«شبی در کهکشانها» عنوان اثر هنری است که نزدیک به یک ماه مردم شهر تهران را درگیر خود کرده است، نمایش ترکیبی که روایتی از ازل تا ابد را ساعت پایانی شب به تصویر میکشد. مسئولان این اثر نمایشی میزان مخاطب خود در هر اجرا را 3 هزار نفر تخمین زده بودند، اما استقبالی که مردم از روز نخست از کار بهزار بهزادپور داشتند حضور بیش از 3 هزار نفر در هر اجرا بود.
با همه اینها تخمین کلی اجرای 30 روزه این نمایش ترکیبی که امروز آخرین روز اجرای آن است، چیزی حدود 100 هزار نفر است؛ یعنی برابر یک اجرا در ورزشگاه بزرگ آزادی، اما نکته اینجاست که فرقش با یک مسابقه فوتبال این است که اگر 100 هزار نفر در ورزشگاه هستند، میلیونها تن در سراسر کشور از طریق تلویزیون به دیدن فوتبال مینشینند، اینها را گفتم که به چند مطالبه در مورد «شبی در کهکشانها» و هرکس که مانند بهزادپور قدم در چنین راهی میگذارد برسیم.( البته به قول بهزادپور، قدمی درست و روبه جلو).
1. یک ماه اجرای یک نمایش ترکیبی با این وسعت در محتوا و شکل اجرا یک شوخی است، شوخی بدین معنا که اگر حساب کنیم از جمعیت 17 میلیونی تهران تنها 7 میلیون متقاضی تماشای این اثر هنری باشند، یعنی باید به طور مداوم و با با وقفههای کوتاه «شبی در کهکشانها» نزدیک به 6 سال باید اجرا شود! واقعا این یک مطالبه جدی است که اولین هواخواه آن مردم هستند، مردمی که دوست دارند کار هنری ببینند، اما درب تالارهای نمایشی بر روی آن به لحاظ فکری بسته است، مردمی که دوست دارند نمایشی را ببینند که با دغدغهها و اعتقادات آنها همخوانی دارند و نمونه آن را در اجرای نمایشهای دینی نیز مشاهده کردهایم، هر چند که این روزها برخی کارگردانهایی که نمایش دینی روی صحنه برده بودن به کارهای بازاری علاقهمند شدهاند.
2. اجرای «شبی در کهکشانها» باید به شهرستانها برود، به ویژه استانهای مرزی، استانهایی که در این دوران تفکرات جعلی مورد هجوم فکری قرار گرفتهاند، البته پیش از ماه مبارک رمضان گروهی از هنرمندان نمایش میدانی «ستاره صبح» را به زبان عربی در اهواز اجرا کردند، اما کار مقطعی و پاسخگو نیست.
3. در زمان فعلی و در سادهترین شکل ممکن «شبی در کهکشانها» باید تمدید شود که اگر نشود مانند پرندهای است که وقتی به اوج میرسد دیگر بال نمیزند. «شبی در کهکشانها» به راحتی میتواند با این روند در ایام محرم سوار اوج خود را تجربه کند، اوجی که مردم تهران آن را برای همیشه به یاد خواهند داشت. البته این را باید گفت که گروه اجرایی این اثر هنری نیز خستهاند؛ واقعا روزهایی سختی را سپری کردند و این همان باقیات صالحاتی است که بهزادپور در روزهای اول اجرای «شبی در کهکشانها» از آن سخن میگفت.
هر چند گروه اجرایی این نمایش اعلام کردهاند امروز پایان اجرای نمایش ترکیبی «شبی در کهکشانها» است، اما این دوستان در مطلب خود از پایان بخش اول خبر دادهاند، پس میتواند امیدوار بود پس یک به روز رسانی و استراحت خوب «شبی در کهکشانها» دوباره میزبان مردم باشد، البته اگر بخواهد این ادامه بیش از یک هفته طول بکشد باید گفت که دیگر جریان فرهنگی و فکری «شبی در کهکشانها» از یاد رفته و گویی گروه باید از ابتدا شروع کند.
با همه اینها تخمین کلی اجرای 30 روزه این نمایش ترکیبی که امروز آخرین روز اجرای آن است، چیزی حدود 100 هزار نفر است؛ یعنی برابر یک اجرا در ورزشگاه بزرگ آزادی، اما نکته اینجاست که فرقش با یک مسابقه فوتبال این است که اگر 100 هزار نفر در ورزشگاه هستند، میلیونها تن در سراسر کشور از طریق تلویزیون به دیدن فوتبال مینشینند، اینها را گفتم که به چند مطالبه در مورد «شبی در کهکشانها» و هرکس که مانند بهزادپور قدم در چنین راهی میگذارد برسیم.( البته به قول بهزادپور، قدمی درست و روبه جلو).
1. یک ماه اجرای یک نمایش ترکیبی با این وسعت در محتوا و شکل اجرا یک شوخی است، شوخی بدین معنا که اگر حساب کنیم از جمعیت 17 میلیونی تهران تنها 7 میلیون متقاضی تماشای این اثر هنری باشند، یعنی باید به طور مداوم و با با وقفههای کوتاه «شبی در کهکشانها» نزدیک به 6 سال باید اجرا شود! واقعا این یک مطالبه جدی است که اولین هواخواه آن مردم هستند، مردمی که دوست دارند کار هنری ببینند، اما درب تالارهای نمایشی بر روی آن به لحاظ فکری بسته است، مردمی که دوست دارند نمایشی را ببینند که با دغدغهها و اعتقادات آنها همخوانی دارند و نمونه آن را در اجرای نمایشهای دینی نیز مشاهده کردهایم، هر چند که این روزها برخی کارگردانهایی که نمایش دینی روی صحنه برده بودن به کارهای بازاری علاقهمند شدهاند.
2. اجرای «شبی در کهکشانها» باید به شهرستانها برود، به ویژه استانهای مرزی، استانهایی که در این دوران تفکرات جعلی مورد هجوم فکری قرار گرفتهاند، البته پیش از ماه مبارک رمضان گروهی از هنرمندان نمایش میدانی «ستاره صبح» را به زبان عربی در اهواز اجرا کردند، اما کار مقطعی و پاسخگو نیست.
3. در زمان فعلی و در سادهترین شکل ممکن «شبی در کهکشانها» باید تمدید شود که اگر نشود مانند پرندهای است که وقتی به اوج میرسد دیگر بال نمیزند. «شبی در کهکشانها» به راحتی میتواند با این روند در ایام محرم سوار اوج خود را تجربه کند، اوجی که مردم تهران آن را برای همیشه به یاد خواهند داشت. البته این را باید گفت که گروه اجرایی این اثر هنری نیز خستهاند؛ واقعا روزهایی سختی را سپری کردند و این همان باقیات صالحاتی است که بهزادپور در روزهای اول اجرای «شبی در کهکشانها» از آن سخن میگفت.
هر چند گروه اجرایی این نمایش اعلام کردهاند امروز پایان اجرای نمایش ترکیبی «شبی در کهکشانها» است، اما این دوستان در مطلب خود از پایان بخش اول خبر دادهاند، پس میتواند امیدوار بود پس یک به روز رسانی و استراحت خوب «شبی در کهکشانها» دوباره میزبان مردم باشد، البته اگر بخواهد این ادامه بیش از یک هفته طول بکشد باید گفت که دیگر جریان فرهنگی و فکری «شبی در کهکشانها» از یاد رفته و گویی گروه باید از ابتدا شروع کند.