گروه بینالملل مشرق - پیگیری کنندگان تحولات منطقهای این روزها دو تحول عمده را در این کشور آشوب زده که از سال 2011 تاکنون شاهد انقلاب مردمی برای تغییرات مسالمت آمیز بوده، مشاهده میکنند.
اول: تظاهرات اعلام همبستگی مردم یمن با اهالی غزه که جنبش انصار الله یمن راه اندازی کرده و بیش از دویست هزار نفر در آن شرکت کردند. شرکت کنندگان در این تظاهرات شعارهای الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود و پیروزی از آن اسلام است را سر دادند.
دوم: تظاهرات مشابهی نیز تحت عنوان روز جهانی قدس برگزار شد، در این تظاهرات نیز خیابان های پایتخت یمن مملو از جمعیتی بود که تا پایان خطبه سید عبدالمالک الحوثی که در انظار عمومی انجام شد، در خیابان ها ماندند.
در این دو تظاهرات مردم هیچ سلاحی با خود حمل نکردند، اما صنعا با فریادهای آنها به لرزه در آمد. نکته ای که در این میان قابل توجه بود، این بود که دولتهای غربی متوجه شدند که حوثیها خارج از شهر صنعا نیستند که بنا بر ادعای رژیمهای عربی بخواهند بعد از واقعه عمران یا اخراج عناصر حزب الاصلاح و شخصیتهای برجسته آل احمر وارد این شهر شوند.
حالا این سوال باقی می ماند که اگر جنبش انصارالله می تواند به این شکل افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، چرا تسلط بر صنعا را به تعویق میاندازد؟
در این راستا معاذ التمیمی نویسنده مسایل سیاسی یمنی به العهد گفت که حوثی ها ضمن ائتلاف خود با قبائل بنی مطر و بنی حشیش و خولان و همدان و جدر و دیگر احزاب سیاسی یمن توانستند هیبت بزرگترین قبایل یمنی نظیر وائله و العصیمان و حاشد و ارحب و بنی سفیان و ادهم که دولت در اوج اقتدار خود قادر به مقابله با آنها نبود را بشکنند.
بنا بر ائتلاف های موجود نقشه قدرت حوثی ها در شهرهای مختلف یمن به صورت زیر است:
صعدة: 100%
حجة: 90%
عمران: 80%
الجوف: 70%
مأرب 30%
المحويت: 70%
الحديده: 60%
ذمار: 30%
اب: 35%
البيضاء: 25%
تعز: 20%
التمیمی ادامه داد که بعد از تحولات عمران حوثی ها توانستند در چند روز صنعا را به تسلط خود بگیرند، اخبار موجود نشان میدهد که حوثیها داخل صنعا هستند و تنها منتظر رسیدن زمان موعود و دستور سید عبدالمالک الحوثی هستند. البته این زمان موعود ممکن است نزدیک نباشد و حتی ممکن است اصلا فرا نرسد، چرا که ریاض و هم پیمانان آن در یمن به دنبال مهار رهبران حزب اخوانی الاصلاح هستند که با حمایت قطر درعرصه یمن فعالیت میکند. بویژه اینکه بازی آنها با ابتکار خلیج فارس و هم پیمانی شان با سازمان تروریستی القاعده سلامت و ثبات در یمن را تهدید میکند.
وی ادامه داد که ورود به پایتخت به معنی فروپاشی نهایی موسسات دولتی در بخش شمالی این کشور است و به این ترتیب بار دیگر یمن به دو جمهوری در شمال و جنوب خود تقسیم خواهد شد، این چیزی است که انصار الله حوثی به دنبال آن نیست.
البته تحولات سیاسی داخلی نقش مهمی در به هم خوردن برگههای داخلی یمن ایفا میکند. از جمله این شاخصها دست دادن منصور هادی رئیس جمهور کنونی یمن با علی عبدالله صالح دیکتاتور مخلوع این کشور در روز عید فطر بود. البته صالح از دست دادن با علی محسن الاحمر مشاور هادی در امور امنیتی و دفاعی که در زمان تصدی پست فرماندهی تیپ اول زرهی از دولت وی جدا شده بود، امتناع کرد.
عبده عایش روزنامه نگار یمنی در این زمینه می نویسد که دیدار غیر منتظره عید اتفاق بزرگی است که سعودی ها برای سازش بین هادی و صالح و آل احمر به دنبال آن هستند. با این وجود یاسین التمیمی نویسنده سیاسی نزدیک به حزب الاصلاح یمن با ابراز تردید در شکل گیری این ائتلاف برای مقابله با حوثیها گفت که ائتلافهای سیاسی و قبیلهای به حالت کنونی خود باقی می ماند، البته ممکن است برگههای بازی بار دیگر تغییر کرده و چالش های بیشتری پیش روی رئیس جمهور این کشور ایجاد شود.
