئله چندهمسری را به امر تحذیری بدل میکند. اما میتوان گفت افراد جامعه باید به حدی از رشد و بلوغ برسند که بتوانند آن را در صورت لزوم و انتخاب درست انجام دهند. اما هر اجازهای لزوما به معنی تشویق و توصیه به انجام آن امر نیست. هر چند در شرایطی خاص میتواند اینگونه باشد.
متاسفانه آنچه در ذهن اکثر افراد خصوصا مردهای مذهبی نقش بسته آن است که چندهمسری را به عنوان امری پسندیده که ثواب دارد و هر طور شده باید انجامش داد که ادای تکلیف شود میدانند. در حالی انگیزه چند زنی بسیار مهم است. در احادیث ذواق بودن و یا تنوعطلبی هم برای مرد و هم زن مورد لعن قرار گرفته است. هرچند نباید تصور کرد کسی چند زن دارد لزوما ذواق است. معمولا مرد عرب به تعداد زنهای خود افتخار میکند، همانطور که به تعداد اتومبیلهای خود. در حالی که اسلام میگوید از خودت بگذر و چند زن را سرپرستی کن. نگاه اسلام به چند زنی بر مبنای قانون پهلوانی است، نه قهرمانی. در حالی که امروزه در جوامع اسلامی قانون قهرمانی در این مورد وجود دارد و انتخابها بر مبنای حرص است.
اگر آن پنج سوال کلیدی چه کسی؟ چرا؟ چه وقت؟ کجا؟ چگونه؟ را جواب ندهیم دچار جایگشتهای زیادی از انواع لغزشها میشویم.
شبهه دیگر
شاید مخالفان چندهمسری این شبهه را وارد کنند که وقتی شرط عدالت است و معصوم قله عدالت هستند آیا میتوان گفت که ما نمیتوانیم روشی که اهلبیت در آن زمان و در آن جامعه به کار میگرفتهاند در جامعه امروز و برای افراد عادی پیاده کنیم؟
در پاسخ علمای دینی اعتقاددارند چندهمسری سیره پیامبر است، نه جزو خصایص النبی و ویژگی خاص ایشان. و اصلا در شرط عدالت قله عدالت مد نظر نیست. و عدالت رفتاری اگر چه دشوار، اما شدنی است. پس باید قابلیتها را رشد داد و به تحذیری بودن این مورد هم توجه داشت.
پایش عدالت در دادگاه
معمولا در شرایطی که مردی چند زن دارد، مرجع مشخصی برای تشخیص عدالت و مراقبت در حفظ آن وجود ندارد. عدالت مرد باید در دادگاه پایش شود. در واقع حقوق باید به کمک اخلاق بیاید. در لایحه حمایت از خانواده در مجلس به این موضوع اشاره گردیده است. ممکن است زنها بعد از مدتی بلاتکلیف رها شوند، در حالی که هیچ قانونی هم از آنها حمایت نمیکند. مثلا فرد در ابتدا دو سال عدالت را رعایت کرده، ولی حالا همسرش را رها میکند. بنابراین باید عدالت توسط محاکم قضایی پایش و اثبات شود.
چندهمسری با شرط عدالت بله یا خیر؟
در واقع نمیتوان یک نسخه کلی برای همه افراد جامعه پیچید. شرایط و روحیات افراد با هم فرق دارد. اختیار کردن چند زن برای بعضی واجب است و برای بعضی مستحب. اما طبق شرط قرآن برای غالب مردها یا مکروه است یا حرام. مردی که نمیتواند رفتارش را مدیریت کند، صلاحیت اداره دو زن را ندارد.
روحیات زنها نیز متفاوت است. موارد بسیاری از زنها بودهاند که خواستهاند با حسادت خود مبارزه کرده و با ازدواج مجدد همسرشان موافقت کنند و متاسفانه کم آوردهاند و شرایط پیچیدهتر شده. خانوادههای موفقی هم هستند که در آن همسران یک مرد باهم بسیار دوست و مهربان هستند. به طور کلی رویکرد افراد در بهرهگیری از اجازه خداوند متفاوت است. بنابراین نمیتوان کمال هر زن مجردی را ازدواج به هر صورت ممکن دانست.
مجازات مردی که عدالت را در بین همسران خود رعایت نکند
بنابر برخی روایات، کسی که بین همسران خود از لحاظ تأمین امورمالی و روابط زناشویی عدالت را رعایت نکند؛ روز قیامت به سختی مجازات می شود.
باید توجه داشت توصیههای مطرح شده در مورد عدالت برای ازدواج دائم وجود دارد، نه موقت. چرا که ازدواج موقت یک توافق است و حقی بیشتر از شرط اولیه وجود ندارد.
کاهش تمایل به چند زنی و ترویج آن
طبق آمار تمایل به چند زنی و رابطه سه نفره رو به کاهش است. مطابق نظرسنجیها مخالفت با چندهمسری بیش از موافقت با آن میباشد. شاید افراد ترجیح میدهند خود و چندین نفر دیگر را در معرض آزمایش به این دشواری که احتمال سقوط در آن زیاد است قرار ندهند، نباید فراموش کرد که همسر هم رزق است، مانند بقیه نعمتها که خداوند به بعضی عطا میکند و بعضی نه؛ و یک زن در چگونگی بهرهمندی از این رزق خود حق انتخاب دارد و این به معنی نقص در روند کمال شخصیتی او نخواهد بود.
