آنچه در طول روزهای اخیر در غزه رخ داد ثابت کرد که ملت فلسطین در عرصه های میدانی و سیاسی تنها هستند و باید برامکانات بومی و توانمندیهای محلی خود تکیه کنند. در ابعاد میدانی مردم غزه تجربه دردناک اما پیروزمندانه ای را پشت سر گذاشتند، زیرا سیاست "توازن وحشت" مقاومت اسلامی فلسطین کارایی بازدارندگی خود را نشان داد.
هر چند مردم غزه با روزهای سختی روبرو بوده اند، اما در عین حال رژیم صهیونیستی نیز متحمل تلفات و خسارات سنگینی شد زیرا مقاومت اسلامی فلسطین توانست ضربات کوبنده ای بر پیکره ارتش اسرائیل وارد کند.
در طول سه هفته گذشته هزاران موشک آر 160،ام75، فجر و براق از سوی حماس و جهاد اسلامی به سوی مراکز اقتصادی، نظامی و شهرک های یهودی نشین رژیم صهیونیستی پرتاب شد که این امر فعالیت های اقتصادی واجتماعی اراضی اشغالی را فلج کرد.
بیش از سه میلیون یهودی در طول این مدت در پناهگاه ها به سرمی بردند که این امر هزینه های مالی و اقتصادی سنگینی برای این رژیم به همراه داشت. تعطیلی فرودگاه بین المللی بن گوریون و فعالیت های گردشگری ، سقوط ارزش سهام بازار بورس و فرار سرمایه داران یهودی از اراضی اشغالی روزانه صدها میلیون دلار خسارت بر پیکره اقتصاد شکننده اسرائیل وارد کرد.
از سال 2006 وپس از جنگ 33 روزه لبنان این دومین شکست نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در برابر جنبش های مبارز فلسطینی تلقی می شود. اما در حوزه سیاسی متاسفانه هم نهادهای بین المللی و هم نهادهای منطقه ای مانند سازمان ملل ، سازمان همکاری اسلامی واتحادیه عرب ثابت کردند که اراده لازم را برای دفاع از حقوق ملتهای تحت ستم ندارند.
سازمان ملل که وظیفه حمایت از ملتهای تحت سلطه و تامین صلح جهانی دارد در برابر جنایات ارتش رژیم صهیونیستی هیچگونه واکنشی از خود نشان نداد . اتحادیه عرب نیز که در طول بحران 38 ماهه سوریه، حدود 14 بار در سطح وزرای خارجه و نمایندگان دائمی کشورهای عرب تشکیل جلسه داد در جریان رخدادهای اخیر غزه نتوانست از ملت فلسطین در برابر جنایات وحشیانه ارتش اسرائیل واکنش مناسبی از خود نشان دهد.
در عین حال گزارش رسانه های عربی نشان می دهد که رژیم های مرتجع عرب نه تنها کمکی به ملت فلسطین نکردند بلکه حتی رژیم صهیونیستی را به سرکوب مقاومت اسلامی فلسطین نیز تشویق کردند.
رسانه های جهانی و منطقه ای به جای پردازش به اصل وجود نا مشروع رژیم صهیونیستی ،جنبش های مبارز فلسطینی را عامل تحریک این رژیم تلقی می کردند. آنچه مسلم است مسئله فلسطین و بحران جاری یک سابقه 66 ساله دارد که استعمارگران غربی این رژیم نامشروع و مزاحم را در قلب خاورمیانه اسلامی به وجود آوردند.
در طول این مدت صدها هزار فلسطینی توسط ارتش رژیم صهیونیستی و سازمان های تروریستی اشترن ،هاگانا ،هاشومیر ،ارگون، دوخیفات وجوش آمونیم به شهادت رسیدند و بیش از 5 میلیون فلسطینی دیگر آواره شدند.
هیچ یک از سازمان های بین المللی و منطقه ای درصدد رمز گشایی از چرایی بروز بحران فلسطین بر نیامده بلکه تلاش کردند تا از رژیم صهیونیستی یک چهره کاملا صلح طلب ترسیم کنند.
وجود بیش از 5 هزار رسانه دیداری ،شنیداری و نوشتاری در آمریکا که توسط لابی صهیونیستی اداره می شوند سبب شده تا ملتهای غربی از وقایع موجود در فلسطین تلقی اشتباهی داشته باشند.
اشغال بیت المقدس که نخستین قبله مسلمین به شمار می رود هیچگاه در مدار توجه حکام دولتهای اسلامی و عربی قرار نگرفته بلکه نگاه ها صرفا به سمت برقراری سازش میان ملت فلسطین و صهیونیستها دوخته شده است، به همین دلیل امام راحل(ره) و نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره از رژیم صهیونیستی به عنوان یک غده سرطانی در کالبد جهان اسلام تلقی می کنند که این غده باید نابود شود.
بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان سراسر کشور که بر ضرورت مسلح شدن اهالی کرانه غربی برای مقابله با رژیم منحوس صهیونیستی تاکید کردند نشان می دهد که تنها راه حل مشکل ملت فلسطین، حذف اسرائیل از منطقه به عنوان یک غده سرطانی است که امام راحل(ره) هم همواره براین نکته تاکید می کردند.
بنابراین با توجه به تجربه مبارزاتی جنبش های جهادی فلسطین به نظر می رسد اکنون شرایطی فراهم شده که رهبران رژیم صهیونیستی باید در مقابل اراده ملت فلسطین پرچم سفید را بلند کنند و تسلیم شوند. آنگاه باید طرح جمهوری اسلامی مبنی بر برگزاری همه پرسی با شرکت ساکنان واقعی مناطق اشغالی برای تعیین سرنوشت فلسطین عملیاتی شود و یک کشور واحدی با مدیریت فلسطینیان تشکیل شود.