التمیمی گفت که غیبت حوثیها و حزب الاصلاح از این دیدار دلیل بر ابهام مواضع عناصری از الاصلاح است که در دولت ائتلاف ملی مشارکت دارند. این بدان معنی است که سعودی ها به دنبال مهار این حزب و کاهش نقش آن در عرصه سیاسی یمن بعد از اقدام به ممنوعیت فعالیت های اخوانی ها در منطقه هستند.
این فضای داخلی میتواند عاملی باشد که در ادامه تاکتیکهای گروه های موثر یمنی در داخل این کشور سهیم است، عرصه تحولات خارجی نیز به صورتی است که یمن قادر به کنار زدن آن هستند و قطعا بر عرصه داخلی این کشور تاثیر خواهد داشت؛ چرا که اگر بخواهیم بدانیم در صنعا چه اتفاقی خواهد افتاد، باید بدانیم در میز مذاکرات خاورمیانه چه مسایلی به تصویب می رسد. تمامی این مسایل افق سیاسی یمن را در هالهای از ابهام قرار داده است.
اول: تظاهرات اعلام همبستگی مردم یمن با اهالی غزه که جنبش انصار الله یمن راه اندازی کرده و بیش از دویست هزار نفر در آن شرکت کردند. شرکت کنندگان در این تظاهرات شعارهای الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود و پیروزی از آن اسلام است را سر دادند.
دوم: تظاهرات مشابهی نیز تحت عنوان روز جهانی قدس برگزار شد، در این تظاهرات نیز خیابان های پایتخت یمن مملو از جمعیتی بود که تا پایان خطبه سید عبدالمالک الحوثی که در انظار عمومی انجام شد، در خیابان ها ماندند.
در این دو تظاهرات مردم هیچ سلاحی با خود حمل نکردند، اما صنعا با فریادهای آنها به لرزه در آمد. نکته ای که در این میان قابل توجه بود، این بود که دولتهای غربی متوجه شدند که حوثیها خارج از شهر صنعا نیستند که بنا بر ادعای رژیمهای عربی بخواهند بعد از واقعه عمران یا اخراج عناصر حزب الاصلاح و شخصیتهای برجسته آل احمر وارد این شهر شوند.
حالا این سوال باقی می ماند که اگر جنبش انصارالله می تواند به این شکل افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، چرا تسلط بر صنعا را به تعویق میاندازد؟
بنا بر ائتلاف های موجود نقشه قدرت حوثی ها در شهرهای مختلف یمن به صورت زیر است:
صعدة: 100%
حجة: 90%
عمران: 80%
الجوف: 70%
مأرب 30%
المحويت: 70%
الحديده: 60%
ذمار: 30%
اب: 35%
البيضاء: 25%
تعز: 20%
التمیمی ادامه داد که بعد از تحولات عمران حوثی ها توانستند در چند روز صنعا را به تسلط خود بگیرند، اخبار موجود نشان میدهد که حوثیها داخل صنعا هستند و تنها منتظر رسیدن زمان موعود و دستور سید عبدالمالک الحوثی هستند. البته این زمان موعود ممکن است نزدیک نباشد و حتی ممکن است اصلا فرا نرسد، چرا که ریاض و هم پیمانان آن در یمن به دنبال مهار رهبران حزب اخوانی الاصلاح هستند که با حمایت قطر درعرصه یمن فعالیت میکند. بویژه اینکه بازی آنها با ابتکار خلیج فارس و هم پیمانی شان با سازمان تروریستی القاعده سلامت و ثبات در یمن را تهدید میکند.
وی ادامه داد که ورود به پایتخت به معنی فروپاشی نهایی موسسات دولتی در بخش شمالی این کشور است و به این ترتیب بار دیگر یمن به دو جمهوری در شمال و جنوب خود تقسیم خواهد شد، این چیزی است که انصار الله حوثی به دنبال آن نیست.
عبده عایش روزنامه نگار یمنی در این زمینه می نویسد که دیدار غیر منتظره عید اتفاق بزرگی است که سعودی ها برای سازش بین هادی و صالح و آل احمر به دنبال آن هستند. با این وجود یاسین التمیمی نویسنده سیاسی نزدیک به حزب الاصلاح یمن با ابراز تردید در شکل گیری این ائتلاف برای مقابله با حوثیها گفت که ائتلافهای سیاسی و قبیلهای به حالت کنونی خود باقی می ماند، البته ممکن است برگههای بازی بار دیگر تغییر کرده و چالش های بیشتری پیش روی رئیس جمهور این کشور ایجاد شود.
این فضای داخلی میتواند عاملی باشد که در ادامه تاکتیکهای گروه های موثر یمنی در داخل این کشور سهیم است، عرصه تحولات خارجی نیز به صورتی است که یمن قادر به کنار زدن آن هستند و قطعا بر عرصه داخلی این کشور تاثیر خواهد داشت؛ چرا که اگر بخواهیم بدانیم در صنعا چه اتفاقی خواهد افتاد، باید بدانیم در میز مذاکرات خاورمیانه چه مسایلی به تصویب می رسد. تمامی این مسایل افق سیاسی یمن را در هالهای از ابهام قرار داده است.