باید توجه داشت هرچند این امر حلال است، اما تنها راه توصیهشده خداوند نیست و اگر حق زن است که درهر شرایطی در سلامت و امنیت یک خانواده قرار بگیرد به این معنی است که زن میتواند از حق خود استفاده کند یا خیر. یعنی حق انتخاب دارد.
ترویج چندهمسری به عنوان راه نجات
به نظر میرسد مروجان چندهمسری باید توجه داشته باشند از آنجا که احکام اسلام مانند تکههای یک پازل هستند که در کنار هم معنا پیدا میکنند، در جامعهای که اخلاق اسلامی در آموزش و پرورش، رسانهها و دستگاه قضایی در جایگاهی که باید باشد نیست و قوانین حمایت از همسر دوم و یا همان احراز و پایش عدالت وجود ندارد، چندهمسری را تنها راه نجات جامعه دانستن بغرنجتر کردن شرایط است. مانند اینکه به کسی که شنا کردن بلد نیست و به او یاد ندادهایم توصیه کنیم وارد آب شود.
البته که دانستن شنا کمال است و هر انسانی باید آن را بیاموزد، اما شاید چنین توصیهای که پتانسیل سقوط در آن فوقالعاده زیاد است، حداقل در زمان ما و با شرایط کنونی و حتی بر فرض پذیرفتن شرایط ویژه که آن را به ضرورت تبدیل میکند، حتی با هشدارهای لازم هم نمیتواند ترویج عمومی و فراگیر و یا راه نجات باشد. ممکن است این امر برای بسیاری کارگشا باشد، اما اگر نگاه ما ترویج به عنوان تنها راه نجات بدون در نظر گرفتن مقدمات و یا آسیبهای آن باشد، در این بسترسازی عدهای و یا نسلی قربانی شده و بهای سنگینی خواهیم پرداخت.
بنابراین کاهش موانع ازدواج جوانان و تلاش برای توزیع عادلانه ثروت و قدرت در حل معضل بالا رفتن سن ازدواج کارگشاتر به نظر میرسد تا ترویج چندهمسری برای افراد محدود مشمول شرایط آن.
۱- روزى ابن ابى العوجاء از هشام بن حکم - که هر دو از شاگردان امام جعفر صادق علیهالسلام هستند، پرسید: آیا خداوند متعال حکیم و به همه امور و مسائل دانا است ؟
پاسخ داد: آرى ، او حکیمترین و داناترین حکیمان و عالمان است.
پرسید: آیه قرآن فانکحوا ماطاب لکم من النّساء مثنى و ثلاث و رباع فإن خفتم ... که مىفرماید: آنچه از زنان مورد علاقه شما قرار گیرد مى توانید تا چهار زن ازدواج نماید و اگر نتوانستید بین آنها عدالت نماید، به یک نفر اکتفا کنید، آیا ضرورى و حتمى است ؟
هشام گفت : بلى ، سپس پرسید: پس این آیه قرآن ولن تستطیعوا اءن تعدلوا بین النّساء.. که میفرماید: هرگز نخواهید توانست بین زنان به عدالت رفتار نماید، آیا با آیه قبل منافات ندارد؟
اگر خداوند، حکیم است ؛ پس چرا دو سخن مخالف و ضد یکدیگر در یک موضوع ایراد مینماید؟
هشام از دادن پاسخ صحیح ساکت ماند؛ و سریع به سمت منزل امام صادق علیهالسلام حرکت نمود و چون به مدینه رسید و بر آن حضرت وارد گردید، امام علیهالسلام فرمود: چه عجب ، الا ن که موقع حج نیست ، چطور این جا آمدهای ؟!
هشام گفت : به جهت یک مشکل علمى که ابن ابى العوجاء از من سؤ ال نمود و نتوانستم جواب آن را بگویم ، به حضور شما آمدم ؛ و سپس داستان را به طور مشروح براى حضرت تعریف کرد.
حضرت فرمود: در رابطه با آیه اوّل ، مقصود مصارف و مخارج زن میباشد یعنى اگر امکانات مالى برایتان فراهم بود و مایل بودید، میتوانید تا چهار زن را ازدواج نماید؛ وگرنه بیش از یکى حق ندارید.
و امّا نسبت به دومین آیه قرآن ، مقصود علاقه و محبت است ، که امکان ندارد مردى نسبت به تمام همسران خود یک نوع ابراز علاقه و محبت داشته باشد.
بنابراین در این جهت ، رعایت عدالت امکان ندارد، برخلاف آیه اوّل که امکان عدالت هست و میتوان براى هر کدام یک نوع لباس ، منزل ، خوراک و... تهیه و در اختیار آنها قرارداد.
بعد از آن هشام از حضرت صادق علیهالسلام خداحافظى کرد و چون نزد ابن ابى العوجاء آمد و جواب حضرت را بازگو نمود، ابن ابى العوجاء گفت : به خدا قسم ! این جواب از خودت نمیباشد.(اعیان الشّیعة : ج ۱، ص ۶۶۲)
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: دختایران